وکیل پایه یک دادگستری:

سد فرهنگی که زن بزه‌دیده را لکه ننگ می‌داند باید شکسته شود

وکیل پایه یک دادگستری گفت: زنان باید جسارت لازم را برای مراجعه به مراجع قانونی پیدا کنند تا سد فرهنگی که زن بزه‌دیده را لکه ننگ می‌داند شکسته شود.

مرضیه محبی در برنامه اینستاگرامی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان، در خصوص بررسی ابعاد حقوقی و فرهنگی خشونت علیه زنان اظهار کرد: امروز زنان به وضعیتی دچار شدند و دیگر آن مقوله‌هایی که در گذشته طرح می‌کردیم برای شرایط فعلی کوچک و کمی نارسا هستند. خشونت علیه زنان ممکن است در هر زمینه‌ای مانند اقتصادی، تعرض جنسیتی، آزار و اذیت، ضرب و شتم و ... بر پیکره زنان وارد ‌شود.

وی افزود: پس از گذشته 10 سال از طرح لایحه تامین امنیت زنان همچنان زنان در این چنبره گرفتارند و خشونت‌های اقتصادی بر زنان اعمال می‌شود، همچنان زنان به واسطه جنسیت در خانه‌ها مورد خشونت‌های خانگی قرار می‌گیرند، فریادهای آن‌ها از پستوهای مخفی و حاشیه شهر به گوش نمی‌رسد و همچنان زنان به خشونت روانی مبتلا هستند. زنان در خشونت‌های ساختاری اسیر و گرفتارند و کماکان این قانون سر منزلی نداشته و هنوز وارد مجلس نشده و به تصویب نرسیده است.

این وکیل پایه یک دادگستری تصریح کرد: هر گاه زنی به واسطه جنسیت مورد ضرب و شتم، آزار و قتل قرار می‌گیرد، این فضای مجازی و رسانه‌ها هستند که آن را آشکار می‌کنند و در آن زمان، همه در مورد این قانون صحبت می‌کنند که باید تصویب شود اما بعد از مدتی به فراموشی سپرده می‌شود، همچنان نیز این لایحه به فراموشی سپرده شده و تصویب نشده است.

محبی خاطرنشان کرد: امروزه برای زنان به هنگام هدف قرار گرفتن تجاوز جنسی، امکانات قضایی خاصی فراهم نیست. قانونی وجود ندارد که برای تعرض مبتنی بر جنسیت پاسخ مناسبی در نظر گرفته باشد. مردم باید نسبت به آسیبی که به زن وارد می‌شود حساس باشند و عوامل بازدارنده را از درون و بیرون پرورش دهند.

وی اضافه کرد: جرم تجاوز بسیار وحشیانه و غیرانسانی است و اصلا قابل چشم پوشی نیست.  ما باید سعی کنیم رویکردمان به سمت عدالت‌خواهی و ترمیم خسارت باشد. ستم به بزه‌دیده، تماما مختص به شخص نیست بلکه ستم به کل جامعه و بشریت است. همچنین باعث آشفته کردن خواب بشریت، اضطراب و وحشت کلی جامعه، برهم خوردن نظم جمعی و حرکت به سمت ناامیدی می‌شود. زنان در جامعه دچار محرومیت و فقر هم از نظر طبقه و هم از نظر جنسیت هستند.

این وکیل پایه یک دادگستری بیان کرد: متاسفانه جامعه نگاهی فرودست به زنان دارد. این نگاه باعث می‌شود ستمی شکل گیرد که فضای جامعه تنها مناسب مردان شده و شرایط برای تعرض کلامی و روحی به زنان فراهم شود. زنان‌ باید مانند مردان از امکانات برابر از هر نظر برخوردار باشند. همچنین زنان باید جسارت لازم را برای مراجعه به مراجع قانونی پیدا کنند تا سد فرهنگی که زن بزه‌دیده را لکه ننگ می‌داند یا باعث سرافکندگی اطرافیان است شکسته شود.

در ادامه این برنامه، زهرا اردکانی دانشجوی دکتری علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تهران، در خصوص بررسی ابعاد حقوقی و فرهنگی خشونت علیه زنان اظهار کرد: مسئله خشونت علیه زنان را می‌توان در دو بعد حقوقی و روانشناختی نگاه کرد. این دو رویکرد در سطح عینی ماجرا که می‌تواند آزار جنسی، اسیدپاشی، ازدواج اجباری و ... باشد، اتفاق افتاده و فرد وارد جنبه حقوقی و سپس روانشناسی می‌شود و خود را با این دو مقوله ارزیابی می‌کند.

وی افزود: در زیر این لایه سطحی و عینی، زیر لایه‌ای وجود دارد و اتفاقی رخ می‌دهد که منجربه این خشونت در لایه سطحی و عینی که ما با آن مواجه هستیم، می‌شود. آن لایه زیرینی که تولید کننده این خشونت در لایه سطحی است، ساختارهای فرهنگی و اجتماعی هستند که شکل می‌گیرند و باعث خشونت می‌شوند.

دانشجو دکتری علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: اتفاقی که در لایه فرهنگی می‌افتد، باورها و انگاره‌های فرهنگی و نگرش‌ها هستند که موید نابرابری و تبعیض علیه زنان است و در لایه زیرین نیز وجود دارد. این امر باعث می‌شود خشونت در لایه بالا مشاهده شود. این ساختار فرهنگی که در مورد آن صحبت می‌کنیم در اصطلاحات علمی و نظری این حوزه موسوم به ساختارهای مردسالار یا پدر سالار است. ساختارهای پدرسالار، ساختاری است که معتقد به برتری مردان نسبت به زنان است و نوعی مالکیت و قومیت مردان بر زنان را می‌پذیرد.

وی عنوان کرد: مردی که خود را دارای مالکیت می‌داند به خود اجازه می‌دهد که اعمال قدرت کند تا حدی که زن را به قتل برساند یا از بین ببرد. در واقع این ساختارهای مردسالار است که متکی بر نظام و ساختار نابرابری است در حالی که اگر ساختار برابر داشته باشیم آنقدر مستعد خشونت نیستیم و بیشتر تمایل به گفت‌وگو و تعامل با یکدیگر داریم.

اردکانی بیان کرد: در رویکرد فرهنگی که ما نسبت به خشونت داریم مهم‌ترین عاملی که منجربه خشونت می‌شود، نابرابری است و نابرابری بیشترین حجم خشونت را علیه زنان در آن لایه زیرین شکل می‌دهد و ما در سطح بالا مشاهده می‌کنیم. در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه این نابرابری در ساختارهای فرهنگی چگونه شکل می‌گیرد باید گفت که نابرابری بیشتر از طریق کلیشه‌های جنسیتی و فرهنگی است که به جامعه منتقل می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: منظور از کلیشه‌های جنسیتی این گزاره‌های قالبی است که به یک جمع کثیری اطلاق می‌شود؛ به عنوان مثال همه زنان حسودند، همه زنان رانندگی خوبی ندارند و این‌ موارد گزاره‌های کلیشه‌ای هستند که به افراد اطلاق می‌شود. کلیشه‌های جنسیتی دو مدل هستند. ابتدا کلیشه‌های جنسیتی هستند که زنان را موجودات ضعیف، منفعل، نیازمند به کمک دیگران و وابسته نشان می‌دهند و ویژگی‌ها و گزاره‌های منفی را به زنان نسبت می‌دهند.

دانشجو دکتری علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: همچنین کلیشه‌های جنسیتی دیگر هم هستند که محدود کننده نام دارند و ما یک جنس را به حوزه‌های خاص محدود می‌کنیم. این‌ها هم دسته‌هایی از کلیشه‌ها هستند که تولید می‌شوند و ساختارهای نابرابر را تولید می‌کنند. کلیشه‌ها بیشتر از طریق رسانه‌ها منتقل می‌شوند و یکی از ابزارهای مهم فرهنگ، رسانه‌ها هستند. رسانه‌ها یکی از عوامل مهمی هستند که می‌توانند این کلیشه‌های جدید جنسیتی را کاهش یا افزایش دهند.

اردکانی افزود: اگر بخواهیم بگوییم که نسبت کلیشه‌ها با بحث خشونت علیه زنان چیست در یک عبارت دقیق می‌توان گفت که رسانه‌ها مانند تیغ دو لبه عمل می‌کنند. به عبارتی، می‌توانند کمک‌هایی را انجام دهند تا خشونت کاهش پیدا کند و از طرفی هم پتانسیل‌هایی دارند که می‌توانند منجربه این شوند که خشونت افزایش پیدا کند.

فاطمه ذوالفقاریان، دانشجو دکتری علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، در ادامه خاطرنشان کرد: قدرت در حوزه‌ها و مسائل مختلف وجود دارد و یک نفر قدرت را اعمال و دیگری آن را دریافت می‌کند. به این خاطر از این موضوع به مفهوم خشونت می‌رسیم و خشونت علیه زنان در سه لایه وجود دارد. خشونت‌هایی که علیه زنان وارد می‌شود در قوانین دیده و علیه زنان صادر می‌شود. هرچند این قوانین می‌تواند مثبت یا منفی باشد و الزاما نمی‌گوییم قدرت منفی است اما به هر حال وجود دارد. 

وی تصریح کرد: این قوانین باعث شد تا حق‌هایی به زنان داده یا برداشته شود. قوانین مثبتی هم بر علیه زنان صادر شد اما مفهوم اول خشونت علیه زنان در مفهوم حکومت است. همچنین خشونت علیه زنان محدود به قوانین نیست و ما مشاهده می‌کنیم که در اجتماع، احزاب، رسانه‌ها، فضاهای مجازی و ... کلی تبلیغات تلویزیونی وجود دارد که واقعا خشونت علیه زنان اعمال می‌شود. در تمام تبلیغات خانم‌ها در آشپزخانه مشغول فعالیت هستند و خواه ناخواه موضوعی را به آن‌ها تحمیل می‌کنیم.

این دانشجو دکتری علوم سیاسی دانشگاه فردوسی عنوان کرد: این‌ موارد همان خشونت علیه زنان است و تنها نمی‌توان گفت که قوانین ضد زن تصویب می‌شود. در لایه سوم که تحول مفهومی قدرت است، می‌توان خشونت علیه زنان را دید. در این لایه ما نه حکومت و نه رسانه‌ها را داریم و تنها خودمان هستیم. در لایه سوم نمی‌توان کسی را محکوم کرد که خشونت علیه زنان را اعمال کردید بلکه خودمان هستیم بدون اینکه بخواهیم و ناخودآگاه خشونت‌هایی را علیه زنان وارد می‌کنیم.

وی گفت: ما خشونت علیه زنان را نباید محدود به یک لایه کنیم اگر تمام قوانین را به نفع زنان صادر کنیم و در ناخودآگاه ما شکل نگرفته باشد که به بانوان احترام بگذاریم و حق زنان را پایمال نکنیم یا حتی اگر تمام رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی در راستای حقوق زنان ساماندهی کنیم باز هم کمکی به ما نمی‌کند. در نتیجه  لایه سوم ما هستیم که باید تلاش کنیم تا از حق خود دفاع کنیم. بنابراین ما نباید خود را محدود به یک لایه کنیم و هر کسی در هر جایگاهی که قرار دارد باید تلاش کند تا خشونت علیه زنان را کاهش دهد. این موضوع نباید محدود به شخص یا گروه خاصی باشد.

انتهای پیام

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۵ آذر ۱۳۹۹ / ۱۲:۵۹
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 99090504044
  • خبرنگار : 50081