به گزارش ایسنا، از ابتدای کوچه که وارد می شوم سرو صدای کار در کارگاه های حلبی سازی در گوشه و کنار به گوش می رسد پیشهی آسان و بیدردسری نیست با ورقی تیز و بُرا سر و کار دارند و یک لحظه غفلت، زخمی کاری روی دستشان برجای می گذارد و باید همهی حواسشان جمع کار باشد و دوروبرشان را فراموش کنند.
این پیشه بردباری و احتیاط در کار می طلبد و در روزگار دور نیاز مردم هم بوده است وهرچه میساختند به کار زندگی روزمره آنها میآمد. بدون ابزاری که حلبی سازها شکل میدادند، کار مردم لنگ بود. اما این روزها زندگی دگرگون شده است و کاروبار حلبیسازان هم تعریفی ندارد.تعدادی از حلبی سازان آتشی روشن کرده و در این سرمای سوزآور اواخر دی ماه همدان مشغول گپ و گفت با همکاران خود بودند اما تعداد زیادی از آنها در کارگاه ها پشت دستگاه هایی که کار کردن با آنها سخت و بخاطر سر وصدای زیادی که تولید می کنند سرسام آور نظر می رسد مشغول به کار هستند و با زحمت فراوان لقمه نان حلالی را تهیه می کنند.
بعد از چندین بار پرسیدن بالاخره به انتهای کوچه که در نزدیکی تپه تاریخی هگمتانه قرار گرفته میرسم و دو کارگاه بخاری سازی را پیدا کرده و وارد کارگاه صداقت میشوم که در ابتدای ورود چندین دستگاه که در این شغل به کار می روند و اکنون بخاطر تعدیل نیرو این کارگاه و نبود کارگر بدون کاربرد درآنجا قرار گرفته اند در گوشه ی دیگر تعدادی بخاری نفتی و یا به قول خودشان مدرسهای برای باغها آماده شده تا به دست مشتری ها در شهرستان های اطراف برسند.
با راهنمایی پسر صاحب کارگاه که او هم بخاطر نبود شغل در کنار پدر به این حرفه مشغول است از پله ها پایین رفته و دو نفررا پشت دستگاه ها با لباس های کار می بینم و درحالی که با خود فکر می کنم چطور می توانند در طول روز این صدا را تحمل کنند و به آنها خداقوت می گویم، پسر صاحب کارگاه پدرش را صدا کرده و از او می خواهد که برای مصاحبه باقی کار را به بقیه بسپارد سپس مردی میانسال با مویی سفید و چهره ای که زحمتکش بودن از آن پیداست با مهربانی به سمتم آمده و خود را رضا صداقت آرزو صاحب کارگاه بخاری و حلبی سازی معرفی می کند و از این روزهای کسب و کار خود برایم می گوید.
پیرمردی سالمند اما سرحال، با اخلاق و منشی خوب و پاک که وقتی با او قرار مصاحبه را هماهنگ میکردم فهمیدم اخلاق در هر شغل و حرفهای حرف اول را میزند.
صداقت با بیان اینکه از ابتدای جوانی در حلبی سازی فعال بوده و از سال ۵۵ نیز در بخاری سازی مشغول است می گوید:تا سال ۹۰ این نوع بخاری ها فروش داشت و ما به تعداد زیادی آنها را تولید می کردیم اما از بعد آن به دلیل تغییر بخاری های مدارس و استفاده از پکیج یا بخاری های جدید شغل ما دچار رکود شده و مجبور شدیم مجوز کارگاه را به حلبی سازی تغییر دهیم و در کنار آن ماهانه تعدادی بخاری نیز برای مشتری های قدیمی تولید می کنیم اما فروش آنها نسبت به قبل بسیار کاهش یافته است چرا که دیگر در خانه،مغازه و مدارس از آنها استفاده نمی شود و فقط گاهی در باغ یا کارگاه های خود در صورتی که بتوانند نفت پیدا کنند یا هیزم داشته باشند از آنها استفاده می کنند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر سه نفر در این کارگاه مشغول به کار بوده و بیمه هستند می افزاید:در سال های قبل ۱۵ کارگر در اینجا کار میکردند که بعد از جمع شدن بخاریهای قدیمی و از رونق افتادن بازار کار ما و اینکه دیگر قادر به پرداخت حقوق هایشان نبودیم از اینجا رفتند و اکنون نیز به خاطر وضعیت موجود در بازار دو کارگر دیگر هم قصد ترک کارگاه را دارند.
این بخاری ساز با تجربه بابیان اینکه ساخت بخاری های جدید به سرمایه ی زیاد و کارگاهی بزرگ نیاز دارد، بیان میکند: از سال ۶۲ کارگرهای کارگاه را بیمه کرده و۱۰ درصد به عنوان بیمه به آنها پرداخت می کنم اما با وجود اینکه تعداد کمی بخاری تولید کرده و مجوز کارگاه به حلبی سازی تغییر کرده است اداره بیمه مقدار پرداختی بیمه را مطابق با کارگاههای بخاری سازی برای ما در نظر گرفته و باید برای کارگرها ۳۰ درصد حق بیمه واریز کنیم و با وضعیت موجود در بازار نمی توانم این کار را انجام دهم و باید از کارگرها بخواهم که کارگاه را ترک کنند یا باید با فروش وسایل کارگاه حقوق و بیمه آنها را تامین کنم چرا که بعد از ۱۶ یا ۱۷ سالی که در اینجا کار می کنند خدا را خوش نمی آید در این وضعیت به آنها اجازه رفتن دهم.
صداقت با بیان اینکه کار با دستگاه های پرس کاری به معنای کار با خطر است و نمی توان بدون بیمه آن را انجام داد، ادامه می دهد: از انجام این کار فقط توانستیم خرج خود را تامین کرده و شرمنده زن و بچه نباشیم و حلبی سازی و ساخت بخاری قدیمی سود چندانی ندارد و پسرم به دلیل اینکه شغل دیگری پیدا نکرده در همین کارگاه مشغول به کار است.
وی بیان می کند:حلبی و بخاری سازی در گذشته سختی کار نداشته و به تازگی این موضوع برای شغل ما با ۲۵ سال سابقه کار تصویب شده است که در سال گذشته سه تا از کارگرهای اینجا با سابقه کاری ۲۵ و۲۸ سال با پرداخت ۳۲ و ۲۵ میلیون تومان پول به اداره بیمه بازنشست شدند که در مدت زمانی که اینجا مشغول به کار بودند برای آنها بیمه واریز شده بود اما در زمان بازنشستگی نیز باید مقدار باقیمانده از بیمه را یک دفعه پرداخت می کردیم تا آنها بازنشسته شوند.
این مرد زحمتکش که در آستانه ۷۰ سالگی است و به گفته خودش ۵۵ سال سابقه کاری دارد در ادامه می گوید:در سال ۸۴ به قصد گسترش کار و ساخت بخاری های جدید اندک سرمایه ی خود را فروخته تا با چند شریک دیگر زمینی در شهرک صنعتی بهاران خریداری کرده و در آنجا کارگاهی بزرگ تاسیس کنیم که با سنگ اندازی های فراوان اداره صنعت و معدن این کار به نتیجه نرسید و همان اندک سرمایه را نیز از دست دادم.
صداقت با بیان اینکه اکنون لوله زانوی بخاری عمده محصول حلبی است که در بازار به فروش میرسد و اکنون در این راستا همه حلبی سازها لوله زانو تولید میکنند، میافزاید: کارگاه ما در نزدیکی تپه هگمتانه است و میراث فرهنگی اجازه ی انجام هیچ کاری را نمی دهد و از سال ۶۲ اداره میراث قصد خرید این کارگاههای نزدیک تپه را دارد اما تاکنون این کار را انجام نداده و حتی برای انجام کوچکترین تعمیرات در کارگاه نیز باید از میراث فرهنگی مجوز داشته باشیم و با حضور ناظرآنها این کار را انجام دهیم.
وی با بیان اینکه عمرم در حلبی و بخاری سازی گذشته و در این کار توانایی دارم و بعد از این همه سال نمی توانم به سراغ شغل دیگری بروم اضافه می کند:در این بازار به جز حلبی سازها هیچ شخص دیگری رفت و آمد ندارد و فروش تولیدات ما به صورت تلفنی و به مشتری های قدیمی در همدان و شهرستان های اطراف انجام می شود.
این حلبی ساز زحمتکش با بیان اینکه در فصل سرما تا حدی فروش محصولات نسبت به فصل های دیگر بهتر است تصریح می کند:همه در اخبار می گویند از تولید کننده حمایت می کنیم تا اشتغال زایی ایجاد شده و محصول ایرانی تولید شود ما دیگراز ادارات حمایت نیز نمی خواهیم فقط سنگ اندازی و اذیت نکنند.
و در آخر با رویی خوش و عذرخواهی از اینکه در کارگاه وسایل مناسب برای پذیرایی نداشته و با اظهار امیدواری از اینکه شاید این مصاحبه صحبت هایش را به گوش مسئولان مربوطه برساند تا اندکی بار مشکلات از روی شانه اش برداشته شود مرا بدرقه می کند.
انتهای پیام
نظرات