به گزارش ایسنا، مجموعه دولت به عنوان متولی اجرای برجام همواره به این ابهامات پاسخ داده است و همچنین آنها را به فراخور زمان به روز رسانی کرده است. سوالات و پاسخ های مربوط به برجام و اجرای آن و نیز شرایط اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ که اخیرا بهروزرسانی شده، بدین شرح است:
۱. آیا متن برجام محرمانه است؟ در غیر این صورت از چه طریقی و برای چه کسانی قابل دسترسی است؟
متن برجام در ۱۵۹ صفحه تنظیم شده به هیچ وجه محرمانه نیست و از طریق سایتهای اینترنتی مختلف قابل دسترسی است. همچنین ترجمه فارسی برجام و همچنین ترجمه فارسی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که برجام ضمیمه آن میباشد برای همگان از طریق تارنمای رسمی وزارت امور خارجه قابل دسترسی است.
۲. مگر ایران یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، از توافق خارج نشده؟ پافشاری بر ادامه این مسیر برای چیست؟
تمام اقدامات ایران در کاهش پایبندی به تعهدات هستهای خود ذیل برجام پس از خروج آمریکا از برجام، وفق بند ۲۶ برجام بوده و عملاً به معنای خروج ایران از این توافق نیست. دلیل ادامه این مسیر هم به این دلیل است که برجام برای جمهوری اسلامی ایران در بردارنده حقوق و البته تکالیفی بود که به دلیل عدم پایبندی طرفهای برجام به تعهداتشان که همان حقوق مسلم ایران است، با استناد به بند ۲۶ ایران نیز به تکالیف خود ذیل این توافق پایبند نیست لیکن کماکان حق خود را برای بهرهبرداری از حقوق مندرج در این توافق که اولاً به رسمیت شناخته شدن فعالیتهای هستهای کشور بوده و ثانیاً برداشته شدن تحریمها و عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی کشور است مسلم میشمرد.
۳. گامهای پنجگانه هستهای که ایران یک سال پس از خروج آمریکا از برجام آغاز نمود درباره چه موضوعی است؟
جمهوری اسلامی ایران، پس از خروج ایالات متحده از برجام در تاریخ ۸ مه ۲۰۱۸ مصادف با ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ این حق را داشت که وفق بند ۲۶ برجام، روند کاهش تعهدات هستهای خود را آغاز کند؛ لیکن به فراخور شرایط و برمبنای یک صبر راهبردی ضمن فعالسازی سازوکار حل اختلاف ذیل برجام، به دیگر طرفهای برجام یکسال فرصت داد تا این موضوع را به نحو احسن حلوفصل نمایند. پس از گذشت این یک سال نهایتاً در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ (۸ مه ۲۰۱۹) ایران اولین گام برای کاهش گام به گام تعهدات هستهای خود ذیل بند ۲۶ برجام را آغاز نمود. این گامها عبارتند از:
- گام اول – ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸: افزایش ذخیره اورانیوم غنیشده (بند ۷ برجام و ۵۶ الی ۶۰ ضمیمه اول که مقرر بود انباشت اورانیوم غنیشده به بالای ۳۰۰ کیلوگرم نرسد) و انباشت آبسنگین (بند ۱۰ برجام و ۱۴ ضمیمه اول که مقرر بود به بیش از ۱۳۰ تن نرسد)
- گام دوم- ۱۴ تیر ۱۳۹۸: افزایش سطح غنیسازی اورانیوم (بند ۵ برجام و بند ۲۸ ضمیمه اول که مقرر بود به غنای بیش از ۳.۶۷ نرسد) و اقدامات مربوط به مدرنسازی رآکتور آب سنگین اراک (پیوست یک برجام)؛
- گام سوم- ۱۵ شهریور ۱۳۹۸: گسترش و شتاببخشی به فعالیتهای تحقیق و توسعه هستهای سازمان انرژی اتمی بر اساس نیازهای فنی (بند ۳ برجام)
- گام چهارم- ۱۵ آبان ۱۳۹۸: تزریق گاز به سانتریفیوژهای فردو (بند ۶ متن اصلی و بندهای ۴۴ الی ۴۹ ضمیمه اول که مقرر شده بود ۱۰۴۴ سانتریفیوژ در فردو بدون گاز بچرخند)
- گام پنجم- ۱۵ دی ۱۳۹۸ : گام نهایی و توقف آخرین محدودیتهای عملیاتی ایران (شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنیشده و فعالیتهای تحقیقوتوسعه)
در حقیقت پس از این گامهای پنجگانه، اگرچه ایران کماکان طرف برجام بوده و طبق متن توافق حقوق خود را مسلم میشمارد، به هیچیک از تعهدات هستهای پیشین خود ذیل برجام متعهد نبود و صرفاً بر اساس نیازهای فنی به فعالیتهای هستهای میپردازد.
۴. ذکر نام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و دانشمند شهید محسن فخری زاده در برجام برای چیست؟
در الحاقیه شماره ۲- بخش ۲برجام فهرست اشخاص، موجودیتها و نهادهای مندرج در ضمیمه شماره ۱تصمیم ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی و ضمیمه شماره۸ آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ اتحادیه اروپایی ذکر شده که نام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و دانشمند شهید محسن فخری زاده نیز در زمره این اسامی است که طبق جدول زمانبندی پس از گذشت هشت سال از روز قبول توافق یعنی ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ از لیست تحریمهای اتحادیه اروپا خارج میشوند که متاسفانه سردار بزرگ ما و پس از ایشان دانشمند هستهای کشورمان پیش از این تاریخ به دست دشمنان قسم خورده این کشور و با ناجوانمردی تمام به شهادت رسیدند.
۵. آیا جمهوری اسلامی ذیل برجام، بهصورت ابدی به چیزی متعهد شدهاست؟
خیر؛ غیر از مساله ساخت بمب هستهای، جمهوری اسلامی هیچ موضوعی را به صورت ابدی نپذیرفتهاست. بلکه تمام محدودیتهای پذیرفته شده، دارای زمانبندی مشخص و غیردائمی از روز قبل توافق است. تمام این موارد و زمانبندیها در متن برجام قابل بررسی است.
۶. آیا برجام قابل مذاکره مجدد است؟
از آنجایی که برجام یک توافقنامه و سند جامع و نهایی برای یک بحران ساختگی به وجود آمده در مورد برنامه هستهای کشورمان است و بر اساس ملاحظات و پیچیدگیهای ویژه تنظیم شده است. سند برجام از پیوستگی و انسجام خاصی برخوردار است و امکان دستکاری آن به دلیل پیوستگی و ارتباط بینِ بخشی ای که دارد، ممکن نیست. لذا قابل مذاکره مجدد نیست. برجام سندی خود بسنده است و بدون وابستگی به سایر شرایط و قوانین و ... قابلیت اجرائی شدن دارد و از آنجا که نتیجه هرگونه مذاکره مجددی پیرامونِ آن شاید تغییر در متن را مدنظر قرار دهد، به دلیل پیوستگیِ میان بخش های مختلفِ آن، درج تغییرات مقدور نیست و لذا قابلیت مذاکره مجدد را ندارد.
۷. آیا برجام ارتباطی با سایر مسائل مانند تحولات منطقهای و موشکی و غیره دارد؟
براساس تفاهم و اراده سیاسی نزد تمامی طرفهای مذاکره کننده برجام، این توافقنامه فقط مسائل هستهای جمهوری اسلامی ایران و موضوعات رفع تحریم را مدنظر قرار داده و صرفنظر از تمامی مسائل دیگر از جمله منطقهای و موشکی، نهائی و توافق شده است. تنها قطعنامه ۲۲۳۱ در ضمیمه B بند ۳، در خصوص موضوع موشکی از جمهوری اسلامی ایران خواسته است تا ۸ سال از روز قبول توافق برجام از هرگونه فعالیت مرتبط با موشکهایی که برای قابلیت حمل سلاحهای هستهای طراحی شدهاند، خودداری نماید. براساس این بند جمهوری اسلامی ایران به دلیل عدم برخورداری از سلاح هستهای و عدم طراحی موشک با قابلیت حمل کلاهکهای هسته ای، همواره از توسعه صنایع موشکی خود دفاع کرده است و در عمل مانعی بر مسیر پیشرفتهای موشکی بالستیک در برنامه دفاعی کشور نمیباشد.
۸. رهبری در نامه خود خطاب به رئیس جمهور فرمودند وضع هرگونه تحریم جدید به منزله نقض برجام است، آیا این امر در متن برجام پیشبینی شده بود؟
بند ۲۶ برجام در بیان موضوع ایران به صراحت منعکسکننده همین امر و تبعات آن میباشد که بیان میدارد:
«... ایران اعلام کرده است که تحمیل یا بازگرداندن تحریمهای مشخص شده در پیوست دو یا وضع تحریمهای جدید هستهای را به منزله مبنایی برای توقف کلی یا جزیی اجرای تعهدات خود وفق این برجام، تلقی خواهد نمود».
۹. آیا موقعیت فعلی جمهوری اسلامی ایران در جامعه بینالمللی در شرایط پس از خروج آمریکا از برجام، تفاوتی با قبل از انعقاد برجام دارد؟
آنچه میتوان در پاسخ به این سوال بهصورت خلاصه بیان داشت این است که جمهوری اسلامی، در سال ۲۰۱۵ میلادی و پیش از انعقاد برجام، موضوع چندین قطعنامه تحریمی شورای امنیت ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بود، قطعنامههای تحریمی که نه تنها توسط چین و روسیه وتو نشدند، بلکه رای مثبت این کشورها را دریافت نمودند. اما پس از انعقاد برجام و متعاقب آن تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، تمامی تحریمهای ملل متحد علیه ایران، به یکباره خاتمه پیدا کردند که این خود امری کمسابقه به شمار میرفت. با این وجود در ماه مه سال ۲۰۱۸ میلادی، ایالات متحده به صورت یکجانبه از برجام خارج شد و تمام تحریمهای خود علیه ایران را بازگرداند. در این برهه از تاریخ شاهد آن هستیم که برای اولین بار، یک عضو دائم شورای امنیت ملل متحد، یعنی ایالات متحده آمریکا، خود ناقض قطعنامه شورای امنیت میشود و توانایی ارائه هیچگونه توجیهی برای این امر ندارد.
شاهدی از تغییر رویکرد جامعه بینالمللی نسبت به ایران را حتی در شرایط پس از خروج آمریکا از برجام و ذیل فشارهای همه جانبه این کشور برای تاثیر بر عملکرد و موضعگیری دیگر کشورها، ترکیب رایها در آخرین قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص مساله هستهای ایران است؛ در تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۲۰ وقتی پیشنویس قطعنامهای علیه جمهوری اسلامی ارائه میشود پس از تعدیل فراوان ادبیات و متن آن، در نهایت با دو رای منفی چین و روسیه و هفت رای ممتنع و بدون اجماع به تصویب میرسد. این درحالی است که قطعنامههای شورای حکام پیش از برجام، علیه ایران با ادبیاتی بسیار تندتر و با آرای بیشتری به تصویب میرسیدند. این نمونهای از تغییر رویکرد جامعه بینالمللی به جمهوری اسلامی ایران پس از برجام، حتی پس از خروج آمریکا از برجام است.
آمریکا و برجام
۱۰. آیا مساله خروج از برجام (همچون خروج آمریکا) در متن برجام پیشبینی شده است؟
در برجام به دلیل ماهیت سیاسی توافق، عملاً سازو کار خروج به نحوی که در معاهدات بینالمللی درج میشود موجود نیست. با این حال به دلیل وجود احتمال عمل نکردن برخی طرفهای توافق به تعهداتشان یا خروج از توافق، بند ۲۶ در برجام درج شده است که بیان میدارد:
«اتحادیه اروپایی فارغ از فرآیند حل و فصل اختلافات پیش بینی شده در این برجام، از بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم هایی که اجرای آنها را وفق این برجام لغو کرده است، خودداری می نماید. هیچ گونه تحریم جدید هسته ای شورای امنیت و هیچ گونه تحریم جدید هستهای اتحادیه اروپایی یا اقدامات محدودیتساز وجود نخواهد داشت. ایالات متحده، با حسن نیت، نهایت تلاش خود را برای دوام این برجام و پیشگیری از ایجاد تداخل در تحقق متمتع شدن ایران از لغو تحریم های مشخص شده در پیوست ۲ به عمل خواهد آورد. دولت ایالات متحده فارغ از فرآیند حل و فصل اختلافات پیش بینی شده در این برجام ، در چارچوب نقش مشخص رئیسجمهور و کنگره، از بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم های مشخص شده در پیوست ۲ که اعمال آنها را وفق این برجام متوقف کرده است، خودداری می نماید. دولت ایالات متحده، در چارچوب نقش مشخص رئیس جمهور و کنگره، از اعمال تحریم های جدید مرتبط با هستهای خودداری خواهد کرد. ایران اعلام کرده است که تحمیل یا بازگرداندن تحریم های مشخص شده در پیوست دو یا وضع تحریمهای جدید هستهای را به منزله مبنایی برای توقف کلی یا جزیی اجرای تعهدات خود وفق این برجام، تلقی خواهد نمود.»
۱۱. چرا در برجام تضمینی از آمریکا گرفته نشده است تا این کشور را مجبور به پایبندی به توافق کند؟
گرفتن ضمانت در عرصه بینالملل به معنای عام و مصطلح آن عملاً ممکن نیست؛ چراکه هیچ کشوری حاضر به چشمپوشی از حاکمیت و تمامیت خود در اعمال نفوذ بهعنوان یک بازیگر در عرصه بینالملل نمیباشد؛ بدین معنی که هیچ کشوری را در صورتی که تصمیم به عملی بگیرد نمیتوان مجبور به امر دیگری کرد. اما آنچه در حقیقت ضمانت اجرای پایبندی به مفاد یک توافق بینالمللی در نظر گرفته میشود دو طرفه بودن حقوق و تکالیف در آن توافق است. به نحوی که هریک از طرفین بدانند در صورت عمل نکردن به تکالیفشان، طرف مقابل نیز تکالیف برآمده از متن توافق را که مطلوب اوست نقض میکند و عملاً عدم پایبندی به تعهدات هزینهزا میشود. این مورد به خوبی در چندین بند برجام دیده شده است؛ از جمله بند ۲۶ که ایران با استناد به همین بند به توقف تعهدات هستهای خود پرداخت.
۱۲. اگر برجام توافق خوبی بود، چرا آمریکا هم تمایلی به ادامه آن نداشت و از آن خارج شد؟
پاسخ این سوال تا حدی درون خود سوال نهفته است؛ در حقیقت در صورتی که دولت ایالات متحده که در موقعیتهای متعدد دشمنی خود با ملت ایران را نشان داده است، منافع حاصله از این توافق برای خود را در مقابل تعهدات و تکالیف خود، قابل قبول میدید سعی بر ابقای وضع موجود و ادامه طرفیت در برجام داشت؛ در مقابل خروج ایالات متحده از برجام و تلاش برای برهم زدن آن، اگرچه مطلوب نیست، لیکن حاکی از این واقعیت است که از دید آمریکاییها، دادهها و ستاندههای برجام در راستای منافعشان نبوده و مطلوب آنها نیست.
۱۳. آیا اگر آمریکا بخواهد به برجام بازگردد، این امکان وجود دارد؟ ما آن را میپذیریم؟
در خصوص این مساله فصلالخطاب سخنان رهبر معظم انقلاب است که در بیانات در ابتدای درس خارج فقه مورخ ۲۶ شهریور ۱۳۹۸ فرمودند:
«رئیسجمهور محترم، وزیر خارجه، مسئولین کشور همه یکصدا، یکزبان گفتند که ما با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد؛ نه مذاکرهی دوجانبه، نه مذاکرهی چندجانبه. اگر آمریکا حرف خودش را پس گرفت و به آن معاهدهی هستهای که نقض کرده بود برگشت و توبه کرد و شد عضو کشورهای معاهدهکننده، آن وقت در جمع کشورهای معاهدهکننده که شرکت میکنند و با ایران صحبت میکنند، او هم شرکت کند؛ بدون آن، هیچ گونه مذاکرهای در هیچ سطحی بین مسئولان جمهوری اسلامی و آمریکاییها اتّفاق نخواهد افتاد؛»
این به معنای امکان پذیرش مشروط آمریکا در برجام است؛ پذیرشی مشروط به ایفای تعهدات برجامی که این کشور تا امروز نقض کرده است.
۱۴. بدعهدی آمریکا در تاریخ رابطه با ایران بسیار واضح و روشن بود؛ پس چرا باز هم به دام آمریکا افتادیم؟
ایران بعد از انقلاب اسلامی در هیچ توافق خاصی مانند برجام با ایالات متحده طرف نبوده که تجربه آن توافق خاص را مدنظر قرار دهیم؛ اما «عهدنامه مودت، روابط اقتصادی و حقوق کنسولی» که در سال ۱۹۵۵ میلادی (۱۳۳۴ هجری شمسی) بین ایران و ایالات متحده منعقد شد، حتی پس از انقلاب از جانب طرفین معتبر و قابل استناد بود که حتی نزد دیوان بینالمللی دادگستری نیز چندین بار از طرف ایران مورد استناد قرار گرفت. اعتبار این عهدنامه ادامه داشت تا اینکه پمپئو وزیر خارجه ترامپ در اکتبر ۲۰۱۸، حدود پنج ماه پس از خروج از برجام از این توافق ۶۳ ساله بین دو کشور خارج شد. در حقیقت دشمنی ایالات متحده با جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست، اما تجربه موجود حاکی از این بود که در صورت حصول توافق، خصوصاً در روندی که خود آمریکاییها اصرار به آغاز آن را داشتند، خودشان از آن توافق خارج نشوند و در مقابل احتمال خروج ایران از این توافق به مراتب بیشتر بود. با این وجود احتمال خروج طرفهای مقابل ایران از نظر دور نماند و سازوکار مندرج در بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام به صراحت موضع ایران را چنین اعلام میکند:
«ایران اعلام کرده است که تحمیل یا بازگرداندن تحریمهای مشخص شده در پیوست دو یا وضع تحریمهای جدید هستهای را به منزله مبنایی برای توقف کلی یا جزیی اجرای تعهدات خود وفق این برجام، تلقی خواهد نمود.»
۱۵. ایالات متحده با خروج از برجام و وضع مجدد تحریمهای ظالمانه خود علیه ملت ایران، آشکارا قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد را نقض کرده، عدم پایبندی آمریکا به قطعنامههای شورای امنیت و نقض صریح آنها چند بار اتفاق افتاده است؟ آیا این موضوع قابل پیشبینی نبود؟ از چه روی مقامات وزارت امور خارجه با تاکید بیان میداشتند که آمریکا از برجام خارج نخواهد شد؟
از زمان تاسیس ملل متحد، یعنی سال ۱۹۴۵ میلادی (حدود ۷۵ سال پیش) تا امروز اولین بار است که یک عضو دائم شورای امنیت، به نقض اساسی و صریح یک قطعنامه مصوب این شورا دست میزند. بدین معنی که نقض اساسی قطعنامه شورای امنیت، که در اینجا قطعنامه ۲۲۳۱ مد نظر ما است، نهتنها توسط ایالات متحده که توسط هیچ یک از پنج عضو دائم شورا اتفاق نیافتاده است. از اینرو احتمال این اقدام تا حدی پایین تحلیل میشد که نزدیک به صفر بود؛ البته شاهد بودیم ایالات متحده هیچ خط قرمزی برای خود، حتی در مورد تصمیمات شورای امنیتی که با نابرابری در آن حق وتو دارد نیز متصور نیست. با این حال با پیشبینی همین مقدار احتمال بسیار اندک و درج مفاد بند ۲۶ در متن برجام، کاربردی ترین ضمانت اجرا یعنی عدم پایبندی متقابل در توافق از طرف ایران درج شد. بدین معنا که در صورت وجود این باور برای ایران مبنی بر عدم پایبندی هریک از طرفهای توافق به تعهداتشان برای رفع تحریمها ذیل برجام، ایران عمل به تعهدات خود به صورت جزئی یا کلی را متوقف خواهد کرد.
تحریمها و برجام
۱۶. درحالی که قرار بود هیچ یک از تحریمها تعلیق نشوند و مستقیماً برداشته شود، چرا در متن برجام چندین بار کلمه تعلیق (suspension) آمده است؟
در متن برجام جمعاً یک بار واژه Suspended و سه بار کلمهSuspend ذکر شده است. درخصوص این موارد با مراجعه به متن برجام توضیحات مقتضی ارائه میشود.
بند ۱۶.۱ از پیوست ۵ که به برنامه اجرای برجام می پردازد:
اتحادیه اروپایی:
« مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ را لغو و مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی را تعلیق خواهدکرد، به نحو مصرح در بخش های ۱-۱-۱- تا ۳-۱-۱؛ ۵-۱-۱ تا ۸-۱-۱؛ ۱-۲-۱ تا ۵-۲-۱ ؛ ۱-۳-۱ تا ۲-۳-۱پیوست شماره دو (تا جایی که به مواد ۱۶ و ۱۷ تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ مرتبط می شود) و به نحو مصرح در بخش های ۳-۳-۱ ، ۱-۴-۱ ۲-۱-۱۰-۱ پیوست شماره دو (تا جایی که به مواد۳۹ ، ۴۳،(الف)۴۳ آئین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ مربوط می شود). دولت های عضو اتحادیه اروپایی درصورت لزوم اقدام به لغو یا اصلاح قوانین ملی اجرا کننده تصمیم و آیین نامه اجرایی فوقالذکر خواهند نمود».
بند ۱۶.۳ از پیوست ۵ که به برنامه اجرای برجام می پردازد:
«نام افراد و موجودیتهای مشخص شده در الحاقیه شماره ۱ پیوست شماره دو این برجام را از ضمیمههای شماره ۸ و ۹ آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ اتحادیه اروپایی خارج خواهد کرد. اقدام به تعلیق مفاد تصمیم شماره /CFSP۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی، به شرح مصرح در بخش ۱.۹.۱ پیوست شماره دو در ارتباط با افراد و موجودیتهای مندرج در الحاقیه شماره ۱ پیوست شماره دو خواهد نمود.
بند ۲۰.۱ از پیوست ۵ که به برنامه اجرای برجام می پردازد:
اتحادیه اروپایی:
«اقدام به لغو مفاد آیین نامه اجرایی شماره ۲۰۱۲/۲۶۷ شورای اتحادیه اروپایی و تعلیق مفاد متناظر در تصمیم شماره ۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی خواهد کرد، به شرح مصرح در بخش های ۴-۱-۱ ، ۲-۳-۱) تا جاییکه به مواد ۱۵و ۱۸ تصمیم شورا و مواد ۳۶ و ۳۷ آییننامه اجرایی شورا مربوط می شود)، و بخش های۱-۵-۱ و ۲-۵-۱) تا جاییکه به محدودیت های ناظر بر موشک های بالیستیک مربوط می شود)، و بخش های ۱-۶-۱ تا ۱-۹ -۱ پیوست شماره دو.»
برای توضیح تفاوت در معنای این تعلیق، با تعلیق تحریم ها لازم است توضیح مختصری درباره نظام اعمال تحریمهای اتحادیه اروپا ارائه شود. به لحاظ حقوقی، اعمال تحریم علیه کشوری دیگر، با سازوکارهای قانونی مختلفی توسط نهادهای مختلف دنبال می شود. در اتحادیه اروپا که یکی از طرف های برجام است، برای اعمال هر تحریم دو اقدام قانونی مورد نیاز است، یک تصمیم شورا (Council Decision ) که جنبه سیاسی دارد و یک آئین نامه حقوقی شورا (Council Regulation) که جنبه حقوقی- اجرایی دارد و از مبنای لازمالاجرائی در درون اتحادیه اروپایی برخوردار است. در تمام مجموعاً چهار مورد ذکر کلمه تعلیق (Suspend)، اشاره به «تعلیق تصمیم سیاسی شورای اتحادیه اروپا» داشته و قبل از آن، مقررات حقوقی شورا اختتام (Terminate) یافته است.
همانطور که در متن قرائت می شود این تعلیق، به تعلیق تصمیم مذکور اشاره داشته و ارتباطی با تعلیق تحریمهای اتحادیه اروپا ندارد، چراکه آئین نامه اجرایی تحریمی لغو شده است.[۱]
بند ۲۰.۴ از پیوست ۵ که به برنامه اجرای برجام میپردازد:
اتحادیه اروپایی:
«کلیه مفاد مندرج در تصمیم شماره /CFSP۴۱۳/۲۰۱۰ شورای اتحادیه اروپایی که در «روز اجرا» تعلیق شده بود را لغو خواهد کرد.»
این بند نیز به وضوح درخصوص لغو تحریمهای شورای اتحادیه اروپایی با اجرای برجام است.
۱۷. چرا پس از برجام فقط تحریمهای هستهای برداشته شد؟
با بررسی سوابق مذاکرات، این امر مسلم است که حسب فرموده مقام معظم رهبری، آنچه در روند مذاکرات، موضوع مذاکره و در نهایت توافق بود، مساله هستهای بود و لاغیر؛ از این رو در آخر برداشتن تحریمهای هستهای در توافق مقرر شد. چراکه اگرچه چالشهای ساختگی کشورهایی چون آمریکا با جمهوری اسلامی ایران محدود در موضوع هستهای نبود، لیکن جز مساله هستهای هیچ موضوع دیگری برای مذاکره مورد قبول واقع نشد.
۱۸. وِیور (waiver) چیست؟ دلیل پذیرش این سازوکار بهجای لغو تحریمها چه بود؟ آیا با وجود این ویورها منافع ملیمان تامین میشد؟
Waiver یا همان اسقاطیه به معنای توقف اجرای تحریم در یک بازه زمانی مشخص (معمولابین ۴ ماه تا یک سال) میباشد. به این معنا که بنا به تشخیص رئیسجمهور ایالات متحده، یک قانون تحریمی (یا بخشی از آن) برای مدت مشخصی که در متن قانون تصریح شدهاست، اجرایی نخواهد شد. معمولا پس از اینکه رئیسجمهور تشخیص دهد توقف اجرای یک قانون برای تأمین منافع امنیت ملی ایالات متحده ضروری است، اجرای آن قانون متوقف خواهد شد، مگر اینکه متن قانون ترتیبات دیگری را پیشبینی کرده باشد.
رهبری در بیانات شان در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری مورخ ۱۲/۰۶/۱۳۹۴ با اشاره به این موضوع فرمودند: «البته در بعضی از موارد گفتند که لغو دست دولت آمریکا که طرف مذاکرهی ما است، نیست؛ آنها را گفتند که متوقف میکنیم و از حقوق قانونی خودمان استفاده میکنیم و کارهایی از این قبیل؛ ...»
تامین یا عدم تامین منافع ملی با وجود اسقاطیهها بستگی به نحوه اجرای آن و اراده رئیس جمهور امریکا دارد. مثلاً در زمان ریاست جمهوری اوباما به دلیل تمدید اسقاطیهها در عمل همچون لغو تحریم بود؛ اگرچه به هیچ وجه مطلوب نبود. در مقابل و در زمان ریاست جمهوری ترامپ جز در چند مورد، اسقاطیهها تمدید نشدند و بر منافع ملی آثار بدی بر جای گذاشتند.
۱۹. با توجه به وضع تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران پس از برجام و در زمان دولت اوباما و استمرار آن در دولت ترامپ، از طرف برخی منتقدین برجام چنین بیان شده که وضع تحریمها علی ایران توسط آمریکا در زمان اوباما و ترامپ تفاوتی نداشته، مقایسه مختصر سیاست تحریمی دولت اوباما و ترامپ پس از برجام چگونه است؟
در برنامه تلویزیونی «جهان آرا» شبکه افق در مورخ ۱۰ آذر ۱۳۹۹ مطالب خلاف واقعی توسط آقای نبویان بیان شد. در مورد تحریم های ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران ایشان گفتند: «من رفتهام شمردهام، مقدار فرمان اجرایی اوباما علیه ملت ایران در هشت سال خودش ۱۲ تا بود و ترامپ که این همه بهش گفته می شود، ۳ تا بود. بله! این چهار سال بود، آن هشت سال، این را دو برابرش کنیم، می شود ۶ تا، در حالی که آن ۱۲ تا بود».
در این راستا چند نکته قابل تأمل است:
۱. فرمان اجرایی تنها ابزار تحریمی دولت آمریکا نیست و تحلیل سیاست تحریمی دولت ایالات متحده بر مبنای تعداد فرامین اجرایی صادره، از اساس نادرست است و نتایج غلطی به دست می دهد.
ایالات متحده از چند طریق نسبت به وضع و اجرای تحریم اقدام می نماید:
- قوانین کنگره
- فرامین اجرایی صادره توسط رئیس جمهور (که میتواند مستقل باشد و یا در راستای اجرای قوانین کنگره)
- افزودن نام افراد و نهادها به فهرستهای تحریمی
- اقدامات مکمل جهت ضمانت اجرای تحریم (توسط نهادهایی چون وزارت خزانهداری، وزارت امور خارجه، وزارت دادگستری، وزارت بازرگانی و...)
۲. در دوره ریاست جمهوری اوباما در مجموع ۹ فرمان اجرایی علیه کشورمان صادر شد که پس از اجرای برجام، ۴ مورد آن لغو و یک مورد جهت اجرای برجام اصلاح شد: (در نتیجه فقط ۴ مورد آن باقی ماند که به موضوعات حقوق بشری، مسائل منطقهای و موضوعات غیرهستهای مربوط میشد).
۳. در دوره ریاست جمهوری اوباما، کنگره آمریکا چندین قانون مهم علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب کرد، قوانینی همچون: CISADA، TRA، NDAA۲۰۱۲ و IFCA که بسیار مهم بوده و همچنان مبنای بسیاری از تحریمهایی است که پس از خروج آمریکا از برجام، وضع شدند؛
۴. تحریمهای وضع شده در آن بازه زمانی، موجب فشار فراوانی به کشور شد و به هیچ عنوان نمیتوان عملکرد خصمانه دولت اوباما و کنگره ایالات متحده در آن زمان را تطهیر و توجیه نمود؛
۵. پیش از برجام که دولت آمریکا هیچگونه تعهدی برای عدم وضع تحریم علیه ایران نداشته است. اگر قرار است سیاست تحریمی دولت آمریکا پس از اجرای برجام مورد بررسی قرار گیرد، میبایست تاثیر برجام بر سیاست خصمانه تحریمی ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران مورد مطالعه قرار گیرد و ارائه آمار و اطلاعات درباره تحریمهایی که پیش از برجام وضع شدهاند، بحث را از مسیر اصلی خارج میسازد.
۶. پس از اجرای برجام در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۶، دولت اوباما فقط ۳ اقدام تحریمی علیه ایران انجام داد که تمامی آنها به مسائل موشکی مرتبط بود. در روز اجرای برجام، ۴ فرمان اجرایی لغو و یک فرمان اجرایی اصلاح شد. کنگره نیز دو قانون علیه ایران به تصویب رساند:
- قانون بهبود برنامه لغو روادید آمریکا و پیشگیری از تروریسم (Visa Waiver Program) در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۵
- تمدید قانون تحریم ایران (ISA) در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۶
در هر دو مورد، وزارت امور خارجه بطور رسمی مراتب اعتراض خود را اعلام کرد و حتی پس از تمدید ISA، برای نخستین بار موضوع را ذیل بند ۳۶ برجام، به کمیسیون مشترک برجام ارجاع داد و آن را نقض فاحش برجام تلقی نمود. پس از پیگیریهای طرف ایرانی، دولت آمریکا اعلام کرد که یک Waiver برای اجرای قانون مرتبط با ویزا صادر خواهد کرد که اجرای برجام را متأثر نسازد و همچنین از طریق رسمی، وزارت امور خارجه آمریکا به این مورد اشاره و بیان کرد این قانون بر اجرای تعهدات آمریکا وفق برجام اثری نخواهد گذاشت.
۷. در دورۀ ریاست جمهوری دونالد ترامپ و زمانی که هنوز از برجام خارج نشده بود، ۱۲ اقدام تحریمی علیه ایران انجام داد که تمامی آنها به موضوعات موشکی، حقوق بشری و سایبری مرتبط بود. در این دوره هیچ فرمان اجرایی علیه ایران صادر نشد. با مقایسه تحریمهایی که پس از خروج آمریکا از برجام وضع شد، میتوان اینطور بیان داشت که برجام در مهار ترامپ نیز موثر واقع شده بود.
۸. پس از خروج از برجام، ترامپ ۵ فرمان اجرایی علیه ایران صادر کرد؛ دولت ترامپ در مجموع ۱۷۸ اقدام تحریمی و اقدامات مکمل تحریم علیه کشورمان انجام داده است که ذیل آنها ۱۵۵۸ شخص، نهاد، کشتی و هواپیمای ایرانی و غیرایرانی بدلیل همکاری با ایران به فهرست تحریمها افزوده شدند که خود نشاندهنده اجرای سختگیرانه و بیسابقه تحریمها میباشد. اگر بنا بر مقایسه آمار و ارقام میباشد، ضروری است تا این موارد مدنظر تحلیلگران و ملت شریف ایران قرار گیرد، نه اینکه صرفا اطلاعات نادرستی بیان شود.
۹. در این دوره شخص مقام معظم رهبری، رئیس قوه قضاییه، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، وزیر امور خارجه، فرماندهان ارشد نظامی، انتظامی و مقامات ارشد قضایی کشور بواسطه فرمان اجرایی ۱۳۸۷۶ تحریم شدند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان سازمان تروریستی خارجی (FTO) شناسایی شد. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، صندوق توسعه ملی، وزارت نفت، بانک ملی، بانک ملت، پارسیان و بسیاری از اشخاص و نهادهای تاثیرگذار با مبنای تروریستی و شرکت کشتیرانی با مبنای تسلیحات کشتار جمعی تحریم شدند که موجب اجرای شدیدتر تحریمها شده و خواهد شد. تمامی بانکها و موسسات مالی ایرانی ذیل فرمان اجرایی ۱۳۹۰۲ تحریم شدند و کانالهای واردات اقلام اساسی مسدود شد. صنایع فلزات، معدن، عمران، نساجی و تولید ایران ذیل فرمان اجرایی ۱۳۸۷۱ تحریم شدند. نهادهای مهمی چون بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی و بسیاری از شرکتهای اقتصادی و تولیدی تابعه آن نهاد بواسطه فرمان اجرایی ۱۳۸۷۶ به فهرست تحریمها افزوده شدند.
۱۰. علاوه بر اجرای شدید تحریمها در دورۀ ترامپ، بدلیل تغییرات ماهوی در نظام تحریمهای آمریکا علیه ایران و در هم تنیده شدن تحریمها، حتی واردات دارو، تجهیزات پزشکی، مواد غذایی و اقلام کشاورزی با موانع فراوانی روبرو شده است و همین موضوع مشکلات فراوانی را برای دولت و ملت ایران ایجاد کرده است. در دوره پیش از برجام و هنگامی که قطعنامههای متعدد شورای امنیت علیه کشورمان وجود داشت، طبق گزارش دولت آمریکا، در هر دوره سه ماهه بطور متوسط ۲۰۰ مجوز برای صادرات اقلام انسان دوستانه به ایران صادر میشد. ولی پس از خروج از برجام، تعداد این مجوزها در دولت ترامپ به حدود ۳۰ مجوز در سه ماه رسیده است.
۱۱. سیاست تحریمی دولت ترامپ در وضع، اجرا و ضمانت اجرای تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران بیسابقه بود و خسارات فراوانی را به ایران وارد ساخت که طبق اعلام رئیس جمهور بیش از ۲۵۰ میلیارد دلار است. البته این به معنی نفی اقدامات خصمانه و خبیثانه انجام شده در دورههای پیشین نیست، ولی تاثیر برجام بر مهار سیاستهای خصمانه ایالات متحده علیه ایران نیز قابل انکار نمی باشد.
۱۲. لذا با توجه به استدلالات فوق و همچنین آمارهای غیرقابل انکار، نمیتوان صرفا با اشاره به تعداد فرامین اجرایی صادره (که آن هم به اشتباه بیان شد) سیاست تحریمی دولتهای مختلف آمریکا را تحلیل نمود و بر همان اساس تحلیلهای نادرستی ارائه کرد.
شورای امنیت ملل متحد/ قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام
۲۰. تفاوت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد با قطعنامههای پیشین در مورد ایران چیست؟
قطعنامه (۲۰۱۵) ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد تأثیر قطعنامههای تحریم ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد که از سال ۲۰۰۶ علیه ایران و تمام تحریمهای ذیل ملل متحد را خاتمه بخشید و صرفاً چند نظام محدود سازی را جایگزین آنها نمود. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت دستور برای توقف کلیه فعالیتهای مربوط به غنیسازی را که در قطعنامههای پیشین مورد تصریح و تاکید قرار گرفته بود، خاتمه بخشید. همچنین شورای امنیت سازمان ملل متحد در این قطعنامه برخلاف قطعنامههای پیشین و به جای منع انجام آزمایشهای موشکی ایران، صرفاً از ایران درخواست میکند که تا به مدت هشت سال به فعالیت در حوزه موشکهای بالستیک که برای حمل سلاحهای هستهای طراحی شدهاند نپردازد.
۲۱. برخی متخصصین حوزه سیاست خارجی معتقدند قطعنامههای مصوب شورای امنیت ملل متحد علیه ایران، فصل هفتمی نبود، آیا این مساله قابل بررسی است؟
در این خصوص توضیح خاصی نیاز نیست، بلکه صرفا مراجعه به متن این قطعنامهها کافی است. با جستجو در اینترنت برای نمونه عبارت "UNSCR ۱۹۲۹ Iran" که یکی از قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه کشورمان از طریق سایت ملل متحد، قطعنامه ۱۹۲۹ قابل دسترسی است. در صفحه سه این قطعنامه در آخرین بند مقدمه آمده است:
"Acting under Article ۴۱ of Chapter VII of the Charter of the United Nations,"
که به صراحت حاکی از فصل هفتمی بودن این قطعنامه دارد. در خصوص باقی قطعنامههای صادره از شورای امنیت علیه کشورمان نیز این موضوع صادق بوده و قابل راستی آزمایی است.
۲۲. قطعنامه ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد از چه منظری حائز اهمیت است؟
فصل هفتم منشور ملل متحد با عنوان «اقدام در موارد تهدید علیه صلح – نقض صلح و اعمال تجاوز» میباشد که مواد ۳۹ تا ۵۱ منشور را در خود جای داده است. ماده ۴۱ از فصل هفتم که قطعنامههای مصوب شورای امنیت علیه ایران ذیل این ماده به تصویب رسیده بودند اشعار میدارد:
ماده ۴۱- شورای امنیت میتواند تصمیم بگیرد که برای اجرای تصمیمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتی که متضمن به کارگیری قوای نظامی نباشد لازم است و میتواند از اعضای ملل متحد بخواهد که به این قبیل اقدامات مبادرت ورزند این اقدامات ممکن است شامل متوقف ساختن تمام یا قسمتی از روابط اقتصادی و ارتباطات راهآهن – دریایی – هوایی – پستی – تلگرافی – رادیویی و سایر وسائل ارتباطی و قطع روابط سیاسی باشد.
در ماده ۴۲ منشور که اهمیت و حساسیت قطعنامههای ذیل فصل هفتم را منعکس میکند آمده:
ماده ۴۲- در صورتیکه شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیشبینی شده در ماده ۴۱ کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست میتواند به وسیله نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی ضروری است مبادرت کند. این اقدام ممکن است مشتمل بر تظاهرات و محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد.
از اینرو تصویب قطعنامههای فصل هفتمی علیه یک کشور حاکی از باور اعضای شورای امنیت ملل متحد مبنی بر تهدید بودن فعالیتهای آن کشور برای صلح و امنیت بینالمللی است که در صورت ناکارآمدی عمل به موارد مندرج در ماده ۴۱، ماده ۴۲ به میدان عمل خواهد آمد.
۲۳. آیا فعال سازی سازوکار حل اختلاف برجام توسط کشورهای اروپایی، به معنای بازگرداندن قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران (موسوم به اسنپبک-Snap back) است؟
الزاماً چنین نیست؛ سه کشور اروپایی عضو برجام (آلمان، بریتانیا و فرانسه-E۳) در مورخ ۱۴ ژانویه ۲۰۲۰ (برابر با ۲۴ دی ۱۳۹۸) با ارسال نامهای به جوزپ بورل، نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجه و امنیتی و هماهنگکننده برجام، اعلام نمودند که سازو کار حل اختلاف برجام (DRM)[۲] مندرج در برجام را فعال کردهاند. جمهوری اسلامی ایران بر این موضع اصولی تاکید دارد که این اقدام اروپاییها غیرقانونی است. زیرا اجرای حقی که در توافق برای ایران به رسمیت شناخته شده است –توقف اجرای تعهدات هستهای ایران در صورت بازگشت تحریمها- نمیتواند مبنای توسل کشورهای غربی به سازوکار حل اختلاف برجام باشد[۳]. ایران پیش از اروپاییها این سازوکار را فعال کرده و کشورهای اروپایی و اعضای باقیمانده در برجام، در مورخ ۶ ژوئیه ۲۰۱۸ و ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۸ در سه حوزه بانکی و مالی، حملونقل و انرژی، تعهدات ۱۱ گانهای به کشورمان دادهاند. تا زمانی که این تعهدات اجرایی و توازن به توافق بازنگردد، ایران تعهدات هستهای خود را متوقف خواهد کرد.
در خصوص سازوکار حل اختلاف برجام (بندهای ۳۶ و ۳۷ توافق) لازم به ذکر است، برای اولین بار در رویه شـورای امـنیت سازوکار پیچیده چندلایه دیده میشود که البته شورای امنیت آخرین لایه این سـازوکار حل اختلاف است. هرچند در ابتدای امر، این سازوکار، قدرتمحور (Realpolitik) بهنظر میرسد، زیرا به شـورای امـنیت و بـازگشتپذیری قطعنامههای سابق شورا منتهی میشود، اما با لایههای حـقوقی و آئینهای شکلی (بند ۳۶ برجام) بـه نوعی محدود شده است. یعنی تلاش شـده اسـت قدرت با سازوکارهای حقوقی قبل از آن محدود شود، بـه طـوری کـه اگر سه دولت اروپایی (E۳) ادعا داشـته باشـد که دولت ایران بخش مهمی از تعهدات خود را در برجام نـقض کــرده، مـیتوانـد بـه ایـن سازوکار متوسل شود. به این صورت که ابتدا میتواند موضوع را به کمیسیون ارجــاع دهــد، اگــر در کمیسیون تعیین تکلیف نشود یعنی به نتیجه نرسد، موضوع در سطح وزارتی و هـم زمـان در یک هـیئت مـشورتی سه نفره (تشکیل به صورت اختیاری) مطرح خواهد شد. دولت ایران در کمیسیون، هیئت مشورتی و هم به گونهای در شورای امـنیت اجـازه مـشارکت دارد.
۲۴. اهمیت سال پنجم قبول توافق برجام در چه موضوعی است؟
طبق متن برجام، تعهدات و تکالیف مختلفی برای طرفهای برجام در چارچوبهای زمانی مشخص درج شده؛ اولین سررسید این موعدها پنجمین سال پس از قبول توافق (Adoption day) است که پایان محدودیتهای در حوزه خرید و فروش تسلیحات است. بدان معنی که از زمان حصول توافق تا سال پنجم، یک نظام مجوزخواهی برای هرگونه صادرات یا واردات تسلیحات با طرفیت ایران ضروری بود که پس از گذشت این زمان، چنین نظامی بایستی برداشته شده و مبادلات تسلیحاتی با ایران عادی شود.
فناوری هستهای و برجام
۲۵. آیا ساز و کاری برای بازگرداندن توانمندی هستهای ایران بعد از ریختن بتن در قلب رآکتور دیده شدهاست؟
این موضوع اصولاً موضوعی فنی است که دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران به خوبی توضیحی در این باره ارائه کردند: از چاله رآکتور اراک یک کالاندریا که مخزن قرار گرفتن سوخت است را خارج کردیم و از آنجاییکه طراحی عوض میشود، مخزن را خارج کردیم تا مخرن جدید را قرار دهیم. آن زمان من لولههای مشابه را برای مخزن سوخت رآکتور اراک خریداری کردم و فقط یک نفر در کشور اطلاع داشت که بالاترین مقام ارشد نظام بودند ولی آن زمان این مطلب را اعلام نکردیم چون میدانستیم که آنها بدعهدی میکنند و حضرت آقا هم فرموده بودند مراقب بدعهدی آنها باشید بنابراین باید با یک فراست و هوشمندی کار را پیش میبردیم که اگر قرار شد زمانی برگردیم کار سریع انجام شود. ما لولههای مخزن سوخت رآکتور را که بیرون آورده بودیم با بتن پر کردیم و لی مشابه آن لولهها را الان داریم.
۲۶. آیا طبق برجام، تحقیق و توسعه فناوی هستهای در ایران محدود شدهاست؟
موقتاً بله؛ وفق برجام، برخی از فعالیتهای مرتبط با تحقیق و توسعه فنناوری هستهای کشور بهصورت موقتی، که اکثراً برای مدت ۱۰ سال از روز قبول توافق (حدود ۵ سال آینده) میباشد، محدود شدهاند. البته شایان ذکر است پس از سومین گام کاهش تعهدات هستهای، در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۹۸، ایران اعلام داشت، وفق حق خود مندرج در بند ۲۶ برجام و در پاسخ به خروج آمریکا از برجام و وضع مجدد تحریمها علیه ایران، بهصورت جزئی و در چند مرحله گامبهگام تعهدات هستهای خود را کاهش میدهد.
۲۷. چرا ایران دیگر آب سنگین تولید نمیکند؟
آنچه در برجام به آن تعهد شد، انباشت آب سنگین کمتر از ۱۳۰ تن داخل کشور بود که طبیعتاً مازاد آن بایستی به خارج صادر میشد. بدین معنی که در داخل کشور و در مجموعه خنداب اراک، آب سنگین تولید میشود. حجم تولید آب سنگین در این مجموعه حدود ۲۰ تُن در سال میباشد که ذیل برجام ایران پذیرفته تا در صورتی که ذخیره آب سنگین بیش از این یکصدوسی تُن شد، مازاد آن که البته در گام اول در گامهای پنجگانه کاهشی خود در تاریخ ۰۸ مه ۲۰۱۹ یعنی یکسال پس از خروج آمریکا اعلام داشتیم که دیگر به این محدوده پایبند نیستیم.
۲۸. آیا پس از برجام و توقف سانتریفیوژهای لازم برای غنیسازی حدود ۲۰ درصد، امکان غنیسازی با درصد بالاتر از ۳.۶۷ که ایران متعهد به رعایت این سقف شده، وجود دارد؟
به لحاظ فنی و طبق گزارش متخصصان کشورمان در این حوزه، بله؛ بهترین دلیل بر امکان وقوع امری، واقع شدن آن امر است. امروز درصد غنیسازی اورانیوم در تاسیسات هستهای کشور ۴.۵ درصد است که البته این میزان به دلیل نیاز فنی به این درصد از غنیسازی بوده و حاکی از محدود بودن توانمندی به این سطح نیست. عبور از مرز توافق شدهی ۳.۶۷ درصد غنیسازی در برجام، در گام دوم هستهای ایران در تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۹۸ و در پاسخ به خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریمها انجام شد.
۲۹. پذیرش محدودیتهای چندین ساله هستهای، مثلاً محدودیت ده ساله در تعداد سانتریفیوژها، تا چه میزان جلوی پیشرفت برنامه هستهای کشور را گرفت؟
رئیس سازمان انرژی اتمی سه سال قبل درباره فرایند و نتایج آزمایش و گازدهی به سانتریفیوژهای آی آر ۸ و زمان تولید انبوه آن اظهار داشت: این کار هفت، هشت سال طول میکشد اکنون دو سال از برجام گذشته و در سومین سال آن هستیم ، هشت سال دیگر که بخش عمدهای از این محدودیتها برداشته میشود آیآر۸ به مرحلهای میرسد که میتوانیم آن را تولید انبوه کنیم.
وی ادامه داد: برخی متأسفانه در رسانهها بهنحوی از کار جهادی صحبت میکنند که گویی امشب اقدام کنند فردا به نتیجه میرسد، البته بنده این کار جهادی را کردهام غنیسازی ۲۰ درصد افتخارش مربوط به زمان بنده بود، آن زمان این کار را آغاز کردیم ۲ ساله هم تحویل دادیم اما رسیدن به مرحله تولید انبوه سانتریفیوژهای پیشرفته موضوعی نیست که امروز آغاز کنیم و فردا تولید شود.
صالحی اضافه کرد: برخی در رسانهها بهعنوان دانشمند هستهای به نحوی وانمود میکنند که گویی امشب طراحی و فردا تولید میکنند مثل این که نان سنگک است که به تنور بزنند و بیرون بیاید، این طور نیست این فرایند از طراحی مفهومی آغاز شود بعد طراحی پایه و تفصیلی، بعد ساخت نمونه و بعد انجام آزمایشها شامل تک، ۲، ۱۰، ۳۰، ۸۰ و ۱۸۰ ماشین است که این هشت تا ده سال زمان میبرد.
فرایند تولید سانتریفیوژهای آیآر۴ و آیآر۲ ام از قبل از سال ۸۸ که به سازمان انرژی اتمی آمدم آغاز شده بود اما پارسال به نتیجه رسید، یعنی هشت، نه سال طول کشید.
صالحی افزود: آیآر۸ هم که دو سال است فعالیتهایش آغاز شده اکنون نمونهاش را داریم و میتوانیم آن را تولید انبوه کنیم اما نباید این کار را بکنیم. اکنون به این سانتریفیوژ گاز تزریق و آن را تست میکنیم ، خیلی خوب میچرخد و خیلی هم خوب جواب داده و کارشناسان خیلی راضی هستند اما نمیرویم آن را تولید انبوه میکنیم.
وی تاکید کرد: خیلی تستها لازم است که باید انجام دهیم ۷ - ۸ سال طول میکشد. اکنون یک ماشین داریم که باید در آینده به دو و سپس هشت ماشین افزایش یابد و مدتی با هم کار کنند. برخی زنجیرهها یکی دو سال باید کار کند تا ببینیم کِرَش آن چقدر است، مشکلاتش کجاست آیا نشتی دارند یا ندارند مشکلات روتور ناشی از کمپوزیتی که استفاده میشود دارند یا ندارند و همه اینها نیاز به کار دارد.
وی افزود که: اتفاقاً وقت هشت تا ده سالهای که در برجام تعیین شده، درست همان زمان لازم است تا سانتریفیوژهای پیشرفته مانند آیآر۸ را بتوانیم به تولید انبوه برسانیم.
فرض کنیم برجام نبود و هیچ محدودیتی نداشتیم آیا اکنون باید آیآر۸ را تولید انبوه کنیم؟ خیر ، دیدگاه هر متخصصی این است که نباید این کار را کنیم، اشتباهی که در تولید آیآر۱ مرتکب شدیم نباید تکرار کنیم؛ آن جا کِرَش (از کار افتادگی) بالا بود و در طول زمان کِرَش را پایین آوردیم.
رئیس سازمان انرژی اتمی، متوسط از کار افتادن سانتریفیوژها را در دنیا کمتر از یک درصد اعلام کرد و افزود: کِرَش دستگاههای ما پس از حدود ۲۶ سال فعالیت در این زمینه هنوز بالای ۱۰ تا ۱۲ درصد در سانتریفیوژهای آیآر۱ است درحالی که باید کمتر از یک درصد باشد اما ۱۲ برابر است .
صالحی ادامه داد: البته اکنون بهتر شده است چون یاد گرفتیم که کِرَش را پایین بیاوریم به نحوی که در سانتریفیوژهای آیآر۴ خیلی پایین آمده است در سانتریفیوژهای آیآر۲ ام نیز طبق استانداردهای جهانی جلو میرویم همین کار را میخواهیم برای آیآر۸ نیز انجام دهیم تا وقتی به تولید انبوه رسیدیم مشکلی نداشته باشیم. هزینههای هنگفتی میشود تا یک ماشین را بسازیم پس باید زمانی این کار را کنیم که مطمئن شویم کارآیی لازم را دارد و در طول استفاده با حجم انبوه کِرَش نمی شود.
آنچه از مجموع صحبتهای سکاندار فعالیتهای هستهای کشور برداشت میشود، چنین به ذهن متبادر میشود که به لحاظ فنی، تمام محدودیتهای مندرج در برجام، عملاً مانعی برای مسیر پیشرفت و توسعه فعالیتهای هستهای کشور نبوده و در واقع مدت زمان لازم برای انجام تحقیقات و عیبیابی در حوزههای مورد نیاز بوده است.
فعالیتهای نظامی/موشکی و برجام
۳۰. چرا ایران محدودیت در حوزه موشکهای بالستیک را پذیرفت؟
برای پاسخ به این سوال لازم است مستقیماً به سراغ متن برجام رفته و ازین طریق مساله را بررسی کنیم. در بند ۳ پیوست ب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که برجام پیوست آن بوده و از این طریق تائیدیه شورای امنیت را اخذ نموده میخوانیم:
«از ایران خواسته می شود تا هشت سال پس از «روز قبول توافق» یا تا زمانی که آژانس گزارشی مبنی بر تایید «نتیجهگیری گستردهتر» ارائه کند، هرکدام زودتر حادث شود، هیچ فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیکی طراحی شده برای قابلیت حمل سلاحهای هستهای، شامل پرتاب با استفاده از چنین فناوریهای موشکهای بالستیک، صورت ندهد.»
آنچه در این بند حائز اهمیت بوده و شایان توجه است، قید « طراحی شده برای قابلیت حمل سلاحهای هستهای» است که در حقیقت بسیار مضیق میباشد. به بیان دیگر حتی موشکهای بالستیکی که با اعمال تغییرات امکان حمل سلاح هستهای داشتهباشند را شامل نمیشود؛ چراکه بایستی آن موشکِ بالستیک، برای قابلیت حمل سلاحهای هستهای طراحی شده باشد و صرف امکان چنین کاربردی برای تحت شمول قرار دادن آن موشک کافی نیست و باعث ممنوعیت و محدودیت در این حوزه فعالیتها نمیگردد.
پس تا مدت هشت سال از روز توافق، ایران متعهد شده است فعالیتهای حوزه موشکهای بالستیک خود را وارد مرحله طراحی برای قابلیت حمل سلاحهای هستهای نکند، و پس از گذشت این مدت این محدودیت نیز برداشته میشود. که البته به تصریح مسئولین نظام و از همه مهمتر رهبر انقلاب، استفاده از سلاحهای هستهای در راهبرد دفاعی- نظامی جمهوری اسلامی تعریف نشده و جایگاهی ندارد. پس به تبع این موضوع فعالیت در حوزه موشکهای بالستیک طراحی شده برای پرتاب سلاحهای هستهای نیز موضوعیتی نداشته و ندارد.
۳۱. آیا ساخت و آزمایش موشکهای بالستیک که بخش جدایی ناپذیر از برنامه دفاعی جمهوری اسلامی ایران میباشند، نقض فاحش قطعنامه ۲۲۳۱ به حساب میآید؟
کشورهای غربی، از جمله سه کشور آلمان، فرانسه و بریتانیا (E۳)، ایالات متحده و برخی کشورهای عرب منطقه، در نامههای متعدد به شورای امنیت، ادعا کردهاند ایران با توسعه قابلیتهای موشکی، قطعنامه را «نقض» کرده است. در قـطعنامۀ ٢٢٣١ اشـارهای بــه صـنایع متعـارف نظـامی ایـران و موشـکهـای بالستیک این کـشور نـشده است . همان طور که اشاره شد، این قطعنامه در پیوسـت دوم صـرفاً از ایران «درخواسـت» کـرده کـه درخصـوص موشـکهـای بالسـتیک « طراحی شده برای قابلیت حمل سلاحهای هستهای» هیچ فعالیتی صــورت نـدهـد. مـوضـوع درخـواسـت شـورا از ایـران درخصوص موشکهای بالسـتیک در سـند توافـق جـامع و در قطعنامـۀ ٢٢٣١ ذیـل مـادة ٤١ گنجانده نشده و صرفاً در بـخش پیوسـت قطعنامه آمده و به لحاظ فنی، درخـواسـتی غـیرالـزام آور است. بـنابراین، اجـرانکردن آن از سـوی ایران نقض توافق جـامع نبوده و بـه دلیـل اینکـه جـزو تـعهدات ایـجادشده بـرای ایـران از سوی شورای امـنیت نـیز نیست. اجرانکردن آن نقض فاحش قطعنامه محسوب نمی شود. همان گونه که اشاره شد در بیانیه گـروه ۵+۱ و اتـحادیة اروپا (پیوست دوم قطعنامه) ادعا کردهاند بـر برنامة موشکی ایران محدودیتهایی اعمال شده اسـت. از ایـن رو بـه دنـبال صـدور قـطعنامه، جمهوری اسلامی ایران نیز بیانیهای صادر کرد که در آن مواضع کشورمان را درخصوص اجرای برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ و موضوعات خارج از توافق که در اعلامیه گروه ۵+۱ و اتحادیة اروپا به آنها اشاره شده است، رد و تفسیر رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران در آن گنجانیده است. در بیانیه کشورمان به رفـتار متقابل ایران چنانچه طرفین خارج از توافق عمل کنند نیز اشاره شده است.
۳۲. آیا وفق برجام بازرسان، دسترسی تام و تمام و آنی به بخش های نظامی کشور دارند؟ اگر نه، پس آوردن واژه «Iranian Military» به معنای [فعالیت های] نظامی ایران، در متن برجام و در قسمت دسترسی ها حاکی از چیست؟
در ضمیمه اول برجام، بخش Q که بخش مربوط به دسترسی (Access) است، و در بند ۷۴ واژه «Iranian Military» آورده شده، حال برای روشن شدن اینکه این بند حاکی از چه موضوعی است، مراجعه به ترجمه این بند ضروری است.
دسترسیها
۷۴- درخواستهای دسترسی بر مبنای مقررات برجام با حسن نیت و با احترام کامل به حقوق حاکمیتی ایران، ارائه خواهد شد و در حداقل ضروری برای اجرای موثر مسوولیت های راستی آزمایی تحت این برجام، نگه داشته خواهد شد. هماهنگ با رویههای معمول پادمانهای بینالمللی، چنین درخواستهایی با هدف مداخله در فعالیتهای نظامی ایران یا دیگر فعالیتهای مرتبط با امنیت ملی ایران نبوده اما منحصراً برای حل نگرانیهای برخاسته از تحقق تعهدات برجام و دیگر تکالیف پادمانی و عدم اشاعهای ایران خواهد بود. آئین کارهای زیر به قصد اجرای برجام بین ۱+۵ و ایران بوده و به موافقنامه پادمانها و پروتکل الحاقی خدشهای وارد نمی آورند. در اجرای این آئین کار و همینطور دیگر اقدامات شفاف ساز، از آژانس خواسته میشود هر احتیاطی را برای صیانت از اسرار صنعتی، فناورانه و تجاری و همینطور دیگر اطلاعات محرمانه که به آن دست پیدا میکند، به کار گیرد.
وفق برجام هیچ نوع دسترسی بی قید و شرطی حتی به مراکز هستهای اعطا نشده، چه رسد به مراکز نظامی؛ همچنین با گذشت پنج سال از تصویب برجام، حتی یک دسترسی به مراکز نظامی وفق برجام اعطا نشده است. موضوع دسترسی در هر زمان و مکان در ماده ۷ پروتکل الحاقی تحت شرایط و آیینهای مقرر پیش بینی شده است و با اجرای آن، دسترسیها در شرایط مقتضی باید اعطا شود. در پروتکل الحاقی این تخصیصهایی که در بند ۷۴ برجام آمده وجود ندارد و صحبت از یکسری از تعهدات آنی در اعطای دسترسی در میان است. علاوه بر شرایط کیفی مذکور، مراحل زمانی نیز در همان بخش پیش بینی شده است. حتی برخی طرفهای برجام، این شرایط مقرر در بندهای ۷۴ الی ۷۸ را مغایر با فلسفه دسترسی ها می دانستند. دلیل این امر نیز زمان بندیهای پیشبینی شده در بند ۷۸ است که در صورت عدم ارائه گزارش و رفع نگرانی از طرف آژانس، ایران بایستی دسترسی به مکانهایی که آژانس به صورت کتبی و با اعلام دقیق دلایل نگرانی خود از قبل اعلام شده فراهم آورد. این الزام منوط به طی یک دوره زمانی ۱۴ روزه، به علاوه دوره ۷ روزه تصمیم گیری در کمیسیون مشترک و ظرف ۳ روز بعد از اعلام تصمیم کمیسیون است؛ یعنی جمعاً ۲۴ روز.
به این دلایل بود که بعد از برجام برخی از متخصصان حوزه عدم اشاعه معتقد بودند که بخش دسترسی ضمیمه اول برجام تضعیف پروتکل الحاقی است. ضمناً پس از روز اجرای برجام تا امروز درخواست دسترسی طبق بند ۷۴ به هیچ یک از تاسیسات جمهوری اسلامی وجود نداشته و درخواستهای آژانس از ایران برای دسترسی و بازرسی طبق موافقتنامه پادمان یا پروتکل الحاقی بوده است.
مویدی دیگر بر اینکه نظام اعطای دسترسیها ذیل برجام بسیار مضیق و مبتنی بر بیاعتمادی بوده، سخنرانی مورخ ۱۲ ژانویه ۲۰۱۸ ترامپ[۴] است، او اولین پیش شرط برای استمرار همکاری و عدم خروج از برجام را اعطای دسترسی آنی به هرمکانی توسط بازرسان بینالمللی از طرف ایران اعلام کرد که این شرط به هیچ عنوان مورد پذیرش ایران قرار نگرفت. از این رو پرواضح است که نظام اعطای دسترسیها ذیل برجام به هیچ وجه بیقید و شرط و آنی نیست.
۳۳. چرا در متن برجام، در برخی موارد، تعهدات اعضا، به صورت E۳/EU و یا E۳ و EU در پی هم آمدند، لیکن در برخی موارد، E۳ به صورت جداگانه آمده است؟ آیا این حاکی از اشتباه و جا افتادگی در متن است؟
در برجام به جز سه مورد، در باقی موارد، اتحادیه اروپا در کنار سه کشور اروپایی به عنوان اجرا کننده تعهد و موضوع بندها ذکر شده است. در ادامه با بررسی این سه مورد به ارائه توضیح میپردازیم:
«ن- گروه ۱+۵ پیش نویس قطعنامه ای تاییدکننده این برجام را برای تصویب به شورای امنیت ارائه خواهد کرد که تاکید میکند که انعقاد این برجام نشانگر یک دگرگونی بنیادین در بررسی این موضوع توسط شورای امنیت بوده و تمایل شورا برای برقراری یک رابطه جدید با ایران را اعلام می نماید. این قطعنامه شورای امنیت، همچنین لغو تمامی مفاد قطعنامه های قبلی شورای امنیت از روز اجرا؛ ایجاد برخی محدودیت های خاص؛ و خاتمه بررسی موضوع هسته ای ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد ۱۰ سال پس از روز توافق برجام»
در این بند از مقدمه برجام، تعهدی مبنی بر ارائه پیشنویس برای تصویب به عنوان قطعنامه شورای امنیت است، قطعنامهای که تائید کننده برجام باشد، یعنی قطعنامه ۲۲۳۱. بدون شک اتحادیه اروپا، بدلیل عدم عضویت در ملل متحد و شورای امنیت این صلاحیت را ندارد که در ارائه سند برای تصویب در شورای امنیت مشارکت داشته باشد و عدم ذکر اتحادیه در متعهدین به این امر، مبتنی بر این دلیل است.
بر اساس بند ۱۴ ایران «نقشه راه برای رفع ابهام از مسائل مورد اختلاف حال و گذشته» مورد توافق با آژانس، شامل ترتیباتی برای پرداختن به مسائل مورد نگرانی حال و گذشته مربوط به برنامه هسته ای ایران مندرج در ضمیمه گزارش مورخ ۸ نوامبر ۲۰۱۱ آژانس (۶۵/۲۰۱۱/GOV ،(را کاملا اجرا خواهد نمود. اجرای کامل فعالیت هایی که ایران بر اساس این نقشه راه برعهده می گیرد تا ۱۵ اکتبر ۲۰۱۵ تکمیل خواهد شد و متعاقبا مدیرکل تا ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵ ارزیابی نهایی خود پیرامون حل و فصل تمامی مسائل اختلافی باقی مانده ی گذشته و حال را به شورای حکام ارائه خواهد نمود، و کشورهای عضو گروه ۱+۵ به عنوان اعضای شورای حکام قطعنامه ای را برای اتخاذ اقدامات لازم، با هدف بسته شدن این موضوع، بدون خدشه دار ساختن صلاحیت شورای حکام، به شورای حکام ارائه خواهند کرد.
همانگونه که از صراحت متن پیداست، اقدام به ارائه قطعنامه به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از طرف گروه ۱+۵ (E۳+۳) بدون اتحادیه انجام خواهد شد؛ دلیل امر هم این واقعیت است که اتحادیه اروپا به مثابه یک کشور، عضو شورای حکام نیست که امکان ارائه سند برای تصویب قطعنامه را داشته باشد.
۶.۳. هر یک از دولت های گروه ۱+۵ و ایران در کارگروه خرید مشارکت خواهد نمود. نماینده عالی اتحادیه اروپایی به عنوان هماهنگ کننده کارگروه خرید انجام وظیفه خواهد کرد.
وفق این بند نیز، اعضای کارگروه خرید کشورهای طرف برجام هستند یعنی E۳+۳ و نماینده عالی اتحادیه، نه به عنوان عضو، بلکه به عنوان هماهنگکننده کارگروه ایفای نقش خواهد داشت.
۳۴. آیا برجام از پیش، یعنی قبل از روز توافق ایران و ۱+۵ ، توسط آمریکائیها نوشته و نهایی شده بود؟
برای پاسخگویی به این سوال بایستی به سراغ اصلیترین به اصطلاح پیشنویس پیشنهادی برای توافق هستهای یا به عبارت دقیقتر برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) که توسط اندیشکده گروه بحران[۵] در ماه مه سال ۲۰۱۴ میلادی منتشر شد برویم.
در این گزارش ۵۲ صفحهای با عنوان «ایران و ۱+۵، حل مکعب روبیک هسته ای[۶]» پژوهشگران موسسه گروه بحران، با بررسی سناریوهای مختلف، مد نظر قرار دادن سابقه حدود ده سال مذاکرات هسته ای ایران و همچنین فضای حاکم بر تهیه و اجرای برنامه اقدام مشترک موسوم به بام در سوم آذر ماه ۱۳۹۲ (۲۴ نوامبر ۲۰۱۳) اقدام به تهیه برخی از مولفه های پیشنهادی و سناریوهای محتمل در خصوص توافق ایران و گروه ۱+۵ کرده است.
پژوهشگران موسسه گروه بحران همچون هر پژوهشگر دیگری، در تهیه چنین گزارشی قبل از هرچیز واقعیات را مد نظر قرار دادهاند. مسلم ترین واقعیت این است که موضوع و چالش مذاکرات منتهی به انعقاد برجام، مساله فعالیت های هسته ای ایران و درمقابل رفع تحریمهای وضع شده علیه کشورمان بود.
علاوه بر این بر هیچ پژوهشگری پوشیده نبود و نیست که چالش های مرتبط با فعالیت های هسته ای کشور که موضوع مذاکرات در چند حوزه ویژه مورد نظر طرفهای مذاکره بود؛ از طرفی با توجه به حساسیت های ساختگی غربی ها نسبت به فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران، مساله ظرفیت غنی سازی اورانیوم، راکتور آب سنگین اراک، فعالیت های هسته ای در سایت فردو، شفافیت و راستی آزمایی، ابعاد احتمالی نظامی و ...بوده است و از طرف دیگر، آنچه برای ایران دارای اهمیت بود عبارتند از قطعنامه های شورای امنیت ملل متحد علیه ایران (که وفق بند ۷ قطعنامه ۲۲۳۱ رفع شدند)، رفع تحریم های دو و چندجانبه، دوره زمانی پایان محدودیت هایی که بعد از روز توافق باقی خواهد ماند[۷].
بررسی دقیق این موضوع که آیا متن این گزارش همان متن برجام چهارده ماه قبل از نهایی شدن آن است یا ...، از دو منظر امکان پذیر است؛ شکلی و ماهوی.
مقایسه شکلی به اصطلاح پیش نویس گروه بحران با متن نهایی برجام
برجام سندی جامع با یک مقدمه و پنج ضمیمه است که در مجموع ۱۵۹ صفحه است، در حالی که این گزارش جمعاً ۵۲ صفحه است.
مقایسه محتوایی به اصطلاح پیش نویس گروه بحران با متن نهایی برجام
در این خصوص تفاوت های شگرف و معنی داری بین گزارش گروه بحران و متن برجام به چشم می خورد که در ادامه موارد عمده و اصلی این تفاوت ها آمده است:
- میزان انباشت صفر از مواد غنی شده توصیه ای است که در گزارش گروه بحران آمده[۸]، در حالی که به تصریح متن برجام ایران صرفاً برای مدت ۱۵ سال می تواند میزان انباشت اورانیوم غنی شده به صورت هگزافلوراید اورانیوم را تا ۳۰۰ کیلوگرم داشته باشد.[۹]
- الزام ایران به تصویب کنوانسیون آژانس بین المللی انرژی اتمی (۱۹۹۴) در مورد ایمنی هستهای؛
- الزام ایران به تصویب پیمان جامع منع آزمایشات هسته ای (۱۹۹۶)؛
- الزام ایران به امضای کد رفتاری بین المللی ضد اشاعه موشکهای بالستیک؛
- صرفاً تمدید تعلیق تحریم هایی است که در برنامه اقدام مشترک تعلیق شدند و نیز خروج بانک ها و نهادهای مرتبط هسته ای از لیست سیاه شورای امنیت؛ درحالی که وفق برجام، تحریم های هسته ای جمهوری اسلامی، نه تعلیق، بلکه رفع شدند.
- رفع تحریم های شورای امنیت ۸ الی ۱۰ سال پس از اجرای برجام منوط به نتیجهگیری گسترده تر آژانس بینالمللی انرژی اتمی؛
مقایسه زمانبندی های مندرج در گزارش گروه بحران در باره روند اجرای توافق و متن برجام
از دیگر تفاوت های اساسی بین گزارش گروه بحران و متن نهایی برجام، مساله زمانبندیهای مندرج در توافق (Sunset)است؛ بدین نحو که بسیاری از اتفاقاتی که در روز اجرای برجام محقق شد، به پیشنهاد این گزارش بایستی در فازهای یک-دو ساله، پنج-هفت ساله و حتی هشت-ده ساله پس از توافق عملی میشدند.
به پیشنهاد تهیه کنندگان این گزارش، در فاز اول یعنی زمانبندی یک-دو ساله، تعلیق تحریم های مندرج در برنامه اقدام مشترک (بام) تمدید و گسترده شوند و بانک های ایرانی از لیست سیاه خارج شوند؛ درحالی که وفق برجام این تحریم ها همگی در روز اجرا رفع شدند.
حسب آنچه در متن گزارش آمده، در فاز دوم و بازه زمانی پنج-هفت ساله رفع یا تعلیق دائمی تحریم ها محقق شود و نیز فراهم آوردن دسترسی ایران به تکنولوژی روز برای ساخت رآکتور قدرت و تحقیق، درحالی که این اقدامات نیز از موارد اجرایی برجام در روز آغاز اجرای توافق و نه بازه پنج-هفت ساله بودند.
فاز سوم زمانبندی های گزارش گروه بحران، بازه زمانی هشت-ده ساله است که منوط به اجرای موفقیت آمیز فاز قبلی است. دراین فاز با تائید و نتیجه گیری گسترده تر آژانس بین المللی انرژی اتمی[۱۰]، باقیمانده تحریم های شورای امنیت نیز برداشته شود. این در حالی است که وفق برجام در روز نهایی سازی برجام[۱۱] یعنی ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵، اطراف توافق قطعنامه ای در شورای امنیت ثبت کردند که وفق آن تمام قطعنامه های پیشین شورای امنیت به یکباره خاتمه می یابند. این قطعنامه با شماره ۲۲۳۱ در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۵ تصویب شد و وفق بند هفت آن، تمام قطعنامه های پیشین شورای امنیت علیه ایران که ذیل فصل هفت منشور ملل متحد تصویب شده بودند به یک باره خاتمه یافتند و این امر منوط به نتیجه گیری گسترده تر آژانس بین المللی انرژی اتمی نبود.
شباهتهای موارد پیشنهادی در گزارش گروه بحران و برجام
گزارش گروه بحران در برخی حوزهها با متن مذاکره شده و نهایی توافق شباهتهایی دارد، اینکه آیا این حد از شباهت بین دو متن حاکی از تقلید مذاکره کنندگان از آن متن است یا چیز دیگر، بابررسی چند مورد از این شباهتها قابل بررسی است.
تغییر و اصلاح رآکتور آب سنگین اراک
رآکتور اراک به دلیل آنکه از نوع رآکتورهای آب سنگین است، یکی از اصلیترین موضوعات محل مناقشه در خصوص پرونده ساختگی فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران بوده است. دلیل این حساسیت نیز ایجاد پلوتونیوم در پسماند حاصل از فعالیت این رآکتور است که این عنصر میتواند در روند تولید سلاحهای هستهای استفاده شود.
از اینرو همواره یکی از بحثها بازطراحی و مدرنسازی رآکتور آب سنگین اراک برای تبدیل آن به رآکتور آب سبک بوده است، که در متن گزارش گروه بحران نیز این موضوع منعکس شده است. البته جزئیات پروژه و نحوه اجرای آن با آنچه در گزارش گروه بحران آمده تفاوت شگرفی دارد.
تغییر کاربری تاسیسات فردو به مرکز تحقیقاتی؛
ازدیگر موارد ادعایی و ساختگی نگرانیها در خصوص فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران، تاسیسات فردو بود که برای تضمین زنجیره غنیسازی جهت نیازهای صلحآمیز کشور، در زیر زمین احداث شده است. به دلیل موقعیت قرارگیری این تاسیسات و غیرقابل نفوذ بودن آن، طرفهای مذاکره همواره بر این موضوع تاکید داشتند که این سایت هستهای باید از زنجیره غنیسازی کشور خارج شده و کاملاً خاموش شود، انعکاس ملاحظه همین موارد در گزارش گروه بحران مشهود است. البته آنچه مطلوب نگارندگان در گروه بحران بود، خاموش شدن تمام ماشینهای غنیسازی در فردو بود، با این حال وفق برجام ۱۰۴۴ سانتریفیوژ در تاسیسات فردو در قالب ۶ آبشار باقی ماند که سانتریفیوژهای دو آبشار بدون گاز، به چرخش ادامه میدهند.
تبدیل اورانیوم ۵ و ۲۰ درصد با همکاری ۱+۵؛
در روند مذاکرات و نیز تنظیم سند، درصد غنیسازی اورانیوم از اصلیترین موضوعات مناقشه بود؛ در برنامه اقدام مشترک (بام) که چند ماه قبل از گزارش گروه بحران و در شهر ژنو نهایی شده بود، مساله غنیسازی ۵ و ۲۰ درصد محل بحث بود. بازتاب این نگرانیها در گزارش گروه بحران نیز مشهود است.
***
[۱] در این خصوص مراجعه شود به آئین نامه اجرایی شماره ۱۸۶۱/۲۰۱۵ مورخ ۱۵ اکتبر ۲۰۱۵.
[۲] Dispute Resolution Mechanism
[۳] بند ۲۶ برجام
[۴] https://www.whitehouse.gov/briefings-statements/statement-president-iran-nuclear-deal/
[۵] Crisis Group
[۶] Iran and the P۵+۱: Solving the Nuclear Rubik’s Cube
[۷] Sunsets
[۸] Accept to maintain a “zero-stockpile” of enriched uranium, by converting any stockpile of fissile material in the form of uranium hexafluoride or uranium oxide powder to nuclear fuel rods in a short period of time; and pledge not to build any reconversion lines.
[۹] Iran will maintain a total enriched uranium stockpile of no more than ۳۰۰ kg of up to ۳.۶۷% enriched uranium hexafluoride (or the equivalent in different chemical forms) for ۱۵ years.
[۱۰] Submission of broader conclusion by the IAEA
[۱۱] Finalization day
انتهای پیام