نامشان گاه پیشوند شهید گرفته و گاه به جرم دفاع از محیط زیست مجبور به تحمل مشقاتی شدهاند و عدهای برای آنها کمپین حمایت تشکل دادهاند. تعدادی از بهترین فرزندان ایران که تنها بهخاطر عشق به محیطشان و به عنوان پاسبانان ذخایر گذشته ایران، پای در این عرصه گذاشتهاند و با عشق به طبیعت این لباسهای خاکی رنگ را برتن کردهاند.
وقتی برای حفاظت از میراث طبیعی ایران، جان عزیزشان را کف دست میگیرند و هیچ پناهی ندارند. بیپناهانی که در تنهایی و با تیر مستقیم شکارچیان غیرمجاز جان میدهند تا پدران و مادرانشان تا آخر عمر چشم به راه بمانند و فرزند متولد نشدهشان نداند پدر یعنی چه و شاید بعد از به دنیا آمدنشان فقط گاه و بیگاه اخبار صدای محیطبان را بشنود و اطرافیان به او یادآور شوند که پدر تو هم در این راه مظلومانه شهید شد.
محیطبانان پاسداران محیط زیست و نگهبان گذشتگان محیط زیست هستند. آنها اسلحه دارند اما شکارچیان، سلاح جنگی. شکارچی هموطنی است که محیطبانان را به دلیل انجام وظیفه میکشد تا بتوانند آهو و گوزن را شکار کنند و یا صیدی غیرمجاز داشته باشند، تا شاید به نسلکشی برخی از حیوانات برسند.
محیطبانان کسانی هستند که آنها را کمتر میشناسیم و فقط زمانی که خبر شهادت آنها را میشنویم، وجودشان برای ما ارزشمند میشود. محیطبان یعنی میکائل هاشمی و مهدی مجلل دو محیطبانی که برای دفاع از محیطزیست زنجان سینه سپر کردند و به بدترین حالت ممکن قربانی نفس حریص شکارچیانی شدند که کشتن برایشان آسان است.
همه این کشوقوسهای مظلومانه از تنهایی محیطبانان در دل طبیعت سخن میگوید. از دور بودن آنان از جمع خانواده خود. از محرومیت آنان از یک روال طبیعی زندگی که بیشتر ما از آن بهرهمندیم. اما سختیهای این شغل و احتمال خطر هر ثانیهای آن نباید بر کسی پوشیده باشد. طبیعت به نوازش و دوست داشته شدن ما محتاج است. برای نفس کشیدن و دوباره سبز شدن، به توجه همه جانبه نیاز دارد.
انتهای پیام
نظرات