• دوشنبه / ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ / ۰۱:۰۳
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1400051812429
  • خبرنگار : 50081

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد تشریح کرد

گام‌های مهمی در راستای مسیر اثربخشی دانشگاه‌ها در توسعه ملی برداشته شده است

گام‌های مهمی در راستای مسیر اثربخشی دانشگاه‌ها در توسعه ملی برداشته شده است

ایسنا/خراسان رضوی معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد گفت: حاکمیت باید شنوای سخنان متخصصان فلسفه علم در یک اقلیم جغرافیایی مانند ایران با دارا بودن بستر فرهنگی، اجتماعی و تاریخی بوده و سپس از آن‌ها پشتیبانی کند.

دکتر احمدرضا بهرامی در گفت ‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: در دهه‌های قبل، توقعات و نگاه جامعه به دانشگاه معیوب بود. به دلیل اینکه اوضاع کشور به لحاظ اقتصادی آنچنان بد نبود، لذا جامعه نیز به غلط احساس نیاز به دانشگاه نداشت. جای تاسف اینکه در سایه درآمدهای خام فروشی این نگاه معیوب در میان سیاستگذاران، پوشیده می‌ماند. این نوع نگاه ناقص به آموزش عالی، هنوز هم رفع نشده است اگر چه اندکی کم رنگ شده است. انتظار زود بازده از دانشگاه‌ها موجب انحراف از نقش اساسی آنها شده است به طوری که عملکرد دانشگاه‌ها بیشتر با خروجی و نه اثر بخشی سنجیده می‌شود.

وی افزود: عدم شفافیت در شرح وظایف دانشگاه‌ها نکته دومی است که مورد توجه قرار نگرفته و در همان حد انتظارات قرن نوزدهم مانده است. بنابراین شرح وظایف دانشگاه‌ها در نظام ما متناسب با ماهیت دانشگاه‌ها تنظیم نمی‌شود و در شأن آن مورد حمایت ملی نیست. به‌ویژه در گذشته نه چندان دور، با غفلت از نقش پایه‌ای دانشگاه‌ها در توسعه ملی، به مانند یک کارخانه، خروجی‌های زود بازده از دانشگاه  مطالبه می‌شد و در این راستا با شتاب فزاینده به تاسیس واحدهای جدید دانشگاهی اقدام و تولید مدارک بدون استاندارد در دستور کار بود. اصلاح این نگاه بسیار سخت بود. به نحوی که عدم توجه به شأنیت و وظایف ذاتی دانشگاه‌ها باعث شد در اولویت‌ گذاری برنامه‌ها نیز هم‌افزایی نباشد. به عبارت دیگر هر کسی از نگاه سطحی خود به دانشگاه به‌عنوان ابزار نگاه می‌کرد.

نکته سوم این است که اگر دانشگاهی تصمیم می‌گرفت درموردی ارزش افزوده ایجاد کند و یا وارد فرایندهای تجاری‌سازی دستاوردها شود، هیچ مدلی وجود نداشت و اصلا زیرساخت‌ها و ساختارهای دانشگاهی برای این اقدام تنظیم نشده بودند. این موارد از جمله مشکلاتی بود که ما در شروع فعالیت خود در دانشگاه با آن مواجه بودیم.

وی عنوان کرد: بنابراین ما در هشت سال گذشته باید در هر سه این موارد، نگاه‌ها را تغییر، اولویت‌ها را مشخص و مدل جدید نیز تعریف و اجرا می‌کردیم. این اقدامات انصافا سخت بود و باید در یک زمان کوتاه از دانشگاه خروجی محور به دانشگاه اثربخش می‌رسیدیم که در جامعه ملموس باشد. اولین اقدامی که باید انجام می‌دادیم این بود که به تعریف یک اکوسیستم استاندارد بپردازیم.

بهرامی با بیان اینکه اکوسیستم سه محور اصلی دارد، اضافه کرد: در دانشگاهی که محتوای علمی با اولویت دانش پایه تولید نشود نباید آن را دانشگاه بنامیم، زیرا دانش پایه مهم است. دوم اینکه اگر دانشگاه آمادگی ندارد دانش پایه خود را به دانش فنی تبدیل کند، خود یک مشکل است و سوم دانشگاه باید مهیا شود که دانش فنی ایجاد شده را به ارزش افزوده تبدیل کند. در حقیقت این سه محور در دانشگاه‌ها وجود نداشت و مشکل این است که دانشگاه‌های ما کادر پرور بودند نه دانشگاه‌هایی که براساس یک اکوسیستم استاندارد بخواهند اثربخشی خود را ایفا کنند. 

تغییر نگاه آلمان و چین در علم و دانش، آن‌ها را به ابر قدرت تبدیل کرد

وی با اشاره به اینکه اگر چه خروجی و دستاوردها در دانشگاه‌ها، به نحوی وظیفه محسوب می‌شوند، اما ما باید از تجارب آموزش عالی دنیا استفاده کنیم زیرا چندین بار پوست‌اندازی کرده‌اند و با یک تجربه ۸۰۰ ساله، سیستم دانشگاهی خود را به صورت مدرن شکل داده تا به اثر بخشی برسند. پیشنهاد من این است که باید از تاریخ کشور آلمان و چین درس بگیریم که  تغییر نگاه‌شان در علم و دانش، آن‌ها را به ابر قدرت تبدیل کرده است.

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: به عبارتی حاکمان این کشورها نقش بلامنازع دانشگاه‌ها را در توسعه همه جانبه ملی قبول کردند و نسبت به عمومی کردن این نگاه در آحاد جامعه اقدام کردند.آنها در بالاترین سطوح نظام برنامه‌های بسیار طولانی مدت برای بهره‌برداری از دانش در توسعه ملی پایه‌ریزی کردند. به نظر من کشورهای پیشرو در توسعه نه تنها فلسفه علم داشتند، بلکه خود علم را جدی گرفتند.

وی اظهارکرد: ما در کشور خودمان از سرشاخه‌ها به توسعه ورود کردیم به طوری که انتقال تکنولوژی به کشور یک هدف آرمانی برای دولتمردان بوده است. همچنین تصور کردیم که با مهندسی معکوس در دانشگاه‌ها می‌توان اثر دانشگاه‌ها را در جامعه افزایش داد. نواقص این نگاه زود بازده و معیوب، حالا خود را نشان می‌دهد. ما به طور مرتب دانشگاه‌ها را به عنوان ابزاری می‌بینیم که هر چه زودتر یک مورد، حتی اگر آن یک موضوع اجتماعی باشد، را مهندسی معکوس کند.

 معنای مدرنیزاسیون در علم و فناوری، مهندسی معکوس نیست

بهرامی با بیان اینکه ما باید قبول کنیم که اشتباه کردیم و بایستی نگرش فیلسوفان تاریخ علم را مرور کنیم، اضافه کرد: مسئولان باید شنوای سخنان عالمان دانشگاهی باشند. انتظار می رود در کشور ما با دارا بودن بستر فرهنگی، اجتماعی و تاریخی بسیار اصیل، گوش‌های شنوا به روشهای علمی بیشتر باشد.  متاسفانه هنوز این درک عمیق وجود ندارد که معنای مدرنیزاسیون در علم و فناوری مهندسی معکوس نیست.

وی گفت: فرآیندی که در کشورهای توسعه یافته برای تولید ثروت و توسعه رفاه در نظر گرفتند، مشخص است. در نظر آنها یک ملت نمی‌تواند بدون ریشه یعنی دانش پایه، ساقه یعنی دانش فنی و شاخه یعنی ساختارهای ارزش آفرین، به میوه یعنی توسعه همه جانبه برسد. در واقع نقشه توسعه یافتگی در دست ما هست اما نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم.

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد افزود: در ۲۰ سال گذشته لازم بود دانشگاه‌های اصلی، در درون خود استاندارد سازی کرده و با متدولوژی تولید محتوا و مستند سازی علمی آشنا می‌شدیم. می‌بایست تولید محتوا و انتشار آثار طبق قواعد بین المللی انجام می‌شد. لازمه این مرحله، آموزش پژوهش و آموزش مستند سازی  در کشور بود. این کار در زمان خود انصافا به خوبی مدیریت و سامان داده شد. لذا آمار انتشار مقاله نیز به عنوان شاخص موفقیت در پژوهش استاندارد برایمان مهم بود که حاصل شد. این یک حرکت سیستماتیک برای ورود به پله‌های بعدی یک دانشگاه استاندارد بود. کما اینکه در کشورهای هم ردیف خودمان هنوز نمی‌دانند یک پژوهش استاندارد و محتوای استاندارد چیست.

اما نباید در این مرحله بیشتر از این می‌ماندیم. زمان آنکه از چاپ مقالات بی‌شمار خرسند باشیم گذشته است چون این یک شاخص لازم برای ملت‌های تازه کار است. برای ما زمان آن رسیده بود که وارد کیفی سازی مستندات علمی شویم. لذا برنامه‌هایی را برای تقویت شاخص‌های کیفی یعنی انتشار مقاله‌های استناد پذیر و با قابلیت تولید دانش فنی اجرا کردیم.

وی بیان کرد: برای تحقق کیفی سازی فعالیت‌های علمی، لازم بود ابتکارات جدید به کار گرفته شود و برای ترجمه دانش پایه به دانش فنی باید اعتبارات و ساختارهای جدید را پیش بینی و حتی برای تجاری‌سازی دستاوردها خود را مهیا می‌کردیم. رویکرد دانشگاه این شد که اگر چه مهندسی معکوس لازم است اما می‌تواند شرح وظیفه جانبی دانشگاه‌ها باشد نه متن آن. با این نگاه همه جانبه در دانشگاه فردوسی مشهد، به تدریج زیست بوم علم و فناوری با قطعات نظام مند و به هم پیوسته، از دانش پایه تا تولید ثروت شکل گرفت و در حال حاضر کارکرد خود را دارد.

علوم پایه، علوم انسانی و نخبگان ما به حاشیه رانده شده‌اند

بهرامی تصریح کرد: حاصل نگاه غلط به علوم و فنون باعث شده است که علوم پایه، علوم انسانی و نخبگان مرتبط به حاشیه رانده شوند. حاصل این تحقیر شدن، مهاجرت‌های ناخواسته بوده است. در کشور ما ممکن است بتوانیم افتخاراتی از جنس انتقال تکنولوژیک مثال بزنیم، اما متاسفانه افتخارات چندانی در حوزه علوم نداریم. آیا این بدان معناست است که ایرانیان عمیق‌نگر نیستند؟ خیر. اگر در قرن چهارم تا هفتم نگاه کنید عمیق‌ترین فلاسفه و ریاضیدانان از این خطه بودند. وقت آن رسیده است که یک بحث انتقادی در سطح آکادمیک از دلیل حاشیه‌ای شدن علوم شکل گیرد.

وی عنوان کرد: ما باید تولید محتوای علمی و تولید دانش فنی را توامان ارج بگذاریم و در یک نگاه کلان حتی به ایجاد ارزش افزوده در دانشگاه نیز با جدیت بپردازیم. مستند علمی دانشگاه مقالات و استنادات‌شان است. دانش فنی حاصل از مقالات، یک پله رو به جلو در ماموریت دانشگاه‌ها به شمار می‌رود. ما باید یک نظام یا همان سیستم داشته باشیم که اجزای آن یکدیگر را نفی نکنند. در حال حاضر اینچنین نیست و هر زیر سیستم در حال نفی زیر سیستم دیگر است.  دانشگاه باید بداند چگونه می‌تواند هم دانش و هم ثروت ناشی از آن را تولید کرد. نظام علم و فناوری یک نظام با اجزای موازی نیست بلکه دارای اجزای ممتد است. بنابراین اگر سه موردی که مطرح شد، وجود داشته باشد، در واقع زیست بوم تکمیل شده است.

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: تحقق این زیست بوم از توان انفرادی دانشگاه خارج است و لازم است در یک اراده ملی نظامات مقننه، اجرایی و سیاستگذاران ارشد به کمک دانشگاه‌ها بیایند. البته لازم است دانشگاه‌ها نیز با شهامت در ایجاد تحول داخلی اقدام کرده و آیین‌نامه‌ها، زیرساخت‌ها و ساختارهای خود را در جهت تقویت جریان هم افزایی علم به ثروت تنظیم نمایند.

وی گفت: ما جریان زیست بوم دانشگاه را روش‌مند کردیم تا اثربخشی را در جامعه عمیق‌تر و البته با یک مدل معقول نشان دهد. ما در چارچوب خودمان ساختارسازی خوبی انجام دادیم و بسیار به آن‌ها پرداختیم و آیین‌نامه‌ها را هدفمند کردیم. همچنین نگاه زود بازده به دانشگاه را از اصالت خارج کردیم و برای ارتقاء اثربخشی تا حدودی توانستیم زیرساخت‌های خوبی مهیا کنیم که اکنون کارکردی است و  باید ادامه پیدا کند. به دلیل اینکه جریان علم به ثروت حمایت شود باید ساختار لازم ایجاد می‌شد. همچنین سرمایه‌گذاری برای مهیا شدن زیرساخت‌ها تا حدودی انجام شد.

دانشگاه فردوسی مشهد، یک دانشگاه با ساختارهای اصولی و مدل‌های اجرایی است

وی عنوان کرد: ما در دانشگاه فردوسی روزمرگی را کنار گذاشتیم و طبق اصول و مدل‌های مشخص، خود را ملزم به پیگیری تحقق راهبردهای دانشگاه طبق سند مصوب کردیم. شاید از این نظر، یعنی پافشاری بر اصول و مدل‌ها به جای روزمرگی و عوام زدگی،  تا حدودی یک موسسه شاخص باشیم. به عنوان مثال یک رسم و عادت همیشگی وجود داشت که بر اساس کارنامه گذشته آموزشی، این دانشگاه را به‌عنوان یک دانشگاه موفق در آموزش می‌شناختند. خوب مدیران دانشگاه می‌توانستند به کارنامه موفق حال و گذشته دانشگاه در حوزه آموزش بسنده کرده و خود را برای تحول زحمت ندهند. اما یک اراده خوب در دوره قبل از ما توسط همکاران معاونت پژوهش و فناوری برای تقویت نقش دانشگاه در پژوهش نیز شکل گرفت. این تغییر نگاه به تدریج منجر به گسترش ساختارها و زیرساخت‌ها و البته کارنامه درخشان حوزه پژوهش و فناوری شد به طوری که اکنون در آستانه تحولات خوبی در ایفای نقش دانشگاه در جامعه هستیم.

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: این تغییر نگاه حتما مشکلاتی را برای همکاران و بدنه منابع انسانی ایجاد می‌کرد که لازم می‌دانم از تحمل و همکاری این عزیزان قدردانی کنم. از دیگر توفیقات این دانشگاه هماهنگی منحصر بفرد حوزه آموزش و پژوهش در پیشبرد اهداف مشترک بوده است که قابل تقدیر است.  از آن جهت که این همکاری جمعی باعث شد ما با کمترین تنش و تلاطم در دانشگاه این تحولات را پشت سر بگذاریم. چون اراده جمعی بر این بود که اگر بخواهیم به مشکلات بزرگ جامعه بپردازیم باید در مراتب توسعه ملی-منطقه ای طبق برنامه‌های استاندارد نقش داشته باشیم.

حالا باید برگردیم و ببینیم در چه موقعیتی بودیم. در ظاهر، دانشگاه ما برای تحقق این اهداف و رسیدن به افق‌های ترسیم شده مهیا نبود. حتی آیین‌نامه‌ها اجازه چنین اقداماتی را نمی‌داد. به عنوان مثال اگر می‌خواستیم در دانش فنی ۱۰ میلیون تومان سرمایه‌گذاری کنیم، اجازه نداشتیم و اگر هم اجازه داشتیم منابع مشخص نبود. متوجه شدیم موضوع پیچیده‌تر از آن است که تصور می‌کردیم. بنابراین زمان زیادی صرف تحول در آیین‌نامه‌ها و ساختارهای مرتبط سپری کردیم.

بهرامی اضافه کرد: مشکلات ما در فازهای حمایت از دانش فنی و تجاری سازی دستاوردها نسبتا کمتر از فاز ارتقاء مرجعیت علمی بود. در هر حال در این مرحله نیز باید دانشگاه را متقاعد می کردیم که در توسعه دانش فنی و بهره برداری از آن سرمایه‌گذاری کند و به نحوی خلاء بخش خصوصی را جبران کند. این اقدام در یک موسسه آموزشی کار آسانی نیست چون که تعارضاتی بین اولویت‌های دانشگاه در یک نگاه سنتی دارد. لذا در همین جا لازم می‌دانم از هیات رئیسه دانشگاه به ویژه ریاست محترم قدردانی نمایم که بسترهای لازم برای تاسیس ساختارهای تجاری سازی، به ویژه شرکت‌های دانشگاهی و پارک علم و فناوری را مهیا کردند.

نظام آموزشی، اداری و پژوهشی منضبط، میراث ارزشمند از گذشتگان بود

وی ادامه داد: ما میراث‌دار سه میراث بزرگ بودیم که اگر آن‌ها نبودند، برنامه‌ها به خوبی پیش نمی‌رفت. اولین میراث، اشاره شد که دانشگاه فردوسی مشهد از گذشته و قطعا حال حاضر دارای بنیه قوی در حوزه آموزش بوده و هست. اگر در آموزش مشکلاتی وجود داشت، قطعا دانشگاه نمی‌توانست با آسودگی تمام به فکر ترسیم و اجرای برنامه‌های زیست بوم دانش به ثروت بپردازد. بنابراین ما میراث‌دار نظام آموزش قوی از گذشته و هماهنگی مدیران این حوزه در حین اجرای برنامه بودیم. دومین میراث، یک نظام اداری بسیار قوی در دانشگاه فردوسی به‌عنوان پشتیبان برنامه‌های مدیران وجود داشت. با این دلگرمی اگر تصمیم می‌گرفتیم یک آیین‌نامه‌ای را برای هدف پژوهشی پیش ببریم اصلا مشکل دانش سازمانی نداشتیم. سومین میراث، نظام پژوهشی است که مدیران پیشین برای ما به جا گذاشته بودند. این عزیزان یک سازمان منسجم پژوهشی با بدنه قوی کارشناسی را به ما تحویل دادند.  به نحوی که ما با کمترین حاشیه توانستیم راهبردها و ایده‌های خود را بر روی آن پیاده کنیم. اگر این سازمان‌های اداری، دانش سازمانی و پژوهشی وجود نداشت، اصلا توفیقی برای راهبرد خود در دانشگاه نداشتیم. لذا در اینجا لازم می‌دانم از زحمات ارزشمند گذشته و حال در حوزه‌های مختلف، به‌ویژه حوزه پژوهشی کمال تشکر را داشته باشم. این خود نیز از نقاط قوت و فرهنگ سازمانی دانشگاه ما است که بدون تخریب دستاوردهای گذشتگان به تداوم توفیقات آنها همت دارند. امید آن که حلقه‌های مکمل در آینده نیز به این زنجیره تداوم دار اضافه شوند. مولفه‌های دیگری که در این دوره به توفیقات حوزه پژوهش کمک شایانی کرد، حمایت‌های برنامه‌ای و اعتباری از طرف معاونت‌های مرتبط یعنی برنامه‌ریزی و توسعه و همچنین مالی و اداری دانشگاه بوده است.

وی افزود: با این وجود من هنوز نمی‌توانم خود را کاملا امیدوار به نقش واقعی دانشگاه‌ها در جامعه بدانم چون دو مشکل عمده هنوز باقی مانده است. در کلان قضیه و در سطح ملی، متاسفانه یک نظام مرزبندی شده و بعضا توام با رقابت‌های ناسالم در حوزه‌های آموزش، پژوهش و فناوری شکل گرفته است که باید حل شود. مثلا برای پیشگیری از بدنامی دانشگاه‌ها در ایفای نقش خود، بهره مندی از بودجه عمومی برای پژوهش در موسسات غیر استاندارد ممنوع و حتی پذیرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی نظام مند شود. مشکل عمده دوم این است که، در کشور ما شاید بتوانیم مسائل ارائه شده را خوب حل کنیم اما متاسفانه به دلیل ضعف ساختارها قادر به مسئله‌یابی خوب نیستیم. مسئله‌یابی یکی از مشکلات کلان کشور است ما باید ساختارها و تشکیلات بالا دستی بسیار قوی داشته باشیم زیرا باید مسئله خوب به دانشگاه‌ها معرفی کنند و دانشگاه‌ها مسئله‌ها را خوب حل کنند. این دو مورد را از این جهت گفتم که دانشگاه‌های بزرگ کشور از این دو ناحیه لطمه‌های زیادی دیده اند که در جای خود قابل بحث است.

پیشگیری از مهاجرت نخبگان سخت نیست

بهرامی در خصوص مهاجرت نخبگان، خاطرنشان کرد: پیشگیری از مهاجرت نخبگان سخت نیست زیرا انگیزه‌های مهاجرت بعضا دنیایی نیست. بیشتر مهاجرت‌ها در بین نخبگان به عدم درک و مدیریت صحیح آنها بر می‌گردد. حل کردن این موضوع اصلا سخت نیست. اگر مهاجران نخبه اندکی شرایط کار را مناسب ببینند، حتما برمی‌گردند اما انگار ما خود را به مهیا کردن این مقدار کم نیز ملزم نمی‌دانیم.

وی در خصوص ارتباط صنعت با دانشگاه، تصریح کرد: صنعت به عنوان نماینده بخش قابل توجهی از جامعه و دانشگاه به عنوان میراث دار جامعه فاخر نخبگانی، گلایه‌های متقابلی از هم دارند. به نظر من مشکل را نباید در هیچ یک از این قطب‌ها جستجو کنیم، بلکه مشکل از عدم وجود گفتمان مشترک از یک سو و عدم شکل گیری ساختارهای منطبق بر هم از طرف دیگر است. البته نباید قصور ساختارهای حکومتی در حمایت‌های معنوی و اعتباری برای شکل گیری این هم افزایی را از نظر دور داشت. سوال ساده است، چگونه می‌شود با سهم کمتر از نیم درصد از تولید ناخالص ملی در پژوهش، که سهم ناچیزی از آن در اختیار دانشگاه‌ها قرار می گیرد به جنگ مشکلات صنعتی رفت. آیا سیاستگذاران تا حالا به همین سوال ساده پرداخته‌اند؟ دانشگاه فردوسی مشهد برای اینکه بتواند با صنعت ارتباط برقرار کند دست به اقدام ابتکاری زد و برای خود شرکت واسط صنعتی- اقتصادی را تاسیس کرد که در جای خود قابل بحث است.

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی بیان کرد: حال نومید از حمایت‌های هدفمند سیاستگذاران، ما و صنعت باید بنشینیم و فکری به حال هم افزایی داشته باشیم. غیر قابل انکار است که برای ماندن در میدان سخت و بی رحم رقابت، صنعت باید با ادبیات علمی و تخصصی در تعامل با دانشگاه آشنا شود و از طرف دیگر دانشگاه باید به این حس برسد که،  در تعامل طرفین، این صنعت است که باید دانشگاه را بپذیرد و به این اطمینان برسد که همکاری با دانشگاه تضمین کننده منافع آن‌هاست. لذا این راهی است که باید با هم برویم. برای ایجاد حس اعتماد، ما برنامه ویژه حمایت از توسعه فناوری های پیشرفته را در دستور کار قرار داده و سرمایه گذاری‌های خوبی با حمایت بی دریغ معاونت محترم علمی ریاست جمهوری در تاسیس مرکز فناوری‌های پیشرفته برای استقرار واحدهای تحقیق و توسعه صنعتی انجام شد. اکنون این مرکز با پذیرش ده ها شرکت فعال در صنایع پیشرفته، خانه امنی برای تعامل صنعت با دانشگاه شده است.

وی اضافه کرد: در راستای تحقق برنامه‌های هدفمند لازم بود که استفاده از منابع انسانی کارآمد در دستور کار قرار گیرد. لذا ما دوره پسا دکتری را به صورت هدفمند گسترش داده و حمایت کردیم. به موازات آن از بین اعضاء هیات علمی که در دانشگاه بودند حدود ۱۰ درصد آن‌ها را انتخاب و برای تقویت برنامه‌های حمایت از منتخبان، به همکاری دعوت کردیم.  همچنین فرصت‌های مطالعاتی را هدفمند کردیم. کلیه رشته‌های دانشگاه را که ذیل ۶۴ گروه آموزشی-پژوهشی قرار دارند، در هشت رسته، تحت عنوان "رسته‌های پژوهشی" هم افزا دسته بندی کردیم. هدف از این برنامه بیشتر معطوف به غربالگری رساله‌های دکتری برای هدایت به سمت برنامه های اولویت دار ملی و حمایت ویژه از آنها بوده است. بدیهی است که ماهیت انتظارات از رسته‌های مختلف تفاوت دارد، لذا برنامه‌های هدفمند و اختصاصی برای رسته‌های پژوهشی تعریف و در حال اجرا هستند.

بهرامی عنوان کرد: در فرایند جذب هیات علمی ضمن رعایت ضوابط، تحولاتی نسبت به روش کلاسیک ایجاد شد که منجر به جذب نیروهای دارای کارایی بالا در دانشگاه گردید.

تحولات گسترده ای در نظام پشتیبانی از پژوهش در دانشگاه ایجاد شد. در گام اول، اعتبارات پژوهشی برای حمایت از پروژه های دانشجویی بسیار گسترش یافت. همچنین گرنت های مرتبط با فعالیت اعضای هیات علمی، تحت عنوان پژوهه متحول شد. در گام های بعدی علاوه بر حمایت های عمومی فوق، گرنت‌های ویژه ماموریت‌گرا و هدفمند برای اعضای منتخب و یا برنامه های منتخب تعریف و اجرا شد.

وی افزود: تاسیس پارک علم و فناوری دانشگاه فردوسی را با همکاری پارک خراسان به صورت مشترک پیش بردیم که در نهایت پارک علم و فناوری دانشگاه مجوز شورای گسترش را گرفت. در اینجا لازم می‌دانم از نقش برجسته مدیریت پارک استانی در انتقال تجربه و شکل گیری این فرصت و همچنین از اعتماد و حمایت معاونت پژوهش و فناوری وزارت عتف در صدور مجوز تشکر خاص داشته باشم.

وی اظهار کرد: انسجام و ارتقاء بهره وری ظرفیت‌های سخت افزاری دانشگاه برای پیشبرد برنامه‌های توسعه‌ای از دیگر برنامه‌های این دانشگاه بوده است. تعدد آزمایشگاه‌های بزرگ و کوچک و فقدان اطلاعات سرمایه‌ای، پرسنلی و ماموریتی و عدم وجود وحدت رویه در مدیریت و نظارت یک معضل لاینحل در دانشگاه بوده است. با یک مطالعه جامع، در گام نخست ما اقدام به یکپارچه سازی آزمایشگاه‌ها در یک قالب شبکه‌ای نمودیم. به طوری که اکنون کلیه ۳۱۰ واحد آزمایشگاهی اعم از آموزشی، پژوهشی و فناوری در ذیل یک شبکه مدیریت می شوند و همه این‌ها به نحوی با هم ارتباط ارگانیک پیدا کرده‌اند. همچنین آزمایشگاه‌های پژوهشی و آموزشی هم با یکدیگر ارتباط دارند و کلیه آزمایشگاه‌ها دارای شناسنامه هستند. هر شناسنامه نمایانگر وسعت ماموریت، دارایی، مسئول و حتی دستاوردهای آن آزمایشگاه است. یک سامانه اختصاصی در این زمینه برای حمایت و نظارت تعریف شده است.

در این دوره از گسترش واحدهای پژوهشی، کتابخانه‌ای، انتشارات کتب و نشریات نیز غافل نشدیم. نسبت به گذشته تعداد پژوهشکده‌ها افزایش پیدا کرد و به عدد هشت رسید. این پژوهشکده‌ها در این نظام اکوسیستم نقش مشخص شده خود را که در کجای این زیست بوم هستند، معلوم کردند. دفتر علم سنجی تاسیس شد و تعداد مجلات نمایه شده در اسکوپوس افزایش یافت و کتب منتخب سال و همچنین استادان و پژوهشگران نمونه کشوری در دانشگاه جهش قابل توجهی داشت.

دانشگاه فردوسی مشهد در مسیر درست به سمت مشارکت در توسه ملی

بهرامی بیان کرد: سوال این است که پس از حدود هشت سال از شروع طرح تحول، آیا ما دستاوردهای ملموس داریم؟ یکی از شاخص‌های مهم در ارزیابی دانشگاه‌ها در فناوری، میزان قراردادهای برون دانشگاهی است. در سال ۱۳۹۹، دانشگاه فردوسی مشهد بیش از ۱۵۰میلیارد تومان قرارداد برون دانشگاهی امضا کرده است. اگر چه با نقطه آرمانی فاصله زیادی داریم اما این عدد نشان می‌دهد که برنامه‌های توسعه‌ای در دانشگاه در حال میوه دادن است. زیرا که این میزان از قرار داد نسبت به هشت سال پیش، حدود ۲۵ برابر شده است. لذا در این سال شاهد یک جهش بسیار خوب بودیم و روندی است که ما قصد داشتیم اتفاق بیفتد.

از دیگر شاخص‌های مهم در اثر بخشی دانشگاه مشارکت در تولید ناخالص ملی از طریق شرکت‌های تابعه است. در این دوره تعداد مراکز رشد به دو مرکز و  تعداد شرکت‌های تابعه به بیش از ۱۵۰ شرکت رسید که بیش از ۴۰ شرکت عنوان دانش بنیانی را دارند. آرزوی دیرینه دانشگاه در اخذ مجوز و تاسیس پارک علم و فناوری تحقق یافت.

در راستای گسترش اثربخشی اجتماعی، یکی از موارد شاخص در فرایند تجاری سازی دستاوردهای دانشگاه تاسیس شرکت دانشگاهی پیشگامان در دانشگاه بود که به صورت یک هلدینگ برای تبدیل دانش به ارزش افزوده ایجاد شد.  آنچنانکه گفته شد، از جمله دستاوردهای قابل افتخار دانشگاه فردوسی مشهد، ایجاد مرکز فناوری پیشرفته است. در این مرکز سرمایه‌گذاری نسبتا بالای چند ۱۰میلیاردی، عمدتا از منابع خارج از دانشگاه، انجام شده است. این مرکز علاوه بر میزبانی از شرکت‌های خارج از دانشگاه می‌تواند از فرایندهای دانش فنی حمایت داشته باشد. به طوری که حمایت‌های این مرکز می‌تواند بالقوه اساس تشکیل یک شرکت در ذیل هلدینگ پیشگامان و یا یک شرکت مستقل دانشگاهی باشد. این همان فرمولی بود که بین دانشگاه و صنعت غایب بود.

این در حالی است که ما از اهمیت مرجعیت علمی غافل نبوده به طوری که دانشگاه در یک دوره هشت ساله از رتبه بالای ۷۰۰ در نظام رتبه بندی لایدن، که یک نظام کیفی برای کارنامه در پژوهش‌های اصیل طراحی شده، اکنون  به رتبه زیر ۴۷۰ رسیده‌ایم.  

یکی از گلایه‌های همکاران من در طول این دوره عدم وجود حساسیت سازمانی در دانشگاه نسبت به معضلات جامعه بود.  اگر منصف باشیم این قصور در سطح سازمانی حرف درستی است، اگر چه دردمندی فردی اعضا نسبت به نابسامانی‌های جامعه بسیار فراتر از دیگر اقشار است. در جهت ساماندهی ظرفیت‌های دانشگاه در شناخت و اقدام در قبال مشکلات، اندیشکده دانشگاه با محوریت اندیشمندان شاخص و ماموریت مسئله یابی، تحلیل ابر چالش‌ها و کمک به تصمیم سازان برای مواجهه با آن تاسیس شد.

انتظار حمایت از دانشگاه در حال و آینده

وی گفت: از آیندگان انتظار دارم این سبک و رسم حسنه دانشگاه فردوسی مشهد را که به رفع نواقص برنامه‌های گذشتگان و حفظ و تقویت برنامه‌های موفق آنها می‌پردازد توجه کنند. دانشگاه را به عنوان یک زیست بوم نگاه کنند و این شبکه‌ها و ارتباطات ارگانیک را که شکل گرفته از هم نپاشند و در حد امکان آنها را تقویت کنند. لذا توصیه من به ریاست و مدیران بعدی دانشگاه این است که چنانچه قصد تعطیلی یک برنامه را دارند حداقل صحبتی با معمار و مبدع برنامه داشته باشند.

 چالشی که مدیران بعد از ما خواهند داشت این است که انگیزه همکاران و به ویژه دانشجویان در فعالیت‌های علمی از مشکلات بیرون از دانشگاه متاثر شده و لازم است به هر نحو ممکن امید را به جامعه دانشگاهی برگردانیم. در همین راستا به همکاران خودم در بدنه هیات علمی توصیه می‌کنم دانشجویان از مهمترین سرمایه‌های هر کشور هستند که به ما سپرده شدند و متاسفانه اکنون در حال پژمرده شدن هستند. به هر نحو ممکن از احیاء نشاط و امید در آنها دریغ نکنیم.

نگاه مدیران استانی نسبت به دانشگاه یا از بالا به پایین یا بیگانه است، توصیه می‌کنم این نگاه را عوض کرده و در مقام یک مسئول حرفه‌ای ظاهر شوند که گوش دادن به متخصصان و عالمان است. با تغییر این نگاه است که ظرفیت‌های دانشگاهی را می‌توان در خدمت پیشبرد برنامه‌های منطقه‌ای به کار گرفت. قانون گذاران و ساختارهای ذی نفوذ کمک نمایند تا طرح ساماندهی دانشگاه‌ها به سامان برسد. زیرا بسیاری از ناکارآمدی‌هایی که به دانشگاه‌ها منتسب است ناشی از گسترش دانشگاه‌های کوچک و بزرگ در روستا، بخش و شهرها بوده است. همچنین از تنگ نظری‌ها در کمک به معیشت اعضاء هیات علمی و به ویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی بپرهیزند، که تا دیر نشده است امید را به جامعه علمی برگردانند و گرنه این جریان آب زلالی است که دیر یا زود از جریان خواهد افتاد.

به دانشگاه‌های مرتبط به نظام سلامت و علوم پزشکی نیز توصیه می‌کنم نگاه ایزوله از نظام علم و فناوری ملی را تغییر دهند و با دیگر دانشگاه‌ها همکاری کنند، زیرا حوزه سلامت در قرن ۲۱ خود را بی نیاز از تغذیه علمی و فنی از طرف علوم پایه، مهندسی و علوم انسانی نمی‌داند. لذا هر چه دیرتر به این واقعیت برسید خسارت ملی بیشتر خواهد بود.

بهرامی اظهار کرد: دانشگاه فردوسی مشهد در این هشت سال به یک ثبات مدیریتی و همدلی نسبتا خوب در بین مدیران دانشگاه از یک سو و بین مدیران و همکاران اداری و هیات علمی رسیده است که باید به عنوان یک میراث حفظ و تقویت شود. مشخص است بدون حمایت بدنه کارشناسی و پرسنلی، مدیران ستادی و صف دانشگاه، همکاری و تحمل همکاران هیات علمی و دانشجویان عزیز، و همچنین همدلی اعضاء هیات رئیسه دانشگاه و به ویژه درایت ریاست محترم در پیشبرد برنامه‌های تحول ساز دانشگاه، این میزان از توفیقات در حوزه‌های آموزش و پژوهش متصور نبود. این خود شاهدی است که اراده جمعی دانشگاه، نفی حرکت فصلی یا جزیره‌ای بوده و با نگاه افق محور به هدایت ظرفیت‌ها پرداخته است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha