شادی شایان در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: درماندگی آموخته شده به مجموعه شرایط و رفتاری اشاره دارد که افراد طبق تجربیات گذشته خود به این نتیجه میرسند که کوشش آنها با پیشرفت مرتبط نیست و به همین علت دست از تلاش کردن برمیدارند.
وی درخصوص تأثیر تجربیات گذشته بر درماندگی آموخته شده، ادامه داد: فردی که در طول دوران رشد خود، به ویژه پنج سال اول عمر به شدت سرزنش و برای انجام هرکاری به بدترین شکل توسط خانواده قضاوت شده باشد، بیشتر در معرض درماندگی آموخته شده قرار میگیرد. همچنین افرادی که در هربار تلاش کردن برای به دست آوردن هدفی، نتیجه مطلوب خود را کسب نکردند، ممکن است این نگرش در آنها شکل بگیرد که تلاششان با پیشرفت مرتبط نیست و درنتیجه دچار درماندگی آموخته شده بشوند.
شایان خاطرنشان کرد: از دوران کودکی، استدلالها و ارزشهایی در ذهن افراد شکل میگیرد که تا بزرگسالی همراه آنهاست، در حالی که افراد نمیدانند این ارزشها از کجا نشئت گرفته است و حتی به داوری درست و غلط بودن آنها نپرداختهاند.
وی ادامه داد: افراد براساس این ارزشها و ملاکها دنیا را به دو نوع خوب و بد تقسیم میکنند. اگر عملکرد آنها مطابق با ارزشها و ملاکهایشان باشد، احساس کامیابی و پیروزی میکنند، اما اگر عملکرد آنها با ملاکها و ارزشهای فرضیشان مطابقت نداشته باشد، احساس ناکامی و شکست میکنند و در واقع ناکامی در زندگی افراد به درستی ترجمه نشده است؛ به طور مثال اگر خانواده دانشآموزی نمره ۲۰ را ارزش و معیار پیشرفت فرزند خود قرار دهد، اما آن دانشآموز با وجود تلاش نمره ۱۸ دریافت کند، ممکن است از سوی خانواده سرزنش شود و احساس ناکامی کند. اگر این احساس ناکامی تکرار شود و مداوم باشد، ممکن است باعث ایجاد درماندگی آموخته شده در فرد شود.
این روانشناسی بالینی درخصوص تاثیر خودکارآمدی بر درماندگی آموخته شده بیان کرد: یکی از عواملی موثر بر درماندگی آموخته شده، مفهوم خودکارآمدی است. خودکارآمدی به این معنا است که فرد به توانایی ذاتی خود، جهت کسب اهدافش اعتماد داشته باشد.
وی ادامه داد: خودکارآمدی افرادی که دچار درماندگی آموخته شده میشوند، بسیار پایین است. این افراد هنگامی که با مسئلهای مواجه میشوند، فکر میکنند که دچار یک سرنوشت محتوم شدهاند و نمیتوانند کاری برای خارج شدن از آن وضعیت انجام دهند.
این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه عزت نفس پایین و فقدان کنترل نیز میتواند در ارتقاء درماندگی آموخته شده تاثیرگذار باشد، گفت: هنگامی که حوادث پیشآمده در زندگی، فراتر از سطح تحمل افراد باشد، آن ها ابزاری برای مواجهه با آن مشکل پیدا نمیکنند و به همین علت دچار درماندگی آموخته شده میشوند.
وی گفت: عدهای معتقدند که نحوه نگاه کردن افراد به مشکلات زندگی میتواند در بروز درماندگی آموخته شده تعیینکننده باشد. بنا بر این گفته، افرادی که دچار درماندگی آموخته شده میشوند از اِسناد درونی استفاده میکنند؛ یعنی این که علت اتفاقهای بد را به خودشان نسبت میدهند، درحالی که دیگر افراد از اِسناد بیرونی استفاده میکنند و عوامل بیرونی تاثیرگذار در بروز اتفاقات بد را در نظر میگیرند.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در پاسخ به این پرسش که چه کسانی بیشتر در معرض درماندگی آموخته شده قرار دارند، گفت: افرادی که به صورت اختلالی و روانپزشکی افسرده هستند، به این دلیل که سطح انرژی و عزت نفس پایینی دارند، نمیتوانند ابزاری برای حل مشکلات خود بیابند و به همین علت این افراد بسیار مستعد درماندگی آموخته شده هستند. همچنین افرادی که سطح رشد روانی آنها پایین است، به علت اینکه سبک کودکانهای در تفکر و حل مسئله دارند، بیشتر در معرض درماندگی آموخته شده قرار میگیرند.
شایان ادامه داد: افراد خجالتی به دلیل سطح ارتباطات محدود و دوستان اندکی که دارند، فشار روانی بیشتری احساس کرده و درنتیجه بیشتر مستعد درماندگی آموخته شدهاند. قربانیان روابط عاطفی نیز از جمله این افراد هستند.
وی گفت: ارتقاء تواناییهای حل مسئله و همراهی کسی که بتواند فرد را در حل مسائل و مشکلاتش یاری دهد، میتواند کمککننده باشد.
شایان افزود: درماندگی آموخته شده در افراد ذاتی نیست بلکه انسانها به علت ناکامیها و تجارب گذشته خود دچار این رفتار میشوند.
انتهای پیام