صداقت در این کارگاه با تاکید بر اینکه رسیدن به نتیجه از طریق تلاش و کوشش انجام میگیرد، اظهار کرد: همواره این پرسش مطرح است که علم بهتر است یا ثرورت؟ وقتی صحبت از مشاغل پردرآمد میشود، ثروت فقط شامل درآمد و پول بوده و این امر یک پارادوکس در دنیا ایجاد کرده است.
وی با بیان اینکه قطعا ثروت بهتر از علم است، افزود: این موضوع به معنی بد بودن علم نیست و از طرفی ثروت با پول فرق دارد. ثروت شامل علم، پول، مهارت ارتباطات اجتماعی، خوشبینی و... شده و طرح سوال "علم بهتر است یا ثروت" اشتباه است زیرا نمیتوان علم را با ثروت که یک رابطه جز با کل دارد، مقایسه کرد.
به گزارش ایسنا، وی با تاکید بر اینکه علم جزو و بعدی از ثروت است، ادامه داد: شغلهای پولساز با روشهای دیگری منجر به پول میشوند و در این راستا بحث آینده پژوهی مطرح است. آینده پژوهی در سه بازه زمانی کوتاه مدت زیر سه سال، میان مدت بین ۳ تا ۱۵ سال و بلندمدت ۱۵ سال به بالا تعریف شده و نیاز به داده پردازی از این طریق است.
وی گفت: برای به دست آوردن مشاغل پردرآمد و پایدار راهی جز تحصیلات آکادمیک و مهارتی نیست.
صداقت در تشریح معیارهای پیش بینی مشاغل پردرآمد و فرصت ساز، گفت: بحث جمعیتی اولین معیار در این راستا است. باید با ساختار جمعیت حتی در سطح جهانی آشنا شویم زیرا عمده ترین نیازها بر اساس ساختار سنی شکل میگیرد.
وی با اشاره به عامل اقلیمی و آب و هوایی در شناخت شغلهای پردرآمد شامل دشتها، جنگلها و کوهستانی بودن نقاط مختلف کشور، افزود: سومین موضوع در این راستا نیز توجه به معیارهای حمل و نقل همچون کوتاه سازی زمان و افزایش ضریب دسترسیهای فیزیکی مثل خریدهای آنلاین است.
وی ادامه داد: چهارمین عامل در راستای پیش بینی و برآورد شغلهای آینده، توجه به بحث فضا و مکان است. شوماخر در سال ۱۹۷۰ با نگارش کتابی مطرح کرد که "کوچک زیباست " و پس از آن، مردم از این موضوع استفاده کرده و به سمت ترکیب عوامل و اسبابهای فیزیکی رفتند. مثلا الان که تلفنهای همراه نسخهای از این موضوع است که شامل بحث ترکیب فضا و مکان بوده و اکنون بحث کوچکسازی به سمت ساختمانها و حتی حوزه خودروسازی هدایت میشود.
این جامعه شناس با اشاره به عامل بحثهای روحی و روانی در حوزه مشاغل پردرآمد، اظهار کرد: بیماریهای روحی و روانی، تاثیر بیشتری نسبت به بیماریهای جسمی در زندگی افراد دارند و از طرفی افراد بسیاری هم هستند که بدون داشتن مشکلات روحی، به دنبال خوش گذرانی بوده و برای آن هزینه بالایی متحمل میشوند.
وی با اشاره به عامل ششم سلامت جسمی در یافتن شغل پردرآمد در آینده، افزود: مردم معمولا برای سلامت جسمی خود بیشتر از سلامت روانی هزینه میکنند. هفتمین مورد نیز آموزش پذیری خارج از محدوده کلاسی و شناورسازی یادگیری و هشتمین مورد هم شامل تغذیه و غذا میشود که هر دو بعد روحی و جسمی و حتی بعد منزلتی در آن مطرح است.
وی عامل نهم در این راستا را گردشگری و بازدید، آشنایی با فرهنگ و تمدن ملل، هویت یابی و ... عنوان کرد و گفت: این مورد در قرن ۲۱، بسیاری از کشورها را با خود درگیر کرده است به طوری که دولتمردان بسیاری در این حوزه هزینههای بالایی را صرف میکنند
صداقت، دهمین عامل در یافتن شغلهای پردرآمد را پیشگیریهای بهداشتی و درمانی و ورزش دانست و افزود: تمامی این حوزهها بدون داشتن سواد آکادمیک امکان پذیر نیست و نباید بنا را بر این گذاشت که بدون دانش بتوان در مشاغل پردرآمد در سطح ملی و جهانی موفق شد.
وی با طرح سوال اینکه چرا درس بخوانیم وقتی تحصیل کردهها بیکارند؟، خاطرنشان کرد: در پاسخ به این سوال باید این تناقص را مطرح کرد که شغل باید به سمت افراد تحصیل کرده بیاید یا این این افراد با کارآفرینی، برای تحصیل نکردهها شغل ایجاد کنند.
وی تاکید کرد: وقتی معتقد باشیم که دادن شغل به تحصیل کردهها در بیان فلسفی یک پوستین وارونه است، آنموقع است که موفق میشویم؛ همچنین در پاسخی دیگر میتوان گفت که اگر به صورت وارونه به این موضوع نگاه کنیم میبینیم که اغلب بیکاران جزو قشر تحصیل نکردهها هستند پس در نتیجه این موضوع به یک جواب قاطع میرسیم که تحصیل ممکن است ما را به اشتغال هدایت نکند اما جلوی بیکاری را میگیرد فقط رسیدن به شغل نیاز به آموزش تکمیلی و مهارتی و زاویه دید مخالف جهت زندگی روزمره مردم را میطلبد.
هیچ شغلی در دنیا مخصوصا در ایران، آینده شغلی حتمی و تضمینی ندارد حتی پزشکی
این مشاور علوم رفتاری و اجتماعی در ادامه با تاکید بر اینکه طرح سوال "کدوم مشاغل و چه رشتهای پولساز هستند؟" یک اشتباه است، بیان کرد: پول خوب است و اگر خوشبختی نیاورد جلوی بدبختی را میگیرد، بسیاری از رفتارهای غیراخلاقی، وسوسهها و زیرپا گذاشن وجدانهای شخصی نیز به خاطر در تنگا ماندن مالی است اما هیچ شغلی در دنیا مخصوصا در ایران، آینده شغلی حتمی و تضمینی ندارد حتی پزشکی.
وی افزود: ما پزشکی داریم که نمیتواند هزینه راه اندازی مطلبش را کسب کند و در مقابل پزشکی هم داریم که آنقدر مریض دارد که برای پنج ماه دیگر وقت ویزیت میدهد. مهندس عمرانی داریم که حق امضایش را به مهندس دیگر واگذار میکند و مهندس عمرانی دیگری هم داریم که در یک پروژه ساختمانی درآمد چندصد میلیونی دارد. آرایشگرهایی هستند که درآمدی بالاتر از درآمد برخی پزشکان دارند.
وی ادامه داد: بنده دو نفری را میشناسم که تحت شرایط کاملا یکسان زندگی کرده و هر دو در رشته حسابداری از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شدهاند اما یکی در شرکت خصوصی حسابداری میکند و دیگری یکی از شرکتهای بزرگ کشور را میگرداند.
مشاغل پول نمیسازند بلکه شخصیتها هستند که پول را برای انسان میآورند
صداقت با تاکید بر اینکه مشاغل پول نمیسازند بلکه شخصیتها هستند که پول را برای انسان میآورند، تشریح کرد: ایلان ماسک، صاحب شرکت خودروی تسلا و ثروتمندترین فرد جهان، شغل تکراری همچون سایر افراد را دنبال نکرد و به سمت شغلی فراتر از آن رفت. او در مصاحبه اخیر خود گفته که در مدرسه و دانشگاه معمولی درس خوانده است اما اکنون عالی رتبه ترین دانشجویان بزرگترین دانشگاههای دنیا در تسلا زیر دست او کار میکنند. اگر بنا بر نام و برند دانشگاه و رشته تحصیلی باشد، باید آن دانشجویان رئیس ایلان ماسک بودند نه اینکه الان زیردستش باشند.
وی با اشاره به افراد موفقی چون بیل گیتس، بنیانگذار لوییس ویتو، سامسونگ و اپل، گفت: اگر ما این موضوعات مهم و به خصوص تاثیر شخصیت بر پولسازی را ندانیم، تمامی کارهایی که در جهت درآمدزایی انجام میدهیم، ضددرآمد و ضدپول خواهد بود.
وی تاکید کرد: اگر میخواهید پول دربیاورید و یا شغل موفقی داشته باشید، به دنبال پول و یا شغل موفق نروید باید به دنبال کار بروید. باید از بعد شخصیت به این موضوع نگاه کرد و دید که شخصیت ما چقدر کارساز و پول ساز است.
پنج ویژگی برای پولدار شدن
این مشاور علوم رفتاری و اجتماعی با بیان اینکه کسی که به دنبال کار میرود باید پنج ویژگی اصلی را داشته باشد، گفت: اولین ویژگی پولدار شدن و داشتن شغل موفق و پایدار، نظم است. اگر کسی نداند سه روز بعد چه باید کند و قابل پیشبینی نباشد، نمیتواند به موفقیت دست یابد.
وی افزود: تمامی انسانها میتوانند منظم باشند فقط باید یک برنامه مدون برای سه هفته آتی خود طرح کند و نظم جزو عادتش میشود ، چرا که زمان طلایی لازم برای عادت و یا ترک عادت، ۲۱ روز یعنی سه هفته است و این موضوع یک قانون تغییر زندگی انسان محسوب میشود. مثلا برای ترک اعتیاد به مواد مخدر، فضای مجازی، بازیهای کامپیوتری و ... سه هفته نیاز است. اگر فردی بتواند سه هفته کنترل و دوام بر روی یک عادتی داشته باشد، حتی در ترک سیگار، شخصیتش آپدیت میشود.
وی خاطرنشان کرد: اگر فردی در سه هفته از انجام بهترین کارها مثل حتی عبادت دور بماند، با وجود اینکه در روزهای اول دچار مشکل و حتی مشکل روحی میشود اما بعد از مدت مقرر بازگشت او به عادت قبلی دشوار خواهد بود. افراد معمولا ناگهانی تغییر نمییابند بلکه در این سه هفته که به آن عمر حیات نیز گفته میشود، عادتهای انسانی میتوانند ترک و یا ابتلا شوند.
صداقت با تاکید بر اینکه باید بین برنامه و فوق برنامه تمایز قائل بود، گفت: ما از نظر بند اول شخصیت پولساز، در این نقطه گیر کردیم که معمولا برنامه را تعطیل و به سمت اجرای فوق برنامه میرویم. مثلا دانشجویی که باید درسش را پاس کند به فکر بدنسازی است و برنامه خود را ترک و به انجام فوق برنامه میپردازد.
وی افزود: ممکن است فوق برنامه امروز، برنامه چند سال بعدی ما باشد و این مورد را شرایط سنی و جنسی انسان تعیین میکند. در زندگی روزمره نیز اینگونه هستیم و بر روی بسیاری از حوادث زندگی تمرکز میکنیم و برنامه اصلی خود را کنار میگذاریم. مثلا به جای کار کردن دنبال دلالی ارز میرویم در حالی که دلالی ارز، فوق برنامه یک اقتصاد است نه برنامه آن.
وی اظهار کرد: وسوسه و میل به پیشی گرفتن از دیگران زودتر از توان خود باعث میشود تا یک بعد از زندگی رشد یابد و بعد دیگر بماند. نظم هم این نیست که زمان تعیین کنیم برای مسواک زدن یا غذا خوردن، این موارد نظم معیشت هستند بلکه موضوع اصلی ما نظم زندگی است یعنی تا چه زمانی باید درس خواند و چه زمانی ارتباطات برقرار کرد.
این جامعه شناس خاطرنشان کرد: گاه بسیاری از افرادی هم هستند که در مشاغلی وارد میشوند که دیگران قبلا در آن موفق شدهاند و انتظار سود زودرس دارند یعنی با یک ماه کار کردن میخواهند به نتایجی برسد که فردی دیگر در یک پروسه دیگر آن را طی کرده است.
وی ادامه داد: موضوع دوم در ویژگیهای رسیدن به پول و پولسازی، تسلط به زبان است. امروزه واحد فعالیت ما دیگر روستا، شهر، کشور و یا حتی منطقه نیست بلکه کره زمین است. گروه هدف مشاغل پردرآمد کره زمین است و تسلط زبان نیز به این مورد کمک میکند تا بتوان در نقاط مختلف از جهان برای فعالیت مدنظر ما گروههای ذی نفع پیدا کرد.
وی افزود: سومین موضوع، تسلط به بسترها و نرم افزارهای یارانهای و یادگیری این موارد است. امروزه ارتباط با کامپیوتر و سایتها اهمیت بالاییی پیدا کرده و اگر نتوان مدیریت دیجیتالی را انجام داد، به نتیجه نخواهیم رسید.
صداقت گفت: چهارمین مورد در پولسازی داشتن روابط اجتماعی بالا و به عبارتی سرمایه اجتماعی است تا بتوان به صورت گفتاری و شغلی ارتباط داشت و مدیریت ارتباط با مشتری را یاد گرفت. یعنی به عنوان یک شخصیت حقیقی یا حقوقی که به ارائه خدمات میپردازد، بایستی به نیازهای آینده افراد آگاه بود و به آنها پاسخ داد.
وی افزود: بسیاری از افراد علی رغم دارا بودن سطح بالایی از تحصیلات و محل تحصیل و پشتکار بالا، در حوزه کاری زیاد جذاب نیستند چون در حوزه ارتباط دچار ضعف هستند. بر اساس این ویژگی، میتوان با قدرت تحلیل رفتار افراد، در جاهای مختلف سلیقه و نیاز دیگران را فهمید و به تولید محصول و ایده پرداخت.
وی با تاکید بر اینکه تحصیل به تنهایی در این راستا جواب نمیدهد، افزود: هیچگاه قایقها برای ساحل و زیبایی آن ساخته نشدهاند و باید از آنچه که داریم استفاده کرد و با موجهای سهمگین رو به رو شد و مقاومت کرد تا به نتیجه رسید.
این مشاور علوم رفتاری و اجتماعی، پنجمین عامل در داشتن شخصیت کارآمد و پولساز را بروز و آپدیت بودن دانست و گفت: افزود: اگر فردی متخصص کامل و حرفهای تلویزیونهای سیاه سفید باشد، در روزهایی که غالب مردم از تلویزیونهای ال ای دی استفاده میکنند، نمیتواند موفق شود. تغییرات علم به قدری بالا است که الان در بدبینانه ترین شرایط، هر چهار سال، دو برابر ارتقا مییابد.
وی گفت: بدون تحصیل و عشق به آن، امکان آپدیت شدن وجود ندارد. ۱۰ ثروتمند دنیا، همگی حداقل تحصیلات کارشناسی ارشد دارند. ما در گذشته افراد موفق بدون تحصیلات را داشتیم اما نتوانستند این شرایط را ادامه دهند چون در مقابل جوانی تحصیل به زانو درآمدند.
وی در ادامه با بیان اینکه شغل، در کنار کارکردن، درآمدزایی، یادگیری و آپدیت را هم شامل میشود، افزود: اما حرفهای بودن در کاری یعنی بدون کار کردن فقط مدیریت کرد و سیستم راه اندازی کرد و تا زمانی که نتوان دیگران را برای کار مدیریت کرد، ما در کارمان حرفهای نشدهایم.
صداقت با بیان اینکه مشاغل پردرآمد آنهایی هستند که در کارشان حرفهای شدهاند، گفت: وقتی صحبت از مشاغل پردرآمد میشود، منظور مشاغل بامنزلت نیست چرا که بسیاری از مشاغل پردرآمد هستند که توسط گروه اجتماعی طرد شدهاند اما بخشی از نیاز انسانها را تامین میکنند.
وی افزود: اگر افرادی به صورت ناخودآگاه دچار مشکل حساسیت فردی در روابط اجتماعی باشند، نمیتوانند شغل پردرآمد راه اندازی کنند. با ترس از دیگران و نداشتن قدرت ریسک نیز نمیتوان موفق شد چرا که افراد حرفهای به وضع موجود قانع هستند اما راضی نیستند.
این مشاور علوم رفتاری و اجتماعی گفت: وقتی احساس کنیم که در شرایط اجتماعی بسیاری چیزها قابل پیش بینی نیست، بهترین زمان برای انجام کارهای بزرگ است. بزرگترین بدبختی ما در جامعه امروز اتلاف انرژی و انرژی گذاشتن در حوزهای است که در آن اثربخشی نداریم.
وی با بیان اینکه شرکتها و افراد حرفهای امروز از امکانات کم و اطرافیان خود شروع کردهاند، افزود: عامل ششم و مهم در پولسازی، بازاریابی است. اگر مهارتهای بازاریابی را نداشته باشیم محکوم به شکست هستیم.
وی با اشاره به ویژگیهای بازاریابی و تفاوت آن با تبلیغ، گفت: بازاریابان کمپانی بنز، خواستههای خود را در محصول آتی این شرکت به مردم القا کرده و از این طریق مردم خواستار تغییرات متفاوتی میشدند و از این طریق کمپانی بنز دست به ایجاد محصولات جدیدی میکرد که در گام اول خود و در گام بعدی مردم میخواستند.
انتهای پیام
نظرات