علیرضا باوندیان در دومین روز همایش بینالمللی گفتوگوهای بینافرهنگی خراسان که امروز امروز، 27 تیر ماه، با موضوع هنر و معماری در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: هنری موثر است که بتواند رابطه جدی با فرهنگ و سنت جامعه برقرار کند. اثربخشی هنر نیز معطوف به ایجاد چنین رابطهای است اما نکته مهم اینجاست که ارتباط بین هنر از یک سو و فرهنگ و سنت از سوی دیگر نباید به شکلهای هنر و فرهنگ منحصر شود چراکه در این چنین حالتی هنر نمیتواند در فرایند تغییر و یا اصلاح سنن یا فرهنگ جامعه نقش چندان مثبتی ایفا کند.
وی ادامه داد: در حقیقت هنر نه با کالبد بلکه باید با روح فرهنگی جامعه ارتباط برقرار کند و مضمون مستتر در سنت فرهنگ و هنر جامعه را متبلور و متجلی کند.
استادیار گروه پژوهش هنر دانشگاه نیشابور گفت: به عقیده من رابطه بین هنر و فرهنگ و همچنین هنر و سنت نباید به دفاع متعصبانه از فرم و صورت فرهنگ باشد. اگر هنرمند برای نشان دادن یک ارزش دینی مانند نذر، احسان و کمک به درماندگان به شکل ظاهری و نه مضمونی این ارزش بسنده کند، به نوعی با اصالت دادن به صورت کار، روح، مضمون و ارزش آن کار را به حاشیه خواهد برد؛ در صورتی که اصالت باید با مضمون یک فعل باشد.
باوندیان با بیان اینکه مهمترین دغدغه هنرمند باید تنظیم رابطه هنر با مضامین فرهنگی نه با شکلهای فرهنگی باشد، خاطرنشان کرد: هنر به مجموعه اندوختههای معنوی بشر در طول تاریخ اطلاق میشود اما اگر هنر به معنای خاص را که به معنای مجموعهای از آداب و رسوم است، مورد توجه قرار دهیم، میتوانیم یک رابطه بینابینی برقرار کنیم. از اینرو اگر فرهنگ را فرهنگ هنری تلقی کنیم، قطعا هنر بر فرهنگ تقدم خواهد داشت و فرهنگساز خواهد بود.
استادیار گروه پژوهش هنر دانشگاه نیشابور اظهار کرد: خراسان بزرگ با توجه به سرچشمه اندوختههای معنوی که دارد از توانگری بالایی نیز برخوردار است و به انگیزه پیوندهای تاریخی، قومی و مذهبی با سرزمینهای پیرامون خود از یک سو و از طرفی هم با نگرش به جایگاه جغرافیایی خود در راهبرد، شکوفایی و شوق انگیزی سرزمینهای مجاور خود نقش مهمی دارد.
باوندیان بیان کرد: از اینرو این کارکردها به همراه توانمندیهای متقابل اقتصادی و پیوندهای تاریخی و فرهنگی توانسته نقش تأثیر گذاری در گسترش پیوندهای همه جانبه بین ایران و سرزمینهای پیرامون آن در دورانهای گوناگون تاریخی داشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: تداوم و دگرگونی هنر و تمدن ایرانی در دوران اسلامی از ویژگیهای مهم و قابل توجه هنر و فرهنگ ایرانی اسلامی است که در این بخش مهم از خراسان جلوهگر است، به گونهای که بخشی از آیینها و مراسم مانند ازدواج، تولد فرزند، عزاداری و... نشانههایی از باورهای این مرز و بوم است.
استادیار گروه پژوهش هنر دانشگاه نیشابور بیان کرد: آثار به مانده از معماری و هنرهای تزئینی، نقاشی، شهرسازی، کتابت و صنایع دستی در دوران اسلامی حاکی از دوران بسیار با شکوهی است که این قسمت از جهان به چشم خود دیده است.
باوندیان تأکید کرد: در حقیقت خراسان به ویژه از دورانی که مضجع امام رضا(ع) در آن قرار گرفت، روز به روز به بالندگی بیشتری در عرصهها و عرضههای فرهنگی و هنری دست یافت. همواره جغرافیای فرهنگی خراسان از سه خصلتی چون دریافت بیتعصب اندیشهها و ایدهها، پرداخت تجربهها بر اساس شاخص عصر و الزامات معنوی خاص زمان و انتقال فروتنانه و فاخر خود به سرزمینهای دیگر برخوردار بوده که در نوع خود بینظیر است.
وی عنوان کرد: همانگونه که از نام خراسان پیداست، با خورشید و نور نسبت دارد. خراسان بسیاری از سرچشمههای شناخت را با قداست خاص خود نشان داده، هنرمندان بسیاری را از نقاط مختلف تحت لوای نور خود کشانده است. خراسان تنها یک مکان نبوده، بلکه خراسان بیش و پیش از آنکه یک مکان باشد در حقیقت امکان است، امکان تحقق هر امری که متعالی است.
استادیار گروه پژوهش هنر دانشگاه نیشابور با بیان اینکه خراسان قابلیت مطالعات بینافرهنگی دارد، گفت: از اینرو باید بتوانیم به بسیاری از منابع خراسان دسترسی پیدا کنیم و گامها بلندی را در عرصههای فرهنگ و هنر برداریم. در این راستا ایجاد دانشگاه جامع هنرهای خراسان بزرگ با سه هدف شناخت حقیقت خراسان با کاوش، تدبیر و نقد هنرهای این خطه، طبقهبندی تجربههای فرهنگی هنر خراسان بزرگ در قالبهای نظری و در نهایت نیز حذف مسافتهای تاریخی بین دیروز، امروز و فردای تمدن ایرانی اسلامی میتواند بسیار موثر باشد.
انتهای پیام
نظرات