تقاطع ...
ما در شهر به فضاهایی عمومی و عادلانه در متن زندگی روزمره خود نیازمندیم و این فضاها نقش مهمی در ایجاد دموکراسی و امکان مشارکت شهروندان در فضایی دموکراتیک ایفا میکنند. با این نگاه فضاهای عمومی فرصتی برای تعامل و البته مجادله قدرت را فراهم میآورد. در میان الگوهای مختلف فضاهای عمومی، "خیابان" همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. چراکه خیابان بر خلاف "پیادهرو" هم محل عبور عابر پیاده است و هم محل عبور وسایل نقلیه. و دقیقا در همین مکان است که "مجادله قدرت" عینیت پیدا کرده و توسط شهروندان به چالش کشیده میشود.
شهری که از "پیاده محوری" به سمت "خودرو محوری" گسترش پیدا میکند آنجارا به محل نزاع میان عابر و سواره (ضعیف و قوی) بدل میکند. هرچند که "قانون" و "قانونمداری" در تعامل میان شهروندان میتواند تعیین کننده باشد، اما آنجاکه مسئله "عبور" و هدف، رسیدن به مقصد است و شهروند آگاه به نبود/کمبود چشم ناظر و بیاثر/کماثر بودن قانون است، قواعد شخصی نقش پررنگتری در این نزاع بازی میکنند و در این لحظه هست که امنیت و آسایش و بصورت کلیتر تعامل میان شهروندان جای خودرا به آشفتگی و بیاحترامی به قانون و شهروندان میدهد. لحظهای که "حق تقدم" را نه قانون، که عابر تعریف میکند.