دکتر مهدی مطهرنیا در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اینکه آمریکا از طرفی خواهان از سرگیری هر چه سریعتر مذاکرات وین است و از طرفی دیگر حاضر نیست از خواستههای خود مبنی بر مذاکره بر سر مسائل هستهای و موشکی ایران عدول کند، اظهار کرد: ایالات متحده در پی آن است که به مهار و کنترل ایران در جهت شکلدهی به نظم نوین جهانی آینده و اهداف تعریفشده دولت آمریکا در عرصه بینالملل نائل آید.
وی افزود: اکنون سرعت تحولات در نظام بینالملل نسبت به گذشته افزایش یافته است، دوران گذار، دورانی بحرانزا است که از سال ۱۹۹۰ میلادی شروع شده است و از سال ۲۰۲۰ تا کنون شدت بیشتری به خود گرفته است. در اینجا است که نظام بینالملل در پی ایجاد یک نظم منطقهای مطلوب برای قدرتهای بزرگ بینالمللی است و منطقه خاورمیانه عربی و فلات ایران، جغرافیای اصطکاک میان کشورها و قدرتهای بزرگ بینالمللی برای شکل دادن به هندسه جهانی قدرت است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: بر همین اساس ایران جایگاه ویژهای را در نظم منطقهای و اثرگذاری بر نظام بینالملل پیدا میکند و بر اساس جهتگیری ایدئولوژیمحورانه، از نقطه اثر بیشتری برخوردار است. لذا در مرکزیت اصطکاک با تهران، پرونده هستهای جای گرفته است و این پرونده گلوگاهی است برای اعمال بیشتر فشار بر تهرانی که تلاش دارد با تکیه بر یک ایدئولوژی اسلامگرا، زمینههای محدودسازی فعالیت ایالات متحده در منطقه را فراهم آورد و با شکل دادن به آنچه که جنبش مقاومت خوانده شده است، این اصطکاک در حوزه منطقهای و بینالمللی از لبههای سایش متفاوتی برخوردار است که در مرکز صقل آن، پرونده هستهای قرار میگیرد.
مطهرنیا با بیان اینکه برای آمریکا، پرونده هستهای ایران یک نقطه برای استقرار فشار بر جمهوری اسلامی است، عنوان کرد: جمهوری اسلامی نیز به خوبی به این امر واقف است که آمریکا از این موضع خود عدول نخواهد کرد، اما از طرفی دیگر ایران نیز نقطه اتکاء استقرار تفکر انقلابی خود در دهههای گذشته را مبارزه با آمریکا قرار داده است و حال اگر بپذیرد مبارزه با آمریکا را کنار بگذارد و در زمینههای گوناگون با آمریکا مذاکره کند و حتی به نسبت تواناییهای ایران، به توافقی برد-برد با آمریکا دست یابد، باز هم یک باخت اساسی خواهد داشت و آن این است که لبه قدرتمند تعریف انقلابی براساس مبارزه با آمریکا را در جهت برسازی شخصیت انقلابی خود، از متن به حاشیه خواهد برد و سپس جایگزینی برای آن در موقعیت کنونی وجود ندارد.
وی اضافه کرد: لذا به نظر میرسد هم ایران به عنوان نظام جمهوری اسلامی و هم آمریکا به عنوان یک قدرت بزرگ بینالمللی در این مسیر، از مواضع خود به سادگی عدول نخواهند کرد، مگر اینکه جبر تعریفشده میدان عمل در حوزه دیپلماتیک و غیر دیپلماتیک، اجباری را بر هر دو کشور تحمیل کند. وگرنه عدول از مواضع از سوی هر کدام از دو طرف، نشاندهنده شکست آن محسوب خواهد شد و به نظر نمیرسد که در وضعیت کنونی، هیچ کدام از دولتهای حاکم بر ایران و آمریکا، در موقعیتی باشند که این شکست را متحمل شوند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بایدن در فشار نومحافظهکاران، به ویژه ترامپ و تیم او قرار دارد و افکار عمومی نیز او را یک رئیس جمهور لغزنده میدانند و در ایران نیز دولت انقلابی رئیسی با بحرانهای متفاوت و نمایش کارامدی خود با توجه به تعریفی که از انقلابیگری در ایران وجود دارد، نمیتواند به راحتی حتی از مواضع قبلی موجود در دولتهای یازدهم و دوازدهم عدول کند؛ چراکه حافظه تاریخی مردم در عصر ارتباطات بسیار قوی است.
مطهرنیا خاطرنشان کرد: لذا هر دو دولت ایران و آمریکا، در صورت عقبنشینی از مواضع خود، در جنگ هیبت و حیثیتی که به ویژه پس از خروج آمریکا از برجام خود را نشان داده است، قرار میگیرند و بدین ترتیب در اردوگاه موافقین خود نیز دچار ریزشهای بسیار خطرناکی میشوند. بایدن در آمریکا و دولت سیزدهم در ایران، در بافت موقعیتی کنونی نمیتوانند به راحتی از مواضع خود عقبنشینی نمایند.
وی با بیان اینکه دستیابی به توافق بین ایران و آمریکا، امری گریزناپذیر و گزیرناپذیر است، عنوان کرد: ایالات متحده آمریکا دارای قدرت فراوان در اعمال تحریمها است و جمهوری اسلامی ایران دارای توان مبارزه و مقامت در برابر آمریکا قلمداد میشود، یا حداقل دولت حاکم بر ایران این توانایی را در خود به عنوان یک عامل شکوفایی حرکتهای انقلابی، به مردم و جهان معرفی کرده است. لذا همان طور که گفته شد، عقبنشینی برای هر کدام از دو طرف، به معنای شکست آن طرف است. اما این احتمال وجود دارد که در نهایت یک طرف عقبنشینی کرده و از مواضع خود عدول کند، اما تلاش کند به گونهای نشان دهد که نه تنها عقبنشینی نکرده است، بلکه توانسته است به امتیازاتی نیز دست یابد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل بیان کرد: لذا تنها اتفاقی که ممکن است بیفتد، این است که عقبنشینی از سوی یکی از دو طرف صورت گیرد و طرف دیگر امتیازات محدودی را به خاطر این عقبنشینی به طرف مقابل خود بدهد. این در حالی است که هر کدام از طرفین به پیروزی حداکثری در برابر یکدیگر میاندیشند و این هم چالشی دیگر بر سر راه مذاکرات است. حال باید متتظر بود و دید چه زمانی این مسیر از منظر دیدگاههای سیاسی راه خود را بازمییابد و به تعادل میرسد. ممکن است یکی از طرفین یا هردو، به یکی از مواضعی که میتواند درگیری و تعارض میان آنها را کاهش دهد، وارد شوند.
مطهرنیا در پاسخ به این پرسش که با توجه به واکنش روسیه به احتمال صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام، آیا ممکن است ما باز هم به دوران صدور قطعنامهها علیه ایران بازگردیم، گفت: بله. در حال حاضر یکی از سناریوهای موجود در برابر ایران، بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد و کشورهای اروپایی است که طبیعتا باعث ایجاد اصطکاک بیشتر بین ایران و آمریکا خواهد شد.
وی با اشاره به صحبتهای اخیر بلینکن در خصوص نزدیک شدن آمریکا به نقطه پایانی مذاکرات وین و پایان دادن به آن در صورت عدم اقدام ایران برای شروع مجدد مذاکرات، اظهار کرد: طبیعتا این موضعگیری بلینکن، برای آمریکا یک ماموریت ایجاد میکند و اگر شرایط به همین شکل ادامه پیدا کند، افکار عمومی مخالف بایدن، در آستانه انتخابات سال آینده کنگره، برای او مشکلاتی به وجود خواهند آورد. لذا بلینکن در اظهارات خود در خصوص نزدیک شدن آمریکا به نقطه پایانی مذاکرات جدی است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: همچنین اگر دولت جدید ایران نیز بخواهد مذاکره کند و این مذاکره منجر به بازگشت به برجام بدون گرفتن امتیازات قابل قبول شود، در قیاس با دولت روحانی سنجیده خواهد شد و این منجر به ایجاد یک فضای انتقادی در درون کشور، منطقه و نظام بینالملل خواهد شد. ضمن اینکه اسرائیل نیز اکنون در کنار مرزهای ایران قرار دارد و با پایتخت کشورهای عربی همگرایی دارد. ترکیه نیز مرزهای مشترک خود با ایران را دیوارکشی و پاکستان هم مرزهای مشترک خود با ایران را حصارکشی کرده است. اینها نشانههای احتمال ورود ایران به بافت موقعیتی پیچیدهتر از امروز در ارتباط با پرونده هستهای در نظام بینالملل است. لذا انتظار میرود در رابطه با این موضوع، گامهای بزرگتری برداشته شود.
مطهرنیا همچنین با اشاره به سفر روز شنبه مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران، بیان کرد: نوع موضعگیری دولت سیزهم و محمد اسلامی به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، اولین موضعگیری دولت رئیسی در قبال فشارهای آمریکا بر ایران از طریق آژانس محسوب میشود. مجلس در سال گذشته قانونی را به تصویب رساند که دولت را موظف به خروج از پروتکل الحاقی میکرد که این قانون دست دولت روحانی برای انجام مذاکره در وین را بسته بود و در اسفند سال گذشته گروسی به ایران آمد و توافقاتی که انجام شد، منجر به این شد که در آژانس قطعنامهای علیه ایران صادر نشود.
وی تصریح کرد: توافقی که بین آژانس و سازمان انرژی اتمی ایران انجام شد، منجر به بروز این انتقادات شده است که چرا در زمان دولت روحانی، انجام اقدامات این چنینی سازش با آمریکا و عقبنشینی محسوب میشد، اما در دولت جدید دیگر چنین موضعگیریهایی مطرح نمیشود.
انتهای پیام
نظرات