محمد شریفی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان اظهار كرد: طراح یا خالق سپیدخوانی را نمیتوانیم عنوانگذاری كنیم اما اگر به شعر كهنمان نگاه كنیم شاید سپیدخوانی وجود داشته منتها در گفتار نیامده است.
وی افزود: سپیدخوانی این است كه مخاطبی شعری میخواند و برداشتی از آن شعر میكند. علی باباچاهی این را مطرح میكند و میگوید كه میخواهد در شعر به سپیدخوانی جایگاهی بدهد در حالی كه این از دیرباز بوده است.
او اظهار داشت: سپیدخوانی از دهه 70 آب و رنگ بیشتری به خود گرفت اما من معتقدم كه در متون كهن ما وجود داشته و امروز عنوان شده است.
این شاعر، با اشاره به تاثیر سپیدخوانی بر شعر معاصر، گفت: بعضی از تاثیرها این گونه نیستند كه یك تحول بنیادین و اساسی و یك مرتبه به وجود آورند.
شریفی توضیح داد: سپیدخوانی به خودی خود و فینفسه وجود دارد. سپیدخوانی باطن اثر است؛ چیزی است كه وجود دارد و ما نمیتوانیم عنوان حركت را بر آن بگذاریم و بگویم كه بانی آن شدهایم.