این منتقد ادبی و مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره اینکه چرا باید رمان ایرانی بخوانیم، اظهار کرد: جواب این سوال این است که چرا باید رمان خارجی خواند، چرا باید شعر ایرانی خواند، چرا غذای ایرانی خورد. رمان ایرانی همان ویژگیهای رمان اروپایی را دارد یعنی تافته جدابافتهای نیست؛ در هر دو رماننویس موضوعی را انتخاب میکند که عمدتا تخیلی است، هرچند ممکن است موضوع ناشی از تاریخ باشد یا نویسنده از رویدادهای زندگی خود گفته باشد و یا مایهای از واقعیت عینی اجتماعی، فردی، تاریخی و اساطیری در آن وجود داشته باشد و بر اساس آن داستانی بنویسد و ما را در تجربه خود شریک کند.
او سپس گفت: علت اینکه ما رمان میخوانیم، چه رمانی ایرانی و چه رمان خارجی، غیر از وجه سرگرمکنندگی، وجه شناختی دارد و به ما درباره زندگی، طبیعت، جامعه و اعتقاداتی که در آن هست معرفت میدهد. نویسنده تجربهای دارد که ما نداریم و در نتیجه میخواهد تجربهاش را با ما سهیم شود، ما هم از این مسئله استقبال میکنیم. از این نظر میان رمان ایرانی و خارجی تفاوت اساسی وجود ندارد؛ فقط نویسندهای وجه رئالیستی رمان را در نظر میگیرد، یکی روانشناسی ماجرا و دیگری شگردهای رماننویسی برایش مطرح است و شخص دیگری به شگردها توجه ندارد و میخواهد زودتر حرفش را بزند اما همه اینها تجربیاتی است که نویسنده کسب کرده و میخواهد با مخاطب خود شریک شود.
علایی با تأکید بر اینکه رمان ایرانی با رمان خارجی تفاوت اساسی و ماهوی ندارد، بیان کرد: میتوان گفت چون رمان ایرانی حدود ۲۰۰ سالی دیرتر شروع شده از برخی جهات ممکن است به پای رمان خارجی نرسد، اما رمان ایرانی همان حرفها را میزند، همان نگرانیها و دلشورهها و غصهها را دارد و مباحثی را از نظر دینی، سیاسی و اجتماعی مطرح میکند.
او درباه اینکه به نظر میرسد برای مخاطبان ایرانی رمان خارجی بر رمان ایرانی ارجح است، اظهار کرد: این موضوع شاید به دو دلیل باشد؛ همانطور که گفتم رمان خارجی ۲۰۰ سالی زودتر از رمانی ایرانی و آسیایی شروع به کار کرده و پختگی بیشتری از نظر زبان و مباحث در داستاننویسی مطرح است که برای خواننده ممکن است جذابتر باشد. دلیل دوم این است که تمایل به موضوعات غیرخودی و اروپایی همیشه وجود داشته؛ مثلا اتومبیل خارجی را بهتر میپسندد، البته قالی خارجی را نمیپسندد چون قالی اینجا اصالت بیشتر و بهتری دارد اما چیزهایی که برای فرهنگ غرب است مانند اتومبیل، یخچال و داروی خارجی، آنها را بیشتر میپسندد که حق هم دارد. البته بخشی هم به تعبیر آلاحمد غربزدگی است.
این مترجم افزود: در واقع رمان خارجی سابقه بیشتری دارد و این سابقه برایش اعتبار میآورد و مخاطب ایرانی غولهایی مانند امیل زولا، بالزاک و تولستوی را میبیند که در اینجا نمیشود کسانی را در آن حد مطرح کرد و یا تعدادشان زیاد نیست وگرنه کسانی را چون صادق هدایت، سیمین دانشور، احمد محمود، هوشنگ گلشیری و محمود دولتآبادی داریم. دلیل دیگر این است که از نظر مخاطب جنس خارجی مرغوبتر و تاحدی موثر است. صحبت مدرن یا پستمدرن میشود طبیعتا مدرنیسم ماهیت غربی دارد و در نتیجه نویسندگان خارجی بهتر میتوانند به ما از آن تجربه بدهند تا این که کسی بیاید و تقلید کند و رمان مدرن بنویسد پس خواننده از برخی جهات حق دارد. البته گاهی هم ممکن است به خاطر خودکمبینی و بزرگبینی فرهنگ غربی باشد.
انتهای پیام