دکتر رضا علیزاده در گفت وگو با ایسنا، با بیان اینکه خشونت ریشه های جامعه شناختی فراوانی دارد، اظهار کرد: هر نوع صدمه و آسیب و خسارت جسمی، جنسی و روحی به انسان و غیر انسان خشونت تلقی می شود.
وی بخشی از خشونت های رفتاری افراد جامعه را ناشی از یادگیری دانست و افزود: برخی از افراد خشونت را در خانواده و از پدر یا مادری که نسبت به سایر اعضای خانواده و اجتماع خشونت می ورزند یاد می گیرند؛ از طرف دیگر طبق تئوری کنترل اجتماعی، هرچقدر قید و بند افراد نسبت به قوانین و هنجارهای جامعه سست شود، ارتکاب به خشونت و جرائم خشونت آمیز در آنان افزایش پیدا می کند.
این جامعه شناس، یکی دیگر از عوامل اثرگذار بر شکل گیری خشونت را تضاد بین اهداف و ابزارها دانست و تصریح کرد: طبق نظریه فشار، عدم تناسب میان هدف و ابزار منجر به آنومی می شود و بی هنجاری زمینه ساز خشونت است.
علیزاده، با بیان اینکه محرومیت های اجتماعی و اقتصادی می تواند سهم قابل توجهی در رفتارهای خشن به ویژه خشونت های خانوادگی داشته باشد، خاطرنشان کرد: افرادی که با محرومیت ها مواجه هستند معمولا با مقایسه خود با دیگران، رفتارهای خشونت آمیز و کینه توزانه از خود بروز می دهند.
وی یکی از جنبه های مواجهه جامعه با وقایع خشونت آمیز را بازنمایی بیش از پیش خشونت در جامعه دانست و متذکر شد: در همه دوره ها و زمان ها خشونت و رفتارهای خشونت آمیز وجود داشته است، اما این خشونت ها دقیق و واضح در جامعه منتشر نمی شد؛ به عنوان مثال در همین چند سال گذشته یک صفحه از روزنامه ها به جنایات و حوادث خشونت آمیز اختصاص داشت و به جزییات ماجرا نمی پرداخت.
عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان، گسترش شبکه های اجتماعی و دسترسی عموم مردم به اخبار را یکی از عوامل بازنمایی خشونت در جامعه دانست و اضافه کرد: امروزه با اخباری مواجه هستیم که حتی از منابع رسمی کشور نبز جلوتر هستند و تفکیک اخبار درست و واقعی از اخبار دروغ و اغراق شده سخت شده است؛ البته اینگونه اخبار بیشتر به بازنمایی خشونت ها می پردازند و احساسات مردم را برمی انگیزند و اغلب شاهد بازخوردهای خشن و عصبی مردم هستیم.
وی قتل یا دگرکشی را از جمله جرائم خشونت آمیزی دانست که بازنمایی بیشتری در جامعه دارد و گفت: دورکیم «مرض» و «سلامت» جامعه را در کنار هم می بیند، یعنی جامعه سالم و جامعه بیمار در کنار هم معنا پیدا می کنند و جامعه به ناهنجاری نیاز دارد، اما موضوع زمانی نگران کننده می شود که با افزایش یا کاهش نرخ یک واقعه اجتماعی مواجه هستیم.
علیزاده، با بیان اینکه در طول تاریخ همواره پدرکشی و فرزندکشی و همسرکشی و... وجود داشته است، متذکر شد: در بازنمایی حوادث خشونت آمیز نیز شاهد به کار بردن کلماتی هستیم که علاوه بر جریحه دار کردن افکار عمومی، امنیت اجتماعی را از بین می برد. در واقع استفاده از کلماتی مانند «سلاخی کردن»، «مثله کردن»، «اسیدپاشی» و... در انتشار یک خبر به نوعی مروج خشونت است.
این جامعه شناس، خشونت را منشا افزایش ناامنی روانی دانست و تصریح کرد: امنیت ابعاد مختلف دارد و همان اندازه که امنیت نظامی یک مسئله حیاتی برای کشور است، یک جامعه نرمال به امنیت روانی، امنیت اقتصادی، امنیت فرهنگی، امنیت اجتماعی، امنیت شغلی و امنیت زیستی محتاج است.
وی با بیان اینکه افزایش خشونت در حال تبدیل شدن به یکی از بحران های جامعه ایران است، تاکید کرد: در جوامع فردگرا با مسئله دگرکشی مواجه هستیم، اما آمار خودکشی در جوامع جمع گرا بیشتر است؛ این در حالی است که در جامعه ایرانی به عنوان یک جامعه نسبتا جمع گرا شاهد هر دو گونه هستیم و پژوهش ها طی سال های اخیر نشان می دهد متاسفانه نرخ دگرکشی در حال بالا رفتن است.
علیزاده، دگرکشی های جامعه ایرانی را بیشتر از نوع خانوادگی دانست و متذکر شد: فشارهای اقتصادی و اجتماعی و عدم امید به آینده عمده ترین دلیل افزایش دگرکشی های خانوادگی است.
این پژوهشگر اجتماعی، عدم امید به آینده را ناشی از فشارهای اقتصادی دانست که گاهی کشنده است و گفت: پژوهش های انجام شده در بازه ۱۰ ساله اخیر نشان می دهد که روز به روز امید به آینده در مردم کاسته شده، در حالی که امید مهمترین عنصر زندگی است. همچنین تحمل بی عدالتی و تبعیض و فاصله طبقاتی مردم را دچار خشم اقتصادی و اجتماعی می کند و خشم باید تخلیه شود.
وی با بیان اینکه افراد خشمگین از شرایط اقتصادی و اجتماعی توان انتقام گرفتن از ساختارهای ناکارآمد سیاسی و اجتماعی را ندارند، اظهار کرد: در چنین شرایطی خانواده ضعیف ترین هدف برای تخلیه خشم است و زنان، کودکان و سالمندان قربانیان اصلی خشونت های خانوادگی هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان، شرایط ناشی از شیوع بیماری کرونا را موجب تشدید عوامل خشونت زا دانست و خاطرنشان کرد: دور ماندن از فضاهای صمیمی و استرس ناشی از بیمار شدن و تنگناهای معیشتی موجب شده افراد حتی شده با نگاه های غضب آلود خشم خودشان را متبلور سازند.
وی با بیان اینکه ساختارهای سیاسی و حاکمیتی باید به داد مردم برسند، عنوان کرد: قطعا با ایجاد ثبات در عرصه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی کشور و کم کردن بخشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم شاهد بازگشت امید به زندگی خواهیم بود.
انتهای پیام
نظرات