نگرش سنتی به مدیریت زنان در هزاره سوم /دعوای مذکر و مونثی بر سر قدرت

دبیر کمیته زنان و صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران با اشاره به ابطال مصوبه دولت مبنی‌بر به کارگیری ۳۰ درصدی زنان و جوانان در پست‌های مدیریتی توسط دیوان عدالت اداری، درباره ضرورت تصویب چنین مصوباتی گفت: حضور زنان در جایگاه‌های مدیریتی یک ضروریت فوری برای جامعه ما محسوب می‌شود چراکه در دوران معاصر با وضعیت پیچیده و مبهمی در امور زنان مواجه‌ایم که اصلاح و بهبود آن مگر با حضور زنان در پست‌های مدیریتی برای طرح مسائل زنان و ایجاد درکی مناسب از مسائل این قشر محقق نمی‌شود.

دکتر ندا حاجی وثوق در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: معتقدم رقابت بر سر پست‌های مدیریتی در جامعه کاملا مردانه است، این موضوع هم از منظر کارکردگرایان که منشاء تفاوت در نقش های جنسیتی را تفاوت‌های زیستی و روانی دو جنس می‌دانند و هم از منظر تضادگرایان و فمینیست ها که سلطه مردانه در نظام مردسالار را علت این عامل می‌دانند، مشهود است.

انحصار برخی مشاغل توسط مردان به علت نگرش‌های موجود

نقش کمرنگ زنان نخبه در عرصه‌های مدیریتی 

این مدرس دانشگاه ادامه داد: واقعیت موجود این است که فرآیندهای جامعه پذیری، باورها و نگرش‌های ما در جامعه به شکلی است که اولویت در رقابت بر سر پست‌های مدیریتی را به مردان می‌دهد چراکه در ایران مردان نان آور و پشتیبان اقتصاد خانواده به شمار می روند. در ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی صریحا عنوان شده است که ریاست خانواده از خصایص شوهر و وظیفه زن پاسداری و حمایت از نهاد خانواده است از این رو انحصار و اولویت برخی مشاغل برای مردان است. ظاهرا دستاویزی بهتر از پاسداری خانواده برای به خطر انداختن اشتغال زنان وجود ندارد.

وی با تاکید بر اینکه نقش زنان در عرصه‌های مدیریتی کم‌رنگ است، افزود: از بعد حقوقی و قانونی می‌توان ادعا کرد که زنان در جایگاه خوبی در قوانین داخلی ما هستند، برای مثال  اصل ۱۹ و ۲۰ قانون اساسی حقوق برابر و بدون تفاوت جنسیتی را تضمین می‌کند و دولت را موظف به تامین حقوق زنان می‌داند. همچنین قانون حمایت از حقوق و مسئولیت‌های زنان در عرصه‌های داخلی و بین الملل مصوب سال ۸۵ مجلس شورای اسلامی، حق مشارکت بانوان را در سیاست گذاری، قانون گذاری، نظارت و نقش آفرینی در اداره امور کشور را تصریح می‌کند.


حاجی وثوق تصریح کرد: منشور حقوق شهروندان ابلاغیه رئیس جمهوری در سال ۹۵ نیز صراحتا در ماده ۱۱ بند "ب" به حق زنان در سیاست گذاری، قانون گذاری، مدیریت و اجرای کشور اشاره می‌کند. همچنین سند چشم‌انداز ۲۰ ساله نیز به نقش سازنده زنان در اجتماع و سیاست توجه خاص داشته است اما با این حال در واقعیت، در عرصه عمل و اجرای این قوانین نقش زنان به ویژه در سطح نخبگان بسیار کم رنگ و اندک است.

به گفته دبیر کمیته زنان و صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران، اگرچه در مواقعی در اینباره یک گام به جلو برداشته می‌شود اما همزمان نیز چند گام به عقب برداشته می‌شود که نمونه آن ابطال همین مصوبه دولت است. در عمل شاهد هستیم که سهم زنان از کادر مدیریتی سطوح بالا کمتر از ۵ درصد است.

عدم طرح موضوع حضور زنان در برخی عرصه‌های مدیریتی حتی بدون منع قانونی

این مدرس دانشگاه گفت: حتی بسیاری از مشاغلی که در قانون منعی برای ورود زنان به آن‌ها وجود ندارد در عمل شاهدیم که حتی یک زن هم به این مشاغل ورود پیدا نکرده است؛ از جمله آن می‌توان به عدم حضور زنان در  شورای عالی امنیت ملی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست صدا و سیما و حتی بحث ریاست جمهوری که محل مناقشه است اشاره کرد. با وجود اینکه قانون محدودیت خاصی را برای حضور زنان در این پست‌های مدیریتی نداشته اما طرح موضوع آن هم بجز حضور زنان در جایگاه ریاست جمهوری آن هم در مواردی نشده است.

حاجی وثوق معتقد است که علیرغم اینکه در قانون اساسی و اسناد بالا دستی فرصت های برابری برای دو جنس مدنظر است، اما در عمل شاهد این قضیه نیستیم و نه تنها فرصت مساوی در پیشرفت مشاغل اجتماعی و بدست آوردن سطوح بالای مدیریت میان زنان و مردان مساوی نیست بلکه در طی کردن مراتب صعودی پیشرفت، زنان از بخت چندانی برخوردار نیستند.

واگذاری قدرت و منفعت سخت است حتی برای زنان

وی همچنین این را هم گفت که اصولا واگذار کردن قدرت و منفعت برای نوع انسان سخت است. برای سالیان سال انحصار اشتغال و پست‌های مدیریتی در اختیار مردان بوده و اکنون واگذاری بخشی از این انحصار به زنان سخت است. چه بسا اگر شرایط به گونه عکس قرار داشت، برای زنان نیز واگذاری این قدرت و منفعت سخت بود. همچنین متاسفانه به طور کلی  این مسئله به وسیله فرهنگ، سیاست و راهبردهای سازمانی در جامعه ما در حال پرورش و بازتولید است.

نگرش سنتی به حضور زنان در عرصه‌های مدیریتی حتی در هزاره سوم

دبیر کمیته زنان و صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران، افزود: تا پیش از این عموما فضای عمومی مذکر و تولیدی و فضاهای خصوصی مونث و مصرفی محسوب می‌شدند. در حالی که حتی با افزایش سطح سواد و توانمندی زنان در دوران معاصر و ورود بیش از پیش آنان به عرصه‌های اجتماعی، باز هم شاهد همان نگرش‌ سنتی سابق بر تصمیم گیری‌ها و مدیریت کشور هستیم. این مسئله مختص کشور ما نیست بلکه در تمام دنیا اینگونه است اما  در کشورهای در حال توسعه عمق بیشتری دارد.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: نتیجه آن این است که زنان به طور یکسان و همانند مردان از تصمیم گیری ها و سیاست گذاری‌ها بهره مند نمی‌شوند و حتی در شرایط و عصر حاضر نیز به بازتولید شرایط سنتی می‌پردازند. غافل از اینکه شرایط و مولفه‌های زندگی در هزاره سوم متفاوت شده است و برای رسیدن به رشد و توسعه نمی‌توان از ظرفیت و توانایی نیمی از جامعه غافل شد.

لزوم حضور زنان در عرصه‌های تصمیم گیری و سیاست‌ گذاری برای طرح مسائل زنان


وی معتقد است: مشکلات فعلی در حوزه زنان برطرف نمی‌شود مگر زنانی که شایستگی و توانایی احراز مشاغل مدیریتی و تصمیم گیری و درک و شناخت آشکاری نسبت به مسائل زنان دارند، بتوانند در تصمیم گیری‌ها نقش داشته و یا حداقل در موقیت‌های تصمیم گیری حضور داشته باشند تا به طرح مسائل زنان بپردازند و تصمیم گیران بتوانند درک درستی نسبت به سیاست گذاری‌ها و تصمیمات کلی گرفته شده برای جامعه داشته باشند.

حاجی وثوق محدودیت زنان در حضور پست‌های مدیریتی را دارای تبعاتی برای منافع ملی و اجتماعی دانست و تصریح کرد: اگر بخواهیم وضعیت فعلی زنان را بهبود ببخشیم که از ضروریات جامعه امروز محسوب می‌شود، باید به عدالت جنسیتی که از مصادیق راستی آزمایی دولت‌ها به شمار می‌رود در جهت ارتقای سطح جامعه توجه بیشتری کنیم. حضور زنان در پستهای مدیریتی به این معناست که تصمیم گیری و سیاست گذاری از زنان و برای زنان انجام می‌شود و اینگونه زمینه رشد زنان به عنوان نیمی از پتانسیل جامعه نیز فراهم می‌شود.

لزوم حضور زنان در جوامع برای دست‌یابی به هویت اجتماعی

 ​​​بازتولید چرخه ناآگاهی با دور نگه داشتن زنان از جامعه و دریافت اطلاعات از دنیای مجازی


وی با بیان اینکه نمی‌توان منکر نقش مادران موفق در تضمین نسل فردای جامعه شد، گفت: زمانی که یک مادر به لحاظ اجتماعی و سیاسی با محدودیت‌ها و دغدغه‌هایی روبرو است و هنوز نتوانسته هویت اجتماعی خودش را کامل کند، چگونه می‌تواند در انتقال این مفاهیم به فرزندش موفق باشد؟. اگر زنان نتوانند جایگاهی که شایسته آنها است را به دست آورند و فرصتهای اجتماعی خود را به دلیل  زن بودن و جنسیت خود از دست دهند و یا محدود شوند، در نتیجه دنیای پیرامون خود را ناعادلانه تصور می‌کنند و این باعث ایجاد بدگمانی و سوءظن در زنان و مادران و در نهایت از دست دادن بخشی از سرمایه‌های اجتماعی در جامعه می‌شود.

به گفته این مدرس دانشگاه، زمانی که زنان را در عصر شبکه‌ای از حضور در جامعه دور نگه می‌داریم، در نهایت شناخت این زنان درباره  مسائل و دنیای اطرافشان بر اساس مطالب درجه دو  و ناملموس برگرفته از دنیای مجازی شکل می‌گیرد و زنان  این مطالب را بر اساس شناخت غیر واقعی، نا آگاهانه و ناملموس به کودکان خود منتقل می‌کنند و این چرخه نا آگاهانه در جامعه بازتولید می‌شود.

موانع حضور زنان در عرصه‌های مدیریتی

کار خارج از خانه مقابل کار خانه قرار ندارد

حاجی وثوق به بیان عوامل موثر در حضور کمرنگ زنان در عرصه‌های مدیریتی پرداخت و ادامه داد: از جمله این عوامل، عوامل فرهنگی، اجتماعی، سازمانی و خانوادگی هستند. در حوزه خانوادگی با توجه به ساختار موجود در خانواده‌های ایرانی، زنان شاغل اغلب به طور هم‌زمان سه نقش مادری، همسری و شغلی را ایفا می‌کنند. زنان چنانچه مسئولیت نخستین خود را خانواده بدانند، کم‌تر به کار متعهد هستند و از این رو به کار پاره وقت، مرخصی، ترک شغل و یا کارهای که قدرت انطباق با الگوهای زندگی خانوادگی آن‌ها را داشته باشد نظیر  کار در منزل گرایش پیدا می‌کنند و این در حالی است که لازمه رسیدن به پست‌های مدیریتی صرف وقت و انرژی زیاد برای رشد و پرورش در مشاغل است.

به گفته وی در عرصه سازمانی موانعی نظیر شبکه‌های استخدامی سنتی، تعصبات موجود در استخدام و پیشرفت زنان، عدم تقویت فرصت‌های برابر در قوانین استخدامی و غیره برای زنان وجود دارد. همچنین در عرصه فرهنگی و اجتماعی موانعی هم‌چون گسترش و نهادیته شدن فرهنگ مردانه در محیط‌های کاری، عدم پذیرش فرهنگ خانواده‌ها برای صرف وقت زیاد زنان برای کارهای خارج از خانه، عدم برقراری توازن و تعادل در نقش مادری و همسری و شغلی و ارجح دانستن نقش مادری و همسری بر نقش شغلی و موقعیت شغلی زنان وجود دارد.

پویایی و تحرک اجتماعی پایین شبکه‌های اجتماعی زنان و از دست دادن موقعیت‌های شغلی سطوح بالا

دبیر کمیته زنان و صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران  تصریح کرد: به لحاظ اجتماعی، تحرک شغلی در پیوندها و روابط اجتماعی زنان پایین است، درواقع شبکه‌های اجتماعی زنان به لحاظ پویایی و تحرکات اجتماعی و شغلی در مراتب پایین تری قرار دارند اما مردان بیشتر در شبکه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عضو هستند و از این رو فرصت‌های بهتر و روابط بهتری برای مردان ایجاد می‌شود.

این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود به مسئله انتصاب بر اساس ارتباط نیز اشاره کرد و گفت: این مسئله امری صرفا زنانه نیست، این مسئله‌ای مبتلا به و فارغ از جنسیت است و زنان هم از این قائده مستثنی نیستند اما به دلیل کم بودن تعداد زنان راه یافته به مراتب بالای مدیریتی، حساسیت جامعه بر روی آن‌ها زیاد است و بیشتر این موضوع دیده می‌شود. همچنین اگر بخواهیم منصفانه عملکرد زنان در پست‌های مدیریتی به درستی بررس کنیم زنان کارنامه موفقیت آمیزی داشته‌اند.

وی به ارائه راهکارهایی برای حضور بیشتر زنان در عرصه‌های مدیریتی پرداخت و اظهار کرد: در جامعه ما که خانواده به درستی از حرمت بالایی برخوردار است در گام نخست باید با فرهنگ سازی به این مهم دست پیدا کنیم. کار بیرون از خانه در مقابل منافع خانواده قرار ندارد بلکه باعث اعتلا و غنای خانواده می‌شود. نباید کار خارج از خانه را در مقابل وظایف و مسئولیت‌های زنان در خانه قرار داد بلکه باید قوانین و ساختار خانواده را مورد اصلاح و بازبینی قرار دهیم، تقسیم وظایف و مسئولیت‌ها را در خانواده به شکل دیگری تعریف کنیم چراکه آسیب‌های قرار دادن کار خارج از خانه در برابر وظایف درون خانه بسیار زیاد است.

به گفته حاجی وثوق، تجارب سایر کشورها بیانگر این است که در هر کشوری که زنان به عنوان مولفه‌های اساسی قرار گرفتند نتیجه آن توسعه و پیشرفت کشور بوده است چراکه جامعه نسبت به استعدادهای نیمی از جامعه خود چشم پوشی نکرده و از تمام پتانسیل‌ و ظرفیت‌های خود استفاده کرده است.

همچنان ساختار فرهنگی جامعه ما پذیرای حضور زنان در عرصه‌های مدیریتی نیست

وی با تاکید بر لزوم تقویت قوانین حمایت‌گر زنان برای حضور در عرصه‌های مدیریتی، افزود: ما نیازمندیم علاوه بر تقویت اجرای قوانین حامی حضور زنان در عرصه‌های مدیریتی، بنیه فرهنگی جامعه را برای پذیرش زنان در عرصه‌های مدیریتی نیز تقویت کنیم، چراکه همچنان ساختار فرهنگی جامعه ما چندان پذیرای حضور زنان در این عرصه‌ها نیست و همین امر منجر به سرخوردگی و کاهش اعتماد به نفس زنان شده است.


وی معتقد است که باید به تشویق و تقویت زنانی بپردازیم که پتانسیل تبدیل شدن به مدیر اجرایی کارآمد در حوزه تصمیم گیری و سیاست گذاری را دارند. همچنین باید بتوانیم حس اعتماد از دست رفته زنان را به آن‌ها برگردانیم تا  از ظرفیت و توانایی‌شان استفاده کنیم.

آیا شایسته نیست در ستاد ملی کرونا یک زن برای طرح مشکلات زنان حضور داشته باشد؟

حاجی وثوق در بخش دیگر سخنان خود به پاندمی کووید ۱۹ و ایجاد شرایط سخت در تمامی مسائل برای زنان  اشاره و تصریح کرد: در حالی که بیشترین فشار در شرایط فعلی بر روی زنان است و کرونا و در کل بیماری‌های عالم گیر بیشترین تاثیر را بر روی زنان و کودکان دارند، شاهد این هستیم که در ستاد ملی کرونا به جز تعداد اندکی از پزشکان زن، یک زن برای طرح مسائل خاص حوزه زنان حضور ندارد. در شرایطی که بار آموزش آنلاین فرزندان و مراقبت‌های بالینی بر دوش مادران و زنان است و از سوی دیگر آمار خشونت خانگی علیه زنان و طلاق بالا رفته است، آیا شایسته نبود در ستاد ملی کرونا یک زن حضور داشت که این مشکلات را طرح کند؟.

وی در انتها افزود: شاید تصمیم گیران ما بدون هیچ غرضی درک و شناخت واقعی نسبت به مسائل زنان ندارند و لازم است یک زن به طرح مسائل خاص زنان بپردازد. حضور زنان در عرصه‌های مدیریتی بسیار کمرنگ است. اگر ما دغدغه تقویت نهاد خانواده و پیشرفت و توسعه خانواده را داریم، باید به این مسائل مهم توجه داشته باشیم. نمی‌توانیم و نخواهیم توانست به این مراتب برسیم مگر اینکه از پتانسیل زنان در این راستا بهره‌مند شویم.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۰ دی ۱۳۹۹ / ۰۳:۱۵
  • دسته‌بندی: خانواده
  • کد خبر: 99100906937
  • خبرنگار : 71650

برچسب‌ها