• شنبه / ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ / ۱۰:۴۹
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1400021107169
  • خبرنگار : 50432

/نمایش‌نامه‌های نامدار جهان/

«هملت»؛ سرنوشت شاهزاده دانمارکی

«هملت»؛ سرنوشت شاهزاده دانمارکی

ایسنا/خراسان رضوی «هملت» داستان شاهزاده‌ مهربان و متواضع کشور دانمارک است که در میان مردم به‌عنوان شخصی بسیار شجاع و دانشمند شناخته می‌شود که نمی‌توان با دروغ و ریا او را فریب داد. با این‌ حال او یک نقطه ضعف مهم دارد...

«هملت» نمایش‌نامه‌ای بی‌نظیر به قلم «ویلیام شکسپیر» است. برای شنیدن نام این نمایش‌نامه حتی نیازی نیست تا از علاقه‌مندان به تئاتر باشید، بلکه این نام آنقدر در میان عامه مردم مطرح شده است که کمتر کسی در سراسر جهان وجود دارد که تا کنون نام «هملت» را نشنیده باشد.

ویلیام شکسپیر، شاعر و نویسنده بزرگ اهل کشور انگلستان و یکی از بزرگترین نمایشنامه‌نویسان جهان است که در سال ۱۶۰۲ میلادی و پس از سال‌ها تلاش در این عرصه، نمایش‌نامه «هملت» را به رشته تحریر درآورد. این اثر نه‌تنها طولانی‌ترین نمایش‌نامه تراژدی او به شمار می‌آید، بلکه یکی از ماندگارترین متون نمایشی در سراسر جهان است که بارها در بزرگترین سالن‌های تئاتر دنیا به نمایش درآمده و تماشاگران را به تحسین وا داشته است.

این نمایشنامه بارها به زبان فارسی نیز ترجمه شده که یکی از آن‌ها ترجمه «آرش خیرآبادی» هنرمند تئاتر مشهدی است که توسط انتشارات نمایش به چاپ رسیده است.

«هملت» داستان بخشی از زندگی شاهزاده دانمارکی است که به علت جذابیت بسیار، دیالوگ‌های بی‌نظیر شکسپیر و کشش داستانی فوق‌العاده به یکی از محبوب‌ترین نمایش‌نامه‌های تاریخ تبدیل شده است و خواندن این نمایش‌نامه نه‌تنها به علاقه‌مندان تئاتر، بلکه به همه علاقه‌مندان به کتابخوانی توصیه می‌شود.

این نمایش‌نامه، داستان شاهزاده‌ مهربان و متواضع کشور دانمارک است که در میان مردم به‌عنوان شخصی بسیار شجاع و دانشمند شناخته می‌شود که نمی‌توان با دروغ و ریا او را فریب داد. با این‌حال شاید بتوانیم تنها نقطه ضعف شخصیتی «هملت» را تردید بدانیم؛ چراکه او می‌داند خیانتی صورت گرفته است و باید انتقام بگیرد، اما تردید و دودلی روح او را عذاب می‌دهد.

هملت در ابتداء داستان پدرش را به‌ عنوان انسانی کامل و پادشاهی منصف و مادرش را نمونه یک انسان شریف می‌داند که بسیار خانواده دوست است. با این حال در طول داستان اتفاقاتی رخ می‌دهد که موجب تغییر و تحول شخصیت هملت می‌شود. او ابتدا در سوگ از دست‌ دادن پدر به سر می‌برد که متوجه می‌شود مادرش نیز دوباره ازدواج کرده است، اما این ماجرای اصلی نیست و داستان از جایی به اوج می‌رسد که هملت متوجه می‌شود عمویش «کلادیوس» با خیانت به پدر هملت، او را به قتل رسانده و خود به تخت پادشاهی تکیه زده است.

همه این اتفاقات موجب شده است تا هملت دچار سرگردانی و تردید شود و حتی از معشوقه‌اش «اوفیلیا» نیز روی برمی‌گرداند. در نتیجه از انجام اقدام درست درمانده شده و راه درست زندگی را گم می‌کند. این همان نقطه‌ای است که ویژگی‌های خاص او نمایان شده و سرنوشتش را جاودان می‌کند.

از جمله شخصیت‌های تأثیرگذار این نمایش‌نامه می‌توان به «هملت» شاهزاده دانمارک، «گرترود» ملکه دانمارک و مادر هملت، «کلادیوس» پادشاه جدید دانمارک و عموی هملت، «اوفیلیا» معشوقه هملت، «لایریتس» برادر اوفیلیا و «پولونیوس»  پدر اوفیلیا اشاره کرد. داستان این نمایش‌نامه بر اساس کنش‌های این افراد پیش‌ می‌رود.

در بخشی از این نمایش‌نامه می‌خوانیم:

«بودن یا نبودن؛ حرف در همین است. آیا بزرگواری آدمی بیشتر در آن است که زخم فلاخن و تیر بخت ستم پیشه را تاب آورد، یا آن‌که در برابر دریایی فتنه و آشوب سلاح برگیرد و با ایستادگی خویش بدان‌ همه پایان دهد؟ مردن، خفتن؛ نه بیش؛ و پنداری که ما با خواب به دردهای قلب و هزاران آسیب طبیعی که نصیب تن آدمی است پایان می دهیم. چنین فرجامی سخت خواستنی است. مردن، خفتن؛ خفتن، شاید هم خواب دیدن؛ آه، دشواری کار همین جاست، زیرا تصور آن‌که در این خواب مرگ، پس از آن‌که از این هیاهوی کشنده فارغ شدیم، چه رویاهایی به سراغمان توانند آمد می‌باید ما را در عزم خود سست کند. و همین موجب می‌شود که عمر مصائب تا بدین حد دراز باشد.

به راستی، چه کسی به تازیانه‌ها و خواری‌های زمانه و بیداد ستمگران و اهانت مردم خودبین و دلهره عشق خوارداشته و دیرجنبیِ قانون و گستاخی دیوانیان و پاسخ ردی که شایستگان شکیبا از فرومایگان می‌شنوند تن می‌داد و حال آن که می‌توانست خود را با خنجری برهنه آسوده سازد؟ چه کسی زیر چنین بازی می‌رفت و عرق ریزان از زندگی توان‌فرسا ناله می‌کرد، مگر بدان رو که هراس چیزی پس از مرگ، این سرزمین ناشناخته که هیچ مسافری دوباره از مرز آن باز نیامده است. اراده را سرگشته می‌دارد و موجب می‌شود تا بدبختی‌هایی را که بدان دچاریم تحمل کنیم و به سوی دیگر بلاها که چیزی از چگونگی‌شان نمی‌دانیم نگریزیم. پس ادراک است که ما همه را بزدل می‌گرداند؛ بدین‌سان رنگ اصلی عزم از سایۀ نزار اندیشه که بر آن می‌افتد بیمارگونه می‌نماید و کارهای بزرگ و خطیر به همین سبب از مسیر خود منحرف می‌گردد و حتی نام عمل را از دست می‌دهد. دگر دم فرو بندیم! اینک افیلیای زیبا! ای پری‌رو، در نیایش‌های خود گناهان من همه را به یاد آر»!

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha