• دوشنبه / ۲۲ شهریور ۱۴۰۰ / ۱۱:۴۰
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1400062216181
  • منبع : مطبوعات

اکبر خرمدین از قصاص گریخت؟

اکبر خرمدین از قصاص گریخت؟

پرونده این جنایات در دادسرای جنایی همچنان تحت رسیدگی است و باید منتظر ماند که پزشکی قانونی درباره شرایط جسمانی و روحی مادر فرامرز نظر دهد.

به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: ««ما از قصاص دایی‌ام گذشتیم اما درخواست کردیم که به حبس محکوم شود و هرگز روی آزادی را نبیند.» اینها را خواهر فرامرز (داماد خانواده خرمدین) می‌گوید. او به همراه دو برادرش مدتی پیش به دادسرای جنایی تهران رفتند و اعلام کردند که از قصاص دایی‌شان می‌گذرند.

پرونده جنجالی خرمدین‌ها که شاید یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های جنایی سال‌های اخیر به‌ شمار می‌رود، حالا و با گذشت خانواده داماد او از قصاص، وارد مرحله‌ای تازه شده است. این پرونده از ۲۶ اردیبهشت امسال و با پیداشدن تکه‌های بدن یک مرد در سطل زباله‌ای در فاز سه شهرک اکباتان به جریان افتاد. تنها چند ساعت پس از پیداشدن این جسد مثله‌شده، معلوم شد که مقتول کارگردان ۴۷ساله سینما به نام بابک خرمدین است و عاملان این جنایت پدر و مادر او هستند که خیلی زود توسط پلیس دستگیر شدند.

آنها علاوه بر قتل بابک، به ارتکاب دو قتل دیگر نیز اعتراف کردند؛ آرزو (دختر خانواده) و فرامرز (شوهر سابق آرزو). اکبر خرمدین (پدر بابک) در تحقیقات گفت که فرامرز را در سال ۹۰ و آرزو را در سال ۹۷ به قتل رسانده و پس از مثله‌کردن اجساد، آنها را در نقاط مختلف تهران رها کرده و در همه این قتل‌ها همسرش همدستش بود اما نقشی در ارتکاب قتل‌ها نداشت.

دروغ عجیب دوست و مادر آرزو

اعتراف هولناک این زن و شوهر به قتل دو فرزند و دامادشان و انتشار تصویری از اکبر خرمدین و حرف‌های او که از ارتکاب قتل‌ها ابراز خشنودی می‌کرد و مقتولان را مستحق مرگ می‌دانست، برای مدتی فضای رسانه‌ای کشور را تسخیر کرد. او رفتار بد و ناشایست قربانیان را دلیل کشتن آنها عنوان کرده بود؛ حال آن که تحقیقات خبرنگاران همشهری و گفت‌وگو با دوستان، آشنایان و اقوام قربانیان نشان می‌داد که این ادعاها صحت ندارند و اکبر خرمدین احتمالا با طرح آنها قصد دارد افکار عمومی را تحت‌ تأثیر قرار داده و خود را تبرئه کند.

اما آن چه به جنجال‌ها درباره این پرونده افزود، دو ادعای دروغین درباره تجاوز اکبر خرمدین به دخترش آرزو بود. نخستین ادعا را یکی از دوستان آرزو (دختر اکبر خرمدین) مطرح کرد. او مدعی شد که اکبر از کودکی به دخترش آرزو تجاوز می‌کرده و احتمالا انگیزه‌اش از کشتن دختر، پسر و دامادش، فاش‌شدن این راز بوده است. اما تحقیقات بازپرس پرونده و تیم جنایی نشان داد که این ادعا دروغ است و از طرفی دوست آرزو هرگز حاضر نشد با مراجعه به دادسرا این ادعا را طرح کند. خواهر آرزو و حتی خانواده داماد آنها (فرامرز) نیز این ادعا را تکذیب کردند و گفتند که بی‌شک اگر این ماجرا صحت داشت، آنها متوجه می‌شدند و حتما آرزو درباره این اتفاق با آنها حرف می‌زد.

دومین ادعای تجاوز را همسر اکبر خرمدین مطرح کرد. او که پس از دستگیری در زندان زنان به‌ سر می‌برد، مدتی قبل و در یک فایل صوتی مدعی شد که شوهرش به دخترشان آرزو تجاوز می‌کرده و رفتار بدی با اعضای خانواده داشته و حتی او را در خانه شکنجه و زندانی می‌کرده است. این زن اما وقتی برای توضیح درباره این فایل صوتی تحت تحقیق قرار گرفت، همه ادعاهایش در فایل صوتی را تکذیب کرد و گفت که یکی از زندانیان او را فریب داده و به وی گفته که اگر چنین ادعایی را مطرح کند می‌تواند خودش را در دادگاه تبرئه کرده و از مجازات فرار کند.

گذشت از قصاص

در چنین شرایطی رسیدگی به پرونده در دادسرای جنایی ادامه داشت و هنوز کیفرخواست صادر نشده بود که مدتی پیش خانواده فرامرز (داماد خرمدین‌ها) به دادسرای جنایی تهران رفتند و از قصاص گذشتند.

خواهر فرامرز در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: برادرم از ۱۴ اسفند ۹۰ که برای گفت‌وگو با دایی‌ام اکبر خرمدین به خانه آنها رفت، گم شد. او با همسرش آرزو اختلافات شدیدی داشت و آرزو مدتی می‌شد که قهر کرده و به خانه پدرش رفته بود. از آن شب که فرامرز گم شد، پدر و برادرم مدام به اداره آگاهی می‌رفتند و پیگیر پرونده‌اش بودند. ما به خانواده دایی‌ام مشکوک بودیم اما چون فامیل بودیم نمی‌توانستیم شکایت کنیم. سال ۹۵ پدرم فوت شد. آن روز پدرم برای پیگیری پرونده گم‌شدن برادرم به دادگاه رفته بود اما ظهر که برگشت، حسابی عرق کرده بود و حتی نتوانست بگوید که چه جوابی به او داده‌اند و ناگهان سکته کرد و بعد هم فوت شد. تا این که دایی‌ام به جرم قتل پسرش دستگیر شد و اعتراف کرد که سال‌ها قبل برادرم فرامرز را به قتل رسانده است.

او ادامه داد: با مرگ پدرم، مادرم ولی دم به‌ شمار می‌رود اما خیلی وقت است که حالش خوب نیست. از طرفی مدتی قبل دختردایی‌ام پیام داد و به من گفت که پدرش در زندان حالش خوب نیست و خواست که او را حلال کنیم. اکبر خرمدین سرطان پیشرفته دارد و مدتی قبل در زندان کرونا گرفت و در بیمارستان هم بستری شد اما زنده ماند. همین حال بد دایی‌ام بود که باعث شد مدتی قبل من و دو برادرم به دادسرا برویم و اعلام کنیم که از قصاص دایی‌مان می‌گذریم اما درخواست کردیم که او آن قدر در زندان بماند که هرگز روی آزادی را نبیند. از طرفی قرار است پزشکی قانونی هم گزارشش را اعلام و مشخص کند که آیا مادرم با توجه به حال بدی که دارد می‌تواند به‌ عنوان ولی دم درخواستش را اعلام کند یا نه. در صورتی که مادرم هم از قصاص گذشت کند، دایی‌ام قصاص نخواهد شد.

پاسخ به ابهامات

خواهر فرامرز در ادامه، درباره انگیزه دایی‌ و زن‌دایی‌اش از این جنایت‌ها نیز می‌گوید: برادرم با همسرش آرزو اختلاف و درگیری داشت. می‌خواست از او جدا شود و حدس می‌زنم شبی که به خانه دایی‌ام رفته بود، می‌خواسته سرنوشت زندگی‌اش را یکسره کند، با آنها درگیر شده و در نهایت توسط دایی‌ام و آرزو به قتل رسیده است. پس از این جنایت، بیماری آرزو بیشتر شد. او از کودکی بیمار بود و سال‌های آخر، بیماری‌اش چنان پیشرفت کرده بود که مدام در بیمارستان بستری بود. از طرفی آرزو سیگار می‌کشید و دایی‌ام که به‌ خاطر نظامی‌بودن و سختگیری‌هایش کسی جرأت نمی‌کرد نزد او سیگار بکشد، در کمال تعجب ما کارش به جایی رسیده بود که خودش برای آرزو سیگار می‌خرید و به‌ نظرم به‌ خاطر آتویی که دست آرزو داشت (قتل فرامرز) دیگر نمی‌توانست به دخترش سخت بگیرد و از کارهای او در عذاب بود. به همین دلیل بود که در نهایت نقشه قتل آرزو را کشید و او را با همدستی همسرش به قتل رساند و جسدش را مثله و ناپدید کرد.

خواهر فرامرز ادامه می‌دهد: آرزو در سال۹۷ به قتل رسید و پس از آن دایی‌ام مدعی بود که او به خارج از کشور رفته، ازدواج مجدد کرده و زندگی خودش را دارد. تا این که پسرش بابک به این ماجرا مشکوک شد. بابک سال‌ها در خارج از کشور بود و مدتی پس از این که به ایران برگشت، به ماجرای ناپدیدشدن عجیب فرامرز و آرزو مشکوک شد. او حدس می‌زد که پدرش بلایی سر آنها آورده و برای همین شروع به جست‌وجو کرد و حتی فیلم‌های دوربین‌های مداربسته را بررسی کرد. احتمالا فهمیده بود که فرامرز و آرزو به قتل رسیده‌اند؛ چرا که اخیرا رابطه او و پدر و مادرش به‌شدت بد شده بود. حتی یک‌ بار با آنها درگیر شده بود و این درگیری آن قدر شدید بود که بابک قهر کرد و برای چندماه به خانه دایی بزرگم رفت و در آنجا زندگی می‌کرد. او متوجه ماجرای قتل‌ها شده و پدر و مادرش را تحت فشار قرار داده بود، به همین دلیل آنها تصمیم گرفتند بابک را هم مثل فرامرز و آرزو به قتل برسانند.

بر اساس این گزارش، پرونده این جنایات در دادسرای جنایی همچنان تحت رسیدگی است و باید منتظر ماند که پزشکی قانونی درباره شرایط جسمانی و روحی مادر فرامرز نظر دهد. در صورتی که مطابق نظریه پزشکی قانونی، این زن قادر باشد که نسبت به سرنوشت قاتل پسرش تصمیم‌گیری کند و رضایت او ثبت شود، اکبر خرمدین از قصاص خواهد گریخت و در غیر این‌ صورت تصمیم‌گیری درباره سرنوشت او مطابق ماده ۳۵۶ قانون مجازات اسلامی (اگر مقتول یا مجنی علیه یا ولی دمی که صغیر یا مجنون است ولی نداشته باشد یا ولی او شناخته نشود یا به او دسترسی نباشد، ولی او، مقام رهبری است و رئیس قوه قضاییه با استیذان از مقام رهبری و در صورت موافقت ایشان، اختیار آن را به دادستان‌های مربوط تفویض می‌کند) با رئیس قوه قضاییه خواهد بود.»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha