به گزارش ایسنا، باشگاه دانشپژوهان جوان، نهادی زیرمجموعهی آموزش و پرورش است که وظیفهی برگزاری آزمونهای المپیاد علمی و آمادهسازی تیمهای ملی برای شرکت در مسابقات جهانی را برعهده دارد. در سالهای اخیر، دانشآموزان المپیادی و رئیس سابق باشگاه دانشپژوهان جوان در مصاحبههایی که با ایسنا داشتند بارها به مشکلات مالی باشگاه و شرایط نامطلوب دورههای آمادهسازی اشاره کرده بودند. علاوه بر این، بررسی نتایج سالهای ۹۶-۹۷-۹۸ در مسابقات جهانی حاکی از سیر نزولی رتبهی ایران در برخی از المپیادهای علمی است. در سال گذشته، ریاست سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان و به دنبال آن، ریاست باشگاه دانشپژوهان جوان تغییر یافت. برای بررسی آن چه در سالهای اخیر در المپیادهای دانشآموزی ایران گذشته است، با دکتر امید نقشینه ارجمند، رئیس فعلی باشگاه دانشپژوهان جوان گفتوگو کردهایم که بخش اول آن در ادامه آمده است:
دکتر امید نقشینه ارجمند در گفتوگو با ایسنا در پاسخ به پرسشی درباره مشکلات باشگاه دانشپژوهان جوان که در سالهای قبل در گفتوگوهای ایسنا با دانشآموزان المپیادی و مسئولان باشگاه مطرح شده بود، گفت: بعد از احیای سمپاد و تغییرات ساختاری آن و پذیرش مسئولیت سمپاد توسط خانم دکتر یاوری، با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری حمایتی شد تا معوقات باشگاه دانشپژوهان جوان پرداخته شود؛ صحبت از ۶ سال معوقات است. دوستانی که در این جا در حوزههای مختلف تدریس، طراحی سوالات آزمون، تصحیح آزمونها و همکاری در آزمایشگاهها فعال بودند، تقریباً هیچ دریافتیای نداشتند!
وی افزود: اگر هزینهای در این ۶ سال پرداخت میشده، در زمینههایی بوده که نمیشده است پرداخت نشود؛ مثل پرداخت هزینهی بلیت هواپیما. من فکر میکنم بسیاری از افرادی که در این مدت فعالیت خود را در باشگاه دانشپژوهان جوان ادامه دادند به دلیل عشق و علاقهای بوده است که به المپیاد داشتند و موفقیت در آن را در راستای پیمودن مسیر اعتلای کشور میدانستند. حتی انگیزهی آنان، مدال آوردن در مسابقات جهانی نیز نبوده است، انگیزهی این معلمان و دانشجویانی که وقت میگذاشتند چیزی فراتر از کسب مدال بوده است. از شهریور سال گذشته، بخش عمدهی معوقات تا جایی که اطلاع دارم پرداخت شده است و اکنون تلاش میشود حقالزحمههای جاری نیز به تعویق نیفتد.
عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر با بیان این که «بخشی از افت کیفیت به طور مستقیم یا غیرمستقیم متاثر از مشکلات مالی است»، خاطرنشان کرد: ممکن است دانشجویی به حقالزحمهی تدریس مباحث المپیاد نیاز داشته باشد و مشکلات مالی باشگاه باعث شود او به شغل دیگری روی آورد. از سوی دیگر، این امکان نیز وجود دارد که معلم به حقالزحمه هم نیازی نداشته باشد، اما پرداخت نشدن حقالزحمهی وی موجب شود فکر کند ارزش کار وی صفر شمرده میشود و با دلسردی و کیفیت پایین به تدریس بپردازد. این مشکلات مالی باعث ایجاد محدودیت در فعالیتهای کمیتههای علمی میشد. این کمیتهها، برای طراحی آزمونها، تصحیح برگهها و برگزاری کلاسها در یافتن افراد متخصص به مشکل برمیخوردند.
به گفتهی رئیس باشگاه دانشپژوهان جوان، قسمت ظاهری افت المپیاد، عملکرد ضعیف در مسابقات جهانی است. رسالت المپیاد، اصلا کسب مدال در مسابقات جهانی نیست.
نقشینه بیان کرد: رسالت المپیاد، تاثیر مثبتی است که باید در بدنهی آموزش و پرورش بگذارد. مثلاً هر دانشآموزی باید یکسری از مباحث علمی را به طور عادی بیاموزد، اما به گروهی از دانشآموزان که میدانیم استعداد و انگیزهی بیشتری دارند، باید متناسب با نیازشان خدمات ارائه دهیم. بخشی از این ارائه خدمات، به طور جدی در ساختار المپیاد انجام میشد. هنگامی که میگوییم این ساختار افت کرده است، پیش از این که منظورم افت در جایگاه جهانی باشد، به این اشاره میکنم که دست کمیتههای علمی المپیاد برای پرداختن به فعالیتهایی فراتر از آمادهسازی تیمهای المپیاد برای رقابتها، کوتاه شده است.
وی ادامه داد: اثرگذاری المپیاد در کشور به شدت کاهش پیدا کرده است. میتوان تصور کرد به گونهای المپیادها را اداره کنیم که ما تیمهایی داشته باشیم که نتایج خوبی میگیرند و در عین حال، المپیاد در کشور اثر قابل توجهی نداشته باشد، یعنی این دو، لازم و ملزوم یکدیگر نیستند. البته اگر فعالیتهای المپیادی در کشور توسعه یابد، اثر مثبت آن را در رتبههای جهانی نیز مشاهده میکنیم.
عضو هیئت علمی دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی امیرکبیر با بیان این که «اکثر افتخارات در هفت المپیادی که امتیاز کنکور دارند، در تعداد کمی از مدارس متمرکز شده است»، افزود: دانشآموزی که از مدارسی غیر از این مدارس خاص باشد، معمولا امیدی به موفقیت در این مسیر ندارد و اثرگذاری المپیاد در آموزش و پرورش بسیار مخدوش شده است. البته فقط مسئله مالی نیست، وقتی مشکلات مالی وجود دارد و کمیتههای علمی صرفا باید به تامین حداقلها بپردازند، نمیتوانند برای چنین معضلاتی راهحل ارائه دهند. نتیجهی حل مشکلات مالی میتواند این باشد که گروهی که دغدغهی المپیاد را دارند، به حل چنین مشکلاتی فکر کنند و شرکت در المپیاد به فعالیت عمومیتری تبدیل شود. باید برای تکتک دانشآموزانی که در یک شاخهی علمی برجستگیای فراتر از متعارف دارند، بستر رشد فراهم باشد، اما اکنون چنین نیست. این موضوع صرفا مختص شهرستانها نیست، در شهر تهران نیز بسیاری از مدارس از دایره المپیاد خارج شدهاند.
نقشینه دربارهی دیگر مشکلاتی که باعث افت المپیاد شده است، بیان کرد: وقتی دورهی تابستانه، از دو ماهونیم کمکم به یک ماه تقلیل مییابد و از دورهی طلا نیز یکی دو ماه کم میشود و در همین یکی دو ماه کاهش، فضای اسکان دانشآموزانی که از شهرستان حضور مییابند، محدود میشود و یا امکانات تفریحی از بین میرود، میتوان افت را پیشبینی کرد. به نظر من بخشی از این افزایش (عددی) رتبه، به افت تیمهای ما مربوط نمیشود. اطلاع دارم که در المپیاد ریاضی برخی کشورها به صورت جدی سرمایهگذاری کردهاند و در این رشتهی علمی رشد خوبی داشتهاند. مثلا در میان کشورهای قبلیای که جایگاههای خوبی در المپیاد کسب میکردند، رتبهی ایران افت نداشته است، اما چند کشوری که تاکنون کار جدیای در المپیاد نکردهاند، با برنامهریزی دقیق و تلاش، عملکرد خوبی در این مسابقات داشتهاند.
رئیس باشگاه دانشپژوهان جوان ادامه داد: یکی از دلایل افت فعالیتهای باشگاه دانشپژوهان جوان این بود که ساختمان این باشگاه از سردار جنگل به جردن تغییر پیدا کرد. ساختمان قبلی از لحاظ موقعیت جغرافیایی بسیار خوب بود، زیرا دانشجویانی که پیشتر المپیادی بودند، دسترسی خوبی به آن داشتند. از سوی دیگر، فضای فیزیکی مناسبتری هم در آنجا فراهم بود. بسیاری از هدایتها و انگیزهبخشیها در مسیر المپیاد یا پس از آن، در ارتباط با یک دانشجویی که پیشتر دانشآموز المپیادی بوده و اکنون در حال طی کردن مدارج علمی بالاتری است، شکل میگیرد. دسترسی به این ساختمان به این دلیل که در منطقهای شلوغ قرار دارد، دشوارتر است و دانشجویانی که قبلا در تیمهای المپیاد بودند، گاهی مجبور میشوند مدتهای طولانی ترافیک را پشت سر بگذارند تا به دانشآموزان المپیادی فعلی سر بزنند. این ارتباطات انسانی مهم است. به طور کلی باشگاه دانشپژوهان جوان یعنی همین؛ یعنی دانشآموزی که در گذشته المپیادی بوده است، بیاید و با دانشآموزان درباره آیندهشان و یا مباحث علمی گپوگفت داشته باشد.
باشگاه دانشپژوهان جوان و هستههای پژوهشی
نقشینه در بخش دیگری از این گفتوگو با ایسنا، دربارهی عنوان باشگاه دانشپژوهان جوان گفت: عنوان باشگاه دانشپژوهان جوان در اوایل دهه هفتاد به وجود آمد. شاید بسیاری از افراد این اسم را شنیدهاند و فکر نکردهاند که این عنوان با المپیادهایی که ذیل آن برگزار میشود، چه ارتباطی دارد. وجود کلمهی جوان این توجیه را دارد که افرادی که در زمینهی المپیاد فعالیت میکنند، نوجوان یا جوان هستند؛ اما یک المپیادی در بالاترین سطح خود که طلای مسابقات جهانی و حتی نمرهی کامل آن را کسب کند، به عقیدهی من دانشپژوه نیست. پس کلمهی دانشپژوهان در این عبارت چه نقشی دارد؟
وی ادامه داد: مردم تصور میکنند اینجا کمپ آمادهسازی برای مسابقات جهانی با مراحل مختلف غربالگری است. ممکن است این سوال نهایتا برای مردم ایجاد شود که اصلا هدف این فعالیتها و هزینهها چیست؟ البته ممکن است هزینهای که در این جا انجام میشود، از بسیاری دیگر از فعالیتها بهینهتر باشد، اما اگر به آن به صورت مطلق نگاه کنیم، این سوال پیش میآید که فایدهی این کارها چیست؟
عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر افزود: فهم من از مطالعه اساسنامه باشگاه این است: کسی که در مسیر المپیاد موفقیتی کسب میکند، برای شروع کاری بعد از پایان رقابتهای المپیاد شناسایی شده است. بعد از پایان رقابتها هنگامی که فرد به یک خودباوری ملی یا بینالمللی رسیده است، این امید را دارد که در آینده نیز در عرصهی ملی یا بینالمللی فرد برجستهای باشد. نه فقط خود دانشآموز به این خودباوری میرسد، بلکه دیگر دانشآموزانی که در مدرسه با وی همکلاس بودند یا در دورهی المپیاد با او همکلاس بودند و یک ارزیابی از فاصلهی علمی خود با او دارند، این خودباوری را به خود تسری خواهند داد. اینها افرادی هستند که بالقوه میتوانند دانشمندان آیندهی کشور ما باشند. برای اینها باید در باشگاه دانشپژوهان جوان، برنامههایی برای دوران دانشجوییشان وجود داشته باشد.
نقشینه با بیان این که «باید افرادی که پیشتر المپیادی بودند در باشگاه هستههای پژوهشی تشکیل دهند و با مسائل جدیتری درگیر شوند»، گفت: مسئلهی جدی، کسب مدال در رقابتها نیست. مسئلهی جدی این است که افراد ببینند مشکلات کشورشان چیست و از همان سال اول دانشجویی به این مسائل فکر کنند. در اوایل دههی هشتاد ما در باشگاه دانشپژوهان جوان هستههای پژوهشی داشتیم. هستههای پژوهشیای که با مسائل بسیار مهم کشور درگیر میشدند. هستهی اولیهی تعدادی از شرکتهای دانشبنیان خوب فعلی در باشگاه دانشپژوهان جوان شکل گرفتند. المپیادیها و دانشجویان برجسته غیرالمپیادی که از کانال المپیادیها در دانشگاه شناسایی میشدند، در باشگاه دانشپژوهان جوان گرد هم جمع میشدند و هستههای پژوهشی را شکل میدادند.
رئیس باشگاه دانشپژوهان جوان خاطرنشان کرد: این فضا، فضای کار بود، برای همین نیازی نداشت که برای ورود به آن فیلتر جدیای بگذاریم. چندین سال این فضای پژوهشی وجود داشت و دانشآموز المپیادی اگر در کلاسی مشغول یک رقابت علمی بود، در دو اتاق آن طرفتر یک همکاری و رفاقت جدی را مشاهده میکرد و میفهمید ارزش وی هنگامی مشخص میشود که به آن هستههای پژوهشی بپیوندد یا مشغول کاری مشابه آن شود. این هستهها بسیار بر فرهنگ المپیاد اثرگذار بود.
وی با اشاره به خاصیت المپیادهای علمی در راستای شناسایی دانشآموزان مستعد، گفت: المپیادهای علمی و یا شاید برخی ساختارهای دیگر به ما کمک میکند دانشآموزان مستعد را شناسایی کنیم. در این فرآیند شناسایی، بدنهی زیادی از دانشآموزان درگیر فعالیتهای بالاتر از سطح متعارف دبیرستان میشوند. یعنی ما اثر مثبت المپیاد را بر روی دانشآموزی که حتی برای المپیاد تمرین نکرده است، اما به جلسهی آزمون میآید و به مدت سه ساعت بر روی سوالات فکر میکند، میبینیم.
رئیس سابق کمیتهی علمی المپیاد ریاضی، افزود: اگر هر ساله چند صد هزار دانشآموز در این رقابتها شرکت کنند و چندین ساعت بر روی حل مسائل دشوار علمی فکر کنند، ما به بخشی از اهداف خود رسیدهایم. درصد کمی از این دانشآموزان وارد دورهی تابستانه میشوند و مدال دریافت میکنند. این دانشآموزان به مدت یکی دو ماه در مدرسهی تابستانه کنار یکدیگر هستند. درست است که رشتههای علمی آنها متفاوت است، ولی اینها در خوابگاه یا هنگام صرف غذا یا زمان استراحت با یکدیگر ارتباط دوستانهای برقرار میکنند. گروه کوچکتری برای یک مدت طولانیتری مانند دورهی طلا و بعد تشکیل تیم با یکدیگر در ارتباط خواهند بود. نهایتا پیوندهای انسانی قابل توجهی میان دانشآموزان رشتههای مختلف علمی شکل میگیرد. از طرف دیگر کار المپیادی کردن کمابیش مختص المپیادیهاست. حتی استادان دانشگاه هم لزوما نمیتوانند فعالیت المپیادی خوبی انجام دهند. به همین دلیل است که این ساختار به بازگشت المپیادیهای قدیمی و شکل گرفتن چرخه نخبگانی نیازمند است.
نقشینه ادامه داد: تجربهی شخصی من این است که بعد از پایان دوران دانشآموزی، وقتی که دانشجوی سال اول شدم، از من دعوت به همکاری برای طراحی سوال و تصحیح آزمونها شد و نهایتا توانستم به بچهها مباحثی را آموزش دهم. بنابراین یک شبکهی انسانی در دو سو شکل میگیرد. یک سوی این شبکه بچههایی هستند که الان تعداد آنها در حدود ۴۰۰-۵۰۰ نفر در سال است و اینها میتوانند با یکدیگر روابط دوستانهای را شکل دهند. سوی دیگر این شبکه، شکلگیری ارتباط میان دانشآموزان، دانشجویان و اساتیدی است که در زمینهی المپیاد مشغول فعالیتند. در هیچ رقابت علمی دیگری چنین شبکهای شکل نمیگیرد. در کنکور، نفر اول رقابت، نفر دوم را نمیشناسد. در مسابقات خوارزمی هم ساختار به گونهای نیست که چنین شبکهای شکل بگیرد. در دوران کرونا، موضوعی که مرا بیشتر ناراحت میکرد، افت احتمالی کلاسها نبود، بلکه این بود که امکان شکلگیری ارتباطات انسانی بسیار کاهش یافت. ما در سال گذشته میخواستیم از پیامرسانها برای ارتباط با بچهها استفاده کنیم و پیشنهاد داده شد که کانالی برای برقراری این ارتباط ایجاد شود، اما ما برای تکتک المپیادها گروه ایجاد کردیم که بچهها بتوانند با یکدیگر صحبت کنند و یک آشنایی مختصری شکل بگیرد، به این امید که اگر یک روز دور هم جمع شدند، سریعتر با یکدیگر آشنا شوند.
رئیس باشگاه دانشپژوهان جوان دربارهی تجربهی شخصی خود از فعالیت در هستههای پژوهشی باشگاه دانشپژوهان جوان، گفت: رشتهی من ریاضی است و دانشآموختگان این رشته خیلی سخت وارد پروژههای عملی میشوند. البته معتقدم که کار محض ریاضی هم در کشور بسیار لازم است. در اوایل دههی هشتاد، خود من تجربهی حضور در این هستههای پژوهشی را داشتم و به واسطهی یکی از همدورهایهایم در المپیاد فیزیک، جذب پروژهای در یکی از هستههای پژوهشی باشگاه شدم که بنا بود طی آن نرمافزاری برای شبیهسازی مخازن نفت در پژوهشگاه صنعت نفت طراحی شود. در آن زمان تحریم جدیای در این زمینه وجود داشت و نرمافزارهای درجه یک را به ایران نمیدادند. از آن جایی که کشور ما نفتخیز است، استراتژی درست یا غلط در حوزهی استخراج نفت ممکن است چند درصد استخراج نفت را دستخوش تغییر کند و این برای ما یعنی چند درصد از بودجهی کشور.
وی افزود: برای این پروژه، یک لیست اولیه از متخصصین تهیه شده بود و نهایتا یک نفر هم از رشتهی ریاضی نیاز داشتند. من دوست داشتم بدانم ریاضیات در چه سطحی در کشور به کار میآید، بنابراین خودم و یکی دیگر از دوستان المپیادیام به این پروژه اضافه شدیم. این پروژه حدود سه سال به طول انجامید. در این مسیر تعداد زیادی از بچههایی که المپیادی نبودند هم به پروژه اضافه شدند. در این راه، بستری به وجود آمد که ده پانزده نفر دانشجو و استاد جوان ریاضی فعالیت کنند. نهایتا نرمافزار نسخهی صفری منتشر شد که در آن مقطع به بهرهبرداری نرسید، اما چندین سال بعد بخشی از آن افراد یک شرکت تاسیس کردند و آن پروژه را به سرانجام رساندند. من خبر بهرهبرداری از این نرمافزار و تایید شدن آن توسط پژوهشگاه صنعت نفت را از رسانهها شنیدم. حال به باشگاه دانشپژوهان جوان مجددا نگاه کنید. میبینید که با این دیدگاه بسیاری از شبهات و انتقادها پاسخ داده میشوند.
نقشینه اظهار کرد: در حال حاضر، دغدغهی دانشآموزان این است که در فلان سوال، فلان مشکل وجود داشته است یا تصحیح برگهها فلان ایراد را داشته است. اینها مسائل مهمی هستند و من معتقدم باید استانداردهای خوبی داشته باشیم، اما اگر نگاه خود را به باشگاه تغییر دهیم، به طور کلی صورت مسئله تغییر میکند. با این دیدگاه، اگر باشگاه دانشپژوهان جوان از بین برود؛ یعنی نهاد مهمی از دست رفته است. نظام عمومی دانشگاهی ما متاسفانه این ظرفیت را ندارد که دانشمند تربیت کند، زیرا در ساختار آموزش و پرورش و کنکور بهترین دانشآموزان، رشتههای مهندسی و پزشکی را انتخاب میکنند. ساختار به گونهای نیست که بهترین دانشآموزان رشتههای علوم پایه را انتخاب کنند، در حالی که المپیاد چنین بستری را ایجاد کرد.
المپیاد، دانشآموزان را به تحصیل در رشتههای دانشمندپرور تشویق میکند
عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر با بیان این که «تعداد زیادی از استادان دانشگاه خوب ما از کانال المپیاد وارد دانشگاه شدند و به سبب داشتن مدال طلا از شرکت در کنکور سراسری معاف شدند»، افزود: بنابراین این افراد میتوانستند رشتههایی را انتخاب کنند که به نظر مردم رشتههای بهتری هستند مانند عمران و برق و کامپیوتر؛ اما درصد قابل توجهی این رشتهها را انتخاب نکردند. بلکه رشتههایی را برگزیدند که جامعه تحصیل در آنها را نهی میکنند مثل ریاضی و فیزیک و...، البته در برخی رشتهها مانند زیستشناسی متاسفانه این اتفاق کمتر افتاده است. به طور کلی ساختاری مانند المپیاد میتواند دانشآموزان را تشویق کند که به رشتههایی روی آورند که در آنها دانشمندان کشور تربیت میشوند. این دانشمندان اگر نباشند، هیچ گاه در صنعت هم به جای مناسبی نمیرسیم.
رئیس باشگاه دانشپژوهان جوان دربارهی تاثیر المپیاد بر دانشآموزان، گفت: درست است که المپیاد محدود به یکسری از مدارس شده است و بسیاری از دانشآموزان در معرض شناسایی شدن نیستند، ولی ما داریم تعداد خوبی دانشمند برای کشور تربیت میکنیم که فایدهی آنها فقط به چند مدرسهی خاص نمیرسد. البته اینطور نیست که فرض کنیم دانشآموزی که رشتههای مهندسی یا پزشکی را انتخاب میکند، هدر رفته است. طی کردن مسیر المپیاد به جای کنکور از آن دانشآموز شخصیت متفاوتی ساخته است. او اگر پزشک یا مهندس شود، با پزشکان و مهندسان دیگر متفاوت است. او حل مسئله را بهتر بلد است و به چالشهایی میتواند بپردازد که کسی که چندین سال از زندگیاش را صرف تست زدن برای کنکور کرده است، نمیتواند. کنکور سراسری ما، آموزش و پرورش ما را تخریب کرده است. توسعهی المپیادهای علمی میتواند به عنوان یک جایگزین برای گزینش دانشجویان دانشگاهها مطرح شود و ما داریم به این موضوع فکر میکنیم.
نقشینه در پاسخ به پرسشی دربارهی تاثیر ایجاد هستههای پژوهشی بر مهاجرت نخبگان، بیان کرد: دانشجویانی که به لحاظ علمی قوی هستند، چه در المپیاد و چه در دانشگاه در معرض این هستند که از دانشگاههای خارج از کشور پیشنهاداتی دریافت کنند. در این شک نداریم که خوب است بستر داخلی برای اثرگذاری این افراد وجود داشته باشد. بخشی از ایجاد این بستر، حل دغدغههای اقتصادی فردی است، اما از مسائل اقتصادی عمیقتر این است که دانشجو بداند از توانایی علمیاش میتواند برای کشور استفاده کند. جمعی که در هستههای پژوهشی تشکیل میشود و صرفا هم محدود به المپیادیها نیست، باعث میشود این افراد در کشور بمانند. حتی اگر میخواهند این افراد در خارج از کشور تحصیل کنند، به دنبال این هستند که ادامه تحصیل در کدام رشته و در کدام دانشگاه برای کشورشان مفیدتر خواهد بود. وقتی این دانشجویان به کشور بازگردند، شبکهی ارتباطی علمیای دارند که از گذشته شکل گرفته است. فضای باشگاه دانشپژوهان جوان و تمرکز آن بر روی علوم پایه و فعالیتهای پژوهشی تا حد خوبی میتواند مسئلهی خروج نخبگان از کشور را حل کند.
انتهای پیام
نظرات