یک پژوهشگر حوزه فلسفه و هنر:

پروژه فکری نولان در Tenet عبور از عقل و بازگشت به قلب است/نگاه او به فلاسفه آلمانی نزدیک است

یک پژوهشگر حوزه فلسفه و هنر گفت: هر چیزی که در فیلم انگاشته دیده می‌شود، مانند کلمات یک کتاب فلسفی است. پروژه فکری نولان در این فیلم عبور از عقل و بازگشت به قلب است.

علی الماسی زند در نشست مجازی بررسی فیلم تنت، ساخته کریستوفر نولان که به همت انجمن فلسفه دانشگاه فردوسی برگزار شده بود اظهار کرد: فیلم تنت از این منظر که خیلی پیچیده است و حرف های ضد و نقیضی درمورد آن زده می‌شود، فیلم خیلی حاشیه‌ سازی شده است. ما می‌دانیم که ژانر فیلم های نولان به ظاهر علمی تخیلی است و پیچیدگی های خاص خود را دارد، اما این فیلم پیچیده تر از فیلم های قبلی او بوده و خیلی از افراد اعتراض دارند نسبت به اینکه او فیلمی ساخته است که فهمیده نشود. 

وی افزود: نولان از جمله فیلم سازهای مولف محسوب می‌شود که تفکرات خاص خود را دارد و پیش از اینکه فیلمساز باشد، نویسنده است و صرفا یک سازنده فیلم به حساب نمی‌آید. شخصی مانند نولان پیش از اینکه فیلم اینسپشن را بسازد، کتاب آن را منتشر کرده بود و تفکرات خود را وارد آن کرده بود. 

این پژوهشگر حوزه فلسفه و هنر تصریح کرد: فیلم های نولان طوری فلسفه ورزی است. در واقع کارگردان و سازنده در این فیلم ها فلسفه ورزی می‌کند و فیلم های چند لایه می‌سازد. معمولا برای اینکه تهیه کنندگان در سراسر دنیا علاقه داشته باشند که از این کارگردان ها حمایت کنند باید پولساز باشند. 

الماسی زند بیان کرد: افرادی که مانند نولان از هوش سینمایی برخوردار هستند سعی می‌کنند فیلم ها را به صورت چند لایه و برای مخاطبان و اقشار مختلف بسازند که همه را به سینما بکشانند و آن ها را مجاب کنند تا برای دیدم فیلم هایشان پول خرج کنند. فیلم تنت مشمول این قاعده می‌شود؛ هم صحنه های اکشن دارد، هم ضرب آهنگ سریعی دارد، علمی تخیلی است و انسان را به تفکر وامی‌دارد و آن ها را گیج می‌کند. 

وی ادامه داد: البته هرکدام از این موارد می‌تواند نزد انسان های مختلف حسن یا عیب یک فیلم باشد. من افرادی را می‌شناسم که وقتی در مقابل پرده سینما گیج می‌شوند، لذت می‌برند و افرادی را هم می‌شناسم که وقتی نمی‌توانند داستان فیلم را متوجه بشوند اذیت می‌شوند و به این دلیل فیلم را نقد می‌کنند.

این پژوهشگر حوزه فلسفه و هنر گفت: باید به این مساله بپردازیم که چرا کریستوفر نولان این‌گونه فیلم می‌سازد، علی‌الخصوص که چهار فیلم اخیر او خیلی پیچیده تر از قبل هم‌ شده است. علاوه بر آن نولان به ندرت از بازیگرانی که می‌توانیم آن ها را سلبریتی بنامیم استفاده می‌کند و عمدا این کار را انجام می‌دهد تا از پیش داوری ها بکاهد و اینکه چیزی از عواطف، احساسات و عکس‌العمل های احتمالی به یاد مانده از کاراکترهای قبلی بازیگر ها در ذهن ها نباشد. 

الماسی زند عنوان کرد: وقتی ما می‌خواهیم در رابطه با زمان صحبت کنیم، خود به خود باید در حد اعلا لبه های علم صحبت کنیم و وقتی راجع به لبه علم صحبت کنیم، به سمت و سوی صحبت هایی می‌رویم که جدا از اصول علمی متعین است. 

وی اظهار کرد: شاید بشود در برخی از نکاتی که در این فیلم راجع به آن حرف زده می‌شود، سرنخ هایی در فیزیک کوانتومی پیدا کرد در مورد اینکه جهان های موازی و بی نهایت انتخاب وجود دارد و... اما این ها فرضیه است و نولان از فرضیه ها عبور می‌کند چون می‌خواهد در کنار آن ها در مورد پروژه فکری خود حرف بزند.

این پژوهشگر حوزه فلسفه و هنر با بیان اینکه پروژه فکری نولان عبور از عقل و بازگشت به قلب است، گفت: آن‌چه که از افکار نولان پیداست، این است که بین حس و عقل، به عقل اصالت را می‌دهد و او را ارزشمندتر می‌داند و بین عقل و قلب نیز طرفدار قلب است و سعی می‌کند قلب، ایمان و عشق را ارزشمندتر از عقل نشان بدهد. 

الماسی زند خاطرنشان کرد: قطعا نمی‌توانیم بگوییم که تمام پیچیدگی هایی که کارگردان در ذهن خود داشته را می‌توانیم متوجه شویم اما سعی می‌کنیم به نکاتی اشاره کنیم و بگوییم که لایه های پنهانی در آثار نولان و فیلم انگاشته وجود دارد. 

وی اضافه کرد: نکته‌ای که خیلی مهم است، این است که در فیلم انگاشته ضرب آهنگ بالایی وجود دارد و اتفاقات خیلی سریع پیش می‌رود و این ضرب آهنگ بالا و سریع در تمام فیلم ادامه دار است. می‌دانم که خیلی از افرادی که فیلم را مشاهده کردند، حتما بین فیلم، تایم را نگه داشتند، به عقب بازگشتند و دوباره صحنه ها را دیده‌اند تا درست متوجه شوند. این یکنواختی سرعت بالای اتفاقات در فیلم یکی از نقدهایی است که شاید درست باشد. 

این پژوهشگر حوزه فلسفه و هنر بیان کرد: در اوایل فیلم، پیش از اینکه ماموریت را به نقش اول فیلم بدهند، او یک خانم دانشمند فیزیکدان را ملاقات می‌کند و آن دانشمند توضیحاتی به او ارائه می‌کند. هنگامی که نقش اول برگشت زمانی و اتفاقات داخل آزمایشگاه را می‌بیند، یک جمله خیلی ظریف و حیاتی می‌زند که آن سرنخی از داستان برای مخاطب است. او درباره اتفاقات سوال می‌پرسد که چرا این اتفاقات می‌افتد و دانشمند در پاسخ می‌گوید که من قرار نیست که جواب چرا را بدهم بلکه باید جواب چگونگی را بدهم.

الماسی زند عنوان کرد: تقریبا مشخص است که نولان، فیلسوف را ناجی دنیا می‌داند نه دانشمند. همان‌طور که در فرم آثارش ژانر علمی را ابزاری می‌داند تا با آن حرف هایش را بزند، در این فیلم هم نشان می‌دهد که علم فقط ابزار است و اگر قرار باشد فردی دنیا را نجات بدهد، کسی است که درگیر چگونه هاست. 

وی تصریح کرد: شاید فردی بگوید کسانی هستند که در لبه علم درگیر چراها هستند و جواب ما این است که فردی که درگیر چراها در لبه علم است، عبور می‌کند و به متافیزیک علم می‌رسد و در آن‌جا صحبت از فلسفه علم مطرح می‌شود و دانشمند به حساب نمی‌اید. 

این پژوهشگر حوزه فلسفه و هنر ادامه داد: جذابیت نولان این است که او یک انگلیسی است و شاید به عنوان یک انگلیسی که فلسفه را دوست دارد، خیلی بعید است که نگاهش انقدر آلمانی باشد. نگاه نولان خیلی به فیلسوفان آلمانی نزدیک است اما همان‌طور که در فلسفه ورزی هایش سعی می‌کند حد وسط را مدنظر قرار دهد، در تمام آثارش نشان می‌دهد که اگر بخواهد به زبان فلسفه صحبت کند، از چیزی در میانه فلسفه قاره‌ای و تحلیلی حرف می‌زند. 

الماسی زند با اشاره به معنای لغت تنت بیان کرد: Tenet یعنی انگاشته یا انگاره و هر فرد از نگاه خود، انگار خود را دارد مانند آن دو نفر که در پایان فیلم رو به روی یکدیگر می‌ایستند و یکی از آن ها صحبت از واقعیت می‌کند و فرد دیگر درباره سرنوشت. 

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۳ دی ۱۳۹۹ / ۱۰:۱۷
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 99102317173
  • خبرنگار : 50404