عبدالکریم قیطانیفرد در گفتوگو با ایسنا مدعی شد: این در صورتی است که سال ۹۵ تئوری پسازبان در کتاب «کهکشانی برای تو» نوشته من منتشر شد اما به دلیل آن که از این کتاب در یک مراسم رسمی رونمایی نشده بود کمتر کسی از این تئوری اطلاع دارد. اکنون این کتاب در دسترس عموم علاقهمندان به هنر و ادبیات پسازبان قرار دارد و مخاطبان عزیز میتوانند آن را از انشارات اهوراقلم و یا کتابفروشیها تهیه کرده و مورد مطالعه و نقد و بررسی دقیق قرار دهند.
وی توضیح داد: پسازبانیت معتقد است میان زبان محض و شعریت یا هنریت تفاوت ماهوی وجود دارد و زبان و موضوع زبان دو امر جدا از هم هستند که در شعر پسازبان، شعر محض از زبان محض پیشی میگیرد به صورتی که این نظام معرفتشناسانه هنری و شعری در غیاب زبان هنگام خلق شدن عبور از شعر زبانی به شعر پسازبانی را رقم میزند. در واقع پسازبانیت مداخله زبان محض را در هنر محض و شعر محض نمیپذیرد.
قیطانیفرد در ادامه عنوان کرد: چه کسی فکرش را میکرد ادبیات ایران این گونه باشد که شعر پسازبانی را برای نظرخواهی جایی مطرح کنند و هزار صاحب برایش پیدا شود.
او گفت: تئوری پسازبانیت را که سال ۱۳۹۵ در کتاب «کهکشانی برای تو» از انتشارات اهوراقلم، دو سال بعد از انتشار مجموعه شعر پسازبانی «کمی اندیشه»، منتشر کردم تئوری یک نظام معرفتشناسانه مستحکم و تازه فلسفی، از زبان، مفهوم، اندیشه، تخیل، زیباییشناسی، در شعر و هنر ایران بود که همان طور که در پیشگفتار این کتاب نوشتهام تقریبا از اواخر دهه ۸۰ روی آن کار کرده بودم که الان بیش از یک دهه است که از تئوری پسازبانیت میگذرد و حتی پس از انتشار تئوری پسازبانیت مقالات روشنگرانه و مکمل بسیاری در مجلات منتشر کرده بودم.
به باور این شاعر: حتی براساس این تئوری، جدای از انتشار شعرهای پسازبان، مجموعه حجم مجسمههایم را با آنتروپی خلق کردم و دو نمایشگاه انفرادی هنر پسازبان هم برگزار کردم تا هم مخاطب شعر بتواند تئوری پسازبانیت را به صورت عینی بشناسد و با آن ارتباط برقرار کند هم مخاطبان هنرهای تجسمی و هنرهای مفهومی.
وی اظهار کرد: براساس برنامهریزیهایی که از قبل برای تئوری پسازبانیت انجام داده بودم قرار شد از سال ۱۴۰۰ به عنوان یک پتانسیل بسیار قوی برای معرفی و گسترش تئوری پسازبان استفاده کنم، اما از آن جایی که یک دست صدا ندارد، چند روز قبل از تحویل سال ۱۴۰۰ از دوست ارجمندم دکتر مهدی خبازی که تئوریسین متن سیاه است و آقای دکتر سعید جهانپولاد که چند روز پیشتر در مصاحبهاش با من که خبرنگار پایگاه خبری شعر و ترانه تارنا بودم از چشماندازاش برای گسترش چند صدایی شعر دهه ۷۰ گفته بود، به دلیل این که متن سیاه آقای خبازی و شعر چندصدایی جناب جهانپولاد از نظر من رابطه بسیار نزدیکی با شعر پسازبانی داشتند تئوری پسازبانیت را برایشان تشریح کردم و از ایشان خواستم که در بیانیهای جمعی وضعیت جدید شعر خودمان را با متن سیاه، شعرچند صدایی و شعر پسازبانی در ۱۴۰۰ اعلام کنیم که جناب دکتر خبازی و جناب دکتر جهانپولاد با این طرح مخالفت کردند و گفتند بهتر است هر کسی کار خودش را انجام بدهد.
او افزود: خب، من طبیعتا مجبور شدم به تنهایی کار خودم را ادامه بدهم و به همین خاطر بود که دوستان حلقه نقد ادبی خراسان در فروردین سال ۱۴۰۰ از من دعوت کردند تا ایده پسازبانیت را در حلقه نقد ادبی مطرح کنم و از آن در مقابل منتقدان برجسته کشور دفاع شود. همین که وارد گروه حلقه نقد ادبی شدم ناباوارنه مشاهده کردم که جناب دکتر جهانپولاد از یک ورژن شعری با عنوان شعر پسازبان غربی حرف میزند که به همین دلیل به شدت معترض شدم و مطالب جعلی ایشان شدیدا مورد نقد قرار گرفت.
قیطانیفرد گفت: در همین روزها قرار بود که دومین نمایشگاه هنر پسازبانیام را با تلفیق و به نمایش گذاشتن کارهایی زبانی از خودم و آثاری از شاعرانی از جمله علی باباچاهی، هرمز علیپور، سعید سروشراد، رضا روشنی، سعید جهانپولاد، زهرا نظریپور، فرناز جعفرزادگان، ندا ذات، رؤیا مولاخواه، نرگس میریه با عنوان «پس از زبان» در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دزفول برگزار کردم و از این طریق رسما در حضور رسانهها آغاز وضعیت هنر و ادبیات پسازبانیت ایران در سال ۱۴۰۰ اعلام شد.
وی بیان کرد: در این میان افرادی بودند که به خاطر این که به قول خودشان سن و سالام به این چیزها نمیخورد که بخواهد آثارم کنار آثار کسانی مانند استاد باباچاهی پدر شعر ایران قرار بگیرد، از این جهت از این وضعیت غیرقابل پیشبینی خرسند نبودند و به دلیل آن که که قدرت نقد پسازبانیت مرا نداشتند به اثباب دیگری متوسل شدند که اصلا در شان هنر و ادبیات این سرزمین نیست. در صورتی که هنر و ادبیات سن و سال را برنمیتابد بلکه این علم، آگاهی و ایده است که کارگشاست.
انتهای پیام
نظرات