مریم مقدم متین عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص لزوم حرکت در مرزهای دانش و به روز بودن مباحث علمی در دانشگاهها در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: هرچه مباحث آموزشی و تئوری کمتر باشد و بیشتر کارهای پژوهشی انجام دهیم، بهتر میتوان در مرزهای دانش حرکت کرد. درحال حاضر اعضای هیئت علمی حداقل تدریسی باید داشته باشند که این مقدار برای دانشیار و استاد متفاوت است، اما در کل هرچه آموزش کمتر و پژوهش بیشتر باشد، شرایط برای حرکت در مرزهای دانش مهیاتر است. حرکت در مرز دانش نیاز به امکانات و فراهم شدن بسترهای لازم و سرعت عمل بالایی است زیرا باید با دنیا رقابت کرد، بنابراین باید در زمان کوتاهی انجام دهیم.
وی در خصوص مشکلات موجود در کشور برای حرکت در مرزهای دانش گفت: برای رشته زیست شناسی عمده ترین مشکل بعد از تحریمها این است که مواد موردنیاز پس از تاخیرات زیاد فراهم میشود و یکسری مواد ممکن است به علتهای مختلف نظیر شرایط اقتصادی که بودجه کم است، تحریم و... هرگز به دست ما نرسد. ما زمانی که تصمیم میگیریم کاری را انجام دهیم باید سرعت عمل بالایی داشته باشیم و نهایتا تا مدت زمان کوتاهی بعد بایستی کار موردنظرمان را انجام دهیم و نمیتوانیم چندماه صبر کنیم تا ماده مدنظرمان موجود شود. در این حالت دیگر نمیتوانیم کار کنیم و عقب افتادهایم. به عنوان مثال، خدمات پزشکی که میخواهیم انجام دهیم تا یک ماده تمام میشود دانشجوها ماتم میگیرند که چه کاری بکنند. اینکه چطور بخرند، ممکن است قیمتش چندبرابر شود یا مثلا اگر بخواهیم تست جدید برای بیماران بگیریم باز باید فکر کنیم چقدر زمان میبرد، آیا این مادهای که میخریم خوب هست یا نه و تمام اینها جلوی کار ما را میگیرد. شرایط فعلی ایران مشکل ساز است و تحریمها بسیار تاثیرگذار بودهاند که نتوانیم در مرز دانش حرکت کنیم.
مقدم متین افزود: یکی دیگر از مشکلات ما این است که درصورت خرابی دستگاهها، تعمیر آنها بسیار مشکلساز است. امکانات تا حدودی موجود داریم و دستگاه نیز هست، اما اگر خراب شود دیگر میمانیم. در مابقی کشورها سریع تعمیرکار میآید و دستگاه را درست و مشکل را رفع میکند اما در ایران برای تعمیر دستگاهها واقعا مشکل داریم.
از لحاظ آموزش تئوری و تدریس خیلی بهتر از کشورهای خارجی هستیم
این استاد گروه زیست شناسی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه ظرفیتهای علمی ما با کشورهای دیگر یکی است، گفت: حتی میتوانم بگویم وضعیت آموزشی ما از کشورهای دیگر نیز بهتر است. از لحاظ آموزش تئوری و تدریس، خیلی بهتر از کشورهای خارجی هستیم. مطالب خیلی کاملتر و به روزتر است اما در بخش پژوهش تفاوت زیادی داریم چون بایستی مواد به اندازه کافی موجود باشد، پول زیاد داشته باشیم، دانشجو تمرین کند و مواد سریع وارد و فورا تهیه و در دسترس باشد.
وی افزود: در آموزش عالی برای کارشناسی، به دلیل اینکه بیشتر کلاسها تئوری است و آزمایشگاههای عملی کم است، مشکلی نداریم و آموزش به نحو عالی انجام میشود. هرچند در آموزش مجازی مقداری به مشکل خوردهایم، اما در مقطع ارشد و دکتری که بیشتر دروس آزمایشگاهی است، مشکلات مالی زیاد است. در قسمت عملی دانشجو نمیتواند راحت آزمون و خطا داشته باشد و استرس هزینهها را داریم و مشکلات اقتصادی بسیار تاثیرگذار است.
پشتکار مهمتر از استعداد است
مقدم متین با بیان اینکه استعداد دانشجویان بسیار بالا است و نیروی انسانی مستعد برای رقابت و حرکت در مرزهای دانش را داریم، گفت: استعداد دانشجویان خوب است، اما به نظر بنده، پشتکار مهمتر از استعداد است. یعنی باید وقت و انرژی بگذارند و کار کنند. یکی از مشکلاتی که معمولاً دانشجویان باهوش ما دارند این است که کار نمیکنند و توقعشان بالاست و انتظار دارند زمان کمی بگذارند اما درعین حال نتیجه خوبی بگیرند و معمولا دانشجویانی موفقند که پشتکار بالاتری دارند. برای موفقیت باید باهوش بودن همراه با پشتکار داشتن وجود داشته باشد و این سختکوشی در هر نسلی در حال کمتر شدن است. درحال حاضر اغلب دانشجویان دنبال خارج رفتن هستند. اغلب میخواهند از کشور بروند و به ندرت پیدا میشوند افرادی که تصمیمی برای رفتن نداشته باشند، دانشجویان از همان مقطع کارشناسی هدفشان رفتن است.
وی افزود: متاسفانه در بین دانشجویان، روحیه کار برای توسعه دانش و پیشرفت کشور، نسبت به قبل کمتر شده است. برخی از دانشجویان اگر بتوانند از زیر کاری که نفعی برای خودشان ندارد شانه خالی میکنند. یکسری از وظایف در آزمایشگاه مانند تمیز کردن یا رسیدگی به حیوانات آزمایشگاهی تقسیم کار میشود، اما یک گروه از دانشجویان به محض اینکه کنترلی نباشد کار را انجام نمیدهند چون میدانند که نفعی برایشان ندارد. با وجود اینکه این آزمایشگاه برای همه است و دیگران نیز کار کردهاند و ما نیز باید برای بقیه آن را سالم و صحیح نگهداریم. ولی مسئولیت پذیری اجتماعی متاسفانه خیلی کم شده است. این اخلاق و نگرش که ما فقط نفع و هدف خود را درنظر بگیریم متاسفانه بیشتر شده است.
این عضو هیأت علمی دانشگاه ضمن بیان اینکه از لحاظ علمی و تجهیزات نسبت به کشورهای دیگر چیزی کم نداریم، گفت: مهمترین علتی که مشوق دانشجوها برای رفتن از کشور است، علتهای شخصی و اقتصادی است. عامل اصلی پول و وضعیت شخصی است و به آموزش یا پژوهش مربوط نمیشود. به عنوان مثال، دانشجویان اینجا پول ندارند اما کشور دیگر که میروند در مقطع دکتری حقوق میگیرند. یک عامل خیلی مهم مخصوصا برای پسرها این است که اینجا از خانواده پول میگیرند ولی در یک کشور دیگر به هنگام تحصیل حقوق نیز خواهند داشت. ما متاسفانه دانشجو دکتری داشتیم که در رستوران کار میکرد. مخصوصا آقایانی که متاهل هستند برایشان بسیار سخت است. همین عامل تفاوت وزارت بهداشت و وزارت علوم است و دانشجویان بیشتر تمایل دارند که به وزارت بهداشت بروند چون آنجا به دانشجو حقوق میدهند. وزارت بهداشت درآمد بیشتری از وزارت علوم دارد و لذا میتواند این شرایط را مهیا سازد.
وی افزود: در کشورهای دیگر زمینه پژوهش، امکانات و حمایتهای مالی نسبت به کشور ما فراهمتر است. در بیشتر مواقع دانشجویان برای استفاده از مواد هزینهای نمیدهند ولی درحال حاضر بعضی دانشگاهها برای استفاده از یکسری مواد ممکن است از دانشجو بخواهند که هزینهاش را پرداخت کند. هرچند همین هزینهای که از دانشجو میگیرند در مقایسه با حجم کل موادی که استفاده میشود، ناچیز است ولی همین مبلغ ناچیز نیز برای دانشجو سنگین است. در دانشگاه فردوسی بعد از اینکه خریدی را انجام میدهیم سریعا دانشگاه هزینه را برمیگرداند اما از دانشگاههای دیگر میشنویم مبالغی که برای تز ارشد و دکتری پرداخت میشود خیلی پائین است. برای کارشناسی ارشد در اینجا تا ۵ میلیون و مقطع دکتری تا ۲۰ میلیون بودجه درنظر گرفته میشود ولی این مبالغ برای برخی دانشگاهها خیلی پائینتر است و ممکن است در حد یک تا ۵ میلیون برای بعضی از دانشگاهها هزینه شود.
تهیه برنامههای درسی توسط دانشگاههای مادر میتواند مشکلساز شود
مقدم متین در خصوص ساختار آموزش و به روز بودن محتوای دروس آموزشی جهت حرکت در مرزهای دانش گفت: سه سال پیش در قسمت آموزشی دانشگاه فردوسی کمیتههای برنامه ریزی درسی را تشکیل دادیم که همه برنامههای درسی بایستی به روز میشدند و پارسال گفتند آن دروسی که به روز نشده است دانشجو نباید بگیرد و درنهایت آن اساتیدی که اینکار را انجام نداده بودند، نیز ملزم شدند که انجام دهند. وزارتخانه یک برنامه درسی را مشخص کرده ولی دانشگاههای مادر نیز میتوانند خود اقدام به تهیه برنامه درسی کنند و دانشگاههای کوچکتر میتوانند از دانشگاههای مادر یا از وزارتخانه تبعیت کنند. دانشگاه فردوسی به عنوان یک دانشگاه مادر، گرایشهای مختلف زیست شناسی را به روز کرده است. بنابراین ما اختیارات کافی در خصوص تعیین سرفصلها و محتوای آموزشی را داریم.
وی افزود: در آزمونهای مقاطع بالاتر این رویه میتواند یکسری مشکلات را ایجاد کند. به عنوان مثال برای آزمون دکتری ما اگر مسائل درسی دوره ارشد را خیلی با وزارتخانه یا دانشگاههای دیگر متفاوت کنیم، زمانیکه دانشجویان آزمون دکتری میدهند ممکن است دچار مشکل شوند چون سرفصلهایی که خواندهاند و آموزش دیدهاند متفاوت بوده است. این اتفاق برای مقطع ارشد نیز میتواند بیفتد. یا برای دانشجوهایی که میخواهند مهمان شوند یا انتقالی بگیرند، واحدهایی که در آن دانشگاه گذراندهاند خیلی متفاوت با واحدهای ما خواهد بود و گاهی واحدها پذیرفته نمیشود و یکسری مشکلات ایجاد میکند. اما کاری که وزارت علوم میخواهد انجام دهد این است که یک سبد درسی داشته باشند. یعنی برای مقطع ارشد مشخص باشد این دروس در این دانشگاه وجود دارد، بعد ممکن است مثلا یک دانشجو مهندسی بیاید درس ما را بخواند یا دانشجو ما برود درس گروه شیمی را بگیرد. سبد درسی باعث میشود دانشجویان بر اساس علاقهای که دارند بتوانند دروس را انتخاب کنند و به لحاظ اقتصادی نیز به صرفه است، مثلا درسی مانند مهندسی ژنتیک که دانشجویان رشتههای مختلف میگذرانند و سه یا چهار دانشکده آن درس را برگزار میکنند، حال این درس میتواند در یک کلاس مشترک برگزار شود مثلا ممکن است یک کلاس دکتری با ۴ نفر برگزار میشده و الان بتوان همان کلاس را با ۱۵ نفر برگزار کرد. این به لحاظ اقتصادی خیلی به صرفه است. علاوه بر این دانشجو دستش باز است و میتواند انتخاب کند. برای مقطع دکتری این طرح بسیار خوبی است ولی برای کارشناسی و ارشد مشکل آزمون بعدی را خواهد داشت.
توجه به افزایش مهارت در سرفصلهای درسی بیشتر شده است
این پژوهشگر و استاد دانشگاه ضمن بیان اینکه در برنامه ریزی درسی در نظر داریم که بیشتر به سمت افزایش مهارت حرکت کنیم، گفت: برنامه درسی قبلی با وجود اینکه آزمایش نیز داشتند ولیکن بیشتر تئوری بود، بنابراین دروس را به سمتی بردیم که مهارت دانشجویان بیشتر شود تا در بازار کار شانس بیشتری داشته باشند. دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد چون پروژه انجام میدهند خیلی متبحر میشوند. بسیاری از همکاران که به عنوان کارشناس دنبال نیرو هستند همیشه از ما میخواهند تا دانشجویانمان را معرفی کنیم چون میدانند دانشجو ارشد زمانیکه پایان نامهاش را انجام میدهد خیلی متبحر میشود و از لحاظ اخلاق علمی نیز آگاهی کامل را خواهد داشت.
همکاری مراکز علمی و اجرایی مختلف برای حرکت در مرزهای دانش موثر است
وی درخصوص لزوم همکاری با مراکز مختلف به منظور حرکت در مرزهای دانش گفت: همکاری مطمئنا لازم است و هم افزایی دارد به طور مثال همکاری ما با دانشگاه علوم پزشکی، مهندسی، کامپیوتر و با علوم مرتبط و مراکز علمی به شدت هم افزایی دارد و تاثیر گذار است. همینطور همکاری و روابط مراکز علمی با مراکز اجرایی و صنعتی در قسمت کاربردی بسیار کمکرسان است و کارهای کاربردی را به شدت افزایش میدهد. یک جامعه به تحقیقات کاربردی در کنار مهارت بسیار نیاز دارد. نگه داشتن تعادل بین مسائل بنیادی و کاربردی کار سختی است و دانشگاه فردوسی چندسالی است که زیرساخت هایی را در این خصوص آماده کرده است.
مقدم متین افزود: دانشگاه فردوسی به منظور حمایت از کارهای مرز دانش یا دانش بنیان اقداماتی را درنظر گرفته است. یعنی کارهایی که در انتها احتمال کاربردی شدن آنها وجود داشته باشد حمایت بیشتری میشوند. در دانشگاه فردوسی تحقیقات و بررسیهای بسیاری کردهاند که اگر به کدام سمت بروند موفقتر خواهند بود و به عبارتی تحقیقات بنیادی انجام شده که در آینده نیز کاربرد داشته باشد. این نکته که کار جدید و به روزی ارائه شود تا افق کاربردی آن نیز درنظر گرفته شود و حداقل به نتیجه برسد، اهمیت دارد.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا اساتید از حقوق خود راضی هستند و به عنوان مدرس این حقوق را متناسب با جایگاه وتلاش خود میبیند، گفت: بنده به عنوان یک استاد دانشگاه که از اسفندماه سال ۸۳ فعالیت خود را آغاز کردهام فارغ از جنبههای معنوی، در زندگی راضی هستم، اما ممکن است حرف بقیه اعضاء هیأت علمی این نباشد و در مقایسه با مابقی اقشار جامعه نسبت به زحمتی که میکشیم وضعیت حقوقی ما کم است. وزارت علوم در مقایسه با وزارت بهداشت حقوق پائینتری اختصاص میدهد. ضمن اینکه آنها از حق مطب برخوردارند و میتوانند در مطب خود نیز به کارشان بپردازند. درحالیکه شغل ما یک کار تقریبا ۲۴ ساعته است و مشغولیت ذهنی ما به گونهای است که مثلا شبها و زمان استراحتمان هم در فکر دانشجو، مقاله، طرح و... میگذرد. پس از تعطیلی دانشگاهها و مجازی شدن تدریس دیگر حتی تعطیلی پنجشنبه و جمعه را هم نداریم و مدام آنلاین هستیم.
مقدم متین خاطر نشان کرد: این امر به صورتی شده که به عنوان مثال دانشجو پنجشنبه ایمیل میزند و جمعه میپرسد که چرا به ایمیلی که دیروز فرستادم پاسخ ندادهاید. بارها پیش آمده که چون زمان ارسال مقاله تمام شده مثلا تا ساعت ۲ بامداد با دانشجو در تعامل بودم و مدام راهنماییاش میکردم که چه کاری باید انجام دهیم. بنابراین به نظرم شغل ما یک کار ۲۴ ساعته است و در شرایط فعلی تمام روزهای هفته درگیر هستیم و این حقوق برای چنین کاری کافی نیست.
انتهای پیام
نظرات