در این که اولین بار از چه زمانی تفأل به حافظ رسم شد و زمان و نحوه فال گرفتن، روایتهای متفاوتی وجود دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه فارس، "ادوارد براون" در جلد سوم کتاب "تاریخ ادبیات ایران" اشاره میکند که پس از فوت حافظ، عدهای بر آن میشوند تا با تکفیر او، از دفن پیکر لسانالغیب در گورستان ممانعت کنند و سرانجام نظر جمع بر این قرار میگیرد تا با تفأل از کلام خود حافظ کمک بگیرند.
براون در كتاب خود آورده است: اينگروه پس از آن تمامی غزلهای حافظ را نوشته و در سبدی ریخته و از کودکی میخواهند تا یکی را برگزیند و با کمال تعجب، پاسخی باورنکردنی و شگفتآور از حافظ میشنوند که بیتی از آن غزل این است:
قدم دریغ مدار از جنازه حافظ / که گر چه غرق گناهست، میرود به بهشت
..... و این را سرآغاز تفأل زدن به حضرتش میداند.
“شاپور پساوند" شاعر شیرازی در زمينه تفال زدن به حضرت حافظ، در گفت و گو با ایسنا منطقه فارس، گفت: شاید مردم مغرب زمین به پدیدهای به نام فال زدن مثل ما شرقیها انسی تا این حد نداشته باشند، اما در شبه قاره هند، عثمانی و کشورهای همسایه شمال، این عقیده طبیعی است تا آن جا که سر از دیوان شاعران دیگری نظیر بیدل هم در آورده است. الهام گرفتن از شعر حافظ و مصلحت جویی از او هم از همین موارد است که این مردم را به سوی خواجه بیش از سایر شاعران جذب کرده است.
پساوند افزود: انسانها هرگاه در تنگنایی گرفتار میشوند برای رهایی از آن از هر وسیلهای استفاده میکنند، به ویژه در اموری که به نوعی قضا و قدری باشد و این به زمان حال و قوم ملتی خاص هم منحصر نمیشود. از هزارههای پیش از این مردم از کتابهای مقدس در هنگام گرفتاری ها کمک میگرفتند، مثلاً با فرو کردن شی ای ظریف و نازک لابهلای کتاب آن را میگشودند و با خواندن آن صفحه از صاحب کتاب راهنمایی میگرفتند.
وي ادامه داد: این کار که شکل دیروزین همین فال زدن است، بعدها با آثاری نظیر کتابهای حدیقه الحقیقه سنایی، دیوان مولانا، گلستان سعدی و سرانجام پربسامدترین آن دیوان حافظ، رونق یافت، تا آن جا که امروز در مشرق زمین ،بیشترین رویکرد مردم غیر ایرانی هم به همین دیوان حافظ است. این عمل ناشی از ارتباط معنوی آنان با جهان بینی حافظ و تأثیری است که این شاعر بر حافظه آنان داشته است. در این رابطه اعتماد ما اعتقاد و ارتباط حسی مردم با جهان بینی و کلام خواجه از یک سو و سحر کلام و تواناییها و ظرفیتهای واژگانی شاعر از دیگر سو، هر کدام سهمی در تأثیر شعر خواجه بر حافظه جامعه دارد.
به باور"پرویز خائفی " شاعر معاصر هم یکی از چیزهای مهم در باره حافظ این است که میگویند پیر حافظ ،خواجوی کرمانی است و یا پیری است که به او وابستگی دینی داشته است. حافظ هیچگاه غافل از دردهای بشری نشد و به این جهت شعرش ماندگار شده است.
او گفت: این تفالی که به حافظ میزنند، به دلیل آن است که در شعر او هم غم و هم شادی هست. از جنبه خرافی که بگذریم به هر حال، حافظ تنوع اندیشه دارد و باعث میشود عدهای به او تفال بزنند و بر اساس آن تصمیم بگیرند.
"ابوالقاسم فقیری" فرهنگپژوه شیرازی هم بر این اعتقاد است که مردم ادبپرور این سرزمین عموماً و فارسیها خصوصاً به شعر حافظ عشق میورزند و بعد از کتاب آسمانی ما قرآن مجید، به تنها کتابی که تفأل میزنند، دیوان حافظ است که از روح پرفتوح او همت خواسته و حل مشکل خود را از او میخواهند.
وی گفت: تاریخچه تفأل به زمانهای دور برمیگردد. در زمان حافظ هم تفأل زدن مرسوم بوده و بیتی از حافظ حکایت از این رسم دارد: از غم و درد نکن ناله و فریاد که دوش/ زدهام فالی و فریادرسی میآید.
خائفي خاطرنشان كرد: معمولاً کسانی به تفأل روی میآورند که مشکلی داشته و یا در انجام کاری تردید داشته باشند و از آنجایی که مردم خواجه را حافظ قرآن میدانند و با توجه به بعضی از اشعارش که او را با عالم غیب مربوط میدانستهاند و به همین خاطر لسانالغیب لقبش دادهاند، اکثراً با ایمان و علاقه خاصی گفته هایش را پذیرفته و به کار میبندند.