سید هادی برهانی، استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با ایسنا در پاسخ به این سوال که ظاهرا بحران یمن وارد مرحله جدیدی شده است. تحولات اخیر یمن را چگونه ارزیابی می کنید؟ گفت: فرصت جدیدی برای حل و فصل و خاتمه بحران یمن پدید آمده است. در دوران ترامپ، دولت آمریکا از موضع عربستان در قبال یمن و تهاجم نظامی آن حمایت می کرد. بایدن این حمایت را متوقف کرده است. در این راستا دولت جدید آمریکا فروش تسلیحات تهاجمی به عربستان را نیز متوقف کرده است و رسما اعلام کرده است به دنبال خاتمه جنگ و برقراری صلح در یمن است و به عربستان برای پایان دادن به این جنگ فشار وارد می آورد.
برهانی در پاسخ به این سوال که هدف دولت بایدن از این اقدامات و فشار بر عربستان چیست؟ اظهار کرد: دولت جدید آمریکا اختلافات و دشمنی های موجود در خاورمیانه را به نفع منافع ملی آمریکا نمی داند و علاقمند است صلح و ثبات در خاورمیانه تقویت شود. شاید این اختلافات هیچ گاه به نفع آمریکا نبوده است. اما به نفع اسرائیل بوده است. و لابی اسرائیل در آمریکا همواره تلاش می کند آمریکا را در خاورمیانه و مشکلات خاورمیانه درگیر کند. این احتمالا مهمترین دلیل سیاست خاورمیانه ای جنگ افروزانه آمریکا در دهه های اخیر است. ترامپ در این زمینه کاملا با اسرائیل همکاری می کرد. رسما از دشمنی قطر و عربستان، برای مثال، اظهار خوشحالی می کرد. و کاملا به مسائل حقوق بشری و انساندوستانه بی اعتنا بود. فجایع جنگ برای او اهمیتی نداشت. اولویت او فروش تسلیحات بود که ضامن منافع جمهوری خواهانی است که کارخانه های اسلحه سازی آمریکا را در اختیار دارند. اما بایدن نماینده افکار عمومی دموکرات است که به حقوق بشر و مسائل انساندوستانه و حقوق بین الملل بیشتر اهمیت می دهند. کسانی که به او رای داده اند از او توقع دارند سیاست متفاوتی در پیش گیرد و به حقوق بشر احترام بگذارد. از همین رو دولت بایدن حوثی های یمن را از زمره سازمانهای تروریستی خارج کرد تا امکان تداوم کمکهای انسان دوستانه به مناطق تحت کنترل این گروه وجود داشته باشد. علاو بر اینها، اولویت دولت جدید آمریکا چین است و نه خاورمیانه. آنها مایل نیستند در خاورمیانه درگیر شوند تا بتوانند به اولویت اول سیاست خارجی آمریکا یعنی چین برسند.
این کارشناس مسائل منطقه با اشاره به طرح جدید عربستان برای صلح در یمن که شب گذشته اعلام شد، درباره موضع جدید عربستان در قبال بحران یمن نیز گفت: مواضع عربستان نیز در قبال بحران یمن تغییر کرده است. عدم حمایت آمریکا فاکتور مهمی است. عربستان میداند بدون حمایت آمریکا پیش بردن جنگ یمن کار دشواری است. علاوه بر آن حملات عربستان به یمن نتوانسته به اهداف خود برسد و حوثی ها شدیدا مقاومت کرده و در جبهه هایی دست بالا را به دست آورده اند. همچنین آنها توانسته اند مراکز و تاسیساتی در عمق عربستان را هدف قرار دهند که برای امنیت و اقتصاد و اعتبار عربستان ضربه بسیار سنگینی است. مخالفان حوثیها در یمن هم دچار دودستگی و چنددستگی شده اند و نمی توانند جبهه مشترک و متحدی در برابر حوثی های یمن باشند. اینها عربستان را مجاب کرده است که راه خاتمه جنگ را برگزیند و طالب صلح شود.
برهانی درباره موضع ایران در قبال بحران یمن و ارزیابی او از این موضوع هم گفت: ایران به سیاستهای آمریکا در خاورمیانه مشکوک است. خاطره بدی از همکاری با آمریکا در بحرانهای افغانستان و عراق دارد. تمایل بایدن برای حل و فصل بحران یمن را جدی نمی گیرد و شاید آن را فرصت مهمی برای حل و فصل بحران یمن نمی داند و حتی نسبت به سوء استفاده اسرائیل از این بحران کم توجه است.
او در پاسخ به این سوال که هزینه های تداوم بحران یمن چیست؟ گفت: جنگ یمن یک برادرکشی تمام عیار است. هر دو طرف مسلمان هستند، یمنی و هم وطن هستند و الان نزدیک به شش سال است که دارند یکدیگر را می کشند و نابود می کنند. یمن کشوری اسلامی است که در معرض نابودی کامل قرار گرفته است. اقتصاد این کشور، تاسیسات و مراکز آن و حتی طبیعت و کشاورزی آن در معرض نابودی قرار گرفته است. علاوه بر این، بحران یمن موجب تفرقه در جهان اسلام شده است. برخی کشورها مانند ایران از یک طرف حمایت می کنند و برخی کشورهای اسلامی مانند عربستان و سودان از طرف مقابل. در یمن کشورهای اسلامی و قدرتهای اسلامی به جان هم افتادهاند و در حال فرسایش و تخریب یکدیگر هستند. بحران یمن اختلاف و دشمنی شیعه و سنی در جهان اسلام را تشدید میکند. از نظر انسانی هم جنگ یمن هزینههای سنگینی دارد. براساس نظر سازمانهای بشردوستانه، بزرگترین فاجعه انسانی کره زمین در یمن در حال وقوع است. قحطی، گرسنگی و بیماری تاثیر بسیار بدی بر مردم یمن به ویژه زنان و کودکان گذاشته است و یک نسل را تهدید می کند. همچنین ادامه بحران یمن می تواند موجب سوء استفاده اسرائیل و تقویت موقعیت آن در منطقه شود.
این کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به تحرکات رژیم صهیونیستی در منطقه درباره بهره اسرائیل از بحران یمن هم گفت: اسرائیل جزیره کوچکی در اقیانوس کشورهای اسلامی است. می داند همه ملتهای مسلمان خواهان آزادی فلسطین و قدس و مسجدالاقصی هستند. این مسئله آینده اسرائیل را در ابهام باقی می گذارد. می داند اتحاد و هم افزایی کشورهای اسلامی و ملتهای اسلامی مجالی برای تداوم اشغال فلسطین باقی نمی گذارد. لذا تنها راه باقیمانده برای تداوم اشغال فلسطین جلوگیری از هم افزایی و اتحاد کشورهای اسلامی است. بالاتر از آن، در این است که کشورهای اسلامی را به جان یکدیگر بیاندازد تا توجه ها از مسئله فلسطین به درگیریهای داخلی منحرف شود. براین اساس بحران یمن و اختلاف ایران و عربستان مطلوب اسرائیل است. این اختلافات موجب شد امارات و بحرین به اسرائیل نزدیک شوند. ادامه فشارها بر عربستان هم این کشور را به سوی اسرائیل سوق خواهد داد. عربستان باید در برابر حملات موشکها و پهبادها به تاسیسات، فرودگاهها و پالایشگاههای خود چاره ای بیابد. ظاهرا توان داخلی عربستان برای این کار کافی نیست. لذا عربستان مجبور است به بازار خارجی مراجعه کند و پول آن را هم دارد. در بازار منطقه و جهان، اسرائیل یکی از متخصصین درجه یک مبارزه با سازمانهای مسلح و حملات موشکی است. اسرائیل در تمام عمر خود با این مسئله درگیر بوده و تجربه و امکانات فراوانی در این حوزه فراهم کرده است. این مسئله عربستان را تشویق می کند به سوی اسرائیل برود تا بتواند از این امکانات برای مبارزه با حملات یمن استفاده کند و این همان چیزی است که اسرائیل در انتظار آن است. تا صلحی ننگین را بر عربستان تحمیل کند. عربستان هنوز چنین گامی برنداشته است. عربستان تصور می کند می تواند این مشکل را از راههای آبرومندانهتر حل کند اما اگر این راهها به نتیجه نرسد عربستان در نهایت مجبور خواهد شد به این راه کثیف تن دهد.
برهانی در پاسخ به این سوال که رژیم صهیونیستی چگونه می تواند در بحران یمن دخالت کند؟ افزود: اسرائیل به رغم کوچکی و کمی جمعیت امکانات زیادی در جهان دارد. در بسیاری از مراکز مهم قدرت در جهان نفوذ دارد. در پایتختهای مهم جهان، در واشنگتن، در مسکو، در لندن، در پاریس و… نفوذ دارد. دسترسی بسیار خوبی به منابع قدرت و تاثیر و به ویژه جنگ نرم دارد. در رسانه ها و افکار عمومی تاثیرگذار است. می تواند به سیاستهای بین المللی در قبال یمن و بحران یمن شکل دهد. همان کاری که در مورد بحران عراق و سوریه کرد. در مسئله عراق، این لابی اسرائیل در آمریکا بود که موثرین نقشها را در تشویق آمریکا به حمله به عراق و اشغال این کشور ایفا کرد. در مورد سوریه هم مشهود است که اسرائیل نمی گذارد بحران و مشکلات این کشور تمام شود. در یمن هم همین است. هرگاه طرفی از جنگ خسته می شود و به صلح روی می آورد و فرصتی برای صلح فراهم می شود چشم انداز جدیدی از یک پیروزی موهوم برای طرف دیگر پدید می آورد تا آن را به ادامه جنگ و کسب دستاوردهای بیشتر از طرق نظامی تشویق کند. اما عملا خواهان پیروزی هیچ طرفی نیست بلکه خواهان ادامه و استمرار جنگ و درگیری است تا طرفین هر دو ضعیف و ناتوان شوند. تضعیف ایران و عربستان هر دو نهایتا به نفع اسرائیل است.
این استاد مطالعات خاورمیانه دانشگاه تهران در پاسخ به اینکه از نظر شما این بحران چگونه می تواند خاتمه یابد؟ گفت: فرصت خوبی برای خاتمه این بحران فراهم شده است. سیاست خاورمیانهای بایدن زمینه حل و فصل این بحران را فراهم کرده است. عربستان تحت فشار آمریکا مجبور است موضع خود را تغییر دهد و با خاتمه درگیریها موافقت کند. به نظر می رسد عربستان به این نتیجه رسیده است که تداوم درگیریهای نظامی به نفع آن کشور نیست و آمریکا هم دیگر از این درگیریها حمایت نخواهد کرد. اینک مساعدت طرف ایرانی بسیار تعیین کننده است. نگاه مثبت ایران به این تحولات می تواند زمینه حل و فصل بحران یمن را فراهم آورد. حل و فصل بحران یمن از طرق نظامی سرابی است که موجب تداوم بحران و وخامت اوضاع خواهد شد. ایران و عربستان باید به منافع یکدیگر در منطقه احترام بگذارند و به دنبال راه حل برد-برد باشند. عربستان نمی تواند ایران را از منطقه اخراج کند. ایران نیز نمی تواند راه حل خود را بر عربستان تحمیل کند. ایران و عربستان باید وارد گفتگویی صادقانه و جدی و مسئولانه برای حل و فصل این بحران و این فاجعه اسلامی و انسانی شوند. اگر راه مستقیم گفتگو هموار نباشد طرفهای مختلفی مانند عمان و مالزی و… هستند که آمادگی دارند در حل و فصل این مشکل کمک نمایند. فرصت خوبی به وجود آمده و حسن نیت کشورمان می تواند تاثیرگذار و تاریخ ساز باشد.
انتهای پیام
نظرات