در سده یازدهم هجری در چنین روزی به نقل از تقویم ملی ما شاعری کلاسیک معروف به میرزا محمّدعلی صائب تبریزی دیده به جهان گشود.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ به گواه منابع اینترنتی صائب اصالتا اهل تبریز بود اما در اصفهان پرورش یافت. صائب را بنیانگذار سبک هندی میدانند و غزلسرایی او را دلیلی بر سرشناسیاش میدانند. میگویند او اسلوب معادله یا مدعا مثل را بیش از دیگر شاعران هم روزگارش به کار برده است.
در منابع موثق نیز آمده که صائب شاعری کثیرالشعر بود از آن جهت که اشعارش از 60 هزار تا 120 هزار بیت است. همچنین آثار صائب به جز سه ـ چهار هزار بیت قصیده و یک مثنوی کوتاه و ناقص به نام "قندهارنامه" و دو ـ سه قطعه همگی غزلاند. افزون بر فارسی وی 17 غزل به ترکی آذربایجانی نیز دارد.
با این همه اوصاف این شاعر سده یازدهم هجری آن چنان که باید و به نسبت دیگر شعرای کلاسک کار ما شناخته شده نیست و بینام و نشانی او به قدری است که بسیاری از استادان زبان و ادبیات فارسی این مرز و بوم رغبتی به مصاحبه درباره این شاعر پارسیگو ندارند.
اما به هر روی چند مصاحبه کوتاه برای زنده نگه داشتن یاد این شاعر عهد صفوی انجام دادیم.
تند و تیز مثل فلفل هندی!
ارمغان بهداروند، شاعر و منتقد ادبی، درباره صائب تبریزی گفت: انتخاب 10 تیر به عنوان روز صائب تبریزی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که باعث بازشناسی صائب در روزگار است کاری بسیار مناسب است که کمک میکند صائب را به مردم و مخاطبان اصلی ادبیات معرفی و بشناسانیم.
او با اشاره به این که صائب تبریزی متعلق به عهد صفویه است توضیح داد: شاعرانی که در ادبیات به عنوان شاعران سبک هندی از آنها یاد میکنیم رغت خیال و طبع نازکی در ابداع مفاهیم و مضامین شاعرانه داشتهاند.
شاعر "به من که رسیدی بپیچ" خاطرنشان کرد: هر چند که صائب از متاخرین سبک هندی است اما از بزرگترین شاعران این سبک به شمار میآید. شاعران سبک هندی در آن زمان بنا به دلایل سیاسی زمان خود به درباریان هند رجوع کردند و ساکن سرزمین آن جا شدند و به خاطر دوری از مرکز کشور زبانشان معیار نبود و تحت تاثیر ادبیات هند بود. در این زبان بیان مفاهیم، نکات دقیق و نوعی تفنن در زبان شاعران هندی به شاعران ایرانی منتقل شده بود.
او اظهار کرد: از ویژگیهای مهم سبک هندی میتوان به تعبیرات، تشبیهات، کنایات ظریف و دقیق، مفاهیم ساده و طبیعی در عین حال پیچیدگی زبان نام برد.
بهداروند ادامه داد: بسیاری از تک بیتها و مفردات بیتی در شعر صائب به عنوان مثال با ارسال الامثل که در گفتار عامیانه، مناسبتها، سخنرانیها و زمانی که میخواهیم نکتهای را سر بسته یا به صورت شاعرانه بیان کنیم به کار میروند. مثل بیت "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/ موجیم که آسودگی ما عدم ماست". یا مثلا "من از بي قدري خار سر ديوار دانستم/ كه ناكس كس نميگردد از اين بالا نشينيها".
این شعرها مال کیست؟
سراینده "مخاطب ممنوع" اظهار داشت: ابیات بسیاری از صائب در دست داریم که بسیاری از مردم نمیدانند آفرینشگر آنها کیست اما از آنها استفاده میکنند. در واقع صائب در خاطره جمعی ما است اما اسمش نه بلکه فقط به عنوان شتعری که آن را میشناسیم. قدرت شعر صائب این است که ابیات او در گفتار روزانه ما وجود دارد مثل بیت "اشک کباب مایهٔ طغیان آتش است".
این شاعر تصریح کرد: از ویژگیهای شعر صائب میتوان به شبکه پیچیده مفاهیم شعرش اشاره کنیم. صائب از آرایههای درونی و بیرونی بسیاری در شعرش استفاده میکند که گاهی موجب دشوار شدن شعرش میشود.
او با اشاره به این که این شاعر به نسبت دیگر شعرا ناشناختهتر است ادامه داد: با این موضوع که صائب ناشناخته مانده موافق نیستم اما میتوان گفت ما به شاعران بزرگ دیگر مانند فردوسی، حافظ و غیره بیشتر پرداختهایم به طوری که ناخواسته اجازه ندادهایم شکوفه شعر شاعران دیگر به دست مخاطبانشان برسد. البته در پژوهشها و تحقیقات جدید کارهای زیادی درباره صائب انجام شده است. مثلا دهلوی را 20 سال گذشته شناختیم و یا صائب را با این که شاعر بزرگی است و از گذشته مطرح بوده چند سال گذشته به عنوان یک شاعر بزرگ معرفی شده است.
نازک خیالیهای اعجابانگیز!
همچنین سعید آژده، شاعر، گفت: سبک هندی با صائب صاحب وجهه میشود. این ژانر انگار قبل از ظهور صائب چیزی کم داشت اما با ورود این شاعر به تاریخ ادب ایران ما با کمال سبک هندی مواجه میشویم.
او خاطرنشان کرد: اصولا انگار این شاعر مثل سبکی که برگزیده زندگیاش هم آمیخته با مشخصههای این ژانر است آن گونه که نازک خیالیهای زندگی او ما را متعجب می کند. وقتی اصفهان را به مقصد هندوستان ترک میکند و سپس کابل و هرات انگار همین خیالات نازک او است که برای کشف رموز جهان روانه مرزها میشود.
وی ادامه داد: اصولا شاعر در پی سرگردانی خود برای پیوستن به سبک هندی انگار باید هند را جستوجو و کنکاش کند؛ همراه مهاراجهها و سرزمین مهابارتا. بیجهت نیست که صائب لقب ملک الشعرا را از شاه عباس دوم دریافت میکند.
صائبی که در عینک آژده کشف شد!
شاعر "بوسه بر جنوب" بیان کرد: شعر صائب آن پیچیدگیها و سختگوییهای سبک هندی را ندارد. این نکته را برای اولین بار بنده در عینک خود کشف کردهام و همین مورد او را متمایز از بقیه شاعران این سبک میکند. صائب تعلقی به تبریز ندارد چراکه در اصفهان به دنیا و همان جا به خاک سپرده شد و خیلیها به خاطر لقب او به اشتباه میافتند.
وی اظهار کرد: صائب شاعر تک بیتها است و آن قدر در این زمینه مسلط است که تنها در چند کلمه و یک بیت حرفش را میزند و نیاز به مقدمه چینی برای بیان اندیشهاش ندارد. مثل "گندم چو پاک گشت/خورد زخم آسیاب" یا "اشک کباب موجب طغیان آتش است".
سراینده «ولنتاين؛ چهارشنبه بيست و يكم» تصریح کرد: او در میان هم سبکیهای خود در انتقال پیام بینظیر است چون شعر صائب سرشار از عرفان خاص و متفاوت خود او است.
به سوی جادو و جاودانگی!
او بیان کرد: در نکوهش زاهدان سخنهای فراوانی دارد و انسان را به کمالیابی فرامیخواند چنان که شعر سبک هندی با او به کمال میرسد:
عمر زاهد همه طى شد به تمناى بهشت
او ندانست که در ترک تمنا است بهشت
این چه حرفی است که در عالم بالاست بهشت
هر کجا وقت خوش افتاد همان جا است بهشت
دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست
دل اگر تیره نباشد همه دنیا است بهشت
آژده اظهار داشت: من معتقدم این شاعر هنوز خوب به مردم ما شناسایی نشده و به همین دلیل بین عوام مهجور مانده است. مثل خیلی دیگر از شاعران. شعر صائب به شدت از عوام اجتناب میکند و به سوی جادو و جاودانگی در تاریخ ادب جهان همچنان پویا حرکت میکند.
گزارش از: عاطفه جوادی (خبرنگار ایسنای خوزستان)