به گزارش ایسنا، محمد خدادی ـ معاون مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ در نشست بررسی ابعاد رسانه ای شخصیت حاج قاسم سلیمانی در فرهنگسرای رسانه گفت: تاریخ ایران و انقلاب اسلامی قبل و بعد حاج قاسم فراز متفاوتی را تجربه کرد. فکر میکنم نحوه واکنش مردم به شهادت حاج قاسم برای هیچکس قابل فهم درک و برآورد و محاسبه نبود این واکنش قطعاً نماد و جلوهای از واقعیت کشور ما را نشان داد.
او ادامه داد: وقتی حاج قاسم به شهادت رسید کسی فکر نمی کرد که پیکر او در عراق تشییع شود و همه میگفتند ایشان مستقیم به تهران میآید اما در عراق تشییع شد به اهواز رفت به تهران آمد به قم و مشهد رفت و در همه این شهرها تشییع شد. در تاریخ ایران این حجم از حضور جمعیت را در یک مناسبت تاکنون نداشته ایم. شاید در ابتدای انقلاب راهپیمایی ها چنین جمعیتی را به خود جلب میکرد اما آن زمان جمعیت ۳۰ میلیون بود و اکنون ۸۵ میلیون. علاوه بر این دقت کنید که این واکنش برای شهادت یک نظامی است؛ کسی که بیشترین هجمه رسانهای علیه او در چند سال اخیر وجود داشت شاید بهتر باشد بگویم در ۲۰ سال اخیر بیشترین هجمه رسانه را علیه حاج قاسم و بیشترین استقبال را از او داشتیم، فلذا جنگ روایت ها و قرائت ها قدرت امروز دنیا است.
معاون مطبوعاتی با مثالی صحبتهای خود را ادامه داد و گفت: یک عمر احساس مردم دنیا این بود که آمریکا قدرت بی بدیل است اما در یک بحران اجتماعی مثل کرونا دیدید که بیشترین تلفات را داد. آنان این قرائت را به همه القا کرده بودند که شکست ناپذیری، قدرت، توانمندی و ... یعنی آمریکا.
خدادی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا جریان رسانهای ما نسبت به بازتاب اخبار سوریه و عراق موفق عمل نکرده است؟ گفت: برای جریان رسانهای ما سه اتفاق رخ داده است: اولاً کار رسانه ای به جای مهارت تبدیل به شغل شده است. در حقیقت شاغل رسانه داریم نه ماهر. دوماً فضا کمی شده است فکر میکنند اگر یک روزنامه یا خبرگزاری تعداد خبرش بیشتر باشد قدرتش بیشتر است مشکل سوم هم زندگی در گذشته رسانه در دنیای انحصار است ما هنوز نیوز منتشر میکنیم و حتی کار به گفتوگوی تلفنی نیز رسیده است. دقت کنید که نزدیک به ۳۲۰ روزنامه داریم.
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به سوالی مبنی بر حذف عکس حاج قاسم از اینستاگرام گفت: به نظر شما حذف عکس حاج قاسم از اینستاگرام به نفع آن شهید شد یا به ضررش؟ به نفعش شد، چرا که خودش تبدیل به خبر شد و چرایی و چگونگی و پیام شهادت حاج قاسم را بازنشر داد و آن را تکمیل کرد. حذف عکس حاج قاسم تبدیل به یک فضای رسانه ای و خبر شد به نظر شما آیا مردم دنیا نفهمیدند که حاج قاسم شهید شده است؟ بنابراین حذف عکس به معنای عدم انتشار خبر نیست حتی اگر از سوی آمریکایی ها باشد. آمریکا این تصاویر را حذف کرد تا ماجرا رسمیت پیدا نکند و یا کسی نفهمد که این اتفاق افتاده است اما آیا واقعاً موفق بودند؟
خدادی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به ویژگیهای رسانهای شهید سلیمانی گفت: شهید سلیمانی تبیینی کار میکرد و تبلیغی نبود. این موضوع در درون او نهادینه شده بود. مهمترین ویژگی او این بود که چند بعدی فعالیت میکرد؛ از روی مدل تبلیغی سر به خانواده شهدا نمیزد بلکه اعتقاد داشت و برای مدل تبیینی این کار را می کرد. بیشتر از آن که اسمش مطرح شود اثرش مطرح میشد. پس گمانه ها در مورد ایشان تبدیل به یقین شد و شبهاتی که برای او مطرح میکردند تبدیل به باور اما در نقطه مقابل شد.
وی خاطرنشان کرد: حاج قاسم پیام خلق میکرد و این پیام در کلامش نبود بلکه در کارش بود. در حقیقت ماهیت او خلوص بود او سالهای سال زندگی در بیرون از خانه را انتخاب کرده بود و در سخت ترین و پیچیده ترین و پر ریسک ترین نقاط دنیا زندگی میکرد و حتی به عنوان یک سیبل متحرک، حرکت می کرد افرادی بودند که هم او را ترور شخصیتی میکردند هم ترور فیزیکی، اما حاج قاسم با رفتارش از خود دفاع کرد. به نظرم رسانههای ما از حاج قاسم دفاع نکردند بلکه او خودش از خودش دفاع کرد. دقت داشته باشید که ما یک گزارش تلویزیونی از حاج قاسم نداریم یا حتی گزارشی که روزنامه ها و خبرگزاری ها از او رفته باشند نداریم و تمام تصاویر، تصاویر موبایلی است که دیگران گرفته اند. البته بخشی از آن به دلیل ماهیت شغلی اش است اما ماهیت خود او هم چنین بود. یکی از ویژگیهای او این بود که در چهره او لبخند را میدیدی؛ به خاطر داشته باشید در جایی که صداقت باشد و این صداقت الهی باشد، رفتار شما بر دل ها مینشیند. حاجقاسم بر دل این مردم نشست و باعث شد جریان انقلاب اسلامی در جمهوری اسلامی بار دیگر به روز شود.
بر اساس این گزارش، صحبت های محمد خدادی در جریان نشست نقد و بررسی مستند «هجده هزار پا» در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
به نقل از روابط عمومی این فرهنگسرا، در ابتدای این نشست و پس از اکران مستند «هجده هزار پا»، مهدی شامحمدی کارگردان مستند درباره انتخاب این سوژه گفت: سالها بود که میخواستم به سوریه بروم و حضور در فضای بحران را تجربه کنم. در آنجا تصاویر بسیار عجیب و غریبی میدیدم. بچهای که پنج سالش بود و از یک سالگی در محاصره بود. بسیاری از خوراکیها را ندیده بود، شکلات یا موز تاکنون نخورده بودند و تمام خوراکی هایی که تاکنون خورده بود نان و سوپ بود و همه شان پوکی استخوان داشتند به نظرم مظلومیت این آدمها موضوعی بود که خیلی زودتر باید مورد توجه قرار میگرفت.
این کارگردان با اشاره به این که این فیلم مستند مبتنی بر سوژهای از شهید سلیمانی ساخته شده است، گفت: باید اشاره کنم که ایده ساخت این مستند سفارش خود حاج قاسم سلیمانی بود. ایشان از یکی از مسوولان فرهنگی خواسته بودند در مورد امدادرسانی هوایی به دو شهر فوعه و کفریا فیلمی ساخته شود قرعه نیز به نام من افتاد و بسیار از این اتفاق خوشحال هستم وقتی این مسئولیت را پذیرفتم انبوهی از قصه ها در پیش روی من بود و باید خط اصلی روایت این پدیده را پیدا می کردم. کمی تحقیق و جستجو کردیم و در نهایت به کاراکتر اصلی این فیلم که احمد بود رسیدیم.
وی درباره تصاویر آرشیوی که در این فیلم مستند استفاده شده است، گفت: برخی از آرشیوها را از طریق نهادهای مختلف گرفتیم اما بخش بسیار زیادی از تصاویر آرشیوی را از موبایل های مردم دریافت کردیم تصاویری که خودشان قبلاً ضبط کرده بودند. علاوه بر این در داخل شهر محاصره شده یک تصویربردار پیدا کردیم؛ او اتفاقات داخل شهر را ضبط می کرد و البته با فاصله زمانی بسیار طولانی برایمان میفرستاد. آرشیو مسلحین را نیز از طریق شبکه ها و خبرگزاری های خودشان دریافت کردیم که از قضا بسیار هم حرفهای بودند؛ آنقدر آرشیو و تصاویر از حملاتی که کرده بودند داشتند که دستمان باز بود. آرشیو چگونه زندگی کردن مردم فوعه در ابتدای محاصره را هم از موبایل های مردم جمع کردیم. حدود ۶-۷ ماه زمان گذاشتیم تا این آرشیو ۹۰ ساعته را ترجمه کردیم و در کنار آن هم خودمان ۱۸ ساعت تصویربرداری داشتیم که ترجمه آن زمان زیادی برد.
کارگردان مستند «هجده هزار پا» درباره پخش مستند از تلویزیون گفت: در تلویزیون پخش فیلم مستند اینقدر ضعیف و غیراصولی است که مستندساز رغبت نمی کند کاری بسازد در حالی که در زمان جنگ شب های جمعه که قرار بود مستند روایت فتح پخش شود به همان اندازه خیابانها خلوت میشد که یکشنبهها سریال اوشین روی آنتن می رفت. برای مدیران تلویزیون برنامه تاک شو و مستند فرقی ندارد و به همه آن مستند میگویند در حالی که کارکردهای آنها متفاوت است فیلم مستند یک سند است که در آینده می توان به آن رجوع کرد و بهره گرفت اما این موضوع جدی گرفته نمیشود.
انتهای پیام