رهبری در گفت وگویی با ایسنا از میزان اهمیت برگزاری جشنواره موسیقی فجر به عنوان تنها رویداد مهم موسیقی در ایران می گوید و تاکید می کند، جشنواره موسیقی فجر باید در کنار چندین جشنواره بزرگ دیگر برگزار شود ولی در حال حاضر تنها جشنواره است و مسئولیت خیلی بزرگی را به دوش میکشد، پس باید بهترین باشد.
علت نقد همیشگی به جشنواره موسیقی فجر
او در پاسخ به اینکه چرا همیشه نسبت به جشنواره موسیقی فجر نقد دارد؟ توضیح می دهد: برگزاری یک جشنواره مهم موسیقی در تمام دنیا به این صورت بوده است که یک یا چند بار در سال گلچینی از بهترین آثار موسیقایی آن دوره و گلچینی از آثار خوب خارجی را به نمایش میگذارند؛ به همین دلیل جشنوارههای موسیقی در این کشورها به جلوه فرهنگی مهمی از آن کشورها بدل شدهاند.
دولت مقصر اصلی سطح پایین جشنواره نیست
این آهنگساز ادامه میدهد: جشنواره موسیقی فجر را از حدود ۲۰ سال پیش میشناسم و نمیدانم پیش از آن به چه صورت بوده است؛ زیرا سه سال پیش از انقلاب ایران را ترک کردم و حدود ۳۰ سال تماس زیادی با ایران نداشتم. همچنین افرادی که با من در ارتباط بودند همیشه میگفتند که دولت در ایران از موسیقی حمایت نمیکند، بودجه نمیدهد و حضور امثال من هم در ایران تأثیرگذار نخواهد بود. ولی پنج سالی که به مدت ۱۲ ماه در ایران بودم، متوجه شدم که در حقیقت دولت مقصر اصلی عقب ماندگی موسیقی و سطح پایین ماندن جشنوارهها نیست.
این رهبر ارکستر با تصریح این مطلب که «جشنواره موسیقی فجر تمام شرایطی را که یک جشنواره خوب باید داشته باشد ندارد» در توضیح این اظهار نظر گفت: برنامههای این جشنواره به همان صورتی است که مردم طی سال هم دیدهاند؛ ضمن اینکه این جشنواره از لحاظ بینالمللی ضعیف است تا حدی که عبارت بینالمللی را از عنوان آن حذف کردهاند. برنامههایی هم که طی ۱۵ سال گذشته در این جشنواره اجرا شده، رفته رفته ضعیفتر شدهاند.
مقصر اصلی چند نفر مشخص هستند
او در پاسخ به این پرسش که علت سطح ضعیف جشنواره موسیقی فجر را چنانچه عنوان می کند در چه می داند؟ میگوید: زمانی که یک ارکستر، بد مینوازد، مقصر آن را رهبر ارکستر میدانند. درباره جشنواره موسیقی فجر نیز باید به همین صورت نگاه کرد که مقصر اصلی کیست؟ در ایران مقصر اصلی چند نفر مشخص از جمله آقایان محمد سریر، حمیدرضا نوربخش، داوود گنجهای و حسن ریاحی هستند که سالهاست در گروهی به نام شورای موسیقی حضور دارند. تمام تصمیم گیری موسیقی ایران دست آنهاست و تعیین کننده سطح موسیقی کشور هستند. به همین دلیل اگر جشنواره موسیقی فجر یا ارکستر سمفونیک در سطح پایینی قرار دارند، به علت تصمیم گیری این افراد است.
همچنین از رهبری سوال میکنیم که چرا برخلاف نظر بسیاری، به عقیده او، دولت مقصر ضعف جشنواره موسیقی فجر نیست، که پاسخ میدهد: از نظر تئوری مقصر بودن دولتها درست است ولی از نظر عملی نه؛ زیرا مثلا در کشور اتریش که به عنوان یکی از پایتختهای موسیقی شناخته میشود و نزدیک به پنج دهه در آن زندگی کردهام، همانند ایران دارای وزیر فرهنگ و مدیران مختلف موسیقی است و این افراد نیز لزوما با موسیقی آشنا نیستند ولی برای انجام رویدادهای مهم یا تصمیمگیری به شورایی ارجاع داده میشوند که به آنها مشاور گفته میشود و تمام مدت با مشورت آنها برای رویدادهای هنری تصمیم میگیرند.
او ادامه میدهد: در ایران نیز این شوراها را داریم که اتفاقا مشکل اساسی به آنها برمیگردد؛ زیرا سالهاست که با وجود نیروهای جوان و بااستعداد موسیقی تنها یک گروه در این شورا حضور دارند و تغییر نمیکنند؛ امری که هیچگاه در کشورهای دیگر رخ نمیدهد. هرچند کلیه مدیران، وزرا و سایر مسئولان فرهنگی در این سالها تغییر کردهاند ولی این امر هیچ تأثیری بر سطح موسیقی و رویدادهای موسیقی مانند جشنواره موسیقی فجر نداشته است، زیرا اعضای این گروه حمایت بالایی از یکدیگر نشان میدهند؛ به همین دلیل هر وزیر و مدیری که روی کار آمده است ناچار شده از آن شورا به عنوان یک گروه حرفهای مشورت بگیرد.
دبیرانی که تجربه کافی نداشتند
او ادامه میدهد: جشنواره موسیقی فجر سطحی همتراز با آقایان ریاحی و نوربخش دارد. این افراد کی و کجا برگزاری یک فستیوال بزرگ را تجربه کردهاند؟ هیچگاه. چندین دوره که وضع جشنواره موسیقی فجر مناسب نبود، آقای ریاحی مسئول اصلی برگزاری جشنواره موسیقی فجر بودهاند و امسال دوباره انتخاب شدهاند. چندین دوره هم آقای نوربخش بودهاند که شرح حال برگزاری جشنواره در زمان ایشان برای همه روشن است. دو دوره نیز آقای فرهت دبیر بودند که البته درست است که ایشان آهنگساز و مدرس هستند ولی تجربهای در برگزاری چنین رویدادهایی ندارند.
خیلی کارها بودجه نمیخواهد
همچنین با رهبری مطرح میکنیم که آیا درست است که بودجه جشنواره موسیقی فجر در حدی نیست که بتوان از لحاظ بینالمللی فعالیت گسترده ای انجام داد؟ که در همین راستا عنوان میکند: خیلی از مسائل هست که بودجه نمیخواهد؛ مثلا در اتریش زمانی که میخواهند مدیر رویدادی را انتخاب کنند، فراخوانهای زیادی منتشر میکنند و اگر نتوانند در کشور خود فرد مناسبی را پیدا کنند، در خارج از کشور به دنبال آن میگردند؛ زیرا میدانند مهم است که آن فرد با بودجهای که در اختیارش میگذارند بهترین کار را انجام دهد ولی در ایران به این صورت نبوده است؛ البته قبول دارم که امکان دعوت از یک ارکستر یا خواننده گران قیمت به این جشنواره وجود نداشته ولی این آقایان به دلیل اینکه قصد حفاظت از منافع دوستان خود را داشتند حتی به دنبال دعوت از هنرمندان مطرح بین المللی هم نمیروند. هنرمندان بزرگ ایرانی زیادی داریم که با توجه به آن نیازی نیست هر دوره از یکسری هنرمند معمولی اتریشی و آلمانی دعوت شود.
راه حل پیشنهادی
این رهبر ارکستر در پاسخ به این پرسش که از نگاه او «راه حل چیست؟» تصریح می کند: باید از امکانات افراد سطح بالای ایرانی و نیروی جوان استفاده کرد و از این آقایان خواهش کرد که کنار بروند. اگر قرار نیست از نیروهای جوانتر استفاده کرد، پس برای چه این همه دانشگاه و هنرستان موسیقی داریم؟ حتی هنرمندان خیلی خوبی در خارج از کشور داریم که از سر ناچاری به خارج از کشور آمدهاند و اتفاقا کارهای بزرگی در اینجا انجام میدهند ولی در داخل کشور اصلا نامی از آنها برده نمیشود. اگر از نیروهای جوان و بااستعداد استفاده نشود وضع به همین صورت خواهد ماند. رئیس یک جشنواره باید روابط بین المللی عالی داشته باشد. یک بیزینس من درجه یک و بااستعداد باشد. ولی هیچکدام از مدیرهای سابق این جشنواره چنین خصوصیاتی را نداشتند.
او در پایان میگوید: برای پیدا کردن دبیر جشنواره فجر باید فراخوان گذاشت. یک هیات بیطرف انتخاب و سعی کرد شخصی تنها برای یک دوره انتخاب شود. در نهایت آن فرد باید بهترین شرایط را به وجود بیاورد و اگر کار او خوب نبود فورا باید عوض شود.
علی رهبری فارغ التحصیل هنرستان عالی موسیقی ملی و آکادمی موسیقی و هنرهای زیبای شهر وین است. او همچنین رییس هنرستان عالی موسیقی ملی و کنسرواتوار تهران در سن ۲۵ سالگی به مدت ۳ سال بوده است. رهبری برنده مدال طلا برای ایران در مسابقات جهانی رهبری ارکستر در فرانسه و برنده مدال نقره برای ایران در مسابقات جهانی رهبری ارکستر در سوییس بوده است.
رهبری ارکستر در فستیوالهای جهانی موسیقی همچون جشنواره بهاری وین، تابستانی وین، زالسبورگ، لینس، پراگ، براتیسلاوا، هانور، مالاگا ، یوهانس بورگ،پرتوریا، بوداپست و مادرید در کارنامه هنری او دیده می شود.
انتهای پیام