به گزارش ایسنا، خورشید مجیدی فر در یادداشتی با عنوان " ایران تمام حقش را می خواهد" نوشت: تا فرا رسیدن موعد مذاکرات برای جانبخشی به برنامه ی جامع اقدام مشترک (برجام) و جبران بدعهدی و بی عملی طرفین مقابل جمهوری اسلامی ایران زمان چندانی باقی نمانده است. متولیان تصمیم سازی در تهران با صراحت سخن گفته اند که به دنبال مذاکرات نتیجه محور هستند و مذاکره برای مذاکره را برنمی تابند. بدعهدی و بی عملی در نقطه ی پایانی خود قرار دارد و شاید از آن نقطه نیز عبور کرده است اما منطق مشخص و مصرح جمهوری اسلامی ایران در کنار صبر استراتژیک عامل ایجاد این فرصت دوباره برای طرفین مقابل است تا به ترمیم بدعملی و ناپایداری عهود خود بپردازند.
وزیر امور خارجه، آقای امیرعبداللهیان به دفعات خاطرنشان ساخته اند که برنامه ی جامع اقدام مشترک (برجام) دیگر اولویت اول و تنها انتخاب تهران نخواهد بود، پنجره ها و امکانهای دیگر به یمن مقاومت ملت ایران و دیپلماسی متوازن، فعال، هوشمند و پویا گشوده یا در حال اقتراح اند، پس غرب و متحدانش این فرصت یگانه را غنیمت بشمارند که در حکم غنیمت و کیمیاست.
اما انگار نجابت ملت ایران باز غرب و هم گامانش را به صرافت پیش بردن بازی دیگری قبل از آغاز مذاکرات انداخته است تا مگر بار دیگر با وارونه نمایی و قلب حقیقت بر میز مذاکره یا در جوسازی رسانه ای خواست و روایت خود را غالب و قالب بندی کرده و حقیقت را به مسلخ ببرند. بازی جدیدی که دارای ابعاد و اجزای زیر است:
- این معنا توسط بخشی از طرفین غربی و به طور مشخص وزیر خارجه ی فرانسه مطرح می شود که اگر ایران نخواهد امتیاز بدهد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) از میان خواهد رفت و مذاکرات بی حاصل است. تکرار این مدعا به انحا مختلف این معنی را ذهنیت سازی می کند که انگار گناه ایستادن در نقطه ی اکنون متوجه جمهوری اسلامی ایران است و اینک با امتیاز دادن و کوتاه آمدن باید زمینه ی توافق و تضمین صلح جهانی را فراهم کند! نکته اما این که جنابان ظاهرا بر روی کوتاهی حافظه ها بیش از حد حساب کرده اند! از یاد نبریم که ایالات متحده با بدعهدی و خروج از برجام عملا توافق را به حالت احتضار درآورد و همین کشورهای اروپایی با بی عملی و تماشاگری زمینه را برای تعلیق حقوق حقه ی ملت ایران از برنامه ی جامع اقدام مشترک(برجام) فراهم نمودند. امروز و اینک طرف بدعهد و بی عمل است که باید به تمام تعهدات خود بازگردد و برای جبران بخشی از خسران قابل بازگشت به ملت ایران اقدام کند. (جفا بر جان و سلامت مردم در بیداد و هیهات همه گیری کرونا و موارد دیگر که غیرقابل بازگشت است و از خاطر و خاطره ی ملت ایران زدودنی نیست). جمهوری اسلامی ایران دقیقا کدام امتیاز را باید فروبگذارد تا توافق حاصل شود؟ ایران به تمام تعهدات برجامی خود پایبند بوده است و امروز تنها در برابر راستی آزمایی از طرف مقابل و اقدام در برابر اقدام دست به عمل خواهد زد. نکته دیگر اینکه طرف غربی ازیاد نبرد که برنامه ی جامع اقدام مشترک (برجام) یک توافق، تنها و تنها یک توافق درباره ی برنامه ی هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران است و نه چیزی بیشتر یا کم تر از آن و هیچ نسخه ی دوم یا سومی و یا تاویل وتطویل پذیری نیز نخواهد داشت. این بیان مشخص و منطق متقن نظام جمهوری اسلامی ایران است و بارها نیز اعلام گشته است.
- روی میز بودن همه ی گزینه ها نیز از دیگر ابعادی است که هرگاه به موسم مذاکرات نزدیک می شویم از بلندگوهای مختلف تکرار می شود. از گزاف ترین و اسباب انبساط خاطر ترین گفته ها استفاده از همین سخن گزینه های روی میز خطاب به ملت ایران است. ملتی "صلح دوست اما جنگ بلد" که در تمام این سالها هم صلح دوست بودن خود را به تمامی به اثبات رسانیده است و هم اراده و جنگ بلد بودن خود را به رخ کشیده است. جنگ اقتصادی با مقاومت ملت ایران به ایستگاه پایانی و بی اثری خود نزدیک می شود و پنجره های گشوده شده در افق همکاری های بیست و پنج ساله میان جمهوری اسلامی ایران و چین در کنار عضویت در پیمان شانگهای عملا آب تحریم ها را به کرت آخر رسانیده است. تهدید نظامی ملتی که اراده ی خود را در ساقط کردن پهباد متجاوز آمریکایی و درهم کوبیدن پایگاه اشغالی عین الاسد نشان داده است نیز به شوخی می ماند و خود عاملین و آمرین نیز به خوبی بر گره بر باد بودن این سخنان آگاهند و تنها برای دلخوشی صهیونیست ها این سخنان را بیان می کنند.
- آژانس بین المللی انرژی اتمی مسئولیت های مشخص و ملموسی متناسب با ساختار و ماهیت خود دارد که باید فارغ از فشارهای قدرت های بزرگ به انجام آن بپردازد. این که در آستانه ی مذاکرات ادعاهای جدید و بی پایه ای عموما با تلقینات صهیونیست ها و برای تحت فشار گذاشتن ایران بر سر میز مذاکره به میان انداخته شود می تواند هم وجاهت و حیثیت یک نهاد بین المللی را ملکوک کند و هم کارویژه ی اصلی این نهاد را مغفول و بر زمین مانده نماید. تجربه نشان داده است که جمهوری اسلامی ایران تسلیم جوسازی و فشار در هیچ سطحی نمی شود و تنها در برابر منطق مشخص و مسلم خود منطق و عمل متقابل را پذیراست. آژانس بین المللی انرژی اتمی باید کوشا باشد تا موجودیت های غیرمسئول را در برابر فعالیت های اتمی بشدت مشکوک و مخربشان مسئول و پاسخگو کند و دست کم برای افشاگری های آقای مردخای وانونو توجیهات و پاسخ های مشخص دریافت کند نه اینکه به طور مداوم برای یک عضو مسئول و شفاف درصدد ایجاد ابهام و تعهدات جدید باشد. این گونه همه ی انسان ها در جهانی امن تر و آرام تر خواهند زیست.
انتهای پیام
نظرات