به گزارش ایسنا، اولین فعالیتهای تحقیقاتی در ایران ۱۰۰ سال پیش با تاسیس انستیتو پاستور، به صورت سازمانیافته آغاز شد. در این ۱۰۰ سال تعداد مراکز تحقیقاتی علوم پزشکی به ۷۵۳ مرکز رسیده است. موضوعی که می توان از رویکردی آن را به عنوان شاخصی برای پیشرفت کشور، در نظر گرفته و افزایش تعداد این مراکز و چند برابر شدن آنها را به پای رشد علمی کشور و سند افتخاری برای تحقیقات پزشکی دانست.
اما در این بین، اعتراضاتی نیز در مورد روند رو به رشد مراکز تحقیقاتی وجود داشته است؛ به عنوان مثال دکتر رضا ملکزاده، معاون پیشین تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت در مهر ماه ۱۳۹۲ در جلسه معارفه خود به عنوان معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، گفت: «در این سالها تعداد مراکز تحقیقاتی به ۵۰۰ مرکز رسیده و بودجه کنونی کفاف اداره این مراکز را نمیدهد».
در بهمن سال ۱۳۹۴ معاون سابق تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، بار دیگر از دانشگاههای علوم پزشکی کشور خواست «به جای افزایش تعداد مراکز تحقیقاتی و نشریات پژوهشی، اعتبارات محدود پژوهشی را صرف ایجاد مرکز مطالعات بالینی و تقویت زیرساختها و آغاز مطالعات کهورت کنند که اقداماتی ماندگارتر و موثرتر هستند» و ادامه داد: «زمان آن رسیده که چند مرکز تحقیقاتی دانشگاه خود را با هم تجمیع کرده و به صورت پژوهشکده در بیاورید و وزارت بهداشت نیز از این اقدام حمایت می کند».
با وجود همین اعتراضات، ملکزاده در آذرماه ۱۳۹۶ در یک نشست خبری در مورد فعالیتهای معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، به افزایش تعداد مراکز تحقیقاتی اشاره کرد و گفت: «تعداد مراکز تحقیقاتی از ۴۰۹ به ۷۲۴ مرکز تحقیقاتی و همچنین تعداد پژوهشکدهها از ۱۲ به ۴۴ عدد رسیده است».
در حال حاضر بر اساس آمار سامانه علمسنجی دانشگاههای علوم پزشکی، تعداد مراکز تحقیقاتی؛ که گاهی به عنوان سند افتخار و کلید پیشرفت علمی و گاهی به عنوان معضلی که باید با آن مبارزه کرد، مطرح میشود؛ به ۷۵۳ مرکز رسیده است! این تعداد مرکز تحقیقاتی، حتی باعث اعتراض شدید وزیر بهداشت هم شده است.
چندی پیش دکتر سعید نمکی در اختتامیه جشنواره تحقیقاتی پزشکی رازی، گفت: «ما صدها مرکز تحقیقاتی در کشور راه انداختهایم که مانند هم کار میکنند. مثلا یک کشور ۸۰ میلیون نفری چند مرکز تحقیقاتی قلب و عروق یا غدد یا ایمونولوژی میخواهد؟ اینها دور ریختن منابع است، یعنی به جای همگرایی، واگرایی میکنیم. مراکز تحقیقاتی باید سعی کنند به یکدیگر بپیوندند و یافتههایشان را با هم به اشتراک بگذارند. همینطور باید با مراکز تحقیقاتی جهان ارتباط برقرار کنند و از یافتههای آنها نیز بهرهمند شوند و به دلیل ترس از اتفاقات ناگوار، نباید درِ دانش را به روی مملکت بست».
ولی واقعا چرا در هفت سال گذشته با وجود آگاهی از آسیبزا بودن افزایش مراکز تحقیقاتی، به تعداد آنها اضافه شده؟ آیا واقعا در این مراکز موازیکاری وجود دارد؟!
مروری کلی بر لیست این مراکز تحقیقاتی گویای آن است که در بین ۷۵۳ مرکز تحقیقاتی علوم پزشکی کشور، ۲۸۰ مرکز در شهر تهران قرار دارد. دانشگاه علوم پزشکی تهران با ۱۱۱ مرکز تحقیقاتی بیشترین تعداد مرکز تحقیقاتی را دارد و پس از آن دانشگاههای علوم پزشکی شهید بهشتی و ایران به ترتیب با ۷۶ و ۵۱ مرکز تحقیقاتی، در رتبههای دوم و سوم قرار گرفتهاند. بررسیهای ما در خصوص تنوع مراکز تحقیقاتی دانشگاههای علوم پزشکی در سامانه علمسنجی دانشگاههای علوم پزشکی نشان داد که در کشور ۴۳ مرکز تحقیقاتی و دو پژوهشکده در موضوعات «دارو و داروهای گیاهی» وجود دارد. ۲۵ مرکز تحقیقات و دو پژوهشکده به موضوع «گوارش» میپردازند و همچنین ۲۵ مرکز تحقیقاتی و یک پژوهشکده نیز با موضوع «سرطان» فعالیت میکنند. در خصوص کلیدواژه «کودکان» نیز آمار به همین صورت است.
جستجوی کلیدواژههای «دندانپزشکی» و «قلب» در این سامانه حاکی از این است که در هر یک از این موضوعات، ۲۴ مرکز تحقیقاتی و دو پژوهشکده در کشور وجود دارد. ۱۷ مرکز تحقیقاتی نیز در کشور به موضوع «اعصاب» میپردازند. در خصوص «غدد و متابولیسم» نیز ۱۱ مرکز تحقیقاتی، پنج پژوهشکده و یک پژوهشگاه در کشور وجود دارد. ۱۳ و ۱۱ مرکز تحقیقاتی نیز به ترتیب در خصوص بیماریهای «چشم» و «کلیه»، فعالیت دارند. همچنین هشت مرکز تحقیقاتی در کشور، به حوزه ایمونولوژی میپردازند.
این بررسی فقط معطوف به مراکز تحقیقاتی دانشگاههای علوم پزشکی بود ولی دور از ذهن نیست که این همپوشانی حتی در برخی مراکز تحقیقاتی زیرنظر وزارت علوم و مراکز تحقیقاتی زیر نظر ارگانها و نهادهای دیگر کشور نیز وجود داشته باشد.در حال حاضر تقریبا همه پژوهشگران، نسبت به پایین بودن بودجههای پژوهشی معترضاند. بودجه پژوهشی در ایران؛ سهمی کمتر از یک درصد از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص میدهد و این میزان قابل مقایسه با بودجههای پژوهشی کشورهای توسعهیافته نیست. بودجه پژوهشی کشور هنوز حتی به میزان تعیینشده در اسناد بالادستی و سیاستهای کلی ابلاغی نیز نزدیک نشده است! در این شرایط برای کارآمدتر شدن تحقیقات و استفاده از آن برای پیشرفت کشور چه چارهای جز استفاده حداکثری از منابع و پرهیز از موازیکاری وجود دارد؟
تجربههای جهانی نشان داده که فرآیند پژوهش نیازمند همکاریهای همهجانبه است و فعالیتهای تحقیقاتی جزیرهای و پشت درهای بسته، کارآمد نیستند. مراکز تحقیقاتی حتی در حوزههای مختلف، با انجام مطالعات مشترک و پژوهشهای بینرشتهای میتوانند به پاسخهای جدید و نوآورانه برای حل مشکلات برسند. ولی متاسفانه در کشور ما حتی در موضوعات یکسان، چندین مرکز تحقیقات جداگانه وجود دارد!
ایجاد شبکههای تحقیقاتی به عنوان یک راهکار برای همکاری مراکز تحقیقاتی و همکاریهای بینالمللی مطرح شدهاند، ولی هنوز موفق به حل معضل فعالیتهای جزیرهای این مراکز نشده است.
در خصوص قوانین ایجاد مراکز تحقیقاتی، شبکههای تحقیقاتی و... سوالات بسیاری هنوز بیپاسخ مانده. رسیدن به پاسخ در شرایطی که حتی معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت مانند همتای قبلی خود حاضر به پاسخگویی به سئوالات نیست امری دشوار به نظر می رسد.
شاید در گذشته افزایش مواردی مثل تعداد مراکز تحقیقاتی، تعداد مقالات در ژورنالهای خارجی و ...، ضرورت کشور برای شروع فعالیتهای پژوهشی بوده، ولی به نظر میرسد که در این دوره از این ضرورت خارج شدهایم و باید به جای تاکید بر کمیت، به دنبال کیفیت باشیم. پژوهش و تحقیق رویکردی پیشرو، برای شناسایی و حل مسائل از طریق نوآوری و خلق است؛ در سال گذشته با بروز مشکلات ناشی از همهگیری ویروس کووید ۱۹، انتظارات از مراکز تحقیقاتی بیشتر شده است. به نظر میرسد برداشته شدن دیوارهای بلند بین مراکز تحقیقاتی و ایجاد شبکههای تحقیقاتی به هم پیوسته، اولین گامها برای کارآمدتر شدن این مراکز و بالابردن کیفیت پژوهش در کشور باشد.
انتهای پیام