جای خالی تکنولوژی فرآوری ضایعات محصولات کشاورزی در مازندران کاملا مشهود است در حالی که نسبت به فعالیت در این امر، زمینههای مناسبی همچون فرآوری سبوس برنج، سبوس تخمیر شده برنج، پوست مرکبات و تولید پکتین وجود دارد.
زمانی که مواد اولیه در فصل تامین آن، به طور کلی تهیه شود میتوان در طول سال فرآوری آن را انجام داد که این امر خود نیاز به زیرساختهای مورد نیاز را دارد.
دکتر رضا اسماعیلزاده کناری چندی پیش، در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرده بود که، در ارتباط با فرآوری سبوس برنج در تمام جهان این امر متمرکز صورت میگیرد، بدین معنی که کارخانه شالیکوبی، تولید روغن، فرآوری سبوس و غیره به صورت یکجا انجام میشود اما در مازندران کارخانههای شالیکوبی به صورت سنتی، پراکنده و نیمه متمرکز هستند و برای تهیه ماده اولیه مورد نیاز به منظور فرآوری سبوس، به واحدی غیر از این کارخانهها نیاز است، در واقع عملا کارخانههای شالیکوبی در این استان امکان اولیه فرآوری را ندارند.
وی همچنین به نقش تسهیلات در رونق این صنعت، اشاره کرد که، اعطای تسهیلات اگر بر مبنای در نظر گرفتن شرایط مالی، سود اقتصادی، بازار فروش و غیره باشد مطلوب است، اما اگر بدون بررسی بازار فروش و حساب درست، تسهیلات دریافت کنند، کار درستی نیست.
اسماعیلزاده خاطرنشان کرد که، کارخانههایی که توانمندی مالی بالایی دارند، در حال فعالیت هستند اما شرکتها و کارخانههای کوچک با دریافت تسهیلات هزینههای خود را افزایش دادند و قابلیت رقابت ندارند که در این شرایط حتما با شکست مواجه میشوند.
بنا بر نظر کارشناسان، راه اندازی صنایع تبدیلی در مازندران از اهمیت بالایی برخوردار است، وقتی یک ضایعات به ارزش افزوده و یا یک ماده اولیه که ارزش کمتری دارد به ارزش غذایی بالاتری تبدیل میشود، هم از جهت ایمنی و امنیت مصرف کننده ارزشمند است و هم از بروز ضایعات دیگری که در سیستم تولید وجود دارد جلوگیری میکند.
برخی کشاورزان نیز متعتقدند که، کشاورزی امروزه دیگر به صرفه نیست چراکه به اندازه تلاش خود نمیتوانید دستمزد دریافت کنید. هرس، آبیاری، کوددهی، سمپاشی، نهالکاری و غیره اقداماتی است که باغدار باید در طول یکسال زراعی انجام دهد که هریک مشمول هزینههای گزافی است.
باغداران ناچارند از ترس ضایع شدن محصولاتشان، هرطور و به هر قیمتی شده حتی ناچیز محصول را به فروش برسانند چراکه بازه زمانی معینی برای برداشت وجود داشته و محصولات باغی قابلیت ماندگاری روی درخت را ندارند، در واقع سود واقعی را دلالان میبرند.
اینجا است که نقش صنایع تبدیلی بیش از پیش، خود را برای ارتقای درآمد کشاورزان نشان میدهد، موضوعی که هنوز در مازندران، با وجود اصل بودن، در حاشیه است.
اسماعیلزاده در این زمینه، به این موضوع اشاره کرده بود که، مسئولان برای صدور مجوز به منظور جلوگیری از موازی کاری، باید تولیداتی که متفاوت هستند یا سنخیتی به یک ارگان خاصی دارند را در نظر بگیرند، گفته که، باید توجه شود که صرفا صدور مجوز اهمیت ندارد، اینکه ارگان صادر کننده جواز، در قبال صدور مجوز، چه حمایتی میکند مهم است.
وی اظهار کرده بود که، نکته بسیار مهم دیگر این است که متخصصانی که شرایط صدور مجوز و مباحث کارشناسی را به عهده دارند باید صلاحیت موجود در آن زمینه را داشته باشند، به عنوان مثال در زمینه صنایع تبدیلی مواد غذایی فردی که کارشناس زراعت در سازمان جهاد کشاورزی است نمیتواند موثر باشد، چرا که اطلاعات لازم و کافی را ندارد و در آینده مشکلات فراوانی به وجود می آید.
کارشناسان اقتصادی معتقد هستند که، کشورهای آلمان و چین در زمینه ادوات و ماشین آلات کشاورزی حرف اول را میزنند چراکه تکنولوژی آنها متناسب با کشاورزی است و ملزومات اولیه برای تحقق توسعه کشاورزی از معبر صنعت تهیه میشود.
مهدی بشارتده سلوطی یک اقتصاددان مازندرانی نیز چندی پیش به ایسنا گفته بود که، در کشورهای پیشرفته امنیت ملی در گرو امنیت غذا بوده و از این منظر کشاورزی اهمیت ویژه دارد، به همین دلیل توسعه کشاورزی مکمل صنعت شناخته میشود اما در ایران توسعه صنعتی نسبتی با الگوهای جهانی ندارد و ارتباط آن با کشاورزی مغفول مانده است.
وی گفته بود که، جلوگیری از ضایعات محصول را یکی از مزایای صنایع تبدیلی است، افزایش یکباره تولید در نبود صنایع تبدیلی، برداشت غیر اصولی، حمل و نقل و انبارداری نامناسب و نیز فقدان سردخانه های مجهز از دلایل اتلاف محصولات کشاورزی است.
بر این اساس، کشاورزی استان هنوز با نگاه سنتی مدیریت میشود، برخی محققان در این زمینه معتقدند که راه عبور از مشکلات در این بخش، انتصاب مدیرانی که توانمندی و رتبه مدیریتی آنان از سطح کشاورزی مازندران بالاتر بوده و نگاه صنعتی و بازرگانی به کشاورزی داشته باشند، میتواند به توسعه کشاورزی استان کمک کند.
انتهای پیام