اما اینجا فوتبال ایران است، اتفاقاتی در آن رخ می دهد که شاید در هیچ جای دیگری نمونه آن را نبینید، روزی قرارداد آنچنانی با سرمربی می بندیم که هر چه داریم و نداریم را باید بفروشیم و غرامت سرمربی بدهیم که هیچ کاری برای تیم ملی کشورمان نکرده و هنوز هم راهی برای رهایی آن پیدا نکردیم، روز دیگر بر سر اساسنامه فدراسیون سردرگم می شویم، روز دیگر بحث VAR و مسائل حقوقی و حضور دو مربی بر سر یک تیم که ما را یاد دو فیلم با یک بلیت می اندازد.
یک تیم با دومربی! اتفاقی که برای نخستین مرتبه نیست که رخ می دهد و در گذشته هم دهها بار شاهد بودیم. اگر برای یک بار فدراسیون فوتبال به طور محکم با این پدیده زشت برخورد می کرد امروز باز هم در خصوص پدیده شاهد تکرارش نبودیم.
اتفاقات روزهای اخیر و تکرار حضور دو مربی بر سرتمرینات یک تیم و یا مصاحبه عبدالله ویسی که پس از جدایی از فولاد گفت، جدایی من دوستانه و دوطرفه بود. ایرادی هم ندارد، اما برای همکارانی که بیرون میمانند، هزار عمل انجام میدهند و ادعایشان هم میشود خیلی سالم و بدون لابی مربیگری میکنند، متاسف هستم.
امروز ۲۰ آبان، سالروز فوت "محمود یاوری" است. مردی که همه ما او را به دلیل رک بودنش و قواعد و اصولی که داشت و شغلش او را به نام جناب سرهنگ فوتبال می شناسیم، این موضوعات موجب شد تا پای صحبت یکی از نزدیک ترین افراد به محمود یاوری یعنی برادر ایشان که خود از کارشناسان فوتبال کشورمان است، بنشینیم تا بیشتر از اصول و مکتبی که سرهنگ یاوری از آن پیروی می کرد بدانیم که در ادامه می خوانید:
روزهای بیم و امید
روزهای بیم و امید سال گذشته، یکسال گذشت، چرا بیم و چرا امید؟
در راه و مسیر بیمارستانی که برادرم در آن بستری بودند با هزاران امید می رفتیم و دلخوش به این بودیم که حالشان خوب شده باشد؛ ولی متاسفانه همیشه در راه برگشت همیشه بیم از دست دادن ایشان را داشتیم، چرا که حال ایشان وخیم تر می شد و این روزها، روزهای سختی بود برای خانواده.
در این روزها مسائلی می بینیم که نیاز است بازگو شود و برادرم به اصولی خاص معتقد بود، اصولی که بزرگان ما به آن اصول اعتقاد داشتند و در حال به فراموشی سپرده شدن است.
در طی یکی – دو سال اخیر با توجه به پوست اندازی مربیان فوتبال در سطح یک کشور و اینکه مربیان بسیار جوان شده اند و بیشتر آنها بازیکنان بزرگ ملی و باشگاهی بوده اند و اینکه طبیعتا باید این نسل عوض شود و یک مسئله اجتناب ناپذیر است شاهد مسائلی هستیم که افسوس می خوریم چرا از اطلاعات و دانش بزرگانی که قبلا این راه را رفتند، استفاده نمی شود. در طی سالهای اخیر شاهد بودید که مربیانی که در سطح یک کشور ما در حال فعالیت هستند مرتب جابجا می شوند و تیم عوض می کنند.
یا تیم، آنها را عوض می کند و یا آنها، تیم خود را رها می کنند. خاطره ای بگویم که تفاوت مربیان گذشته و فعلی را بهتر بتوانید مقایسه کنید، زمانی از طرف تیم پرسپولیس توسط فردی که مسئول بود با سرهنگ یاوری تماس گرفتند که اتفاقاتی افتاده است و ما تصمیم به جابجایی آقای پروین داریم و یکی از گزینه های ما شما هستید. اولین کاری که این بزرگوار کردند با آقای پروین تماس گرفتند و گفتند چنین اتفاقی رخ داده و جواب من این بود تا زمانی که آقای پروین هستند و می توانند کار کنند شما نباید با من صحبت کنید که این مسئله برای آقای پروین نیز جالب بود؛ اما الان ...
هر تیمی که با استاد صحبت می کردند، اولین صحبت ایشان این بود که با مربی خود چه کرده اید؟ اگر می گفتند در حال جدا شدن هستیم، تاکید می کردند، اجازه بدهید تکلیف مربی قبلی مشخص شود و حداقل یک هفته بدون مربی باشید بعد با من صحبت کنید.
پاک کردن شماره تماس بازیکنان
و یا شاهد بودم که بعد از جدایی از تیمی، هفته بعد شماره تماس تمام بازیکنان را از دفتر تلفن خود پاک کردند، من که در حال یادگیری بودم سئوال کردم چرا چنین کاری کردید؟ گفتند اینها بازیکنان باشگاه هستند و نه من! اگر خودشان نیاز داشته باشند شماره تماس من را دارند و من دیگر با آنها تماس نخواهم داشت.
این اصولی است که در هیچ کتابی نوشته نشده و من در هیچ دوره و کلاسی ندیده ام که تدریس شود، اصول ریز و مهمی که می تواند در کنار هم جمع شود و یک شخصیت خوب و کامل برای یک مربی بسازد یا اگر رعایت نشود اتفاقاتی از شخصیت یک مربی را به نمایش بگذارد که امروز شاهد آن هستیم.
یک تیم با دو مربی یا دو فیلم با یک بلیت
مسئله حضور دو مربی همزمان بر سر یک تیم چندین مرتبه رخ داده و تکان دهنده است که یک مربی بر سر تمرین تیمش می رود و باشگاه گفته احتمالا عوض خواهید شد و مربی دیگری که هنوز به طور کامل مشخص نیست مربی تیم خواهد شد یا خیر، بر سر تمرین حاضر می شود و ما همزمان شاهد دو مربی بر سر تمرین یک تیم هستیم، این بسیار زشت و دور از شئون یک مربی است و امروز در فوتبال ما مشاهده می شود. فکر می کنم حدود چهار سال پیش هم این اتفاق در تمرین پرسپولیس رخ داد و امسال هم در تمرین پدیده.
منش یاوری، حبیبی و بزرگان دیگر را فراموش نکنیم
متاسفم برای فوتبال کشورمان که نتوانست از دانش و تجربیات محمود یاوری استفاده کند اگر در یک دوره یکماهه که کلاس های مربیگری B که زمان زیادی دارد ساعاتی در نظر گرفته شود که تجربیات کاربردی افرادی مثل، محمودیاوری، حسن حبیبی گفته شود این مسائل رخ نمی داد.
جریان هاینکس و گواردیولا
مسئولان بایرن مونیخ با توجه به سبک حرفه ای گری که دارند ۶ ماه قبل از اتمام قرارداد هاینکس - مربی تیم بایرن مونیخ با گواردیولا قرارداد بستند؛ اما در این مدت ۶ ماه هاینکس یکبار گلایه نکرد و فکر می کنم ۳ جام نیز به دست آورد (جام بوندس لیگا- حذفی و لیگ قهرمانان اروپا) با این که می دانست دیگر مربی تیم فصل آینده نخواهد بود، گریه و زاری و حرکت نادرستی انجام نداد و یک روز بیشتر از آن مدت ۶ ماه بیشتر نماند و در مقابل گواردیولا هم این مدت یکبار در مورد بایرن مونیخ صحبتی نکرد و یا خود را نزدیک به بایرن نشان نداد. رفت و مطالعات خود را آماده کرد و بعد از آن آمد کار خود را آغاز کرد.
این فوتبال حرفه ای است. ما علاوه براینکه هیچ کدام اصول حرفه ای را رعایت نمی کنیم؛ اصول خودمان را هم رعایت نمی کنیم، به نظرم این روزهایی که با هجرت غم از دست دادن محمود یاوری روبرو هستیم یادآوری این اصول خالی از لطف نیست، منابع اطلاعاتی خوبی از ایشان داریم، صحبتهایی که کردند، دست نوشته ها و خاطراتی که از ایشان به جا مانده است، اینکه هیچ گاه به دلیل مصلحت ها اصول خود را زیر پا نمی گذاشتند و بر رعایت آن تاکید داشتند.
مربیانی که آبرو بازیکنان خود را می برند
در یکی از تیم هایی که داشتند یکی از بازیکنان شاخص و اصلی تیم برای او گزارش شده بود که خطایی انجام می دهد، اخلاق ایشان این بود که باید این خطا برایشان ثابت شود، شب یکی از بازیهایی که داشتند این بازیکن با حالتی نادرست و شرایط نامناسب به هتل آمد و حالت طبیعی نداشت و چون دیدند که صحبتهای گفته شده درست است، بازیکن مورد نظر را به اتاقشان دعوت کردند و به ایشان گفته بودند تو بازیکن اصلی تیم من هستی، اما از امشب با وجود بازی مهمی که فردا داریم هیچ سمتی در تیم من نداری، برو وسایلت را جمع کن و از هتل برو، من آدمی نیستم که بازیکن اصلی و آبرومندم را خراب کنم اما برای اینکه بتوانی راهت را ادامه بدهی هر جایی رفتی و خواستی مصاحبه کنی، بگو من نتوانستم با یاوری کار کنم، کدام مربی چنین کاری انجام می دهد.
در حال حاضر برخی از مربیان ما بلافاصله بعد از هر خطایی که بازیکنان آنها انجام می دهند در تمامی رسانه ها اعلام می کنند و حساب نمی کنند که وضعیت خانوادگی او حتی ممکن است به خطر بیفتد.
یکی از مربیان بزرگی که خیلی داد اخلاق می زد و می زند، نام یکی از بازیکنان تیم ملی که در یک سفر خارجی خطایی انجام داده بود را در رسانه ملی عنوان کرد و گفت مشکل اخلاقی دارد که موجب بروز مشکلات خانوادگی برای این بازیکن شد.
این اصول اخلاقی و حرفه ای باید در کلاسهای آموزشی گفته شود که شاهد بروز چنین موضوعاتی نباشیم به قول یکی از دوستان، مربیان در هواپیما تیم بعدی خود را عوض می کنند، کجا این اصول حرفه ای است، فصل گذشته موارد زیادی داشتیم و فدراسیون فوتبال به این اصول اهمیت نمی دهد و واقعا اتفاقاتی در حال رخ دادن است که می بینیم، فردای فوتبال ما بدتر از امروز است. اگر این مسیر ادامه پیدا کند؛ افرادی مثل یاوری و حبیبی و افراد بزرگ دیگری که در گذشته داشتیم فراموش خواهند شد.
شاید یک نسل این افراد و منش آنها را در ذهن داشته باشند؛ اما کم کم به فراموشی سپرده می شوند، مگر اینکه ما آنها را منتقل کنیم. مربیان ما باید یاد بگیرند چگونه با بازیکنان خود رفتار کنند، جای دفاع از بازیکن کجاست و جای دفاع از باشگاه و فدراسیون کجاست؟
اشتباه رسانهای شدن صحبت های طارمی و اسکوچیچ
در روزهای اخیر مشکل بزرگی بین سرمربی تیم ملی و بازیکن شاخص تیم ملی ایجاد شده است، هر دو حق دارند. اسکوچیچ نظر فنی خود را گفته که البته نباید آن را در رسانه می گفت و طارمی نیز نظر تعصبی خود را در مورد فوتبال کشورش گفته و آن هم در رسانه، هر دو اشتباه کردند که در رسانه بیان کردند. در این میان ن به یک فرد بزرگ و کاردان به عنوان سرپرست و مدیر تیم نیاز داریم که قبل از رسانه ای شدن آن را می بایستی جمع می کرد، ممکن است فوتبال ما به دلیل بازتابهایی که دارد، آسیب ببیند. البته نه به خاطر مهدی طارمی چون او یک بازیکن است حتی ممکن است مصدوم شده و بازی نکند؛ اما این مسئله ممکن است بازخورد بدی در تیم داده باشد. با بازیکن سالاری مخالفیم؛ اما با این هم مخالفیم که با دست خودمان برای رقبا کار کنیم، یک نفر با مدیریت می توانست این قضیه را جمع کند.
راه موفقیت، فراموشی بزرگان نیست
امیدوارم فدراسیون اگر می خواهد خدمتی به فوتبال کند اطلاعات و دست نوشته های حرفه ای استاد یاوری که وجود دارد را تدوین کند و در کلاسهای مربیگری از آن استفاده کند، راه موفقیت نفی و فراموش کردن بزرگان نیست؛ برای بزرگ کردن خودتان باید به کسانی که خدمت کردند احترام بگذارید و از آنها استفاده کنید.
الان نمی توان بچه ها را به استادیوم برد و یا پای تلویزیون نشست، با هر سوت داور هزاران ناسزا می شنویم، چرا؟ دلیل آن این است که می خواهند اشتباهات خود را به گردن داور بیندازند، اخلاقیات و اصول در حال فراموشی است.
وای بر فوتبالی که اخلاقیات در آن فراموش شود، ما مربیان باید به فکر آینده و حیثیت خودمان باشیم، اگر امروز مربی مثل محرم نویدکیا داریم که تمام اصول را رعایت می کند و سال قبل تنها بود؛ امسال باید سه مربی اینگونه داشته باشیم و سال بعد این تعداد افزایش پیدا کند. مربیانی که اصول اخلاقی و حرفه ای مربیگری با بازیکن، رسانه و باشگاه را رعایت می کنند و صداقت دارند، باید آموزش داده شوند.
خبرنگار-الهه مولادوست
انتهای پیام
نظرات