به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: «نیسان آبی تا پایان سال ۹۹ از خط تولید خارج میشود»؛ خبری که دو روز قبل روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت؛ درباره جرمش و این که چرا سایپا تصمیم گرفته این خودروی قدیمی و پر از خاطره را از خط تولید خارج کند، نوشته شده: پرخطر و آلاینده هوا.
نیسان آبی طی سالیان زیادی که از تولیدش میگذرد، ارتقا پیدا نکرده و سیستمش آن قدر معیوب است که همچنان هوا را آلوده میکند. اما راستش را بخواهید نیسان آبی در حافظه تاریخی مردم ایران ثبت شده و حالا دیگر برای خودش فرهنگ و آدابی دارد که مهمترینش این است که هر کسی پشت فرمان این خودرو مینشیند احساس قدرت کرده و هر جور میلش میکشد، فرمان را میچرخاند، وارد عبور ممنوعها میشود، اگر لازم بداند از دست پلیس در یک کوچه باریک و یکطرفه فرار میکند و اگر شرایط ایجاب کند با بلندگویی که معمولا کنار دست راننده است، به سوال پلیس که مثلا با بلندگو میپرسد: نیسان آبی چکار میکنی؟ میگوید: دارم کار میکنم جناب سروان!
نیسان آبی در حالی قرار است از خط تولید خارج شود که کاملا قاطی فرهنگ عامه ایرانیها شده و همه مردم چه شهری و چه روستایی چه باسواد و چه کمسواد آن را میشناسند. این شناسه ملی آن قدر فرهنگ شده که سفیر سابق آلمان در ایران در روزهای آخر حضورش در کشورمان یک روز به سفری درونشهری رفت و سوار نیسان شد و با آن عکس گرفت تا هم با خودش به یادگار ببرد و هم به ما ثابت کند فرهنگ عامه ایران را میشناسد و آن را دوست دارد.
برگ برنده دست نیسان است
رضا ساکی، طنزنویس، نویسنده و تهیهکننده رادیو که اصالتا لرستانی است درباره نیسان آبی نکته جالبی گفت: در لرستان به نیسان میگویند: سایپا! یعنی اگر از یک لر بخواهی که برایت یک نیسان اجاره کند، احتمالا میرود نیسان مدل۲۰۲۰ را میآورد. این را هم بگویم که در سیل لرستان برگ برنده دست کسانی بود که سایپا (نیسان) داشتند. آنها شبانه قبل این که اتفاقات بیخ پیدا کرده و همه جا را گل بگیرد، همه وسایل خانه را ریختند پشت نیسان و از محل سیل گریختند.
نیسان ماشین قدرتمندی است. حدود سه تن وزن را میتواند تحمل کند. همین باعث شده طرفداران زیادی بین ایرانیها و طبقهای داشته باشد که به خودرویی نیاز دارند که با آن بتوانند چند کار را انجام دهند. اگر به فرهنگ عمومی ایران مراجعه کنیم، از قدیم تا همین امروز با نیسان هم مسافر حمل میکنند هم تیرآهن، هم محصولات کشاورزی، هم دام، هم وسیله خانه و خلاصه همه چیز. نیسان را میتوان خودرویی برای تمام فصول دانست.
نیسان فقط نیسان آبی
ساکی درباره این که نیسان آبی چگونه وارد دنیای طنز شده است، میگوید: زمانی رویدادی وارد دنیای طنز میشود که زیاد دیده شود و ماجراهای زیادی را به وجود آورد. نیسان سالهاست پای ثابت بیشتر تصادفات است، اگر از کنار یک تصادف جادهای عبور کنید معمولا رنگ آبی نیسان به چشمتان میآید، در بزرگراهها نیسانها زیاد تصادف میکنند حتی در خیابانهای باریک و کمتردد اگر تصادفی رخ دهد معمولا یکی از بانیان آن نیسان است با آن بدنه قوی و سپرهای قدرتمندی که دارد. خلاف نیسان بالاست و همه اینها باعث شده به چشم مردم این ماشین، خودرویی قانونگریز باشد که میتواند به همه آسیب بزند اما خودش کمتر آسیب ببیند. به چشم مردم نیسانآبی یک جورایی سلطان ماشینهاست. این ذهنیت به مرور در صاحبان و رانندگان نیسان تثبیت شده و این قدرت را میتوان در پشت نوشتههای آنها دید. مثلا مینویسند: همه از عزرائیل میترسند من از نیسان آبی. حتی پشت کامیونها مینویسند: همه از من میترسند من از نیسان آبی. همه اینها باعث شد در دو دهه اخیر نیسان آبی به ادبیات طنز و حتی طنز نمایشی هم وارد شود؛ مثلا جوکی که در دهه ۷۰ برای نیسان ساخته بودند نشان از قدرت و تاکید میکنم قانونگریزی این خودرو در ایران دارد: مامور راهنمایی و رانندگی از فردی که آمده امتحان آییننامه بدهد، میپرسد:«در یک چهارراه در یک سمت ماشین آتشنشانی ایستاده در سمت دیگر آمبولانس، در یک سمت دوچرخه و در چهارمی نیسان آبی. اولویت حرکت با کدامیک است؟ میگوید: اول ماشین آتشنشانی، دوم آمبولانس و سوم دوچرخه... میگوید پس نیسان چی؟ میگوید: آقا! نیسان قبل همه اینها رفت!» البته این را هم بگویم که همه این حاشیههای تلخ و شیرین فقط برای نیسان آبی است. نیسان قرمز و سفید هم داریم، اما آنها بدون حاشیه کار خودشان را انجام میدهند؛ مثلا اگر با پورشه از کنار یک نیسان سفید عبور کنید، اصلا نگران نمیشوید که اتفاق ناگواری برای پورشه شما رخ دهد اما اگر همین نیسان رنگش آبی شود، ناخودآگاه نگران میشوید که نکند یکباره حرکتی کند و به پورشه آسیب بزند.
پرقدرت و قانونگریز
به ساکی میگویم شاید همین طنزها و توجه زیاد به نیسان آبی بود که به مرور رانندگان این خودرو را جسورتر کرد و الان دیگر واقعا احساس میکنند سلطان هستند و میتوانند هر جور دوست دارند، رانندگی کنند؟ میگوید: به نظرم این نوع رفتار را در طبقه اجتماعی افراد میتوان ریشهیابی کرد. نیسان آبی خودرویی است که معمولا برای امور خدماتی از آن استفاده میشود. کسانی از این خودرو استفاده میکنند که شرایط اقتصادی خوبی ندارند و همه امورات زندگی خود را با کار کردن با نیسان تامین میکنند. از آنجا که این خودرو بسیار قدرتمند است به راننده و صاحب خود این اطمینان را می دهد که با آن میتواند همه کاری بکند و نیسانش هیچوقت بدون بار نمیماند. به نظرم شرایط اقتصادی باعث شده راننده نیسان احساس کند از همه ظرفیت آن باید استفاده کند و زیاد در قید و بند قانون نباشد. وقتی میتواند با نیسانش مثلا روزی چهار «بار» را جابهجا کند چرا به دو «بار» قناعت کند. برخی از صاحبان نیسان، از روستاها به شهر میآیند یا از شهرهای کوچک به کلانشهرها، یا فردی نیسانی داشته که در جادههای کمترافیک یا روستایی یا بین دو کارخانه کار میکرده و در این مکانها هر جور که دوست داشته از قدرت نیسان خود استفاده میکرده، حالا مثلا به تهران آمده و هنوز هم ترجیحش این است که با همان بیقانونی در این شهر بزرگ کار کند و درآمد داشته باشد. حتی خودروی عشایر هم نیسان آبی است که در کوه و دشت با آن تردد میکنند اما هر جا لازم بدانند با نیسانشان به شهر هم میآیند. در این شرایط نمیتوان زیاد از آنها انتظار قانونمداری داشت.
قوانین نانوشته نیسان آبی
نیسانسواران حالا دیگر به جمعیت و گروهی مشخص تبدیل شدهاند؛ همانگونه که موتورسواران الان دیگر برای خودشان صاحب فرهنگی شدهاند که معمولا مبتنی بر بیقانونی است، آنها از یکدیگر حمایت هم میکنند؛ مثلا اگر موتورسواری متوجه شود سر فلان چهارراه پلیس ایستاده و موتورسواران را رصد یا آنها را توقیف میکند با ترفندهای مختلف به دیگر موتورسواران خبر میدهد که سمت آن چهارراه نروند. نیسانسواران هم اکنون صاحب فرهنگی هستند که میان بیشتر آنها یکسان است. الان دیگر نه تنها نیسان آبی تبدیل به یک فرهنگ شده که نحوه استفاده از آن هم فرهنگ خاص خود را دارد؛ مثلا پشت بیشتر نیسانها جملات قصار نوشته شده و رانندگان اکثر نیسانها به این باور رسیدهاند که قدرتمندترین خودروی ایران را سوار میشوند که از همه موانع میتواند عبور کند و جالب این که کمکم باورشان شده مردم هم آنها را به عنوان نیسانسوار قبول کردهاند با همه قوانین نانوشتهای که برای خود دارند.»
انتهای پیام