به گزارش ایسنا و به نقل از فرادید، ما در دنیایی زندگی میکنیم که روز به روز امکان انتخابهای بیشتر و دنبالکردنِ سبکی از زندگی که متفاوت با سبکِ زندگیِ پدربزرگ و مادربزرگهایمان بود، در آن فراهم میشود.
تا سه نسل قبل از اکثر ما انتظار میرفت که در همان محلی که به دنیا آمده بودیم بزرگ شویم و از میان همان چند شغل محدودی که در منطقه محلِ سکونتمان وجود داشت، یکی را انتخاب کنیم و آینده زندگی عشقیمان نیز محدود به همان حلقه اجتماعیِ نزدیکمان بود.
در دنیای فعلی ما را تشویق میکنند که رؤیاهایمان را دنبال کنیم و به هر سمتی که ما را میبرند، برویم و زندگیمان را از صفر بسازیم. این آزادیِ جدید همان اندازه که شگفتانگیز است، فشار زیادی را به هر کدام از ما، که باید از میان گزینههای بیشمار دست به انتخاب بزنیم و مسئولیت زندگیای که خود ساختهایم را بهتنهایی برعهده بگیریم، تحمیل میکند.
توانایی تصمیمهای خردمندانه ممکن است اکنون بیشاز هر زمانِ دیگری حیاتی باشد.
تعریفِ خرد
شناختِ خرد و ملزوماتِ آن و شناخت ویژگیهای فردِ خردمند به ما کمک میکند تا به معنادارترین و ثمربخشترین حالت ممکن زندگی کنیم. هزاران سال گفتمانِ حولِ «خردمندی» بر مطالعه فلسفه و مذهب متمرکز بود. اما طی ۲۰ سال گذشته روانشناسان هم تحقیقاتی را آغاز و خرد را به روشهایی تعریف کردهاند که میتواند به ما کمک کند تصویرِ فردِ خردمند و اینکه چگونه در جهان فعالیت میکند را بشناسیم.
خرد اغلب توانایی تصمیمگیریهای درست و رفتار یا توصیه کردن به دیگران برای رفتار کردن به طریقی که احتمال نتایج مطلوب را افزایش دهد، تعریف شده است.
برخی از اندیشمندان خرد را شکلی از هوشِ عملی تعریف کردهاند. من به آن تعریفی از خرد که میگوید «خرد شناختِ کار درست، انجام دادن آن به طریقِ درست، در زمانِ درست و در بافتِ درست است»، علاقهمند هستم. هر کدام از این مؤلفهها که غایب باشد، تصمیم یا عمل عاقلانه نخواهد بود. با توجه به اینکه در دنیای بسیار پیچیدهای زندگی میکنیم، به نفعمان است که فرد خردمند و چگونگیِ خردمندانه رفتار کردن را بلد باشیم.
در ادامه پنج ویژگی و توانایی فردِ خردمند را برایتان شرح میدهم:
۱. تواناییِ خودتنظیمی دارند
افراد خردمند تواناییِ تنظیمکردنِ عواطفشان را دارند؛ به نحوی که قادرند با شفافیت درباره اینکه چه تصمیمها یا رفتارهایی میتواند نتایج مثبت برایشان به ارمغان بیاورد، فکر کنند و البته میدانند که عواطف دشمنِ خرد نیست. اگر تصمیمی به لحاظِ عاطفی بسیار قوی باشد، فرد خردمند باید بتواند اهمیت موقعیت را به خوبی درک کند و بداند یک تصمیمِ خاص چگونه میتواند خودش، فرد دیگر و سایرین را تحتِ تأثیر قرار دهد.
۲. بافضیلت هستند
از زمانِ فیلسوفانی مانند ارسطو گرفته تا روانشناسانِ جدیدی که در حوزه خرد تحقیق میکنند، یک اعتقاد و باور راسخ وجود داشته و آن این است که افراد خردمند، افرادی هستند که در نحوه رفتار، تصمیمگیری و مشورت دادن به دیگران فضیلت را رعایت میکنند و مراقب رفاه و سعادتِ افرادی که ممکن است تحتِ تأثیر قرار بگیرند، هستند.
شخصی که از هوش و دانایی بالایی برخوردار است، میداند چگونه به آنچه میخواهد دست پیدا کند اما اگر این کار به قیمتِ به خطر افتادنِ منافع دیگران باشد، کارِ خردمندانه محسوب نمیشود. افراد خردمند میدانند که افراد در روابطی پیشرفت میکنند که در آنها همه با هم شکوفا میشوند.
۳. الگوها را میبینند و شناسایی میکنند
روانشناسانی که خرد را مطالعه میکنند اتفاق نظر دارند افرادِ مسنتر لزوماً خردمندتر نیستند بلکه خردمند بودن مستلزم تجربههای کافی است تا فرد دانش و تجربههای گذشته را گردآوری کند و تشخیص دهد چگونه و چه زمانی آنها را در موقعیتهای تازه به خدمت بگیرد.
به میزانی از هوش نیاز است تا فرد قادر باشد:
۱. تشخیص دهد موقعیتِ فعلی چه مؤلفههایی دارد که آن را شبیه رخدادهای گذشته میکند.
۲. به موقعیتِ فعلی توجه کند و تشخیص دهد، کدامیک از تجربهها و دانشِ گذشته را میتواند در موقعیتِ فعلی به کار بگیرد
۳. چگونه آموختههای گذشته را در موقعیتی ناشناخته به کار بگیرد.
فرد عاقل میتواند الگوها را شناسایی کند، اما همزمان منحصربهفردبودنِ هر موقعیتی را نیز درک میکند.
۴. محیط را به خوبی ارزیابی و شناسایی میکنند
رابرت استرنبرگ، استاد روانشناسی در دانشگاه کورنول، درباره یکی از صفاتِ فرد خردمند اینگونه نوشته است: «افراد خردمند توانایی دارند بین سه پاسخِ ممکن به محیطی که از آن راضی نیستند، تصمیمگیری کنند.»
فرد میتواند:
۱. با محیط و بافت خودش را تطبیق دهد.
۲. تلاش کند به محیطِ خود شکل دهد.
۳. به یک محیط تازه نقل مکان کند.
اغلب افراد پیشاز ترکِ محیطِ فعلی ترکیبی از دو موقعیتِ اول را امتحان میکنند. خردمندی نیازمند آن است که فرد تشخیص دهد آیا با کمترین هزینههای فردی میتواند خودش را محیطِ فعلی وفق دهد یا خیر.
فرد باید تشخیص دهد آیا توانایی (برای مثال نفوذ یا قدرت) دارد تا بتواند تغییراتِ مطلوبِ خود را در محیط فعلی اعمال کند. اگر فرد حس میکند نیاز دارد به محیط تازه نقلمکان کند، خرد حکم میکند به جایی نرود که از شرایطِ فعلیاش بدتر یا به بدیِ آن باشد.
۵. بهترین بهره را از بدترین موقعیت میبرد
اغلب آدمها آنقدر عمر کردهاند تا بدانند بعضی وقتها نمیتوانیم به آرزوها و آنچه مطلوبمان است حتی نزدیک بشویم. عوامل زیادی در جهان هست که ما هیچ کنترلی روی آنها نداریم، بنابراین وقتهایی هست که ما به راحتی بازنده میشویم. اما آدمهای عاقل میدانند که تجربه ناامیدیِ عمیق میتواند اثراتِ چشمگیری بر شخصی که در آینده خواهند شد، داشته باشد. علاوه بر آن میدانند رفتارهایی هستند که با انجامش یا پرهیز از انجامش، میتوانیم اثراتِ بلندمدتِ نتایج نامطلوب را به حداقل برسانیم.
افراد عاقل از بدترین موقعیتها، ایدهآلترین دستاوردها را به دست میآورند.
نتیجهگیری
اغلب ما با این احساس رایج زندگی میکنیم که بسیاری از چیزها آن طور که باید باشند، نیستند. زندگی عادلانه نیست، ناامیدی برای بسیاری از ما بسیار بیشتر از تواناییمان است و اغلب اوقات مجبور میشویم بیشترین بهره را از آنچه در اختیارمان قرار گرفته است، ببریم. تا همین اواخر، مردمانی در جوامع ما زندگی میکردند که وظیفهشان هدایت ما در تصمیمگیریهای بزرگ بود. در حالِ حاضر شاهد نسلی هستیم که بیشترین انتخابها و کمترین کمکها را دارد.
مجهزبودن به مهارتِ شناسایی آدمهای عاقل و دانستن اینکه چطور تصمیمهای خردمندانه بگیریم، ما را در مسیری قرار میدهد که بتوانیم از زندگیای که به ما بخشیده شده است، بهترین بهره را ببریم.
انتهای پیام
نظرات