يك داستاننويس گفت: خوشبختانه ادبيات داستاني هيچ گاه با بحران مخاطب روبهرو نبوده است.
مهران بقايي در گفتوگويي با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان بيان كرد: شايد در دورهاي بنا به مقتضيات زمانه برخي داستانها و رمانها با رويكردهايي متفاوت بيشتر مورد استقبال قرار گرفته ياكمتر روي خوش ديده باشند اما در روند حيات ادبيات داستاني يك صد ساله اخير، بر خلاف شعر كه گاهي با بياقبال و سكوت روبهرو بوده، داستان همواره در سبد خريد اهل كتاب قرار داشته است.
بقايي در عين حال خاطرنشان كرد: اما اگر مخاطبان را به دو دسته عام و خاص تقسيمبندي كنيم، آن وقت مساله كمي فرق ميكند و اختلاط آنها ما را به نتايج ناهمگني ميرساند .
وي در اين باره توضيح داد: ادبيات عامهپسند الحمدالله انبانش هميشه پر است. روزگارش خوش و نانش برشته است. سنگ مفت و گنجشك مفت. هر روز بيشتر از ديروز تا صد سال آينده هم كاملا تضمين شده توليدكننده و مصرفكننده وجود دارد و من پيشبيني ميكنم به مرحله صادرات هم خواهيم رسيد هم چناني كه با كتاب "دا" مقدمات پيش از موعد آن فراهم خواهد شد.
اين داستاننويس، با اشاره به ادبيات جدي و ماندگار، گفت: در حوزه ادبيات جدي و ماندگار، كه نويسندگان از روح و جسم خود مايه میگذارد هماره با سنگلاخهاي رنگارنگ روبهرو بوده چراكه ادبياتي است كه جريانساز و تاثيرگذار است. در اين نوع از ادبيات داستاننويس با جاده اتوبان روبهرو نيست.
بقايي تصريح كرد: نويسنده حوزه ادبيات جدي، هم بايد خودش را به در خانههاي مردم برساند هم بايد نظر مساعد مميزان را جلب كند هم حرفش را طوري بزند كه خواننده بعد از مطالعه چند صفحه متهم به قلمبه سلمبهگويي اش نكند، خستهاش نكند، در هزار توهاي الفاظ ذهني شخصيتهاي خسته و رنجورش گرفتارش نكند . شيرين بگويد، رسا بگويد، لقمه را دور سرش نچرخاند و در يك كلام برايش قصه بگويد تا نرمنرمك خوابش ببرد و البته قلقلكش ندهد كه اين خواننده از آن خوانندههاي گروه اول نيست كه با هر مزهايي بهبه بگويد و آب از لب و لوچهاش سرازير شود.
او تاكيد كرد: اينها البته كار را براي نويسنده جدي خيلي سخت ميكند و صد البته اگر عمري برايش باقي ماند و جوانمرگ نشد، شايد بتوان اميدوار بود كه روزي روزگاري داستانهاي جديتر او روي ميز ناهارخوري آشپزخانه كنار دست خانم خانه هم پيدا بشود.