يك داستاننويس گفت: ادبيات امروزي به دليل يكسانسازي شدن مصنوعي نگاهها به نحوي تاريخ مصرفدار شده است.
مهران بقايي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان بيان كرد: اصلا موافق تاريخ مصرفدار شدن ادبيات داستاني امروز نيستم. اتفاقا وضعيت حال حاضر جامعه به گونهاي است كه جذابيتهاي سوژهها خيلي بيشتر شده اما اين كه تنوعي در آنها ديده نميشود مساله ديگري است.
وي افزود: نويسندگان ما شاهد سوژهها بوده و آنها را مينويسند. نمونه آن كتابهايي است كه هر ساله نوشته ميشود و در جشنوارههاي متعدد جايزه ميگيرند اما اين كه در برآيند كلي تنوع چنداني در آثار ديده نميشود شايد يك علت آن مربوط به مميزي باشد.
بقايي خاطرنشان كرد: همه كتابهايي كه نوشته ميشوند فرصت انتشار پيدا نميكنند. در حال حاضر كتابهاي بسياري از داستاننويسان منتشر نميشود. نويسندگان دو دهه اخير نگاه ويژه داشته ولي هنوز فرصت انتشار اثر نيافتهاند و به همين دليل دل زده شدهاند.
اين داستاننويس همچنين گفت: بخش عمده عمق در داستان به فلسفه باز ميگردد. به اين معنا كه نويسنده با فلسفه در ادبيات همخوان باشد تا بتواند پس از تلفيق ادبيات و فلسفه با يكديگر داستان ريشهدار و عميق استخراج كند.
وي ادامه داد: همچنان معتقدم در روند پرشتابي كه ادبيات در حال طي كردن است ابتدا بايد فرصت را در اختيار همه ديدگاه قرار دهيم بعد از آن قضاوت كنيم زيرا قضاوت در حوزه ادبيات فعلا قضاوت ناقصي است. قضاوت زماني دقيق و كامل است كه همه نحلههاي فكري و همه نويسندگان آثارشان را در يك برهه زماني مشخص منتشر كنند.
بقايي يادآور شد: هماكنون ما با يك كارخانه يكسانسازي مواجه هستيم كه در حال قالببندي كردن ادبيات است. هر كس خارج از اين قالب عمل كند اجازه حضور پيدا نميكند و آثارش فرصت انتشار نمييابد. اين چارچوب به نظر يك نگاه خاص سياسي است كه در حال خط دادن به ادبيات است.
او همچنين گفت: تعطيل كردن و يا محدود ساختن جشنوارههاي خصوصي كه قادر به جهتدهي به انديشههاي متفاوت هستند باعث ضربه خوردن به ادبيات ميشود حال آن كه بايد همه بتوانند با ديدگاههاي واحد و متفاوت انديشههاي خود را بيان كنند. يكسانسازي تعهدي و مصنوعي كه در حال اتفاق افتادن در ادبيات است باعث شبيه هم شدن همه آثار به يكديگر ميشود.