نقد و تحلیل فیلم "درخت گلابی" در چهارشنبه‌های فیلم کانون نما

درخت گلابی فیلمی از داریوش مهرجویی است که بر اساس داستان کوتاهی از مجموعه "داستان جایی دیگر "نوشته گلی ترقی در سال ۱۳۷۶ منتشر شده است در دومین جلسه از دومین پرونده چهارشنبه های فیلم کانون نما جهاددانشگاهی اکران شد.

به گزارش ایسنا، منطه خلیج فارس، درخت گلابی فیلمی از داریوش مهرجویی است که بر اساس داستان کوتاهی از مجموعه "داستان جایی دیگر "نوشته گلی ترقی در سال ۱۳۷۶ منتشر شده است.

خلاصه ای از فیلم:

محمود نویسنده‌ای است که برای نوشتن باقیماندهٔ کتاب جدید خود در پی یک‌کم‌کاری طولانی، به باغ پدری خود در دماوند پناه آورده‌است. اما در باغ درخت گلابی قدیمی که برای محمود سرشار از خاطره است میوه نداده و باغبانان از او می‌خواهند که در مراسمی آیینی برای ترساندن درخت و به بار نشستن دوبارهٔ آن شرکت کند و محمود می‌پذیرد و در این بین او به مرور خاطرات نوجوانی خود می‌پردازد، زمانی که شیفتهٔ دختر عمه اش بوده و با اینکه دختر از او بزرگتر است به او ابراز عشق می‌کند و برایش اشعار عاشقانه می‌گوید و با او ساعت‌ها در باغ به اجرای نمایشنامه‌های مختلف می‌پردازد، چرا که هر دو به ادبیات علاقه‌مندند اما روزی دختر برای خداحافظی می‌آید چون قصد دارد نزد پدرش که خارج از کشور است برود و محمود از او می‌خواهد که صبر کند و دختر می‌پذیرد، اما سال‌ها بعد که محمود وارد جریانات سیاسی می‌شود نامه‌های دختر را پاسخ نمی‌دهد و رفتنش را به تاریخی بعد موکول می‌کند تا اینکه بر اثر فعالیت‌های سیاسی به زندان می‌افتد و آن جا با دیدن یکی از اقوام دختر خبر فوت او را دریافت می‌کند. محمود حالا در آستانه شصت سالگی همانند درخت گلابی که هنوز بوی کفشهای کتانی میم را می‌دهند بی بار شده و نمی‌تواند کتاب آخرش را تمام کند .

|

نظر تحلیلگران:

یک تحلیلگر گفت: در این فیلم اقتباس به خوبی انجام شده است. در حقیقت سعی بر این بوده است که در این نوع اقتباس این موضوع که تمام متن منتقل شده است واضح باشد؛ البته که این اتفاق کامل رخ نداده است و به لحاظ نگاه زنانه و مردانه "گلی ترقی" و "داریوش مهرجویی" می بینیم که این انتقال کامل نبوده است.

به گزارش ایسنا منطقه خلیج فارس، مصطفی صدیقی در جلسه نقد و بررسی فیلم "درخت گلابی" عنوان کرد: نگاهی که گلی ترقی در داستان"درخت گلابی" دارد این است که شخصیت مرد خالق و حضورپررنگی دارد و فضای متن را اشغال کرده است، در مقابل داریوش مهرجویی بخش های دیگری را پررنگ تر کرده است و شخصیت مرد تقریبا کنار رفته است. حوادث و مکان بسیار در اقتباس نقش دارد، در این فیلم باغ و کوه دماوند هیچ کدام در داستان نمودی ندارند.

وی ادامه داد: این نوع نگاه(نگاه زنانه_مردانه) می بینیم که به طور 100 درصد اتفاق نیوفتاده است.

صدیقی افزود: آثار گلی ترقی به لحاظ داستانی همان شاخصه های عمده ای( حدیث نفس، مهاجرت، رویای خانه، حسرت، ازدست دادن فضای امن خانه، تغییر سرنوشت شخصیت ها، ترس و انزوا) که در آن ها دیده می شود در این داستان نیز به چشم می خورد.

این تحلیلگر با بیان این که فضایی که همیشه در بسیاری از داستان های ترقی میبینیم خانه( مکانی که برای شخصیت داستان پناهگاه است) یا باغ( سرسبز، سرخوشی کودکانه، بهشت) بوده است، اظهار کرد: این مورد در این اثر نیز نیز وجود داشته است. در واقع نگاه و دید باغ، بهشت، زن و معشوق و خانه نگاهی اسطوره ای است.

|

وی با اشاره به این که نگاه اسطوره ای بر کل اثر قالب است، تصریح کرد: شخصیت مرد در این فیلم تلاش کرده است که از نگاه اسطوره ای بگریزد، در واقع در همین چمبره قرار می گیرد و ناچار بر می گردد؛ زیرا فرار از این نگاه اسطوره ای به قیمت از دست دادن  همه چیز برایش تمام شده، همان گونه که در پایان می گوید" اگر به نامه های میم جواب می دادم، سرنوشتم طور دیگری بود" تمام تجربه های بزرگسالی او در تقابل با دوران کودکیش است. فیلم سرشار از تقابل هاست. که هر کدام از این تقابل ها صداهای متمایزی نیز ایجاد می کنند و گاهی به فضاهای مستقل گفتمانی هم می انجامد.

صدیقی عنوان کرد: این تقابل هایی که در این متن دیده می شود به نوعی باعث ملال شده است چرا که این شخصیت پروژه های کلانش( عشقش، نویسندگیشو فعالیت های سیاسیش) در یک سیر خطی قرار گرفته است و این بی سرانجامی باعث ملالی شده است که در تمام فیلم به وضوح دیده می شود.

وی افزود: کسی که به او کمک می کند که از این ملال عبور کند، باغبان و کدخدا هستند که در تقابل(عامه و نخبه) هستند. در مراسمی که برای بارور شدن درخت اجرا می کنند در واقع برای درمان مرد است و به نوعی می خواهند اورا درمان کنند و این حکمت عامیانه که سرانجام یک روشن فکر(باغبان) اورا درمان می کند و از این معضلات می رهاند.

|

یک تحلیلگر دیگر در این خصوص بیان کرد: کار های ترقی را که به عنوان نویسنده ای که تجربه زیستن و درس خواندن در فضای خارج از ایران را داشته است، بعد از انقلاب به ایران بازگشته است، کار نویسندگی می کند و مرتبا هم رفت و آمد دارد، همچنین سابقه خانوادگی که دارد، قبل از انقلاب زندگی مرفهی داشته است، این نکته را که عمده آثار وی در خصوص برگشت به خانه و زادگاه است و شخصیت های روشن فکر که در مرکز داستان قرار دارندرا تایید می کنند، این موضوع بی ارتباط با زندگی خانوادگی و اجتماعی او نیست.

فرامرز خجسته ادامه داد: سرخوردگی روشن فکرانی که زمانی می خواستند تمام دنیا را تغییر دهند و اکنون پشیمان از این گذشته به یک نوع عرفان گرایی و عمدتا غیر توحیدی باب روز پناه می آورند، یکی از خطوط مهم داستان های گلی ترقی است و تا حدی متفاوت با جهان فکری و آثار سینمایی داریوش مهرجویی است.

وی اظهار کرد: مهرجویی اقتباس های خود را از آثار ساعدی شروع و سینمای موج نوی ایران را راه اندازی کرد، ساعدی نیز با نگاه مادی گرایانه به قضایای انسان ایرانی می نگرد.

این تحلیلگر افزود: در سال 53 "دایره مینا" را بر اساس نوشته ای از ساعدی می نویسد که 4 سال در توقیف به سر برده و در نهایت بیشتر در جشنواره های خارجی نمایش داده می شود.

|

وی همچنین تصریح کرد: در سال 76 چگونه می شود به یک باره افق فکری کارگردانی که در کمال توجه به شکل و همه مختصات سینما فیلمی می سازد تغییر کند؟  این اثر در کارنامه مهرجویی به عنوان فیلمی بسیار متفاوت از سایر آثارش دیده می شود. این فیلم به نوعی بازگشت به عقب و هم نوایی با جریان حکومتی سیاست زدایی از جامعه است.

صدیقی در پایان گفت: تمام بخش های فیلم در خاطرات کودکی است و گذشته ای که به نظر می رسد اگر به دنبال عشقش می رفت وضعیت بهتر بود در واقع این فیلم آخرین اثر درخشان مهرجویی تلقی می شود.

به گزارش ایسنا، در جلسه بعدی چهارشنبه های فیلم " شب های روشن"  به کارگردانی فرزاد مؤتمن   اکران خواهد شد.

گزارش از اسما سارنگی، خبرنگار ایسنا، منطقه خلیج فارس

  • دوشنبه/ ۱۹ آذر ۱۳۹۷ / ۱۲:۳۳
  • دسته‌بندی: هرمزگان
  • کد خبر: khalijefars-52754
  • خبرنگار : 50173