طی چند روز گذشته رئیس دانشکده علوم پزشکی یکی از شهرها، استفاده برخی مدیران و اعضای شورای شهر را از سهمیه واکسن پاکبانان تأیید کرد و بعد هم خبر رسید که مدیری، سهمیه واکسن یک خانه سالمندان را به خانوادهاش تزریق کرده است! حجتالاسلام حسن بابایی، دبیر قرارگاه فرهنگی جهاد کبیر و مسئول کمیته محتوایی ستاد همیاران سلامت اداره کل تبلیغات اسلامی استان اصفهان، در این باره به ایسنا میگوید: شنیدن این خبرها بسیار ناگوار بود. مگر میشود مدیری در نظام مقدس جمهوری اسلامی دست به چنین اقدامی بزند، آن هم مدیرانی که با شعار تحقق عدالت به این مقام دستیافتهاند؟
او تأکید میکند: اگر عدالت به معنای قرار دادن و نهادن هر چیز در محل حقیقی خود باشد، عادل کسی است که هر چیز را در جای خود قرار دهد؛ یعنی حقوق همه افراد را لحاظ نموده و ذرهای در این امر کوتاهی نورزد. حال آیا هر کسی میتواند از چنین قدرتی بهرهمند شود یا فقط عده خاصی از این توانایی بهرهمندند؟
دبیر قرارگاه فرهنگی جهاد کبیر اصفهان، پاسخ سؤال خود را با تکیه بر آموزههای علوی، اینگونه میدهد: عدالت از ایمان برمیخیزد و ایمان، اساس و پایه عدالت و عدل، ثمره و نتیجه ایمان است. تا انسان، دینداری خود را تقویت نکند و در خداترسی به درجاتی نرسد، در اجرای عدالت عاجز است؛ زیرا ممکن نیست مسلمانی داعیه ایمان داشته باشد و درعینحال عدالت را در زندگی خانوادگی و حیات اجتماعی زیر پا بگذارد.
بابایی، حدیث «العدل رأس الایمان و جماع الاحسان.» از امام علی (ع) را یادآور میشود که معنی آن این است: «دادگری و عدالت در رأس ایمان و گردآورنده احسان است.»
او در ادامه، با اشاره به اهمیت عدالت در دین اسلام میگوید: در قرآن، عدالت جزء مهمترین رکن تقوا دانسته شده، بنابراین، میان ایمان و عدالت، پیوند ناگسستنی وجود دارد و هرگز نمیتوان بین این دو تفکیک ایجاد کرد.
دبیر قرارگاه فرهنگی جهاد کبیر اصفهان تصریح میکند: خداوند، در قرآن از دانایان پیمان گرفته تا در مقابل شکمبارگی ستمگران و بینوایی ستمدیدگان خموش ننشینند و اگر خموش نشستند، بدانند که این خود گونهای از سازش با ستمگران است. پروردگار صریحاً این خاموشی را نکوهش کرده و پیامد سوء آن را گوشزد کرده است: «و لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار.» (هود/ ۱۱۳) هرگز با ستمکاران از در سازش درنیایید که آتش آنان شما را فرامیگیرد.»
او از این مقدمه چنین نتیجه میگیرد: جامعهای که مدیران آن با توانمندان سازش کنند و حقوق ضایعشده محرومان را نادیده بگیرند، همگی در آتش درماندگی و درهمریختگی اوضاع خواهند سوخت. مدیری که در مورد حقوق افراد زیردست خود بیمبالات باشد و تضییع حقوق دیگران برای او اهمیتی نداشته باشد، در نگاه امیرالمؤمنین (ع) بدترین فرد جامعه محسوب میشود: «وُلاةُ الجُورِ شِرارُ الامةِ.» یعنی: مدیران ظالم، بدترین امتاند.
دبیر قرارگاه فرهنگی جهاد کبیر اصفهان میگوید: در مدیریت اسلامی ، تمام بزرگیها و برتریها از جانب خداوند ( منطبق با حکمت الهی ) و در مسیر رشد و تربیت انسانهاست ازاینرو با برتری دادن برخی مردم بر برخی دیگر آنها را میآزماید تا قبولشدگان را پاداش و مردودین را عقاب کند. بنابراین نباید تفاوت و برتری در دادهها و داشتن پست و مقام را ملاک برتری دانست، بلکه باید آنها را وسیله آزمایش الهی دانست و در سربلند بیرون آمدن از این آزمون بزرگ تمام سعی خویش را به کار بست و از خداوند نیز مدد خواست (لیبلوکم فی ما آتاکم – انعام / ۱۶۵).
او تأکید میکند که مدیر باید در عین قاطعیت در برابر ناهنجاریها، یار و غمخوار کارکنان (مردم) باشد و خود را در غم و شادیهای آنان شریک بداند؛ به گونهای که درد و رنج زیردستان را درد و رنج خود بداند و در سختیها و گرفتاریها با آنان همدل و همراه باشد.( عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ – توبه/۱۲۸)
بابایی یادآور میشود که مدیر نباید در برابر انحرافات بزرگ و قانونشکنی و هنجارشکنی افراد زیرمجموعه (کارکنان-پیروان-مردم) بیتفاوت باشد، بلکه باید با شدت و حدّت با منحرفان و هنجارشکنان دور یا نزدیک برخورد کند و آنها را بازخواست و توبیخ نماید تا درس عبرتی برای سایرین باشد و دیگر هیچکس اجازه قانونشکنی و نابهنجاری را به خود ندهد. چنانکه طبق آیه ۱۵۰ سوره اعراف ،حضرت موسی(ع) با منحرفان قومش با شدت و قاطعیت برخورد و حتی برادرش هارون را که به جانشینی خود برگزیده بود،شدیداً بازخواست کرد. ( وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَی إِلَی قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِیَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَی الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ.)
انتهای پیام
نظرات