دکتر عباس امام در سمینار پژوهشگران فرهنگ قوم عرب خوزستان گفت: در جامعه چند قومی، چند زبانی و چند فرهنگی خوزستان، یکی از مجموعه های پژوهشی که در ارتقا فرهنگی این استان خدمات ارزنده ای ارائه کرده اند پژوهشگران فرهنگی قوم عرب خوزستان می باشند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه داد: این پژوهشگران نظر ات و یافته های پژوهشی خود را در قالب های گوناگون مقاله، کتاب، پایان نامه، فیلم، راه اندازی سایت های اینترنتی و غیره به جامعه ارائه کرده اند و از آن طریق به بررسی مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ادبی قوم عرب (و در پارهای موارد اقوام غیر عرب) خوزستانی پرداختهاند.
امام خاطرنشان کرد: نکته اینجاست که کارنامه این پژوهشگران متاسفانه تاکنون بصورت مستقل مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار نگرفته است. دراین سمینار، خواهیم کوشید تا برای نخستین بار با معرفی افراد بسیاری که در این چارچوب تلاش هایی کردهاند، برخی ویژگیهای عمده آثار آنان و زمینه های تحقیقی وی را مورد اشاره قرار دهیم تا به این ترتیب باطرح نام آنان در محیط دانشگاه هم باعث دلگرمی و تشویق این گونه اشخاص شویم و هم زمینه ای فراهم آوریم تا شاید آثار آنان در قالب پایاننامههای دانشگاهی مورد نقد و بررسی پژوهشگران دانشگاهی قرار گیرد.
این نویسنده، مترجم و خوزستان شناس درباره پژوهشها و مطالعاتی که در حوزه امور فرهنگی عربهای خوزستان انجام شده است اظهارکرد: شاید بتوان گفت پیشینه پژوهش در مورد اعراب خوزستان به دو دوره تقسیم می شود. نخست، تا پیش از پیدایش صنعت چاپ در کشور و دوم پس از پیدایش صنعت چاپ. در مورد دوره نخست با کمبود شدید منابع نویافته روبرو هستیم، هر چند برخی عرب پژوهان به منابعی خطی و چاپ ناشده مانند اثری از سید علی مشعشعی اشاره میکنند که گفته میشود در 300 سال پیش کتابی درمورد تاریخ مشعشعیان خوزستان به رشته تحریر درآورده بوده است اما به جز این اثر دیده نشده، از کتاب یا رساله دیگری در این چهارچوب خبری دیده و یا شنیده نشده است، هر چند امید است افراد و خانواده هایی که از این نوع اثار نمونه هایی در دسترس دارند نسبت به چاپ و نشر انها اقدام کنند.
این عضو هیات علمی گروه زبان انگلیسی دانشگاه شهید چمران اهواز توضیح داد: ولی جالب است بدانیم كه پيشگامان تحقيق درباره قوم عرب خوزستان در وهله اول ایران شناسان غربی بوده اند و بعد از آن ها ايرانيهاي غيرخوزستاني و نهايتا خود عربهای خوزستان دست به پژوهش در اين باره زده اند.
او ادامه داد: از جمله غيرايرانيهايي كه دست به پژوهشهاي پراكنده در این زمینه زدهاند ميتوان به ويليام كنت لافتوس انگلیسی اشاره كرد. او كاشف شهر باستانی شوش بود که حدود 150 سال پيش در كتاب سفرنامهاش(که با هدف کشف کاخ های باستانی شوش صورت گرفته بود) درباره اعراب شوش و مناطق اطراف ان و نیز اهواز به شكل پراكنده مطالبی نوشته است (و اتفاقا، این کتاب را خود من در سال 1386 با عنوان "نخستین کاوشگر شوش: سفرنامه پژوهشی ویلیام کنت لافتوس") منتشر کرده ام.
امام بیان کرد: فرد ديگري كه در این زمینه ميتوانيم از او نام ببريم جان گوردن لوريمر نام دارد، بویژه در کتاب "تاریخ خوزستان" که وقایع نگاری استان در فاصله زمانی بین 1604 تا 1905 است. وي نکات ارزشمندی درباره عربهای خوزستان بیان کرده است، همچنين هنري راولینسون نظامي و مستشرق معروف انگلیسی که در این زمینه در کتاب "سفرنامه راولینسون: گذر از زهاب تا خوزستان" (كه ترجمه فارسی آن در سال 1356 شمسي به چاپ رسيده است) نکات دیگری ارایه کرده است.
وی افزود: ويليام تسيجر نيز درباره عربهاي بينالنهرين و عربهاي هور كه در منطقه هويزه و خوزستان ساکن بودند(و برخی هنوز هم هستند) پژوهشهايي انجام داده و كتاب وی توسط محمد جواهركلام مترجم عرب خوزستاني با عنوان "عرب های هور" ترجمه شده است. سر پرسي لورن، سياستمدار و مورخ، و بارون دوبد نظامي انگلیسی در "سفرنامه لرستان و خوزستان" نيز از دیگر کسانی هستند که در كتابهايشان به نکته هائی درباره عربهاي خوزستان اشاره كردهاند.
این استاد دانشگاه با اشاره به این که خاورشناسان ايرانشناس که در مورد اعراب خوزستان قلمفرسایی کرده اند تعدادشان بيشتر از اين تعداد افرادی است که بیان شد، گفت: اما يكي از كارهاي متاخرتر درباره عربهاي خوزستان كاري است که هنري فيلد انجام داده است. هنري فيلد در کتاب خود با عنوان "مردم شناسی ایران" به همه اقوام، عشاير و طوايف ايران، از جمله اعراب خوزستان، در قالب طرح خاصي(مردم شناسی فیزیکی اقوام) كه مد نظرش بوده اشاره کرده و لازم به یاداوری است که كتاب دانشنامه ای او در سال 1340 توسط دکتر عبدالله فریار به فارسی ترجمه شده است.
به گفته دکتر امام: بعد از مستشرقان غربي، ايرانيهاي غيرخوزستاني به موضوع عربهاي خوزستان پرداختهاند، که از قديميترين آنها ميتوان از حاج عبدالغفار نجمالملك نام ببريم كه در "سفرنامه خوزستان" او كه در زمان قاجار نوشته شده و در سال 1341 به چاپ رسيده نکات جالب توجهي دیده می شود.
امام اضافه کرد: علاوه بر حاج عبدالغفار نجمالملك، ميتوان به احمد كسروي اشاره كرد. كسروی کتاب "تاريخ پانصد ساله خوزستان" را نوشت و نكات ارزشمندی را راجع به تاریخ عربهاي خوزستان در آن بيان كرد. همچنين، احمد اقتداري چندين كتاب راجع به خوزستان دارد كه در آنها به عربهاي خوزستان هم اشاراتی دارد. البته، جهانگير قائم مقامي نيز در نشرياتي مثل "یغما" و "يادگار" و نیز "بررسيهاي تاريخي" در دهههاي 20 تا 40 شمسی تحقیقات جدیدی (البته ،نسبت به زمان خود) درباره عربهای خوزستان انجام داده است.
وی با اشاره به افراد دیگری که در این زمینه دست به قلم شدهاند گفت: بعد ها، عباس ميريان کتاب "جغرافياي تاريخي سرزمين خوزستان" را به رشته تحرير درآورد و سيفاله رشيديان در سال 52 كتابي قطور در 574 را نوشت كه در بخشهايي از آن به عربهاي خوزستان اشاره کرد. همچنين، دو مورخ برجسته خوزستانشناس به نامهاي سید محمدعلي امام شوشتري و نیز سید محمدعلي اماماهوازي نیز در آثار خوزستان شناسی خود در دهه های 30 ،40 و 50 خورشیدی درباره اقوام و طوایف عرب استان یافته هایی را منتشر كردند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: اما در واقع، از دهه 1350 خورشیدی به بعد است که پژوهشگران عرب خوزستاني پا به عرصه پژوهشگری درباره عربهاي خوزستان می گذارند، و به زبانهاي عربي، فارسي و یا انگليسي آثاري را منتشر می کنند. از نسل اول محققان عرب كه در خوزستان شروع به كار کردهاند ميتوان از حاج كاظم پوركاظم (متولد 1324 بستان) نام برد. از جمله كتابهاي ایشان ميتوان به كتابهاي "مردمشناسي اقوام لر و عرب"، "نگاهي به مشاهير علم و ادب خوزستان" و نیز "جغرافياي تاريخي خوزستان" اشاره كرد. همچنين، حاج كاظم سياحي درباره اقوام عرب كارهايي را انجام داده، و موسي سيادت نیز كتابهايي همچون "مدخلي بر شناخت قبايل عرب" يا "تاريخ جغرافيايي عرب خوزستان" را به رشته تحریر درآورده است.
وی افزود: فرد ديگري كه شايد قديميتر از همه باشد عبدالصاحب آرمند نام دارد که در سال 1350 كتاب "وضع جغرافيایي و تاريخ خوزستان" را در 80 صفحه نوشت. البته اين كه او عرب است يا خير را دقیقا نميدانم، اما اسم كوچك او اين گونه نشان ميدهد كه باید عرب باشد.
امام تصریح کرد: از جمله کسان دیگری که درباره قوم عرب پژوهشهای بسیاری انجام داده حميد طرفي شایسته یاد اوری است، و در واقع شاید ایشان را بتوان پرکارترین مولف عرب خوزستانی مسائل اعراب استان دانست. يكي از كتابهاي وی "تاريخ سياسي - اجتماعي بنيكعب و جنگ با انگليسيها" نام دارد. علي طرفي نیز کتاب " آبادان در تاریخ اسلامي" را نوشته است، و محمد جواهر كلام نيز چند كتاب درباره عربهاي خوزستاني از انگليسي به فارسي (از جمله "عرب های هور" از تسیجر، و نیز "تاریخ خوزستان" جان گوردن لوریمر) ترجمه كرده است.
او ادامه داد: عبدالنبي قيم نیز دیگر محقق عرب برجسته خوزستاني است. از آنچه كه او درباره خوزستانشناسي و عرب پژوهی انجام داده ميتوان به "پانصد سال تاريخ خوزستان" اشاره كرد كه این کتاب در واقع نقدي است عالمانه و روشمند بر كتاب "تاريخ پانصد ساله خوزستان" احمد كسروي.
او توضيح داد: دکتر بهادر قيم (استاد گروه تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز) نيز "تاريخ سربندر در هشتاد سال گذشته" را نوشته كه بعضي از قسمتهاي كتاب اشاره به اقوام و عشاير عرب ان دیار دارد. نويسنده دیگری كه به صورت ادبيات داستاني و نیز غيرداستاني به اين امر پرداخته است نظام مولاهويزه نام دارد. همچنین، عجيلزاده نيز درباره صابئین مندايي خوزستان (كه ارتباط تنگاتنگي با اقوام عرب دارند) پژوهش هائی انجام داده است
او گفت: كتاب "تاريخ آبادان در روزگار اسلامي" نوشته حسن جلالي عزيزيان و "تاريخ خوزستان از هزاره سوم قبل از ميلاد تا دوره آل بويه" نوشته جلال الهايي سحر نیز در همین زمینه قابل ذکرند که کتاب اخیر سال گذشته به چاپ رسید. همچنین، فيصل بني طي قصهها و داستانهايي از قوم عرب را تحت عنوان "القصص و الحكايات شعبيه لعرب خوزستان" را گردآوري كرده است، و مرتضي منصوري تاريخ نمايشنامهنويسي عربی را با عنوان "تاريخ المسرح العربي في الاهواز" را نوشته است. اخيرا نيز "انطباعات عن الشخصيه الاهوازيه" كه درباره مردمشناسي اهواز است توسط عبدالله لشكرزاده ميساني منتشر شده است و يوسف عزيزي بنيطرف نیز بعد از جنگ عراق علیه ایران دست به كارهايي تحقیقی درباره قوم عرب زده است.
این عضو هیات علمی توضیح داد: اما نسل جديد عربپژوهان خوزستان از ديدگاه هاي جديدتر غيرسنتي به موضوع عربهاي خوزستان و اقوام آن پرداختهاند و وارد رسانه های جدید (مانند راه اندازی روزنامه ایام )، فضاي اينترنت و دنیاي مجازي شدهاند و وبلاگ هائی شخصی و یا سايتهايي را به زبانهاي عربی (مانند عرب نت و یا ادب الاهواز) و یا عربي- فارسي (مانند بروال) در این زمینه راهاندازي كردهاند. از جمله افراد نسلهاي جديد عربپژوه ميتوان از قاسم منصور آلكثير نام برد که با نگاهی عمدتا اکادمیک و روشنفکرانه به بررسی و کندوکاو مسائل قوم عرب خوزستان می پردازد. در همین راستا عارف عبدالله، حسين عباسي (به ویژه در مورد مسائل صابئین مندائی)، حبيب باوي (موضوعات مردم شناختی اعراب استان و کلا هنر و ادب خوزستان) عبدالقادر سواري، نسيم خواجهزاده و فرج الله چعب نیز در این زمینه در فضای مجازی بسیار فعال هستند.
او گفت: البته یک ضعف بسيار مهم و بارز در این میان حضور نداشتن خانمهاي عرب در انجام مسايل پژوهشي درباره عربها است كه اميد میرود با افزايش حضور خانمهاي عرب در دانشگاهها در رشته هائی مانند تاریخ، ادبیات فارسی، جامعه شناسی و نظایر این رشته ها، از این به بعد شاهد حضور پر رنگ تر آن ها نیز باشیم.
امام گفت: به هر حال با توجه به روندي كه از دوران قاجار در زمینه عرب پژوهی خوزستان آغاز شده و تاكنون نیز ادامه دارد ضروری است از پژوهشگران، نويسندگان و محققان در اين زمينه و نهادهاي مربوطه در راستاي تقويت همگرايي ملي حمايت شود. همچنين ضروری است زمینه تعامل هرچه بیشتر اين گونه افراد و نهادها با محافل دانشگاهي فراهم شود. در همین راستا بهتر است اثار این اشخاص و نهادها در چهارچوب تدوین پایان نامه های دانشگاهی مورد نقد و بررسی قرار گیرند و راهکارهای سودمندی در راستای اسیب شناسی و بهبود کار به انان ارائه گردد.
او ادامه داد: همچنين نياز است تا چندين مجموعه كتاب شناختي راجع به اين موضوع تدوين شود تا اگر علاقهمند يا صاحبنظري بخواهد راجع به قوم عرب خوزستان دست به پژوهش بزند، كتاب راهنمای جامعی در اختیار داشته باشد چراكه در حال حاضرمنبع و مرجعی كه شامل نشانی مقالات، سايتها، كتابها و غيره باشد وجود ندارد، البته منهای مرجع عمومی و بسیار ارزشمند "کتابشناسی خوزستان "استاد محمد علی رونق.
این استاد دانشگاه توضیح داد: پاسداشت و اهداء جایزه به چهرههاي پرتلاش و اثرگذار در اين زمينه ميتواند موثر باشد و امید است عملی ساختن این گونه اقدامات بتواند راهگشا باشد و به شناخت هرچه بیشتر هویت چند فرهنگی و چند زبانی این بخش از کشور کهکشانی ما كمك كند.