شعر جزئی مهم و جدایی ناپذیر از زندگی ایرانیان است و آن چنان با ما عجین شده است که در لحظه لحظه زندگی مان حضوری پر رنگ دارد و نمی توانیم آن را از زندگی مان جدا کنیم؛ زیرا هر شعر سهمی بزرگی در خاطرات خوب و بدی که برایمان رخ داده است، دارد.
به همین علت شاعران نیز به واسطه شعرشان جزئی از روح و ذهن هر ایرانی هستند و زمانی که یک شاعر با دنیا وداع میکند برای افرادی که با شعر آن همذات پنداری کردهاند فقدانی بزرگ محسوب میشود.
شاعران متناسب با گذر زمان و احوال جامعه، دگرگونی در اشعار ایجاد کردند تا مبادا این درهم تنیدگی شعر با ایرانیان دچار گسستگی شود. یکی از این شاعران که در اوایل دهه هشتاد در این راه قدم برمیداشت و در بین جوانان به ویژه جوانان قمی نامی پر آوازه داشت دختری جوان و خوش ذوق به نام نجمه زارع بود که در بین بزرگان شعر قم نیز جایگاهی مورد احترام داشت.
سید محمدجواد شرافت، شاعر آیینی قمی، در گفتوگو با ما عنوان کرد: وقتی درباره یک شاعر صحبت میکنیم حتما نباید تأثیرگذاری و جریان سازی که در روند شعر دورهاش داشته را پیدا کنیم؛ زیرا همین که شاعر توانسته است با اقبال و استقبال مخاطبین مواجه شود و جایگاهی در ادبیات به دست بیاورد و بعد از سالها اسم و روند شعرش ماندگار باشد برای شاعر کفایت میکند.
وی بابیان اینکه نجمه زارع رفتن ناگهانی و داغ سنگینی داشت، اظهار کرد: نجمه زارع اشعاری جذاب و دانشین و شخصیتی متین و سنگین داشت و رفتنش بسیار تلخ بود.
وی بیان کرد: در دوران معاصر(دهه ۴۰ و ۵۰) شاعرانی سعی میکردند که فضای تازه شعر را در غالبهای تکراری کلاسیک، غزل، قصیده، رباعی، دوبیتی و...بیاورند.
وی با اشاره به شعر «جسمم غزل است اما روحم همه نیمایی است\ در آینه تلفیق این چهره تماشایی است»، گفت: شاعران میخواستند این چهره تماشایی را نمایان کنند و با حفظ پشتوانه ادبی خود، نفس تازهای بکشند و به همین خاطر با رویکردی تازه به سراغ قالبهای کهن رفتند.
وی ادامه داد: در دهه هفتاد، شاعران جوان در ادامه کار حسین منزوی، محمدعلی بهمنی، قیصر امین پور و... قدم برداشتند و گاهی تازهتر از آنان پیش رفتند و اگر در دهه ۶۰ بین غزل و نیمایی ارتباط حاصل شده بود در دهه هفتاد شاعران جوان به سمتی میرفتند که بین شعر سپید و غزل ارتباط برقرار کنند.
وی بابیان اینکه نجمه زارع نیز در این جریان شعری حاضر بود و سالها در انجمن شرکت میکرد، تأکید کرد: شاعرانی که در انجمن حضور پیدا میکنند شعرهایشان قابل دفاعتر از شاعرانی است که در تنهایی و خلوتشان شعر میگویند؛ زیرا شعرشان مورد نقد قرار میگیرد.
شرافت با اشاره به اینکه ایشان در محافل ادبی و کنگرههای سراسر کشور شرکت میکردند و در انجمنها همه مشتاق شنیدن شعر ایشان بودند، اظهار کرد: ایشان عاطفه محوری زیبایی در شعرشان داشتند و شاید برگ برنده شعرشان نیز همین عاطفه شاعرانه، عاشقانه و زنانه بود.
وی بیان کرد: معمولا شعر بانوان از این عاطفه برخوردار است؛ اما گاهی به دلیل اینکه صرف عاطفه است و دیگر صنایع شعری وجود ندارد بعد از مدتی از قوت ادبی کار کم میشود؛ اما توجه به زبان، موسیقی و خیال به جذاب شدن شعر نجمه زارع کمک کرده بود و هنوز هم در جلسات «مبانی عاطفه و پیوند با زبان» از شعرهای ایشان مثال زده میشود.
شاعر آیینی قم ادامه داد: آوردن ردیفهای تازه شگرد ادبی است که وقتی این امر باعاطفه زنانی تلفیق شود جذابیتاش چند برابر میشود مانند شعر (بی تو اندیشیده ام کمتر به خیلی چیزها\ میشوم بیاعتنا دیگر به خیلی چیزها) و شعر (تو نیستی و این در و دیوار هیچ وقت\ غیر از تو من به هیچ کس انگار هیچ وقت...) که استفاده از ردیف تازه "چیزها" و "هیچ وقت" به خوبی این امر را نشان می دهد.
وی یادآور شد: نجمه زارع تمام عناصر را به شکل متناسب در خدمت عاطفه زنانه، عاشقانه و شاعرانه قرار گرفته بود و همین امر ماندگاریش را تا سالهای پیش رو رقمزده است.
شرافت بابیان اینکه نجمه زارع نه تنها در شعرهای عاشقانه بلکه در شعرهای آیینی، ولایی و اهلبیتی نیز موفق بود، ادامه داد: شعر "دنیا بدون تو دیوار بسته است..." که برای امام زمان (عج) و مثنوی که برای مسلم سرودهاند بسیار شنیدنی است همچنین شعر دفاع مقدس شان نیز برگزیده کنگره دفاع مقدس شده بود.
مریم سقلاطونی،شاعر قمی، نیز در این رابطه در گفتوگو با ایسنا عنوان کرد: مرحوم نجمه زارع یکی از شاعران جوان، نوادر زمان معاصر و افتخارات شعر قم بودند که علیرغم عمر کوتاهشان توانستند آثار ماندگاری از خودشان به جا بگذارند و مخاطبان بسیاری رو شیفته غزلهای نابشان کنند.
وی با اشاره به اینکه در دهه هشتاد، هر کنگره و جشنوارهای که برگزار میشد نجمه زارع بین شاعران جوان برتر دیده میشد، بیان کرد: دلیل ماندگاری اشعار این غزلسرای خوشنام قمی نگاه جزئینگر، عاطفی و زنانگی شعرهای شان بود.
سقلاطونی افزود: شعرهای این شاعر پر کار موفق به خاطر استفاده از ردیفهای نو، تصویرهای بکر، توصیفهای بدیع در کنار سادگی و صمیمیت زبان توانست در دهه هشتاد طیف وسیعی از مخاطب رو جذب کند.
وی ادامه داد: نجمه زارع پاکی و لطافت روحش، مهربانی و صداقتش و رفتارهای موقرانه اش مثل خونی در رگهای کلماتش جریان داشت و مثل یک دوست صمیمی مخاطب را به جهان خودش دعوت میکرد.
وی بابیان اینکه شعرهای او سرشار از احساس و شور و پویایی بود، گفت: بدون شک این شاعر خوش ذوق تأثیر زیادی بر شعر شاعران جوان کشور گذاشت؛ نگاه نجمه زارع به مرگ، عشق، انتظار و جامعه نگاه متفاوت، تازه، به دور از پیچیدگی و مقدس و پاک بود.
وی یادآور شد: اگر چه ظاهراً او بین ما نیست؛ اما به قول خودش زنده است؛ زیرا که می گفت «من زندهام به شعر و پس از مرگم مردم نمیکنند فراموشم»
انتهای پیام
نظرات