میزگرد «برنامه توسعه اقتصادی و اشتغالزایی روستایی خراسان رضوی» با حضور دکتر علیاکبر عنابستانی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی و دکتر جواد سخدری، مدیر مرکز تجاریسازی و فناوری اشتغال دانشآموختگان جهاددانشگاهی خراسان رضوی به همت جهاددانشگاهی و خبرگزاری ایسنا برگزار شد؛ این میزگرد در سه بخش تنظیم شده که در ادامه بخش دوم آن را میخوانید.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی در این میزگرد عنوان کرد: انقلاب سفید در ایران تحت تاثیر عوامل بیرونی بود. وقوع انقلاب سفید در ایران تقریبا بالغ بر ۷۰ درصد مواردش منشا درونی داشت. جامعه ایران حاضر در دهه ۳۰ و ابتدای دهه ۴۰ برای گذر از زندگی سنتی به زندگی مدرن راهی جز خروج از چرخه نظام ارباب رعیتی نداشت و حکومت پهلوی هم به درستی این مسیر را تشخیص داد و به درستی هم سیاستگذاری کرد، اما نتیجه آن نتیجهای نبود که میخواست.
وی ادامه داد: بزرگ مالکان بعد از انقلاب مشروطه در ایران رسمیت پیدا میکنند و تا قبل از انقلاب مشروطه، زمین در ایران بر اساس قواعد پذیرفته شده جامعه ایرانی متعلق به شاه است. شاه در ایران نائب خداوند بر روی زمین است و چون سایه خداوند است در نتیجه مالک زمین میباشد و شاه به نیابت از خداوند حق بهرهبرداری دارد، اما هنگامیکه انقلاب مشروطه در ایران به وجود میآید مالکیت در ایران به رسمیت شناخته میشود.
بزرگمالکی بعد از انقلاب مشروطه جلوه و نمود پیدا میکند
علی اکبر عنابستانی اظهار کرد: در قانون مالکیت که به رسمیت شناخته شده است، افراد میدانند شاه دیگر نمیتواند به من ببخشد و یا از من بگیرد. در نتیجه به تدریج افراد فرصتطلب ، وابسته به دربار، تجار شهری و... شروع به تصرف اراضی پیرامون میکنند و افرادی هم که از گذشته زمینها در اختیارشان بوده است. بزرگمالکی بعد از انقلاب مشروطه جلوه و نمود پیدا میکند.
وی گفت: تعداد بزرگمالکان در اولین مجلس شورای ملی بعد از انقلاب مشروطه کمتر از ۲۰ درصد بوده است و در سال ۱۳۳۹ قبل از انقلاب سفید به ۶۰ درصد میرسد و در نتیجه جایگاه اینها در نظام قدرت تصمیمگیری مملکت سه برابر میشود. عملا اگر پهلوی برای کنترل بزرگمالکان، کاری انجام نمیداد کل ساختار قدرت را آنها از آن خود میکردند و در نتیجه پهلوی برای کنترل قدرت بزرگمالکان، راهی جز شکستن آنها نداشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی افزود: پهلوی در این خصوص فرآیندی را رقم زده و گفته فردی که مالک هستی، زمینت را به من بفروش و من پول زمینت را میدهم، اما در جایی که من میگویم سرمایهگذاری کن که در واقع با این روش میخواهد تولید از روستا به شهر انتقال یابد و به تبع سرمایه را نیز از روستا به شهر منتقل کند و شهر کانون ثروت شود ( قبلا کانون ثروت در روستا بود).
عنابستانی عنوان کرد: به فرد میگوید تو در شهر کارخانهات را احداث کن و حال من تسهیلات به تو میدهم، اما تو را درگیر چرخه بانک و نظام بروکراسی دیوان سالاری دولتی میکنم و حالا طوری به دولت وابسته میشوی که قدرتت به کف میآید و از یک مالک قدرتمند تبدیل به یک سرمایهدار شهری وابسته به یک سیستم بروکراتیک دولتی میشوی و اگر وام میخواهی باید نزد من کرنش کنی که این روال در واقع تهدید و شکستن قدرت است. حال تولید را در روستا رها میکند و میخواهد تولید صنعتی اتفاق افتد. در دهه ۴۰، تولید معطوف به بخش کشاورزی به تولید معطوف به بخش صنعت سوق داده میشود.
به حاشیه رانده شدن روستاها
وی ادامه داد: در سال ۱۳۴۰ کارخانه ایران خودرو افتتاح میشود با آرزوی هر ایرانی یک پیکان. تا دهه ۱۳۴۰ درآمد متکی بر مالیاتی بوده که بزرگمالکان از اراضی میگرفتهاند و بعد هم قرار است کارخانجات این نقش را ایفا کنند. بعد از دهه ۵۰ و تغییر و تحولاتی که در قراردادهای نفتی اتفاق می افتد و سازمان اپک تاسیس میشود و ایران هم رئیس سازمان اپک میشود درآمد نفتی ایران از بشکهای کمتر از سه دلار به بشکهای بیشتر از ۵۰ دلار میرسد و درآمد نفتی ایران۲۰ برابر میشود؛ در نتیجه جیب پر از پول و رویکرد صنعتی شهرها اولویت پیدا میکنند که این موضوع باعث میشود روستاها به حاشیه بروند.
عنابستانی مطرح کرد: در نظام زمینداری بعد از اصلاحات ارضی به تدریج مکانیزمهایی ایجاد میشود که باعث میگردد روستا از اولویت یک به دو تنزل مییابد همچنین مکانیزمهایی را راه میاندازد تا اراضی تجمیع شوند، این مکانیزمها تعاونی تولید کشاورزی، شرکت سهامی زراعی، کشت و صنعت و... است. خوب در این صورت روستا در کجا قرار میگیرد؟
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی افزود: در مرحله ۲ اجرای اصلاحات ارضی، اراضی مکانیزه را مستثنا میکند (آنهایی که از تراکتور استفاده میکنند از قانون اجرای اصلاحات ارضی مستثنا هستند) و بعد اراضی را تجمیع میکند و ۹۳ شرکت سهامی زراعی به وجود میآید، ۲۲۰ هزار هکتار تحت پوشش است، ۳۵ کشت و صنعت به وجود میآید و.... حال در اینجا یک آوانسی هم به جامعه خرده پای روستایی داده است که البته آنها هم به تدریج از بین خواهند رفت. مکانیزم و سیاستگذاری بر این بوده است که به تدریج جامعه روستایی را ترک کرده و شهرنشین شوند.
وی تصریح کرد: سپس انقلاب اسلامی رخ داد و نگاه تغییر کرد. قرار بود روستاها توسعه یابند، اما نتوانستند نگاه را عوض کنند. سازمانهای مختلفی ایجاد شدند که سرویس دهند، اما اینها هم نتوانستند و در نتیجه نگاه همین شده که تولید در ایران در رتبه آخر است و جایگاهی ندارد چون نگاهمان به تولید نیست.
هر زمانی که درآمد نفتی کم شده دولتها یادشان افتاده که تولید هم در کشور وجود دارد
عنابستانی اظهار کرد: در تاریخ ۵۰ ساله اخیر کشور هر زمانی که درآمد نفتی کم شده و نرخ آن در بازارهای جهانی پایین آمده، دولتها تازه یادشان افتاده که تولید هم در کشور وجود دارد. در حالی که تولید از سالها پیشتر بوده است، روستاها بودهاند و صنعت حدود ۲۰۰ سال در کشور پیشینه دارد.
وی ادامه داد: نوع نگرش، تفکر و اندیشه ایرانی فردگراست و این فردگرایی عنصر ذاتی ایرانی است و ناشی از شرایط محیطی است. یک ایرانی نمیتواند مثل یک اروپایی فکر کند و خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد. سوال اینجاست که چرا در اروپا تعاونی به وجود میآید و میتواند رشد کند؟ چون منابع تولید محدودیت ندارد، اما در ایران محدودیت دارد و در نتیجه به دلیل این محدودیت رقابت برای تصرف منابع به وجود میآید.
عملکرد نهادهای جایگزین کدخدا در قالب قانون چگونه است؟
وی مطرح کرد: حکومتها تلاش کردند که جایگزین اهرمهای سنتی که در مکانیزم ساختار اقتصادی اجتماعی قبل از اصلاحات ارضی که در جوامع روستایی ایران نقشآفرینی میکرد ساختارهای جایگزین ایجاد کنند که سپاهیان ترویجی، سپاهیان آموزش و سپاهیان بهداشت قبل از انقلاب این کار را انجام میدادند. بعد از انقلاب نیز نهادهایی مانند کمیته امداد، بهزیستی، جهاد سازندگی و... همه تلاششان این بود که این نقش را ایفا کنند. در دهه ۷۰ نیز با اجرای قانون شوراها و دهیاریها روستاها را هم دارای مدیر کردهایم، ولی چرا این جایگزینها و ساختارها جواب نداده است؟
عنابستانی عنوان کرد: علت این است که اینها همه مواردی هستند که اصطلاحا به آنها توسعه برونزا میگوییم و از درون جامعه روستایی نشات نگرفتهاند. ما از بیرون برایشان نسخه پیچیدهایم و نسخهها هم از نگاه خودمان متعالی است، ولی در جامعه روستایی نمیدانیم که نقش دهیار چیست و میخواهیم چه کاری انجام دهد؟ آیا دهیار برآمده از متن جامعه روستایی است و مردم روستا قبولش دارند؟ آیا سندیت اجتماعی و اقتصادی پشتش است؟یا نه، من دهیار را فقط به عنوان یک فرد بله قربانگو میخواهم.
چند پیشران تغییر داریم که کلیتش تغییرات اجتماعی است
مدیر مرکز تجاری سازی و فناوری اشتغال دانشآموختگان جهاددانشگاهی خراسان رضوی در ادامه این میزگرد بیان کرد: در ابتدای انقلاب حدود ۷۵ درصد جمعیت کشور، روستایی و ۲۵ درصد جمعیت شهری بودهاند، اما اکنون ۲۵ درصد جمعیت روستایی و ۷۵ درصد شهری هستند و دلیلش هم این بوده است که ما چند پیشران تغییر داریم که کلیتش تغییرات اجتماعی است و ذیل آن موارد زیستمحیطی و آب و هوایی و جمعیتی قرار دارد. در حوزه آب و هوایی دچار بحرانهای خشکسالی شدهایم و منابع آبی به شدت تحت تاثیر قرار گرفتهاند، ضمن اینکه اقدامات موثری برای مدیریت منابع آب نداشتهایم.
جواد سخدری گفت: اینها را در کنار تغییرات فناوری، اقتصادی و...که باید بهرهورانه بوده و مزیت رقابتی داشته باشد در نظر بگیرید؛ در حقیقت اشتغال کمتری در روستا شکل گرفته و باعث مهاجرت شده است. جمعیت روستا نیز مسن شده و جمعیت موثر روستا از روستا خارج شده است و این خود باعث شده که سرمایهگذاری کمتری برای توسعه اقتصادی روستا انجام شود و این خود باعث میشود اشتغال کمتری صورت بگیرد و این چرخه دارد طی میشود و هیچ راهی هم جز شکستن چرخه زوال وجود ندارد و این اتفاق باید رخ دهد وگرنه ما محکوم به پذیرفتن چرخه زوال زندگی روستایی هستیم.
مثبت یا منفی بودن تبدیل روستاها به اقامتگاه و تفرجگاه
وی عنوان کرد: با توجه به اینکه روستاها به اقامتگاه و تفرجگاه بدل شده است؛ این تحولات دارای دو جنبه است: یعنی هم میتواند مثبت باشد و هم منفی. گاهی بازگشتن جمعیت شهری به روستاها باعث تحول شده است و اشتغالهای جدید ایجاد کردهاند. میتوان گفت منابع فرصت، مهاجرتهایی است که اتفاق میافتند و باعث میشوند فعالیت جدیدی شکل بگیرد. در واقع نقش مهاجران در توسعه اقتصادی یک منطقه بسیار مهم است.
اقتصاد نئو کلاسیک
مدیر مرکز تجاری سازی و فناوری اشتغال دانشآموختگان جهاددانشگاهی خراسان رضوی افزود: مسئلهای در روستاها وجود دارد و آن هم این است که منابع آبی به شدت تحت فشار است و از طرفی نیاز به تولیدات کشاورزی افزایش مییابد که این موضوع باعث تشدید مصرف میشود. هنگامیکه مصرف تشدید میشود تولید نیز باید بیشتر شود که در نتیجه برای تولید بیشتر فشار زیادی به منابع میآید و در حال حاضر این اتفاق دارد رخ میدهد و به همین دلیل منابع تحت فشار قرار گرفتهاند که باید بهرهوری را افزایش داد.
سخدری اظهار کرد: بهرهوری در بیش از ۹۰ درصد مبتنی بر فناوری است. هنگامی که فناوری ارتقا یابد فرصتهای اشتغال یدی کمتر میشوند و در این صورت بخش زیادی از فرصتها از دست میروند. در نتیجه در کوتاهمدت فرصتهای اشتغال در روستا را از دست میدهیم. بنابراین مکانیزمی که باید فعال شود تنوعبخشی به فعالیتهای اقتصادی روستایی است.
انتهای پیام