به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان در ادامه نوشت: طی این دوره، درآمد ایران عموماً از طریق سهم کشور در قرارداد نفتی دارسی و سپس قرارداد ۱۹۳۳ به دست میآمد؛ البته در این بین، درآمدهای مالیاتی و همچنین، درآمد ناشی از صادرات، گمرک و... نیز وجود داشت که در مقابل پول حاصل از سهم نفتی، چیز قابلداری به حساب نمیآمد. محمدعلی همایون کاتوزیان، در کتاب «اقتصاد سیاسی ایران»، بر طبق اسناد در دسترس، بودجه ۱۰ وزارتخانه فعال کشور را در سال ۱۳۱۰ش، معادل ۳۷۴ میلیون ریال (برابر با ۳۷ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان) اعلام کردهاست (وزارت جنگ با بیش از ۱۷ میلیون تومان، بیشترین بودجه و وزارت طرق و شوارع و وزارت فلاحت، هرکدام با ۱۰۰ هزار تومان، کمترین بودجه اختصاصیافته سالانه را داشتند). این بودجه در حالی به وزارتخانهها اختصاص مییافت که نرخ برابری ریال ایران در مقابل دلار آمریکا، طبق نامهای که تیمورتاش، وزیردربار مقتدر رضاشاه در سال ۱۳۱۰ش برای نخبگان اقتصادی ایران فرستاد و متن آن در کتاب «اسنادی از ارز و انحصار تجارت خارجی در دوره رضاشاه ۱۳۱۱- ۱۳۰۵» درج شدهاست، معادل ۱۸/۳۳ قِران، برابر ۳۱۸/۳ تومان بود. در همین حال، حقوق روزانه یک کارگر ساده، به عنوان مثال کارگری که در اداره «طُرُق و شوارع» کار میکرد، سه قران بود که اگر تمام ماه را بدون تعطیلی روز جمعه کار میکرد، دستمزد وی به حدود ۹ تومان (۹۰ قران) میرسید. احتمالاً از خود میپرسید که قصد ما از ارائه این آمار و ارقام چیست و قرار است چه نتیجهای از آن بگیریم؟ اگر کمی حوصله کنید، در ادامه متن به موضوع اصلی بحث ما پی خواهید برد.
خبری که بهانه یک بررسی تاریخی شد
اول آبانماه بود که خبر افتتاح موزه ملی خودرو، بین کیلومتر ۱۰ و ۱۱ جاده تهران به کرج منتشر شد؛ این موزه ۱۱ هزار مترمربع مساحت و چهار سالن بازدید دارد؛ ۶۱ خودروی منحصربهفرد در آن نگهداری و با داشتن ۲۱ خودروی «رولزرویس»، به عنوان بزرگترین گنجینه و مجموعه تاریخی این خودرو در جهان شناخته میشود. اما در میان این خودروهای منحصربهفرد، یکی هست که از همه آنها منحصربهفردتر است؛ یک خودروی لیموزین «تاون کار پیرس ارو» که خاصترین نمونه لیموزین محسوب میشود، هم از نظر ساخت و هم از نظر قیمت. این خودرو، خودروی رضاشاه است؛ همان خودرویی که در مراسم رسمی سوار میشد. لیموزین پهلوی اول، در سال ۱۹۳۰م/۱۳۰۹ش در آمریکا ساخته شد. رضاشاه به دنبال یک خودروی متفاوت بود و «پیرس ارو» در قبال دریافت یک مبلغ بسیار عالی، یک خودروی بسیار خاص برای او ساخت؛ خودرویی که در آن زمان، ۳۰ هزار دلار، معادل ۹۰۰ هزار ریال (۹۰ هزار تومان) آب خورد، گران تر از هر لیموزینی که تا آن زمان ساخته شده بود. خبر تولید این خودرو آنقدر اهمیت داشت که حتی روزنامه نیویورکتایمز هم به پوشش دادن آن اقدام کرد.
یک خودروی غرق در طلا
در آوریل ۱۹۳۰/ فروردین ۱۳۰۹، خودروی لیموزین رضاشاه که آن را با رنگ سفید طراحی کردهبودند، در معرض دید عموم مردم نیویورک گذاشته شد. نیویورکتایمز در گزارش مفصل خود از این نمایش که بخشهایی از آن بهتازگی توسط بی.بی.سی منتشر شدهاست، لیموزین رضاشاه را «مجللترین مَرْکَب اربابان تخت طاووس در طول تاریخ» لقب داد؛ یراقآلات خودرو شامل سپر، قالپاق، دستگیرهها، چراغها، سردنده و... تماماً با آبکاری طلا تزیین شدهبودند. زیرسیگاری موجود در خودرو، بهطور کامل از طلای ناب بود که روی آن چند قطعه الماس خودنمایی میکرد. بدنه خودرو کاملاً دستساز بود؛ شرکت «پیرس ارو» آن را به یک شرکت صنعتی معتبر به نام «براون و شرکا» سفارش داد؛ این شرکت تخصص خاصی در تولید چنین خودروهایی داشت. تودوزی این خودرو که موتوری هشت سیلندری داشت، با بهترین ابریشم فرانسوی انجام شد و برای کف آن، از کفپوش پشمی و اعلای روسی استفاده کردند. خودرو در همان فروردین ۱۳۰۹، از نیویورک به مقصد ایران بارگیری شد. البته رضاشاه پس از دیدن لیموزینِ خودش، رنگِ آن را نپسندید؛ دستور داد رنگش را تغییر بدهند و سورمه ایاش کنند و به این ترتیب، لیموزین پهلوی اول، همینی شد که امروز در موزه ملی خودرو میبینید. بعد از فرار رضاشاه از ایران، محمدرضا پهلوی نیز، از این خودرو مدتی استفاده کرد و سپس آن را کنار گذاشت.
بودجه یک سال وزارت راه برای خرید یک خودرو!
درباره خودروی لیموزین رضاشاه، افزون بر مطالبی که گفتیم، دو نکته مهم و اساسی دیگر نیز، قابل بررسی است؛ اولاً در دوران سلطنت او، خودروهای تجملی جایگاه چندانی در میان ثروتمندان و متمولان کشور نداشتند و اصولاً آمار خودروهای معمولی هم در سراسر ایران و حتی پایتخت، زیاد نبود و این خرید در زمان خودش، یک خرید سنگین و بسیار ویژه به حساب میآمد. ثانیاً مبلغی که صرف خرید لیموزین شد، مبلغ معتنابهی بود؛ کافی است بدانید که هزینه این خرید، یعنی مبلغ ۹۰ هزار تومان، تقریباً معادل بودجه سالانه وزارت طُرُق و شوارع (وزارت راه و شهرسازی امروزی) بود که باید با بودجه ۱۰۰ هزار تومانی، جادههای ایران را توسعه میداد، حقوق کارمندانش را پرداخت میکرد و البته نگهداری و تعمیر راههای کشور را هم که بخش عمده آنها شوسه بود و به تعمیرات همیشگی نیازمند، برعهده داشت. یا وزارت فلاحت که با بودجه ۱۰۰ هزار تومانی باید از عهده مخارجش برمیآمد. از آنسو، اگر درآمد ماهانه یک کارگر را در سال ۱۳۱۰ش، معادل ۹ تومان بدانیم، هزینهای که برای خرید لیموزین پهلوی اول درنظر گرفته شد، معادل حقوق ماهانه ۱۱ هزار و ۶۰ کارگر ساده بود؛ یعنی یک کارگر ساده، باید بیش از ۹۲۱ سال کار میکرد و البته چیزی نمیخورد و خرج نمیکرد تا بتواند یک خودرو مانند خودروی رضاشاه را در آن زمان بخرد. مورخان، رضاشاه را به دلیل علاقه وافرش به زمین و مِلک، همواره شماتت کردهاند؛ او زمانی که با حمایت انگلیس، سردار سپه شد، آه در بساط نداشت، اما روزی که گریخت، بزرگترین مالک ایران محسوب میشد، مالکی که بهترین زمینهای زراعتی کشور را در اختیار داشت. اما بررسی ما درباره قیمت لیموزین او و معادلسازیاش با نرخ هزینههای همان دوران، نشان میدهد که پهلوی اول، نه فقط در اموال غیرمنقول، بلکه در عرصه اموال منقول نیز، اشتهای فراوانی داشتهاست.
انتهای پیام
نظرات