به گزارش ایسنا، نعمت احمدی وکیل دادگستری و استاد دانشگاه در ادامه سرمقاله امروز روزنامه «ستاره صبح» نوشت: این خبر تلخ بخش کشاورزی و مردم را در ماتم فروبرده است. روسیه فلفلهای تولیدی را مرجوع کرده و گوجه و بادمجان ایران نیز به سرنوشت مشابهی دچار شدهاند. چندی پیش عراق و ازبکستان سیبزمینیهای ایران را پس فرستادند. همچنین هند کیوی ایران را مرجوع کرده است. کافی است در بازار پرمصرف دنیا مهر بدنامی بر روی محصولی بخورد. سالها پیش صادرکنندگان پسته با تأسف در مرحله برداشت و انبارداری بهداشت محصول را رعایت نکردند و مهر سم سرطانی افلاتوکسین بر پیشانی پسته ایران هک شد. این در حالی بود که عمده پسته ایران سالم و مرغوب است ولی برگشت یک محموله کافی بود تا مصرفکننده اروپایی عطای مصرف پسته ایران را به لقایش ببخشد. متأسفانه بازار انحصاری پسته ایران در اروپا به همین بهانه به دست رقیب پرقدرت یعنی آمریکا افتاد. سالها طول کشید تا بتوانیم دوباره وارد بازار پر رقیب پسته اروپا شویم. اکنون همچنان گویی در بازار پسته جهان حضور کمرنگی داریم! بازار پسته که درگذشته در انحصار ما بود از دست رفت.
ایران سالانه ۳۵ هزار تن مصرف سم دارد که ۷۵ درصد از این مصرف، تولید داخلی است. اما در واقع مواد اولیه سموم از چین و هند وارد و توسط تجار غیرمتخصص و غیرمتعهد وارد کشور میشوند. سموم توسط ۷۰ تولیدکننده داخلی به ۱۲۰ قلم سم کشاورزی تبدیل میشوند؛ سمومی که با توجه به مواد اولیه ارزان چینی و هندی کارنامه کشاورزان ایرانی را سیاه کردهاند. فلفل، گوجه، بادمجان، سیبزمینی، کیوی، سبزیها و دیگر محصولات زراعی کشور که میتوانست در بازار پرمصرف دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد اکنون مهر بدنامی خورده است.
نگارنده اکنون در سفر خارج هستم و وقتی به عنوان یک کشاورز سری به فروشگاههای مواد غذایی و لبنی میزنم دلم میگیرد چون انار مصر و اسپانیا و انگور شیلی و گوجه و فلفل و بادمجان ترکیه و مرکبات مصری و اسرائیلی و ترکیه و انواع محصولات دیگر کشورها را میبینم اما دریغ از یک محصول ایرانی! مدتی است که سه محصول پرمصرف پسته، زعفران و خرما را توسط دختر و دامادم به اتحادیه اروپا صادر میکنم. در روز اولی که با شرکت معروفی که امروز خریدار پسته بستهبندیشده ایران است وارد مذاکره شدیم تنها از زعفران استقبال کرد و پسته و خرمای ایران را فاقد استاندارد دانست. ما هم با زعفران شروع کردیم و کمکم پسته و خرمای ایران را نیز جزء محصولات مورد سفارش این کشور جا انداختیم. شرکتی که بیش از ۲۸۰ فروشگاه بزرگ در فرانسه و آلمان و سوئیس دارد و سالها پسته و خرمای ایران را وارد میکرد در آغاز مدعی بود امکان ندارد بتوانید گواهیهای لازم را از گمرکات اتحادیه اروپا اخذ کنید. وقتی اولین محموله پسته و خرما را با گذر از هفتخوان رستم وارد اتحادیه اروپا کردیم، معامله شروع شد. خرما و پسته نیاز به تبلیغ ندارد و پسته با نام ایرانی در دنیا شناختهشده است. خرمای ایران به ویژه رطب بم در مقابل خرمای آفریقا و عربستان حرف اول را میزند اما این محصولات گرفتار مافیای سم و کود شدهاند که چهره کشاورزی ایران را در نزد جهانیان سیاه کرده است.
سطح مبارزه شیمیایی در حدود ۱۵ میلیون هکتار است که ۲۵ درصد از آن محصولات باغی است که در حال حاضر بیش از ۷۰ کارخانه تولید سم در کشور مجوز فعالیت دارند. استانهای مازندران، تهران، قزوین و البرز به ترتیب با داشتن ۱۶ و ۱۵ و ۱۰ و ۹ کارخانه بیشترین سهم در توزیع سم در سطح کشور را دارند. از این تعداد ده کارخانه بسیار فعال، ۲۰ کارخانه فعال و مابقی فعالیتی محدود دارند. ظرفیت این کارخانهها در حدود ۲۵۰ هزار تن است که به علت گرانتمامشدن کالاهای تولید داخل و عدم توان رقابت با واردات سم که سهم از ما بهتران است و از ارز دولتی سود میبرند، نزدیک به ۳۰ تا ۳۵ هزار تن تولید داخلی داریم. جالب است بدانید که ۹۸ درصد از مواد تشکیلدهنده سم، وارداتی است؛ صنعتی که باید گفت مونتاژ است و مواد اولیه وارداتی آن موجب شده محصول نهایی تولید کشاورزی ایران مهر برگشت بخورد.
وزارت صمت و وزارت کشاورزی باید چارهای بیندیشند. وقتی کشوری مانند عراق و ازبکستان محصولات زراعی ما را مرجوع میکنند یا مصرفکننده عمدهای مانند روسیه محصولات کشاورزی ما را مناسب با استانداردهای داخلی خود نمیداند و با تأسف کشورهای رقیب مانند ترکیه و اسرائیل و مصر بهسادگی بازارها را از آن خود میکنند، این دو وزارتخانه چه میکنند؟ چرا نظارت بر مواد اولیه فنی سم وارداتی وجود ندارد؟ چرا اجازه داده شد مافیای سم و کود اینگونه با تولیدات گرانقدر کشاورزی ما بازی کنند؟ نباید چارهای اندیشید و کاری کرد؟ پذیرفتی نیست که محصولات کشاورزی که به دلیل غیراستاندارد شناختهشدن توسط کشورهای مقصد مرجوع شدهاند در داخل توزیع و مصرف شوند. اگر استانداردی برای مصرف محصولات در داخل کشور وجود داشت و جلوی ورود محصولات زراعی غیراستاندارد خارجی به بازار داخل گرفته میشد، به فکر مردم افتاده بودیم و به جنگ مافیای سم و کود میرفتیم.
آمار وحشتناک بیماریهای ناشی از این مواد غذایی را در نظر بگیرید. سرطانها، بیماریهای گوارشی و دهها بیماری دیگر و از سوی دیگر مصرف داروها و هزینهها درمان و ... باری است که مافیای سم و کود بر دیگر هزینههای کمرشکن زندگی مردم آوار کرده است. توازنی بین هزینهای که مافیای سم و کود بر محصولات زراعی مورد مصرف وارد میکند با هزینهای که برای درمان بیماران صرف میشود، وجود ندارد. باید به این وضعیت خاتمه داده شود. نویسنده نمیداند چرا وزرای صمت و جهاد کشاورزی در این مورد بیتفاوت هستند و خبر وحشتناک مرجوعشدن محصولات کشاورزی ایران را دستکم گرفتهاند و تدبیر و واکنش ندارند.
انتهای پیام
نظرات