جواد آرینمنش در گفتوگو با ایسنا با اشاره به عدم کارآمدی لازم احزاب در کشور پس از انقلاب اسلامی، اظهار کرد: پس از فروپاشی حزب جمهوری اسلامی، اگرچه احزاب بسیاری روی کاغذ وجود دارند، اما عملا احزاب تاثیرگذاری در عرصه سیاسی نیستند.
وی در ادامه به تشریح علل ناکارآمدی احزاب پرداخت و افزود: ناکارآمدی احزاب، ریشههایی تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و قانونی دارد. اگر به پیشینه تاریخی احزاب نگاه کنیم، برخی آسیبها مانند وابستگی احزاب پیش از انقلاب به بیگانگان، در آن زمان برای احزاب وجود داشته است.
این فعال سیاسی اصولگرا اضافه کرد: همچنین برخی از آسیبها از گذشته تا الان برای احزاب وجود داشته و دارد. آسیبهایی مانند فقدان احساس امنیت احزاب و برخوردهای سلبی که با احزاب صورت میگیرد، ذهنیت منفی مردم نسبت به تحزب که باعث حزبگریزی شده است، عدم آگاهی عمومی مردم در خصوص اهمیت و جایگاه احزاب و فصلی و مقطعی بودن احزاب. همه این موارد از عوامل موثر در ناکارامدی احزاب در ایران هستند.
آرینمنش ادامه داد: همچنین غلبه نهادهای سنتی و فرهنگی بر نهادهای مدنی و احزاب سیاسی، فقدان فرهنگ نقدپذیری و عدم تحمل سیاسی، برخی مشکلات در درون خود احزاب مانند بیبرنامگی و افراطیگری؛ همه باعث شده تا احزاب در ایران از رشد لازم و نقشآفرینی کافی برخوردار نباشند، در حالی که احزاب جزو ضرورتهای نظام مردمسالاری و دموکراسی محسوب میشوند.
وی همچنین به ذکر راهکارهایی برای حل معضل ناکارامدی احزاب در ایران پرداخت و عنوان کرد: یکی از این راهکارها، بها دادن و پررنگ کردن احزاب سیاسی از سوی حاکمیت است؛ که در حال حاضر چنین چیزی وجود ندارد، یعنی احزاب نه حمایت مادی میشوند و نه حمایت غیرمادی.
نماینده پیشین مردم مشهد در مجلس بیان کرد: متاسفانه در کشور ما از دیدگاهها و نقطه نظرات احزاب در تصمیمسازیها استفاده نمیشود، در حالیکه احزاب میتوانند نهاد مشورتی برای حاکمیت باشند. پس از فروپاشی حزب جمهوری اسلامی تا کنون، هیچ کدام از دولتها در جهت تقویت احزاب گامهای اساسی برنداشتند و حتی اگر بر دیدارهای مقامات سیاسی کشور مروری داشته باشیم، میبیینیم که کمتر پیش آمده که احزاب با مسئولان عالیرتبه کشور دیدار داشته باشند و یا مسئولان عالی نظام در جهت تقویت احزاب سخنانی گفته باشند.
آرینمنش با تاکید بر لزوم تغییر برخوردهای سلبی و نگرشهای امنیتی موجود نسبت به احزاب، خاطرنشان کرد: یک سری اقدامات فرهنگی نیز باید از سمت متولیان فرهنگ کشور در زمینه مشروعیت دادن به فعالیتهای حزبی و اصلاح نگرشهای منفی نسبت به تحزب، صورت گیرد.
وی ادامه داد: طبیعتا در این زمینه خانه احزاب و خود احزاب میتوانند نقشآفرین باشند و همچنین حمایتهای نهادهای انقلابی از احزاب نیز میتواند در این خصوص موثر واقع شود. اگر در انتخاباتها، دولت و حاکمیت نقش اصلی و کلیدی را به احزاب محول کند، طبیعتا در جهت تقویت احزاب گامهای مهمی برداشته خواهد شد.
نماینده سابق مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی، با نگاهی با مواضع مسئولان نظام و روسای جمهور گذشته و فعلی، عنوان کرد: تمامی روسای جمهور و مسئولین کشور ما، افتخارشان این است که عضو هیچ حزب و گروهی نیستند، یعنی به جای وابستگی حزبی، حزبگریزی یک ارزش تلقی میشود.
آرینمنش تاکید کرد: ما باید به جایی برسیم که احزاب سیاسی با برنامه در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند، کاندیدای مشخص داشته باشند، کاندیدای احزاب برنامه داشته باشند و از برنامه خود دفاع کنند. این همان چیزی است که در دنیا معمول است، یعنی در نظامهای دموکراسی، احزاب سیاسی به عنوان بازوان اصلی دموکراسی تلقی میشوند، در حالیکه در جامعه ما احزاب به حاشیه رانده میشوند و حزبگریزی یک ارزش و افتخار تلقی میشود.
این فعال سیاسی اصولگرا خاطرنشان کرد: به همین دلیل است که در تمام این سالها به جز یک مورد در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ که حزب موتلفه اقدام به معرفی آقای میرسلیم به عنوان کاندیدای خود کرد، ما دیگر هیچ مسئول یا نامزدی را نداشتیم که خود را وابسته به یک حزب سیاسی بداند.
وی در خصوص چرایی کارآمدتر بودن احزاب انگشتشمار پیش از انقلاب و اوایل انقلاب، نسبت به احزاب فعلی که تعدادشان به ۲۳۰ حزب رسمی میرسد، تصریح کرد: دلیل این مسئله حمایت حاکمیت از احزاب بود. یعنی اگر حزب جمهوری اسلامی کارامد بود، به این دلیل بود که تمامی مسئولان ارشد نظام مانند آیتالله خامنهای و شهید بهشتی، همگی پای کار این حزب آمدند و با اعتقاد راسخ تشکیل این حزب را کلید زدند و با استقبال گسترده مردم هم روبرو شد.
آرینمنش ادامه داد: اما چون در درون این حزب اختلاف سلیقههایی رخ داد و چون ما در این زمینه تمرین مذاکره و گفتوگو انجام نداده بودیم، این اختلاف سلیقهها باعث شد که امام(ره) تشخیص دهند که حزب جمهوری باید تعطیل شود. بدین ترتیب این حزب به محاق رفت و دیگر پس از آن ما هیچ حزب فراگیری را در کشور نداشتیم که بتواند در انتخابات به تنهایی تاثیرگذار باشد.
این نماینده سابق مجلس اضافه کرد: لذا احزاب کوچک مجبور میشوند در کنار هم یک جبههای را تشکیل دهند و کاندیدایی را معرفی کنند که در این جا یک اشکال اساسی که وجود دارد این است که هیچ کس بعد از انتخابات مسئولیت نامزد انتخاب شده را قبول نمیکند و پاسخگوی عملکرد او نیست.
وی همچنین با بیان اینکه برای رسیدن به یک نظام حزبی موفق، خود احزاب نیز باید تحرک بیشتری داشته باشند، عنوان کرد: همچنین جوانگرایی جزو ضروریات مورد نیاز احزاب کنونی است، احزاب موجود در کشور عموما توسط نیروهای قدیمی اداره میشود و از پویایی و جوانگرایی لازم برخوردار نیستند. لذا تحرک بیشتر، جوانگرایی و داشتن برنامه برای اداره کشور، جزو ضروریات احزاب سیاسی است.
آرینمنش با تاکید بر اینکه تحزبگرایی میتواند نقشی اساسی در بهبود وضعیت کشور داشته باشد، بیان کرد: من معتقدم نظاممردمسالاری و دموکراسی بدون وجود احزاب توانمند و فراگیر ناقص است و آسیبهایی که امروز ما در کشور شاهد و به سرعت در حال از دست دادن سرمایههای اجتماعی هستیم، ناشی از فقدان احزاب بزرگ و فراگیر است.
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: در این شرایط طبیعتا آسیبها و نواقص موجود در کشور متوجه حاکمیت و اصل نظام میشود؛ چراکه به جای اینکه احزاب ضربات و آسیبهای موجود در کشور را عهدهدار شوند، مردمهمه کاستیها و ناکارامدیها را به حساب نظام سیاسی و حاکمیت کشور میگذارند که این از لطمات جبرانناپذیری است که باید با تشکیل احزاب قدرتمند جلوی آنگرفته شود.
انتهای پیام