یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران با بیان این که عوامل متعددی در بروز پرخاشگری در ورزش تاثیرگذار هستند، گفت: مساله کنترل پرخاشگری یک فرآیند است و نمیتوان یکشبه آن را انجام داد.
حسن زندی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان، اظهار كرد:خشونت به هر نوع آسیب رساندن به خود یا دیگری گفته میشود كه شامل تهدید، اهانت، دشنام، توهین و یا صدمات فیزیكی به صورت عمدی است. بنابراین رفتار پرخاشگرانه به رفتاری گفته میشود كه از روی قصد و عمد به جهت صدمه زدن به دیگری یا خود باشد.
وی با اشاره به علل پرخاشگری در زمینهای ورزشی و مسابقات ادامه داد: یكی از عوامل به وجود آمدن تنش و پرخاشگری، مطبوعات و رسانهها هستند؛ چرا كه رسانهها با كلام و نوشتههای خود انتظاراتی را در سطح ذهنی نسبت به بازیكن به وجود میآورند كه باعث میشود بازیكن برای رسیدن به آن انتظار، تلاش كند. از طرفی تاكید بیش از حد مربیان به نتیجه میتواند در بروز خشونت تاثیرگذار باشد. بنابراین فلسفه فكری مربیان نیز تاثیر مستقیم در این امر دارد.
این مدرس دانشگاه افزود: مورد دیگری كه میتواند از علل پرخاشگری باشد، انتظارات خانواده، دوستان، اطرافیان و یا اجتماع نزدیك ورزشكار میباشد. ضمن این كه انگیختگی بیش از حد ورزشكاران نیز بسیار در بوجود آمدن پرخاش نقش دارد كه این انگیختگی با توجه به پهنای باند ظرفیتی هر ورزشكار، متفاوت است.
وی اضافه كرد: انگیختگی بیش از حد به این معناست كه ورزشكار بیش از اندازه تحریك و تهییج میشود و بیش از توان ظرفیتی، ورزشكار تحریك و انگیخته شده است.
زندی با بیان اینكه رفتار پرخاشگرانه علاوه بر زمینهای ورزشی در میان تماشاگران نیز وجود دارد، تصریح كرد:حوزهای كه برای پرخاشگری میتوانیم آن را مورد مطالعه قرار دهیم، حوزهای نیست كه فقط مختص ورزشكاران باشد بلكه این حوزه میتواند، تماشاگران، دست اندركاران، مدیران ورزشی و داوران را نیز شامل شود. همگی این موارد ممكن است در بوجود آوردن پرخاش با یكدیگر تعامل داشته باشند. این بدان معناست كه ورزشكار میتواند عاملی باشد برای پرخاشگری تماشاگر و بالعكس. همچنین مربی میتواند عاملی برای پرخاشگری در ورزشكار باشد و به تبع بازیكن نیز میتواند عاملی برای پرخاشگری مربی باشد. بنابراین اگر ما میخواهیم در زمینه پرخاشگری مطالعه كنیم، باید در حوزههای مختلف به آن بپردازیم.
وی بیان كرد: ما اگر بتوانیم شناخت خوبی از انسان داشته باشیم، بهتر میتوانیم موضوع را بررسی كنیم چرا كه اگر انسان را نشناسیم نمیتوانیم درمورد آن دستورالعمل صادر كنیم. بنابراین باید در وهله اول انسانها را شناخت و فهمید که فلسفهی وجودی آنها، ارزشهایشان، اعتقادات، اهداف و گفتارهایشان چیست؟ ما اگر انسانها را در حوزه روانشناسی مطالعه كنیم، بهتر میتوانیم به نتیجه برسیم.
این روانشناس ورزشی با اشاره به تئوریهای مختلف موجود در این حوزه خاطرنشانكرد: یكی از این تئوریهایی كه در آمریكا وجود دارد، تئوری ناكامی است. براساس این تئوری "ورزشكار چون ناكام میشود، پرخاشگر میشود." تئوری دیگر، مشاهده است كه براساس آن یك بچهای كه به عنوان مثال درون خانه است، با دیدن حركت یك ورزشكار از تلویزیون سعی میكند آن حركت را مدلسازی كند. بنابراین در اینجا میتوان مدل مشاهدهای را نیز برای پرخاشگری مطرح كرد.
وی در خصوص راههای كنترل و كاهش پرخاشگری، گفت: این مساله یك فرآیند است. متاسفانه مربیان ما میخواهند یك روزه پرخاشگری را كنترل كنند كه امری محال است. از سویی نیز هیچ گاه پرخاشگری به صفر نخواهد رسید، چرا كه پرخاشگری جزیی از ذات انسانها است. با این حال میتوان آن را تحت كنترل قرار داد. در راستای این امر میتوان شرایط پرخاشگرایانه را در تمرین به وجود آورد؛ به عنوان مثال یكی از مواردی كه باعث پرخاشگری میشود، داوران هستند. داوران با كارتهایی كه نشان میدهند، سیستم عصبی ورزشكاران را تحت فشار قرار میدهند و بازیكن نیز وقتی به لحاظ عصبی تحت فشار قرار گیرد، عصبیتر می شود. بنابراین میتوان این موارد را در تمرینات شبیهسازی كنیم. متاسفانه ما این گونه تمرینات روان شناختی را در ورزش كم داریم و مربیان تمام فكر و ذكر خود را روی تكنیك و تاکتیك گذاشتهاند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران اظهار كرد: برای كاهش پرخاشگری باید علاوه بر تكنیك و تاكتیك در زمینه روانشناسی نیز تیم را تمرین داد. بنابراین مربیان ما باید ابزارهای روانشناختی را فرا گیرند و آن را به عنوان مداخلهكننده برای تمرینات روزانه استفاده كنند.
وی ادامه داد: متاسفانه مربیان ما از این علم آگاهی چندانی ندارند و زمانی هم كه با آنها در این خصوص صحبت میشود همگی طوری صحبت میكنند كه انگار از روان شناختی اطلاعات بالایی دارند كه این امر از آن جا نشات میگیرد كه وظایف جدا نیست.
زندی تاكید کرد: باید مسایل روانشناختی كه موجب كنترل پرخاشگری میشود را در تمرینات تمرین دهند، چرا كه وقتی این كار را كنند در آن صورت در امر كنترل، موفق خواهند بود.
وی اظهار كرد: علاوه بر این، ورزشكاران را باید متعهد به كنترل پرخاشگری كرد، به این معنی كه تعهدی در ورزشكار نسبت به مسایل منجر به پرخاشگری كه در آینده ممكن است برای او به وجود آید، ایجاد كنیم كه این امر نیز نیاز به تمرین دارد.
این روانشناس ورزشی خاطرنشانكرد: یكی دیگر از مسایل نیز این است كه وقتی سطح آمادگی جسمانی ورزشكار پایین باشد، پرخاشگری بیشتر میشود. پرخاشگریها معمولا در دقایق انتهایی مسابقات بیشتر است و این نشاندهندهی این است كه وقتی سطح آمادگی جسمانی پایین در نتیجه تاثیرگذار میشود، پرخاشگری بوجود میآید. چرا كه ورزشكار وقتی میبیند كه آمادگی جسمانیاش جوابگو نیست، سعی میكند تا از نظر روانی آن كمبود را پوشش دهد.
وی اضافه كرد: دو نوع پرخاشگری وجود دارد و تقسیمبندیهای مختلفی نیز در زمینه پرخاشگری وجود دارد. یكی از این تقسیمبندیها، ابزاری است. به عنوان مثال وقتی یك فوتبالیست تكل میكند، این تكل در ظاهر خود نوعی عمل پرخاشگرانه است ولی چون برای رسیدن به هدف است و در تكل هدف گرفتن توپ است و نه زدن ضربه به فرد، این تكل پرخاشگری محسوب نمیشود. بنابراین این دیدگاه باید در ورزش وجود داشته باشد تا از زیباییهای آن كاسته نشود. یك تكل زیبا كه به هدف گرفتن توپ باشد، جزو زیباییهای ورزش است ولی ضربات عمدی زیبا نیست و نخواهد بود و جز زیباییهای ورزش نیز محاسبه نمیشود. در كل میتوان گفت عمدا به پای فرد ضربه زدن زیبا نیست ولی سهوا زدن، زیباست. آن چه كه به زیباییهای ورزش كمك میكند، نیت ورزشكاران در زمین است. بنابراین ما پرخاشگری ابزاری را در ورزش تایید و پرخاشگری خصمانه را رد میكنیم. به عنوان مثال گاهی اوقات در ورزش تكواندو ضرباتی وارد میشود كه حتی چشم فرد را هم از بین میبرد ولی چون خصمانه نیست و ابزاری هست، مورد قبول میباشد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران در مورد آسیب رساندن به اموال عمومی از سوی تماشاگران نیز عنوان كرد: این امر علل مختلف دارد و نمیتوان گفت فقط بازی و بازیكن موجب این آسیبها هستند.
وی افزود: دیر رسیدن تماشاگر به محل مسابقه، نبودن امكانات، استنباط داوری غلط، دسترسی نداشتن به امكانات و حتی كُریهایی كه میان خود افراد وجود دارد، همچنین تربیت خانوادگی، تفكرات درونی فرد و فرهنگ از جمله عواملی هستند كه بر تماشاگران تاثیرگذار هستند.