محمد جوروند به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) در خوزستان گفت: واژگان در سايه شعر و شاعري هويت حقيقي خود را بازمييابند و شاعر با استفاده از واژگان حقيقي شعري ميسرايد كه آسماني و جاودانه است.
او خاطرنشان كرد: اين واقعيتي است كه واژگان در ارتباط روزمره خويش معاني سطحي دارند و اين با حقيقت كلمه متنافر است اما شاعر با دستيابي به حقيقت واژگان آنها را ازلي و ابدي ميكند.
جوروند اظهار داشت: همان طور كه ميدانيم هستي و آفرينش بر پايه واژه آفريده شده است. هستي زاييده واژهاي است كه خداوند آن را ميآفريند و شاعر نيز با دستيابي به حقيقت واژهها آفرينش را ميسازد. به همين دليل شعر كه با كلمه و كلام ارتباط دارد حقيقيترين هنر هستي است.
اين شاعر گفت: زبان در سايهسار واژگان شاعر آسماني و ملكوتي ميشود و اين گونه است كه شاعران بزرگ ما با دستيابي به حقيقت واژگان و علمالاسما خود نيز جاودانه ميشوند؛ همان گونه كه حافظ و مولوي و عطار شدند. خداوند علم الاسما را به آدمي آموخت و آدمي به وسيله علمالاسما بر فرشتگان برتري يافت.
جوروند توضيح داد: علمالاسما حقيقت بنيادين واژهها است. در بين هنرمندان شاعر به حقيقت واژگان زودتر دست مييابد چون او با واژه و كلمه سر و كار دارد و راز برتري كلمه الله (حقيقتالله) همين است. شاعر با استفاده از حقيقت واژگان به ساختار عميقتري از زبان دست مييابد چون كلمات در كنار همديگر ساختار كلامي و زباني را ميسازد.
وي ادامه داد: كلمات در كنار همديگر به كلام دست مييابند و در سايه اين اتفاق ساختار زباني شكل ميگيرد. پس شاعري داراي شعر ساختارمند است كه بتواند حقيقت كلمه و واژه را دريابد. به همين دليل شاعري مانند حافظ بسيار متعالي به راز شگفتانگيز كلمات دست مييابد و شعرش تاثيرگذارترين شعر تاريخ آدمي ميشود. شاعر نميتواند به ساختار زباني دست يابد مگر آن كه اسرار كلمه و واژه را دريابد.