جایی که گرما و کرونا دست به دست هم دادهاند تا آسایش را از مردم بگیرند، اعمال خاموشی دیگر نوبر است؛ آن هم وقتی که هنوز دماسنجها آمپر نچسباندهاند که اگر اینگونه شود خدا میداند چه وضعیتی در انتظار مردم خوزستان است.
برق برای مردم خوزستان مثل اکسیژن است؛ اگر قرار است در این وانفسای مشکلات اقتصادی، کرونا، خشکسالی، گرما و هزار درد دیگر، اکسیژن خوزستان نیز گرفته شود و برق را قطع کنند، دیگر جانی برای ادامه حیات نمیماند؛ هر چند که مردم خوزستان هنر هرگونه زیستن را آموختهاند اما خاموشی در این شرایط دیگر قابل تصور نیست.
برای مردمی که جنگ را دیدهاند، تا بوده با خاک دست و پنجه نرم کردهاند و بیآبی و بیکاری و هزار درد دیگر کشیدهاند، صحبت از خاموشی و قطع برق درد روی درد است. اینکه شهروندان باید در مصرف برق رعایت الگوی مصرف را در دستور کار خود قرار دهند و تا جایی که ممکن است در مصرف برق صرفهجویی کنند بر کسی پوشیده نیست اما وقتی برق اکسیژن است، قطع برق یعنی مرگ!
در شرایطی که سوز سرمای زمستان را در استانهای شمالی کشور نمی توان بدون گاز و بخاری پشت سر گذاشت، تحمل حرارت و گرمای جنوب نیز بدون برق و کولر غیرممکن است؛ اینکه در زمستان، استانهای جنوبی مثل خوزستان در مصرف گاز صرفهجویی کردند تا مردم استانهای شمالی آسایش داشته باشند میتواند راهکار خوبی باشد تا در تابستان به شکل عکس آن عمل شود و مردم استانهای جنوبی، از خاموشیها کمتر عذاب بکشند.
خاموشی در خوزستانی که وضعیت آب در بسیاری از شهرها و مناطق آن چندان مطلوب نیست و مردم با پمپهای برقی آب را به خانههایشان میرسانند، میتواند داغ روی داغ باشد؛ آن هم در شرایط کرونایی که آب نقشی بیشتر از مایه حیات دارد و خود حیات است.
کمبود منابع آبی و کاهش تولید نیروگاههای برقآبی، روند رو به رشد فعالیت دستگاههای استخراج رمزارز، افزایش زودهنگام دمای هوا و... از جمله عواملی هستند که زمینهساز خاموشیهای اخیر در کشور و خوزستان شدهاند اما مدیریت مصرف برق در کشور و اعمال خاموشی در مناطقی که برق نقشی کمتر از اکسیژن را برای مردم دارد، میتواند به بهتر شدن شرایط در استانهایی مثل خوزستان کمک کند تا از این تابستان داغ و سخت گذر کنیم.
انتهای پیام
نظرات