مهدی مولایی، امروز (سه شنبه-۱۱ آبان ماه) در نشست علمی برخط «رویکرد تمدنی، شاخصها و مثالها» از سلسله نشستهای علمی رویکرد تمدنی در مسائل راهبردی که به همت دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکده الهیات و خانواده به صورت برخط برگزار شد، اظهار کرد: به دلیل ضرورت تدقیق در معنای رویکرد تمدنی، حلقهای با حضور جمعی از تمدن پژوهان شکل گرفت و نگارش مقاله و گفت وگو در دستور کار قرار گرفت.
وی افزود: در همین راستا سوال در رابطه با چیستی این رویکرد بسیار زیاد مطرح شد و کتاب «چیستی رویکرد تمدنی از عرصه نظر تا صحنه عمل» در دست انتشار است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه بررسی ها انجام و نتیجه این شد در کنار دیگر آثار پژوهشی، هر کدام از اندیشمندان تقریر خود را از رویکرد تمدنی بیان کنند، گفت: دغدغه اصلی این بود تفاوت این رویکرد با دیگر رویکردها چیست و چه لزومی دارد رویکرد تمدنی ارائه شود؟
مولایی، تفاوت رویکرد تمدنی را به عقیده برخی صاحب نظران یک تفاوت ماهوی و عرضی اعلام کرد و افزود: برخی هم معتقدند تفاوت طولی و تشکیکی است مانند میزان کلان نگری.
وی اظهار کرد: نیاز است مرزهای واژگانی این حوزه دقت نظر شود و به این معنی که رویکرد تمدنی، رویکرد به تمدن و رویکرد تمدن به طور دقیق تعریف و تفاوت های آن گفته شود.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: در رویکرد تمدن شناختن رویکرد حاکم بر کل یک تمدن یا پدیده یا پدیده های مرتبط با یک تمدن مطرح است و رویکرد تمدنی یک شیوه نگرش است و روشی برای تحلیل پدیده ها و توصیف و تبیین آن ها است. رویکرد به تمدن نیز شیوه و روش منطبق بر مطالعه، کشف و تاملات و تحلیل پدیده های مرتبط با یک تمدن است.
مولایی در توضیح چیستی و غایت تمدن، گفت: برخی معتقدند موقعیت تمدنی به مثابه امر جامعی که تمام سطوح حیات اجتماعی اعم از فردی، عمومی و تاریخی را شامل می شود و برخی معتقدند تمدن به مثابه امر اصلی و پایه هدایت گر کلان تاریخ و تحولات تاریخی یک جامعه دانسته است.
به گزارش ایسنا، وی ادامه داد: برخی نیز تمدن را برآیند سرمایه ها و دستاوردهای سخت و نرم در یک واحد اجتماعی بزرگ متشکل از جوامع مختلف و مستقل که متاثر از اندیشه ای تعمیم یافته در فرآیندی تاریخی محقق شده باشد می دانند. همچنین چهار دسته تعریف از تمدن وجود دارد که در آن تمدن به مثابه فرآیند حرکت به وضعیت برتر، تمدن به مثابه پدیده ای تاریخی، تمدن به مثابه نظام واره های زنده اجتماعی و یا تمدن به مثابه سلوک زیست و تعامل گروه های انسانی است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: یکی از ویژگی های تحلیل با رویکرد تمدنی شناسایی تاثیر و نقش آن پدیده در سرنوشت و هدف تمدن است. تمدنی بودن هر پدیده بر اساس نزدیکی یا دوری آن به غایت و آرمان یک تمدن سنجیده می شود. اگر هر پدیده و هر تمدنی بر اساس اهداف مخصوص به خود مورد سنجش قرار گیرد، دیگر نمی توان سخن از رویکرد تمدنی مطرح کرد و در نتیجه امکان سنجش و مقایسه میان رویکردهای مختلف وجود نخواهد داشت.
وی با بیان اینکه برخی معتقدند اهداف و غایات می تواند در میان برخی تمدن ها مشترک باشد، خاطرنشان کرد: به عنوان مثال اعتلای همزیستی گروه ها و جوامع انسانی و ایجاد صلح از جمله این موارد است.
وی با طرح این پرسش که آیا رویکرد تمدنی یک پدیده خنثی و یا ارزش پایه است، توضیح داد: رویکرد تمدنی به مثابه شابلونی چارچوبی برای مشاهده و تفسیر فراهم می کند. رویکرد تمدنی جهان شمول است و هر فردی فارغ از تفاوت ها، تفسیری نسبتا یکسان از ماهیت تمدنی یک پدیده ارائه خواهد داد و مسائل اصلی، زیربنایی و مشترک تمدن ها را بررسی می کند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: در مبحث ارزش پایه، جامعه متمدن به معنای جامعه ای پیشرفته و متناسب با نظام ارزشی ما خواهد بود و رویکرد تمدنی رویکردی است که ما را به این غایت نزدیک میکند.
مولایی با طرح این پرسش که رویکرد تمدنی استمرار دارد یا خیر؟ توضیح داد: تحلیل یک پدیده با رویکرد تمدنی به معنای بررسی زمینه، تاریخ و آینده پدیده است. ارتباط طولی (در گذر زمان و تاریخ)، ارتباط عرضی (در میان سطوح مختلف فرد، خانواده، گروه و ...)، پیوستگی تاریخی (گستره وسیع زمانی و یا پیوستگی امتی) دیدن مسئله در نسبت با کل امت و لحاظ منافع و مضار کل امت بررسی شود.
وی افزود: داشتن زمینه های تاریخی و ارتباط با سایر متغیرها نمیتواند جزء الزامات باشد. آیا اگر پدیدهای این زمینه های تاریخی را نداشته باشد، با رویکرد تمدنی نمی توان بررسی کرد؟
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی چهارمین مبحث چالش برانگیز را از کلان بودگی تا خُرد بودگی مطرح کرد و گفت: برخی معتقدند برای تحلیل تمدنی علاوه بر کلان بودگی نیاز به پیچیدگی آن پدیده است. به دلیل پیچیدگی ماهیت تمدن، پدیده های ساده و بسیط، حتی اگر کلان هم باشند، تحمل رویکرد تمدنی را ندارند.
مولایی اضافه کرد: در مقابل گروهی معتقدند کلان بودگی ویژگی یک پدیده برای انتخاب آن در رویکرد تمدنی نیست بلکه پدیدههای خرد و کوچک را نیز می توان با رویکرد تمدنی تحلیل کرد. میتوانیم خوانشی تمدنی از پدیده ای مانند ازدواج، مرگ، شهادت و حتی زندگی در یک قریه یا روستا داشته باشیم.
وی با بیان اینکه پدیدهای را می توان تحلیل تمدنی کرد که از نظر حیث زمان، مکان و حتی افراد در یک مقیاس بزرگ رخ داده باشد، تصریح کرد: به عنوان مثال فرهنگ مقاومت را زمانی میتوان با رویکرد تمدنی تحلیل کرد که اولا این فرهنگ در سطح منطقه و جهان اسلام گسترش یافته باشد، دوما، به سطحی از تنوع بازیگران و کنشگران و ارتباط ارگانیک میان آنها رسیده باشدو سوما پیامدها و نتایجی کلان در سطح منطقه و جهان داشته باشد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه کلان بودگی وصفی ناظر به بزرگ بودن پدیده است، اما کلان نگری وصفی ناظر به شیوه نگریستن عامل است، توضیح داد: در نگاه کلان، تحلیل از خلال مجموعه ای از فرآیندها و گذر زمان به دست می آید. طرفداران این نگاه، سویههای کلان نگری را شمولیت زمانی، مکانی، و جغرافیایی، نیازهای انسانی، ارتباطی و تطبیقی، شمولیت روشی و شمولیت در هدف می دانند. همچنین از حیث مخاطبان دارای شمولیت فرهنگی و انسانی است.
مولایی گفت: این اتفاق نظر وجود دارد که رویکرد تمدنی، خردنگر است.
وی رویکرد تمدنی را همان رویکرد سیستمی دانست و توضیح داد: به اضافه یک یا دو ویژگی دیگر که البته این ویژگی ها را نیز می توان در درون رویکرد سیستمی پیدا کرد و تنها سطح و کیفیت این ویژگی ها در رویکرد تمدنی عمیق تر و گسترده تر است. به عنوان مثال گفته می شود سطح کلان نگری یا نظام وارگی در رویکرد تمدنی فراتر از رویکرد سیستمی است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با طرح این پرسش که آیا رویکرد تمدنی از حال عبور می کند و به آینده میرسد و یا گفت وگو محوری و کارآمدی در این رویکرد مطرح میشود؟ گفت: اگر بتوانیم زیست خود را درست معلوم کنیم، آینده روشن است.
انتهای پیام
نظرات