دکتر حسین نویسنده و البرزپژوه در یادداشتی برای ایسنا، به نسبتهای استاد مطهری با البرز پرداخت. وی در این خصوص نوشت:
استاد مطهری در ردیف نظریهپردازان جریان فکری «حکمت نوصدرایی» یا «عقلانیت اسلامی» به شمار میرود؛ همان جریانی که «گفتمان فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی» نام دارد. هنوز هم با گذشت ۴۲ سال از شهادتش، آثار او محل رجوع و مورد استناد سیاستمداران و سیاستگذاران فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران است. در سال های اخیر، تشریح مستند نسبتهای البرزی بزرگان فرهنگ و دانش ایران به یکی از دغدغههای اصلی صاحب این قلم در عرصه البرزپژوهی تبدیل شده است. بازخورد خوبی هم از نوشتار «نسبتهای البرزی آوینی» گرفتم. در این مجال با جست و جو در اسناد و منابع مکتوب و بعضاً اطلاعات شفاهی، با نسبتهای البرزی استاد شهید مطهری آشنا می شویم:
۱. «موسسه خیریه تعلیماتی و تحقیقات علمی و دینی حسینیه ارشاد» در شهر تهران با نام دکتر علی شریعتی (چهره شناخته شده جریان نواندیشی دینی) گره خورده است اما در واقع بنیانگذار اصلی آن استاد مطهری است. پاسخ سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک) به استعلام انجام شده درباره صدور مجوز فعالیت این مرکز در سال ۱۳۴۶ش، بیانگر نقش اصلی استاد مطهری در حسینیه ارشاد است. البته این مرکز دینی و فرهنگی از سال ۱۳۴۴ش فعالیت خود را آغاز کرده بود. جالب آنکه استاد مطهری برای نخستین بار دکتر شریعتی را به حسینیه ارشاد دعوت کرد.
بحثهای نوین و روشنفکرانه مطرح شده در حسینیه ارشاد، حساسیتها و انتقادهای روحانیون سنّتی آن روزگار را برانگیخته بود. استاد مطهری تلاش میکرد با گفت و گوهای چهره به چهره، این حساسیتها را کم کند. یکی از آن چهرههای منتقد، آیت الله سید حسن طباطبایی قمی بود که از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ش در وضعیت تبعید و حصر، در شهر کرج به سر میبرد. آیت الله طباطبایی قمی هم زمان به شدت مخالف حکومت پهلوی و سخنرانیهای شریعتی در حسینیه ارشاد بود. استاد مطهری در سالهای تبعید او، به کرج آمد تا آیتالله را روشن کند! او در آن گفت و گو ضمن دفاع از مواضع حسینیه ارشاد و بیان اینکه حسینیه قصد روشنگری نسل جوان و پیراستن اسلام از خرافات را دارد، گفت: «ابتدا علیه فخرالدین حجازی و حالا علیه دکتر شریعتی سخن میگویند. البته او تندروی میکند و به نصایح ما هم گوش نمی دهد!» آیت الله در پاسخ میگوید: «جامعه شیعی، برخی حساسیتهایی دارد که شما روی این حساسیتها انگشت گذاشتهاید و باید رعایت برخی مصالح را بکنید.» به نظر میرسد استاد مطهری نتوانست در آن دیدار، مجتهد تبعیدی کرج را مجاب کند و خودش هم در سال ۱۳۴۹ش از حسینیه ارشاد جدا شد. در این میان نقش مخرب و پیچیده ساواک در ایجاد اختلاف لایه به لایه بین موافقان و مخالفان حسینیه ارشاد را نباید نادیده گرفت. استاد مطهری خیلی هم به آیت الله تبعیدی کرج، خوشبین نبود. در یکی از اسناد ساواک در سال ۱۳۵۴ش آمده که مطهری، فقاهت و مرجعیت آیت الله طباطبایی قمی را برای هدایت تحصیل کردهها ناکافی میداند. او این نظر را پس از درگذشت آیت الله سید محمدهادی حسینی میلانی در شهر مشهد ابراز کرده بود.
۲. سندی به دست نیامده که استاد مطهری پیش و پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای دیدار و گفت و گو با دکتر محمد مصدق نخست وزیر تبعیدی، به احمدآباد شهرستان نظرآباد آمده باشد اما او در سالهایی از زندگیاش به جریان مبارزاتی ملی دلبستگی داشت. در یکی از اسناد ساواک، هوادار مصدق معرفی شده که گمان میکنم ناشی از اعتقاد استاد به «مطلق مبارزه با حکومت پهلوی» است. در بیوگرافی تنظیم شده ساواک برای استاد مطهری آمده است: «تقریباً شیخی است منزوی. قدری هم مشرب مصدقی دارد... و میگفت مصدق، آدم وطن پرستی می باشد و تودهایها ایشان را بالاخره خراب میکنند.» استاد مطهری در نهضت ملی شدن صنعت نفت، به سرمقاله های نشریه «باختر امروز» به قلم دکتر سید حسین فاطمی (وزیر امور خارجه اعدامی دولت مصدق)، علاقهمند بود و با دقت آنها را مطالعه میکرد و گاهی با دوستانش درباره آنها بحث میکرد.
۳. استاد مطهری بین دانشجویان محبوب بود و از این جهت با گروهی از دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران مستقر در شهر کرج، پیوندهای عاطفی و فکری داشت. در ۱۷ دی ۱۳۵۲ اعضای انجمن اندیشه و هنر دانشکده کشاورزی کرج از مسئولین دانشکده درخواست میکنند استاد مطهری - که در آن سال مدیر گروه فلسفه دانشکده الهیات دانشگاه تهران بود - به عنوان سخنران به کرج دعوت شود. ساواک در واکنش به این دعوت گزارش میکند: «نحوه افکار و تمایلات سیاسی مرتضی مطهری مشخص نمیباشد!» در نهایت با سخنرانی استاد در کرج موافقت میشود اما ساواک دستور میدهد سخنرانی او را ضبط کنند.
۴. استاد مطهری در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی برای شرکت در آیین آغاز فعالیت مسجد قمر بنی هاشم به شهر نظرآباد کرج آمد. او را آیت الله شهید محمد صدوقی و آیت الله سید هاشم رسولی محلاتی همراهی میکردند. مردم نظرآباد به میمنت حضور استاد و افتتاح مسجد، گاوی را پیش پای او و روحانیون دعوت شده قربانی کردند. از دیگر پیوندهای استاد مطهری با شهر نظرآباد میتوان به توصیه او به مرحوم سید محمدعلی شهیدی محلاتی جهت حضور تبلیغی در این شهر با «عنوان امام جماعت مسجد غدیریه» در سال ۱۳۵۶ش اشاره کرد. شهیدی محلاتی در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل فعالیتهای سیاسی علیه حکومت پهلوی دستگیر و به ساواک کرج منتقل شد.
۵. استاد مطهری به جهت نوع نگاه به تبلیغات دینی و مبارزات سیاسی، پیوندهای عمیقی با آیت الله سید محمود طالقانی داشت. آیت الله طالقانی گرچه چهار ماه پس از شهادت استاد، درگذشت اما در آیین بزرگداشت استاد در حسینیه ارشاد سخنرانی کرد و راه و اندیشه او را گرامی داشت. فرازهایی از ارتباط مذهبی و سیاسی استاد مطهری و آیت الله طالقانی به روایت اسناد ساواک را ملاحظه کنید:
- حضور هر دو در جلسات مذهبی جبهه ملی ایران شعبه تهران در ۲۷ آبان ۱۳۳۹ و سخنرانی استاد مطهری در این جلسه با عنوان امر به معروف و نهی از منکر؛
- ارسال دعوت نامه جامعه اسلامی مهندسین در ۲۴ دی ۱۳۳۹ به استاد مطهری و آیت الله طالقانی با امضای مهندس مهدی بازرگان و مهندس مصطفی کتیرایی جهت حضور آن دو در مراسم مذهبی برنامه ریزی شده در مسجد حاج حسن (تهران)؛
- حضور هر دو در آیین سوگواری ماه محرم در سال ۱۳۴۲ش که در کانون اسلامی مهندسین برگزار شد. در این مراسم، سخنرانان از جمله استاد مطهری به تشریح وجه انقلابی و ظلم ستیزانه قیام حسینی پرداختند؛
- تماس آیت الله طالقانی با استاد مطهری جهت هماهنگی سخنران نماز عید فطر سال ۱۳۴۶ش در حسینیه ارشاد؛
- دورهمی سیاسی مشترک آیتالله طالقانی، استاد مطهری، آیت الله حسین علی منتظری و چند روحانی دیگر در سال ۱۳۴۷ش در منزل حاج شیخ حسین کاشانی؛
- سخنرانی استاد مطهری در مسجد جوادالائمه تهران در ۸ فروردین ۱۳۴۸. در آن جمع سیصد نفره، آیت الله طالقانی هم حضور داشت؛
- حضور هر دو در مراسم شب چهلم درگذشت حاج مهدی شالچیان در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۴۸ که حتی این مراسم ختم هم مورد رصد مأموران ساواک قرار گرفت؛
- جلسه هفتگی عده ای از روحانیون در ۵ آذر ۱۳۴۸ در قلهک تهران در منزل آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و حضور آیتالله طالقانی و استاد مطهری در این جلسه مشورتی با موضوع عمق بخشی به تبلیغات دینی و آگاهی بخشی سیاسی؛
- مشارکت آیتالله طالقانی و استاد مطهری در جمع آوری پول برای حمایت مالی از سازمان الفتح فلسطین در سال ۱۳۴۲ش؛
- اقامه نماز جماعت توسط استاد مطهری در برخی مواقع به جای آیت الله طالقانی در مسجد هدایت تهران در سال ۱۳۴۳ش و حساسیت ساواک به این موضوع؛
- حضور هر دو در مراسم ختم مادر شهید دکتر محمدجواد باهنر در مسجد امیرالمومنین شهر تهران در ۲۳ آبان ۱۳۴۹ که این مراسم هم حساسیت ساواک را برانگیخت.
۶. در سال ۱۳۳۷ش با برنامهریزی انجمن اسلامی مهندسین، استاد شهید مطهری به همراه جمعی از نیروهای ملی و مذهبی مخالف حکومت پهلوی همانند آیت الله طالقانی، شهید محمدعلی رجایی، سید هادی خسروشاهی، مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی و... جهت اقامه نماز عید فطر به گلشهرکرج آمدند. تعدادی تصاویر دیدنی از این تجمع بر جای مانده است.
۷. گروه فرقان تشکّلی سیاسی و مذهبی بود که در سال ۱۳۵۶ش به وسیله طلبهای ۲۱ ساله به نام اکبر گودرزی با تأثیرپذیری از تفسیر چپ گرایانه (مارکسیستی) از قرآن و آموزههای دینی تشکیل شد. همین گروه در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ استاد مطهری را به جهت نقدهایش در کتاب «علل گرایش به مادیگری» ترور کرد. بزرگترین مخفیگاه گروه فرقان در شهر کرج قرار داشت که در ۵ آبان ۱۳۵۸ کشف و متلاشی گردید. خبر این عملیات، تیتر اول روزنامه کیهان شد. گودرزی و اندک پیروانش هم پس از یک درگیری مسلحانه در ۱۸ دی ۱۳۵۸ در تهران دستگیر و در ۳ خرداد ۱۳۵۹ اعدام شدند.
منابع: استاد شهید به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸؛ حسین عسکری، بیداری دشت کهن، انتشارات سوره مهر، ۱۳۹۷؛ حمید کرمی پور، انقلاب اسلامی در کرج، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۱؛ سید محمدحسین میرابوالقاسمی، طالقانی فریادی در سکوت، ۲ ج، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۷؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: آیت الله سید محمود طالقانی، ۳ ج، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۲.
انتهای پیام
نظرات