• دوشنبه / ۸ آذر ۱۴۰۰ / ۱۹:۵۲
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1400090806388
  • منبع : فضای مجازی

چرا پدر و مادر «غزاله» رضایت ندادند؟

چرا پدر و مادر «غزاله» رضایت ندادند؟

حکم قصاص آرمان عبدالعالی - پسری که دوست‌دخترش غزاله شکور را به قتل رسانده و جنازه‌اش را در سطل زباله انداخته بود - چهارشنبه هفته گذشته پس از چند بار وقفه اجرا شد و موجی از واکنش‌ها را برانگیخت؛ عده‌ای گفتند پدر و مادر غزاله باید رضایت می‌دادند و عده‌ای دیگر حق را به آنان دادند و گفتند اگر ما هم بودیم رضایت نمی‌دادیم.

به گزارش ایسنا، «اقتصادآنلاین» در ادامه نوشت: اصل این واکنش‌ها اتفاق بدی نیست چون نشان می‌دهد هنوز آن اتفاق بدتر که بی‌تفاوتی مردم به موضوعات پیرامونی جامعه است، رخ نداده و رگه‌هایی از دغدغه‌مندی همچنان وجود دارد.

فارغ از این موضوع، بد نیست به روند آنچه از ابتدای وقوع این جنایت تا سحرگاه چهارشنبه در زندان رجایی‌شهر رخ داد، بازنگاهی داشته باشیم؛ شاید برای موارد مشابه در آینده به کار آمد.

اصل ماجرا، چیز جدیدی نداشت؛ مجادله یک پسر و دختر بر سر رابطه‌ای نه‌چندان جدی بود که یک لحظه مدیریت این جدال از دست دو طرف خارج شد و زندگی و آینده خودشان و خانواده‌هایشان با ضربات بارفیکس آرمان به سر غزاله، نابود شد. 

هر روز دختر و پسرها و حتی زوج‌های زیادی، از این دست جدال‌ها که بر سر موضوعی بی‌اهمیت است، دارند و البته تعداد کمی از آنها رنگ خون می‌گیرد اما به هر حال این قتل هم مثل خیلی از جنایات دیگر محصول یک خشم لحظه‌ای کنترل‌نشده بود که لزوم مدیریت این خشم و مهارت‌های پیشگیری از چنین اتفاقاتی گرچه بسیار مهم است اما موضوع این نوشتار نیست. 

چند نکته و پرسش درباره این روند قابل طرح است: 

۱. از بین این همه قتل و جنایت، ماجرای آرمان و غزاله چه ویژگی خیلی مهمی داشت که باید تا این حد مسأله افکار عمومی می‌شد؟ آیا جنایتی مثل قتل سریالی زنان و کودکان بود که ابعاد گسترده‌ای داشته و نیاز به هوشیاری خانواده‌ها داشته باشد؟ آیا جنایتی از سر فقر و تنگدستی بود که برای مسئولان و جامعه تکان‌دهنده باشد؟ آیا آنقدر جنایت شایع و رایجی بود که مطالبه جامعه برای اصلاح یک روند را در پی داشته باشد؟ خیر، هیچکدام از این ویژگی‌ها را نداشت. این پرونده به هر دلیلی صرفا «رسانه‌ای» شد و به همین خاطر افکار عمومی را به بحث وا داشت. 

گرچه توجه افکار عمومی به یک موضوع لزوما بد نیست اما در چنین رخدادهایی که یک طرف شاکی است و طرف دیگر متهم و موضوع بسیار فنی و پیچیده‌ای مثل «قتل» مطرح است، هجمه‌های قضاوت‌آلود افکار عمومی می‌تواند گاهی نقش مخرب و غیرسازنده داشته باشد. فرض کنید یک تصادف اتفاق افتاده و شما یک طرف ماجرا هستید. حالا هر کس رد می‌شود و صحنه تصادف را می‌بیند یک نظری می‌دهد و نسخه‌ای می‌پیچد و شما یا طرف مقابل را مقصر می‌داند؛ آدم‌هایی که نظرشان در هیچ جا هیچ تأثیری ندارد و صرفا نظر می‌دهند که نظر داده باشند. واکنش شما چیست؟ همین را در مقیاس «قتل فرزند» ببرید. این حجم از قضاوت و نظر و حاشیه که محصول همان رسانه‌ای‌شدن بی‌دلیل است، چه حس و حالی به صاحبان حق می‌دهد؟ 

۲. چرا صرفا برای این پرونده این حجم از تلاش چهره‌ها و سلبریتی‌ها جهت اخذ رضایت شکل گرفت و اساسا چرا باید کسی که فرزندش به شکلی فجیع کشته شده و جسدش هم تحقیر شده است، به خاطر رامبد جوان و احسان علیخانی و عادل فردوسی‌پور و بسیاری چهره‌های فرهنگی و ورزشی و ... از حق قانونی‌اش، آن هم حقی به بزرگی قصاص عامل قتل فرزند عزیزش بگذرد؟ همه آنان محترم اما این چهره‌ها به جز مشهوربودن که آن هم محصول توجه همین مردم به آنهاست، چه گلی به سر چه کسی زده‌اند که حالا به خاطر گل رویشان کسی از یک حق بزرگ کوتاه بیاید و بگوید چشم، بخاطر شما می‌بخشم؟ واقعا چهره‌ای مثل رامبد جوان که مواضعش در همین روزها حتی خشم خیلی از طرفدارانش را هم برانگیخته، چه جایگاه ویژه‌ای دارد که کسی به خاطرش بخواهد کاری کند؟ 

۳. این یک رویه غلط در رضایت‌گیری از اولیای دم است که چند سالی است مد شده و اتفاقا نه تنها میزان اعلام رضایت را افزایش نداده، بلکه وقتی پای سلبریتی‌ها و رسانه‌ها به میان می‌آید باید بیشتر مطمئن شد که اولیای دم بر خواسته خودشان اصرار خواهند کرد و قطعا محکوم، اعدام خواهد شد! نمونه‌اش پرونده‌های شهلا جاهد و دل‌آرا دارابی و بهنود شجاعی و ... است که دقیقا همین مسیر غوغاسالاری و سلبریتی‌محوری را برای اخذ رضایت رفتند و نهایتا حکم هم اجرا شد اما مثال‌های فراوانی وجود دارد که بدون ایجاد چنین فضاهایی، به دور از هیجانات ژورنالیستی و مانورهای سلبریتی‌ها، محکومان موفق به اخذ رضایت شده‌اند و از مرگ نجات یافته‌اند. همان روزی که آرمان قصاص شد، همزمان با او در سالن اجرای حکم زندان رجایی‌شهر، سه محکوم به قصاص توانستند مهلت بگیرند و تنها فرقشان با آرمان این بود که کسی نمی‌شناختشان! 

همین که رسانه‌ها به یک موضوع بیش از آنچه نیاز است می‌پردازند و انواع و اقسام چهره‌ها پا پیش می‌گذارند، کم‌کم فضا به این سمت می‌رود که جای شاکی و متهم عوض می‌شود و اولیای دم مقتول احساس می‌کنند همه جامعه با دیدگاهی منفی و نگاهی طلبکارانه، در یک جبهه به رهبری سلبریتی‌ها محکم ایستاده‌اند که آنان به حق قانونی و شرعی‌شان نرسند. طبیعتاً در چنین موقعیتی، آدم‌ها برای اثبات خودشان به خودشان هم که شده بر خواسته‌شان اصرار می‌کنند. 

۴. در فقره اخیر، یک اقدام اضافه‌تر هم انجام شد که در جای خود بسیار قابل بحث و انتقاد است. روز اجرا، خدام آستان مقدس رضوی با پرچم متبرک روضه منوره در زندان رجایی‌شهر حضور یافتند تا پدر و مادر غزاله به حرمت این پرچم، از حق خود بگذرند. واقعا کسی که چنین پیشنهادی داده بود، یک لحظه به این فکر نکرده بود که اگر پدر و مادر غزاله رضایت ندهند - که ندادند - حرمت جایگاه مقدس حضرت علی‌ابن‌موسی‌الرضا (ع) زیر سوال می‌رود و پدر و مادر مقتول در جبهه مقابل امام رضا قلمداد می‌شوند؟ آیا یک کودک یا نوجوان که این روزها مدام سرش در موبایل و اخبار است و این خبر و تصاویرش را می‌بیند، این سوال برایش پیش نمی‌آید که چرا حضرت رضا (ع) نتوانست یک جوان را از مرگ نجات دهد؟ این سوال را چه کسی می‌تواند پاسخ دهد؟ چرا باید اساسا برای یک پرونده قضایی، از مقدساتی مثل ائمه معصومین (ع) هزینه کرد؟ 

نهایتا اینکه تا وقتی کار پیچیده و مهم رضایت‌گیری از اولیای دم که نیازمند رسوخ به لایه‌های عمیق عاطفی آدم‌هاست، به جای متخصصان روانشناسی،‌ دینی و حقوقی کارکشته به عهده بازیگر و ورزشکار و موزیسین باشد، این چرخه معیوب ادامه خواهد داشت و پدر و مادر «غزاله»ها رضایت نخواهند داد. 

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۰-۰۹-۰۸ ۲۰:۲۵

چون دوست نداشتن

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۰۸ ۲۲:۳۵

خود تو نویسنده ذهن بیماری داره

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۰۹ ۰۰:۱۱

موافقم با متن . واقعا هم ارمان چوب رسانه ای شدنش رو خورد و البته پیدا نشدن جسد غزاله . وگرنه مثل خیلی ها میتونستند رضایت بگیرند . چون ارمان زجر کارشو کشیده بود تو زندان و اینکه زیر 18 سال این عمل مرتکب شد . پس به هیچ وجه حقش اعدام نبود دیگه

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۱۳ ۱۸:۲۶

دو روز کمتر از ۱۸ سال هم شد دلیلی بر کودک بودنش!

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۰۹ ۰۰:۱۷

سر کینه و عقده ای بازی و ناراحتی شدید از پیدا نشدن جسد

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۰۹ ۰۸:۰۰

احسنت واقعا تحلیل منصفانه ای بود.

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۰۹ ۰۸:۰۶

احسنت

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۰۹ ۰۸:۱۲

بسیار عالی و دقیق و عین حقیقت بود بعلاوه اینکه این عمل سلبریتیها برای جلب رضایت، قبح عمل قاتل را در اذهان عمومی میشکند. چرا که مطابق انچه در دادگاه اثبات شد قاتل حتی ادرس جسد را هم نتوانست به اولیا ارائه کند. اکنون والدین قاتل قصاص شده حداقل مزاری برای سوگواری دارند ولی اولیای مقتول از ان هم محرومند

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۰۹ ۰۸:۳۷

به نام خدا با سلام و تشکر از سردبیرمحترم مقاله خوبی بود و به نکات خوبی اشاره شده بود، اما ای کاش به مسایل مهمتر دیگر از جمله مقصر بودن پدر و مادر و جامعه در تربیت فرزند و عدم کنترل حادثه که منجر به چنین وقایعی شد بیشتر صحبت و کنکاش بشه همونطور که در متن خبر آوردید «مجادله یک پسر و دختر بر سر رابطه‌ای نه‌چندان جدی» این خود جای کار بسیاری داره.....

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۰۹ ۰۸:۵۳

احسن گل گفتی

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۰۹ ۱۳:۵۵

تحلیل بسیار درست و بجایی بود. درود بر نویسنده. آوردن سلبریتی های که هیچ اعتباری ندارند و رسانه ای کردن چیزی بیش از حد، باعث جری شدن بیشتر خانواده شاکی میشه. خروجی این کار این میشه که شاکی احساس می‌کنه حقش داره گرفته میشه.

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۰۹ ۱۴:۱۲

تحلیل خوب خوب . منتها قرار دادن نام عادل فردوسی پور در کنار آن دو نفر دیگر ، حقیقتا خیلی کم لطفی است در حق عادل .

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۱۱ ۱۵:۲۰

احسنت تحلیل درستی بود

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۱۰ ۲۲:۵۱

تقصیر سلبریتی ها نیست ، تقصیر وکیل های اون پسر بودن که بهش راه حاشا کردن رو یاد دادن اون تا آخرین لحظه قتل رو انکار میکرد برای همین نتونست رضایت بگیره

avatar

من اصلاً قبول پدر و مادر را فبول ندارم. اینگونه افراد حتی با قبول و بخشش پدر و مادر اعدام شوند تا سلامت اجتمایی بافی بماند . شاید آنها از حق خود بگذرند ولی جامعه برای امنیت خود نبایس بگذرد اگر قتل عمداً و با برنامه اجرا شده باشد

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۱۱ ۰۸:۳۸

نقش وکیل پرونده ارمان و پدر و مادرش در کشاندن ماجرا به این وادی را ننوشتی

avatar
۱۴۰۰-۰۹-۱۳ ۰۹:۳۳

متاسفانه در کشور ماسلبریتی ها بیشتر نقش منفی دارند تا مثبت. قبح بسیاری از رفتارهای زشت توسط همین سلبریتی ها شکسته شده. در مورد قتل هم باید اول خودمان را جای خانواده مقتول بگذاریم بعد قضاوت کنیم. با این روش سلبریتی ها هرکسی به خودش اجازه قتل رو میده بعدش اونها رو واسطه میکنه برای کسب رضایت. و اینطو جامعه به بی نظمی کشیده می شود.