تالاب گاوخونی در سال ۱۳۵۴ در فهرست تالابهای بینالمللی کنوانسیون رامسر قرار گرفت و از این منظر رسیدگی دائمی به شرایط آن اهمیت جهانی دارد، اما تصاویر ماهوارهای از اوایل دهه ۸۰ روند کم آبی این تالاب اکولوژیک را نمایان میکند، تا جایی که امسال، به گفته منصور شیشهفروش، مدیر کل مدیریت بحران استانداری اصفهان، این روند به ۹۹ درصد رسیده است.
تالاب گاوخونی در حال حاضر در حدود یک درصد از مساحت خود را حفظ کرده و این یک درصد، نه تنها از زایندهرود تأمین نمیشود، بلکه در شرایط خشکسالی، حاصل سیلابهای فصلی که سابقاً در زندگی تالاب نقش داشتند هم نیست. «زندگی ناسالم» یک درصدی تالاب گاوخونی در حال حاضر وابسته به زهابهایی است که از شهر ورزنه به تالاب اهدا میشود.
کشاورزان روستای ورزنه، با استفاده از آب چاهها، مشغول کشاورزی هستند. حاصل کشاورزی در این روستا، زهابهای نامطلوبی هستند که اول از همه باعث ایجاد دریاچه تفریحی در ورزنه و محل پل بابامحمود شده و سر ریز آن، جریان اندکی را به سمت تالاب بهوجود آورده است.
روند خشکی تالاب گاوخونی، با قطع جریان دائمی زایندهرود همزمان بود. بنابر آمار موجود، تا پیش از قطع شدن جریان دائمی زایندهرود تا تالاب گاوخونی، ورودی آب به تالاب تا مرز یک میلیارد متر مکعب در سالهای ترسالی هم میرسیده و اکنون این مقدار به کمتر از ۱۸ میلیون متر مکعب در سال رسیده است، در حالی که مصوبه جلسه چهارم شورای هماهنگی مدیریت حوضه آبریز زاینده رود، «حقابه محیط زیست» را ۱۷۶ میلیون متر مکعب دانسته است.
بعد از شرب، مصرف محیط زیست در فهرست اولویتهای تصمیمگیری برای آب زایندهرود است و قاعدتاً تعیین تکلیف برای صنعت و کشورزی باید منوط به تخصیص آب این دو اولویت باشد، اما چیزی که امروز شاهدیم، زنده بودن صنایع در مسیر آب، نیمهجان بودن کشاورزی و مرگ تدریجی تالاب گاوخونی و ظهور تبعات محیط زیستی آن نظیر فرونشست است.
حشمتالله انتخابی، فعال محیط زیست در کتاب «پا به پای زایندهرود» جدولی از «میزان کمبود آب در حوضه زاینده رود با نیازهای کنونی و آبدهی نرمال» ارائه داده که در یک نگاه منابع و مصارف این حوضه را دستهبندی کرده است. براساس این جدول، ذینفعان زایندهرود و آب الحاقی تونل اول کوهرنگ، یک میلیارد و ۱۳۸ میلیون متر مکعب حقابه دارند.
از این حجم آب، کمتر از ۵۰ میلیون متر مکعب در سال، سهم شرب (براساس آمار سال ۱۳۶۱) است، سهم محیط زیست ۱۷۶ میلیون متر مکعب است و بنابر قانون، باقی مانده آب زایندهرود و آب الحاقی تونل اول کوهرنگ میتواند در اختیار حقابهداران طوماری و صنعت قرار بگیرد، اما عملاً چنین چیزی اتفاق نمیافتد.
افزون بر زایندهرود و آب الحاقی تونل اول کوهرنگ، حجمی معادل ۵۱۴ میلیون متر مکعب، توسط دولت و از منابع «تونل دوم کوهرنگ، چشمه لنگان و پساب» تأمین شده که البته به موازات این تأمین منبع، حقابههایی برای «شرب اصفهان، کاشان، یزد، مصارف صنعت و مصارف چهارمحال و بختیاری» نیز تعریف شده و در مجموع بنابر جدول مندرج در کتاب «پا به پای زاینده رود» ۲میلیارد و ۳۶۳میلیون متر مکعب احتیاجات آبی در سه استان اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری وجود دارد، که کمتر از ۲۰۰ میلیون متر مکعب از آن، نیاز تالاب گاوخونی برای زنده ماندن و زندگی بخشیدن است.
اهمیت تالاب گاوخونی
زندگی ۴۲ گونه گیاهی، ۱۶ گونه خزنده، ۱۵ گونه ماهی و ۳۴ گونه پرنده بهصورت مستقیم و غیر مستقیم در گرو سلامت گاوخونی است، که از این میان بسیاری از آنها، گونههایی شاخص مثل «کپور نقرهای» حساس و حتی در آستانه انقراض هستند. از طرف دیگر، زندگی سالم انسانهای ساکن در اطراف تالاب گاوخونی نیز متأثر از تالاب گاوخونی است، تالاب گاوخونی در تمام سالهای آبگیری، ذرات ریز و درشت شسته شده توسط آبهای جاری را در خود حل کرده و حالا یک کانون بالقوه گردو غبار است و در صورت تداوم خشکی امکان فعال شدن این کانون وجود دارد و به گفته رئیس اداره امور آزمایشگاه اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان، در اینصورت ادامه روند خشکی تالاب، وضعیت نگران کنندهای را ایجاد خواهد کرد.
بابک صادقیان، رئیس اداره امور آزمایشگاههای اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان پیشتر به ایسنا گفته بود: شرایط حاکم بر تالاب با توجه به ماهیت انواع رسوباتی که طی سالیان متمادی توسط آب رودخانه یا پساب به آن منتقل شده، حائز اهمیت است و با توجه به موقعیت استقرار تالاب بهعنوان یک کانون تولید گرد و غبار، در صورت فعال شدن آن، متناسب با شدت و سرعت باد، احتمالا گسیل گرد و غبار(ریزگرد) به شهرهای پیرامون، کلان شهر اصفهان و حتی استانهای همجوار وجود دارد.
علاوه بر آنچه گفته شد، در چند سال اخیر خشکی منابع آب زیر زمینی، یکی از دلایل بروز فرونشست در جای جای استان اصفهان بوده است و حالا تصور خشکی تالابی با مساحت ۴۷۰ کیلومتر مربع، یک تهدید ملی برای بروز فرونشست خواهد بود.
چه کارهایی برای نجات تالاب گاوخونی انجام شده است؟
سال گذشته و در جریان روز جهانی تالابها، بارها به وضعیت حاد تالاب گاوخونی اشاره شد و حتی مدیر کل اداره محیط زیست اصفهان گفته بود: «با تلاشهای انجام شده تنها توانستیم تالاب را مرطوب نگه داریم... ». در همان سال، عباس مقتدایی، نماینده مردم اصفهان در مجلس طرح نجات تالابهای کشور را، طرحی بر زمین مانده توصیف کرد و نجات اقتصادی اصفهان را در گرو نجات تالاب گاوخونی دانست.
با تمام این تفاسیر، امسال وضعیت تالاب گاوخونی نه تنها بهبودی نیافته که این تالاب، علائم حیاتی را بیش از پیش از دست داده و تنها لکههای آبی از آن باقی مانده است! با این شرایط، امکان باقیماندن تالاب گاوخونی، در فهرست جهانی کنوانسیون رامسر، هر لحظه کمتر میشود.
به گفته حسین رفیع، رئیس مرجع ملی سازمانهای مردم نهاد در کنوانسیون رامسر «کنوانسیون رامسر شرایط و استانداردهای مشخصی برای تالابها تعریف کرده، اگر این شرایط و استانداردها از دست برود، تالاب وارد لیست «مونترو» میشود و در فرجه زمانی احیا قرار میگیرد، اگر شرایط به تالاب برنگردد و شاخص بینالمللی را از دست بدهد، بعید نیست تالاب از لیست کنوانسیون رامسر خارج شود».
حضور تالابها در لیست کنوانسیون رامسر، باید مشوقی برای رسیدگی ملی به داراییهای محیط زیستی شود، بنابراین اینگونه انتظار میرود که تصمیمگیران کشور، فعالان محیط زیستی و تمامی کسانی که ایران را آباد و نامدار میخواهند، برای حفظ هر کدام از تالابها، در کنوانسیونی که برای اولین بار توسط ایران جهانی شده، تلاش کنند.
سال گذشته حذف اسم رامسر از لوگوی این کنوانسیون بینالمللی، ناراحتی فعالان محیط زیستی را برانگیخت و شمار زیادی را به واکنش واداشت، غافل از این که هرساله، با کمکاریهای مدیریتی، خود تالابها در معرض فراموشی قرار میگیرند و این نه تنها غرور ملی ایران را خدشهدار میکند، که زمینهساز بحرانهای محیط زیستی خواهد شد. مسئلهای که اکنون اهمیت دارد این است که تالاب گاوخونی اصفهان، نفسهای آخرش را میکشد و این یعنی اصفهان در معرض یک فاجعه ملی است.
گفتنی است برای پیگیری اقدامات انجام شده و هزینههای صورت گرفته توسط اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان، تماسهایی با روابط عمومی این اداره کل برقرار شد، اما متأسفانه نتیجهای در بر نداشت.
انتهای پیام
نظرات