ابوالقاسم حسينجاني در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان در خصوص وجود ادبيات زيرزميني اظهار داشت: اگر بخواهيم فضا را تنگ كنيم و آن چه كه مربوط به جهان و زمان است و وجودش جزو الفباي زندگي است را رعايت نكنيم مال اين زمان تلقي نميشويم. پس نميتوان جلوي اينها را گرفت. ما قانونهايي را طرح ميكنيم كه خيلي شفاف نيست و نياز انسان و جهان و زمان را تامين نميكند. اين قانون به خودي خود سر از قاچاق درميآورد. پس اين كارها اجتنابناپذير است.
او ادامه داد: امروزه هيچ كس حيات خلوت ندارد. يعني جهان آن قدر كوچك شده كه به كف دستي تبديل شده است. من بر معاصر شدن تاكيد دارم. ما نميتوانيم زمان و جهان را نشناسيم، با جهان معاصر نشويم و زندگي كنيم. در واقع خيليها متعلق به چهارصد ـ پانصد سال پيش هستند اما اشتباهي الان به دنيا آمدهاند. اينها حرفهايي ميزنند كه به درد امروز نميخورد.
حسينجاني خاطرنشان كرد: خيليها از چيزهاي فكري، فرهنگي و كتاب به عنوان كالا استفاده ميكنند و در ذهن ديگران تزريق ميكنند كه اين چيزها قاچاق هستند. بنابراين خود به خود بازارگرمي ميكنند و وقتي كه جنبههاي درست قضيه را نبينيم راه را براي استفادهگران، قاچاقچيان، دلالها و سودجويان باز ميكنيم.
او يادآور شد: همه كارهاي ادبي از سر سوءاستفاده منتشر نميشوند. چيزهايي كه در وبلاگ و اينترنت ميخوانيم را منفي نميدانم. پيشنهادي كه به مديران فرهنگي كلان دادهام اين است كه براي بررسي و رسيدگي به اين نوع كارها اتاق فكر تشكيل دهند چراكه بايد اين استعدادها را كشف كرد. من ادبياتي كه به صورت اينترنتي منتشر ميشود را چالش و تهديد نميبينم. اگرچه ممكن است اين گونه باشد اما بيشتر جنبه فرصت را دارد.
وي تصريح كرد: اينترنت توسعه فراگير فضای مجازي است و از نظر انساني و پيشرفت داشتن چيز كاملاً مثبتي است. منتهي بايد بتوانيم اينها را مديريت كنيم و بفهميم چيزي را ميتوان مديريت كرد كه مشلكي را به سوال و سوالي را به مساله تبديل كند و آن مساله را حل كند. ما اگر نتوانيم مشكل را بفهميم بيچارهوار با آن برخورد ميكنيم اما اگر سوال داشته باشيم برخوردمان مسالهوار ميشود و به مولفه راه حل ميرسيم. اينها را بايد يكي يكي تبيين و مديريت كرد.