«منچستر کنار دریا» محصول سال ۲۰۱۶ و سومین فیلم نویسنده و کارگردان امریکایی، کنت لونرگان است. «میتوانی روی من حساب کنی» محصول ۲۰۰۰ و «مارگارت» محصول ۲۰۱۱، دیگر فیلمهایی است که کنت لونرگان نویسندگی و کارگردانی کرده است. لونرگان همچنین نویسنده فیلم «گنگسترهای نیویورک» ساخته مارتین اسکورسیزی، فیلمساز مطرح آمریکایی، بوده است که از مطرحترین آثار این نویسنده است. «منچستر کنار دریا» در اسکار ۲۰۱۷ جایزه بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی را برای لونرگان به ارمغان آورد و همچنین کیسی افلک، بازیگر نقش اصلی فیلم، جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آکادمی اسکار کسب کرد. کیسی افلک همچنین با بازی خوب و حساب شده خود در این فیلم توانست جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد «گلدن گلوب» را از آن خود کند. در این فیلم همچنین بازیگران مطرح دیگر همچون میشل ویلیامز و کایل چندلر ایفای نقش میکنند.
«منچستر کنار دریا» یک درام به شدت غمانگیز است. در این فیلم «لی چندلر»، شخصیت اصلی داستان، در شهر بوستون مشغول به کار سرایداری و تعمیرکاری است. او دائم کار میکند و فقط یک جای کوچک برای خواب خود دارد و زندگی سادهای را میگذراند. «لی» که تنها زندگی میکند، پس از با خبر شدن از مرگ برادرش، مجبور به بزرگ کردن پسر برادر خود میشود. او برای این کار به منچستر سفر میکند. بازگشت او به منچستر خاطرات و غم او را برای مخاطب نمایان میکند.
این فیلم عذاب وجدان یک انسان را از اشتباهی وحشتناک که سالها پیش از او سر زده، به خوبی نشان میدهد و با وجود ضرباهنگ کند فیلم، مخاطب را به خوبی با خود همراه میکند. فیلم با فلشبکهایی داستان گذشته شخصیت اصلی را بیان میکند و هرچه فیلم به انتهای خود نزدیک میشود، مخاطب درک بهتری از شخصیت «لی» پیدا میکند. «منچستر کنار دریا» یک تراژدی مدرن و غمنامهای برای زمانه حال است و کنت لونرگان به خوبی توانسته از پس این کار برآید. او با نوشتن فیلمنامهای قوی که به خوبی صحنههایی حسی در آن گنجانده شده توانسته است کاری کند تا مخاطب با شخصیت اصلی داستان همذاتپنداری کند.
رابطه «لی» و برادرزادهاش از نیمه فیلم پررنگ میشود. جایی که «لی» در تلاش است تا از مسئولیت سرپرستی برادرزادهاش شانه خالی کند و این ویژگی «لی» را کارگردان فیلم به خوبی از ابتدا به مخاطب نشان داده و در تمام فیلم کاملاً حس میشود. «لی» به دلایلی زیر بار مسئولیت نمیرود و از همکلام شدن با بقیه هراس دارد. به شدت کمحرف است و گاه با غریبهها درگیر میشود. این غم و افسردگی شخصیت اصلی داستان پس از اتفاقاتی که در منچستر -در سالهای نه چندان دور- برایش افتاده به سراغش آمده است و برای فرار از این غم هیچ تلاشی نمیکند و به نوعی با این کار او خود را مجازات میکند.
کنت لونرگان، درام غمانگیز و سردی را خلق کرده که به بهترین فرم، شخصیت مرد داستان خود را به تصویر میکشد. «لی» گاهی در خاطرات خود غرق میشود و لونرگان با فلاشبکهایی بهجا آنها را به تصویر میکشد. رنگ و نور تصویر توانسته فضای غمانگیزی را خلق کند و حرکت دوربین کاملاً در خدمت حرکات شخصیت اصلی داستان است. فیلم، نظرات مثبت و منفی زیادی را از سوی منتقدان به دست آورده است و همچنین امتیاز ۷.۸ را از بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها (IMDb) کسب کرده است.
انتهای پیام
نظرات